فن تجوید
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَجْوید، عنوان دانشی دیرپای در مجموعه
علوم قرآنی و فنون عربیت که از آغاز با مطالعات آواشناسی
زبان عربی همراه بوده، و مسائل و مباحث آن همواره با
علم وقف و
ابتدا،
علم الاداء و
علم قرائات همپوشانی داشته است.
تجوید در
لغت به معنای تحسین، زیباسازی، نیکو گفتن، سالم و بیعیب گردانیدن است
و تجوید مصدری است عربی به معنای نیک خواندن و نیکگردانیدن، برگرفته از جَوْدَت (نیکویی) و جَیِّد (نیکو) متضاد رَدِیّ (وازده و نامرغوب) که در
اصطلاح نیز نزدیک به همین معنا گرفته شده است.
ترکیب اضافیِ تجوید قرآن یک اصطلاح متأخر است و سابقه آن به گذشته دور باز نمیگردد، اما اصل مباحث تجوید از کهنترین موضوعات مطرح شده در حیطه
علوم قرآن بوده است. در
قرآن کریم، از واژههای هم خانواده تجوید، تنها دو واژه
جودیّ (محل استقرار
کشتی نوح پس از طوفان)
و
جِیاد (جمع جَواد: اسبان نژاده)
و در
احادیث نبوی تنها مورد تجوید المَضْغ (نیکجویدن) در باب
آداب غذا خوردن به کار رفته است.
در عهد
صحابه و
تابعین نیز، تنها دو مورد از کاربرد واژه تجوید برای قرآن گزارش شده است: یکی،
روایت منسوب به
ابن مسعود: «جَوّدوا القُرآنَ»
که احتمالاً
تصحیف یا
نقل به معنا در آن راه یافته،
و دیگری سخن مشهور
حضرت امام علی (علیهالسّلام): «الترتیل تجوید الحروف و معرفة الوقوف»
که به صورت «الترتیل هو حفظ الوقوف و بیان الحروف» نیز روایت شده است
تجوید قرآن در اصطلاح قاریان و مُقریان عبارت است از تلفظ کردن حروف عربی از مخارج آنها و ادای حق آنها با رعایت
صفات حروف و احکام هر یک از حروف، به تنهایی و در ترکیب با دیگر حروف،
و از دیدگاه زبانشناسان
مسلمان، تجوید صوتشناسی زبان عربی فصیح قرآنی است.
علم تجوید
دانش یا هنری است که به قواعد و مسائل و مباحث مربوط به
مخارج حروف و چگونگی صفات لازم و صفات عارضیِ حروف در
تلاوت قرآن مجید میپردازد
موضوع آن حروف و
کلمات قرآن است. بنابراین، مباحث و مسائل تجوید به مخارج حروف،
ترقیق،
تفخیم،
اِخفاء،
اظهار،
ادغام (ه م)،
اِقلاب،
رَوْم،
اِشمام،
اِماله (ه م) و دیگر شیوههای ادای حروف و کلمات محدود میگردد
و مباحث مربوط به وقف و ابتدا، بجز قواعد وقف بر اواخر کلمات،
به رغم آنکه در متون تجویدی جایی برای خود باز کردهاند، موضوعاً از
علم تجوید خارجاند.
افزوده شدن مباحثی از
علمالاداء، (مهارت
قرائت هنری قرآن یا فن خوشخوانی قرآن)
علم رسم محصف،
علم قرائت و جز آن نیز، بر توجیهاتی از قبیل صرفهجویی، ترغیب به فراگیری
علوم و فنون مرتبط با تجوید قرآن و تأکید بر لزوم جامعیت
علمی و عملی قاریان و مُقریان مبتنی است
همچنان که متون مختصر و مفصل
علم قرائات (به رغم استقلال دیرینه
علم تجوید) معمولاً بخش عمدهای از مباحث تجوید را در بر داشتهاند.
هدف از
علم تجوید توانا ساختن
قاری بر تلاوت زیبا و استوار و تلفظ فصیح حروف قرآن کریم و حفظ زبان از اشتباه در خواندن کتاب الاهی است.
ابن جزری (متوفی ۸۳۳) در
التمهید فی علم التجوید تجوید را زیور تلاوت و زینت
قرائت میداند.
برخی از پژوهشگران معاصر، ظاهراً به استناد
قراینی ناظر بر تقدم تدوین
علم قرائات بر تألیفات سیبویه و دیگران،
علم تجوید را انشعاب یافته و نشأت گرفته از
علم قرائات و زاییده آن دانستهاند،
حال آنکه طرح و شرح مباحث آواشناختی در حوزه
علوم و فنون اسلامی در نیمه دوم
سده ۳ق با کتاب سیبویه (
الکتاب) (د ۱۷۷ق) آغاز شده است
و پیشینه ورود مباحث تجویدی به کتب
قرائات به اواخر سده ۳ق باز میگردد.
از این گذشته، ماهیت
علم قرائات، روایی و ماهیت
علم تجوید، دِرایی است و مسائل و مباحث آن دو با یکدیگر متغایر و متفاوتاند.
مباحث بنیادین
علم تجوید، در آغاز، با نکته سنجیهای لغویان و نحویان شکل گرفت و سپس به حوزههای
قرائت راه یافت و به موازات
علم قرائات، وسعت و رونق و رواج پیدا کرد.
علمای نحو و
لغت با دستیاری قاریان و مُقریان نخستین (که گاه اهل
ادب، لغت، نحو و
بلاغت بودند) بیآنکه بنای تأسیس دانشی نوین را داشته باشند، با کوشش و کاوش در جهت حفاظت و صیانت از تلفظ صحیح و اصیل حروف و کلمات قرآن کریم، همانگونه که در عهد
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تلفظ میشدهاند، همچنین مصونیت بخشیدن به دستگاه صوتی قاریان از اشتباه و ارتکاب خطا در
قرائت کتاب خدا
(
صفاقسی، که کتاب خود را تنبیه الغافلین و ارشاد الجاهلین عمّا یقع لهم من الخطأ حالَ تلاوتهم لکتاب الله المبین نام نهاده است) عملاً دستگاه آوایی زبان فصیح عربی را
آنچنان تعریف و تثبیت کردند که در طول بیش از ۱۴ سده، به رغم پدیداری دگرگونیهای فراوان اجتنابناپذیر در نحوه تلفظ حروف و اصوات دیگر زبانها و حتی لهجههای عامیانه زبان عربی، دستگاهآوایی زبان فصیح عربی ثابت و استوار بر جای مانده است.
پیشینه آواشناسی زبان عربی و
علم تجوید، در دانشهای کهن یونانیان و هندیان بیش از دیگران قابل مطالعه و ردیابی است؛ چنانکه ظاهراً
افلاطون نخستینبار، آواهای زبان یونانی را دستهبندی و بررسی کرد.
یونانیان حروف ملفوظ را بر پایه چگونگی استماع آنها طبقهبندی میکردند، اما هندیان بررسیهای خود را بر کیفیت حدوث و تولید حروف مبتنی ساخته، و در توصیف آواهای ملفوظ بسیار دقیقتر بودند.
وجود چنین پیشینهای در ایران پیش از اسلام نیز، به ویژه نزد موبدان و در ارتباط با خواندن ادعیه و کتب آسمانی، دور نیست و بایسته پژوهش است.
در جهان اسلام، نخستین طلایه داران مطالعات صوتی و آواشناختی عمدتاً
خلیل بن احمد فراهیدی، سیبویه و
ابن جنّی بودهاند.
خلیل بن احمد فراهیدی (د ۱۷۵ق) نخستین بار، اصوات و حروف زبان عربی را با نگاهی آواشناسانه بررسی کرد و الفبای عربی را بر آن اساس با شیوهای بیسابقه مرتب ساخت (که از حرف عین آغاز میگردید) و هر دسته از حروف را به اختصار
توصیف کرد
و به این ترتیب، لغتشناسی را با آواشناسی پیوند زد.
سیبویه (د ۱۷۷ق)، مبانی مکتب آواشناسی خلیل را پیگرفت
و مباحث آواشناسی را وسعت و انسجام بخشید.
ابن جنی (د ۳۹۲ق) دستاوردهای این دانش نوپای اسلامی را در دو کتاب
سرّ صناعة الاعراب و
الخصائص با شرح و بسط کافی به مرحله نظریهپردازی رسانید
و هموست که نخستینبار اصطلاح
علم الاصوات را به کاربرد.
ابن سینا (د ۴۲۸ق) دیگر دانشمند بزرگ مسلمان است که در راستای رشد و تحول
علم آواشناسی، فراتر از حوزه تجوید قرآن و زبان عربی، سهم بسزایی داشته است.
نام اصلی رساله ابن سینا مقالة فی اسباب حدوث الحروف و مخارجها است که با نامهای مخفف و مختلف منتشر شده، و شهرت یافته است. وی در این رساله (که متن آن در
قاهره به
سال ۱۳۳۴ق، ترجمه آلمانی آن در ۱۹۳۴م، ترجمه انگلیسی آن در ۱۹۶۳م، و ترجمه روسی آن در ۱۹۶۶م به چاپ رسیده است
) فصل نخست را به مطالعه سبب حدوث اصوات، فصلی دیگر را به سبب حدوث حروف، و فصل سوم را به تشریح حنجره و زبان اختصاص داده است که هیچیک از این مباحث پیش از ابن سینا مطرح نبوده است
و در فصل ششم آن نیز به یک بحث بیسابقه راجع به اصوات و حروف پرداخته است که بیشتر جنبه هنری دارد.
دیگر
علما، فقها، اُدبا، بلاغت شناسان و مفسران نیز در زمانها و مکانهای مختلف به انحای گوناگون در بسط و نشر و ترویج تجوید و آواشناسی سهیم بودهاند.
هر چند گفتنی است که اهل تجوید بیشتر با اینگونه تحقیقات و تدقیقات
فلاسفه و
علمای اسلامی چندان کاری نداشتهاند و پیوسته راه خود را میرفتهاند
همچنین اروپاییان، به رغم آنکه اذعان دارند پیشرفت و توفیق مسلمانان در این شاخه از مطالعات زبانشناسی از لحاظ صحت و دقتِ توصیف به مراتب بیشتر از رومیان و یونانیان بوده است،
از آنجا که در سده ۱۹م از طریق هندیان به دانش آواشناسی دست یافتهاند،
کم و بیش وامداری خویش را در این زمینه به دانش مسلمانان انکار کردهاند.
فن تجوید، از آغاز پدیداری و در مراحل پیشرفت و گسترش، همواره با آواشناسی زبان عربی (
علمالاصوات) همراه بوده است، جز آنکه تجوید به آواهای زبان عربی فصیح (زبان قرآن) اختصاص یافتـه است.
امـا در سده اخیر، آواشناسی (به عنوان یک رشته مهم از دانشهای زبان شناسی) به پیشرفتهای چشمگیری نایل آمده، و آواشناسی زبان عربی و تجوید را، با فاصلهای نسبتاً زیاد، پشت سر نهاده است
و امروزه، نیاز به تدارک و تدوین یک اطلس تلفظ عربی بر اساس آواشناسی تجربی به شدت محسوس است؛ همچنین، تبیین جایگاه آواشناسی زبان قرآن (تجوید) به تحقیقات نظری و عملی گستردهتر و اصولیتری نیازمند است.
در
علم تجوید چندین اثر تالیف شده است.
نخستین اثر مستقل در
علم تجوید،
قصیده رائیه ابومزاحم خاقانی (د ۳۱۵ق/۹۲۷م) است
که به گواهی شروح متعدد آن، قرنها کتاب درسی تجوید بوده است و طالبان تجوید متن آن را از بر میکردهاند و با عناوین مختلف قصیدة ابیمزاحم الخاقانی، القصیدة الخاقانیة فی القراءة، القصیدة الخاقانیة فی تجوید القرآن الکریم، و منظومه فی القراءات السبع شناخته میشده است
و غانم قدوری الحَمَد متن آن را در ۱۹۸۰م در مجله کلیة الشریعة بغداد، به چاپ رسانیده است.
قبل از آن نیز برخی مباحث راجع به
علم تجوید، تدوین شده بود، اما به عنوان
علمی مستقل معرفی نشده بود، بلکه در خلال
علم قرائات (مثلاً در شرح و توضیح مفرده هریک از
قرائتهای معتبر (هفتگانه، دهگانه یا بیشتر)) به قواعد تجویدی آن نیز اشاره میشد، مانند
ادغام در
قرائت ابوعمرو بصری و
سَکْت بر همزه در
قرائت حمزه کوفی.
مشهورترین متون تجویدی نیز، دو اثر کمنظیر از شمسالدین ابن جزری (د ۸۳۳ق/۱۴۳۰م) است: یکی کتاب التمهید فی
علم التجوید (مآخذ) و دیگری منظومه المقدمة فیما یجب علی قارئه ان
یعلمه،
یا هدایة المَهَرة
مشهور به المقدمة الجَزَریة (مآخذ).
رسائل و کتب تجویدی، همانند متون مختصر و مفصل
قرائات، در عصور مختلف اسلامی بسیار متنوع بوده، و در عصر حاضر نیز فراواناند.
علم تجوید، در پرتو پیوند با
قرآن مجید، همواره در جوامع اسلامی از نوعی ویژگی و قداست برخوردار بوده است. اهل تجوید، با اعتقاد به اینکه
خداوند قرآن را با تجوید نازل فرموده، و از سوی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با تجوید به ما رسیده است، فراگیری و رعایت قواعد تجوید را بر عموم مسلمانان لازم، و
قرائت قرآن را بدون رعایت تجوید (در حال
نماز و چه بیرون از
نماز)
گناه و ناروا و
غش در
تلاوت تلقی کردهاند.
و حق تلاوت (تلاوت راستین و بایسته قرآن) را منوط و مشروط به
تعلیم و
تعلم و رعایت دقیق تمامی قواعد تجوید دانستهاند
این امر تا جایی است که در سراسر جهان اسلام به شهرت پیوسته است که
تعلیم و
تعلم تجوید شرعاً
واجب کفایی و رعایت قواعد آن به هنگام
قرائت قرآن
واجب عینی است.
اما فقهای مذاهب اسلامی، از آنجا که موضوع کارشان افعال مکلفان بوده است و با نگاهی کاربردی و فراگیر به موضوعات و مسائل تجوید نگریستهاند، در مقام
فتوا، عملاً قواعد تجویدی را به لازم و غیر لازم تقسیم کردهاند و تنها رعایت قدر لازم از تجوید را در مواردی
واجب، و در مواردی
مستحب دانستهاند، مثلا تلفظ صحیح حروف عربی در
قرائت حمد و سوره نماز واجب است، اما فراگیری تجوید و اجرای همه ضوابط آن، بدانگونه که قاریان ممتاز رعایت میکنند، شرعاً واجب نیست
بلکه از محسّنات و امور تخصصی تلاوت به شمار میآید. (حاج حسن، مقدمه که همین مبنا را برای تدوین کتاب درسی تجوید در نظر گرفته است).
فقها به استناد آنکه عمده مباحث تجویدی در عهد نبوی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مطرح نبوده، و در سدههای بعدی توسط قراء اختراع شده است،
نه عُرف اهل تجوید و
قرائت، بلکه عرف عربزبانان را ملاک صحت و مقبولیت
قرائت از نظر شرعی دانستهاند
و جواز و وجوب تجویدی در اصطلاح قاریان و مقریان را از وجوب و جواز شرعی نزد فقیهان و مجتهدان متمایز گردانیدهاند
حتی برخی از عرفا، فقها و قراء درباره پرداختنِ فراوان به مُحسِّنات تجویدی و تقیّد افراطی نسبت به رعایت ظرایف تجوید، هشدار داده، و گاهی آن را تلبیس
ابلیس و حجاب میان انسان و قرآن تلقی کردهاند.
تجوید را میتوان به دو بخش نظری و عملی تقسیم کرد:
دانش تجوید، در واقع، مجموعهای از مقدمات و مبانی نظری برای زیباخوانی قرآن مجید است که به عنوان یک هنر اصیل در حوزه هنر اسلامی از جایگاهی ویژه و والا برخوردار است؛ چنانکه از دیرباز قاریان، تجوید را حلیة القراءة
و حلیة التلاوة و زینة القراءة که (آرایه تلاوت و پیرایه
قرائت) خوانده،
و بر این امر تصریح کردهاند که صرفاً فراگیری قواعد تجوید بدون
ریاضت و
ممارست برای به کارگیری عملی آن سودمند نمیافتد.
بیتوجهی به این نکته مهم باعث آن گردیده است که در ممالک اسلامی، به ویژه
کشور مصر، از یک سوی، به رغم تفاوت و مغایرت روشی و موضوعی
علم تجوید با
علم الاداء، آن چنان دانش تجوید با هنر خوشخوانی قرآن درآمیزد که با آن یکی شناخته شود.
تجوید نظری مجموعه قواعد و ضوابطی است که دانشمندان مسلمان برای صحیح خواندن حروف و
کلمات قرآن وضع نمودهاند، از قبیل بحث
مخارج حروف،
صفات حروف،
تفخیم و
ترقیق،
ادغام،
مدّ و قصر و مانند اینها.
محمد مکّی نصر در
نهایه القول المفید میگوید: حق حرف به صفاتی گفته میشود که در ذات حرف بوده و لازمه آن باشد، یعنی قوام حرف و تلفظ صحیح آن به رعایت این صفات وابسته است، به طوری که این صفات را نمیتوان از حرف تفکیک نمود، مانند صفت جَهْر، شِدّت، اِستعلا.
مستحَقِّ حرف به کیفیت و حالاتِ صوتی گفته میشود که در اثر پیوند حروف و ترکیب آنها به وجود میآید، مانند تفخیم که ناشی از صفت استعلا، و تکریر و ترقیق که ناشی از صفت اِستِفال (معنای آن در لغت: به پایین میل کردن) است.
همچنین ادغام و اخفا و اِقلاب و مدّ و مانند اینها که از مستحقات حروفاند.
به طورکلی، در تجوید از دو جهت به حروف و صداها توجه میشود؛ یکی تلفظ صحیح هر حرف به صورت منفرد با رعایت صفات لازم آن (حق حرف)، و دیگری تلفظ هر حرف با توجه به حرف مجاور آن در ترکیب (مستحق حرف).
اگر چه تجوید با قوانین و مهارتهای عملی قرآن سر و کار دارد و به عبارت دیگر نوعی آواشناسیِ قرآن کریم است، اما گاهی در منابع
علم تجوید، مباحث دیگری نیز مطرح میگردد که از آن جمله است:
علم مرسوم الخط که شامل مباحثی چون مقطوع و موصول، حذف و اثبات و جز اینهاست؛
مباحثی از
علم صرف، مانند التقای ساکنین و همزه وصل ؛ و گاه مطالبی از
علم وقف و ابتدا که بیشتر با مفاهیم قرآن از لحاظ جملهبندی و آغاز و پایان عبارتها و
آیات ارتباط دارد، هرچند بحث کیفیت وقفِ آخر کلمات از مباحثی است که دقیقاً با آواشناسی و آواهای قرآنی ارتباط دارد.
تجوید که یک مقوله تخصصی است، جزء لاینفک آموزش همگانی قرآن تلقی گردد و
تعلیم قرآن را که در صدر اسلام در پرتو
حکمت و
تدبیر اُسوه حسنه نبوی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کاری بس آسان برای همگان و بخشی دلپذیر از زندگانی طبیعی مسلمانان به حساب میآمده است، با چالشهای گوناگون و دشواریهای فراوان درگیر گرداند.
نیز، به جهت
معلوم و متمایز نبودن جایگاه تجوید در ردهبندی
علوم اسلامی و انسانی، در مقالات و کتابهایی که به ویژه در عصر حاضر در راستای تعریف و ترویج و
تعلیم دانش تجوید نگاشته شدهاند، نشانههای نااستواری و تردید از نظر شناخت مخاطب، شناخت جریان، روش شناسی، کتاب شناسی و غیر آن مشهود است.
تجوید عملی، فن و هنر تلاوت قرآن کریم بر اساس تلفظ صحیح حروف و اصوات، با لهجه فصیح عربی است.
این بخش مبتنی بر
اداء و
استماع است.
تجوید از فنونی است که باید از طریق تمرین در
قاری ملکه شود.
قاری قرآن روش صحیح تلفظ و ادای کلمات قرآن را از استاد ماهر و شیخ خود فرا میگیرد، سپس آنچه را فراگرفته است، بر استاد میخواند تا وی تصحیح کند و به
قاری اجازه
قرائت دهد.
این
سنّت از صدر اسلام رایج گردیده و
قرائت الفاظ قرآن در نهایت دقت و
امانت نسل به نسل حفظ شده و به ما رسیده است.
وجود مدارسِ حفظ و
قرائت قرآن با نامهای گوناگون نیز گواه بر این مطلب است.
در باره
مُصعَب بن عُمَیر که رسول خدا او را برای
تعلیم قرآن و
احکام اسلامی به
مدینه فرستاد، آمده است که وی در دارالقرّاء فرود آمد.
به گفته ابن جزری، مصعب بن عمیر اولین کسی بود که
مُقرِی نامیده شد.
بنابراین، تجوید عملی، هنر و فنی است که از طریق مُشافهه حاصل میشود و در
قاری به صورت ملکه در میآید و تفاوت درجه قاریان در این امر کاملاً مشهود است.
یکی از مهمترین مسائل در تلاوت قرآن
فصاحت است.
قاری قرآن هنگامی موفق است که بتواند هریک از حروف و اصوات را مطابق لهجه فصیح عربی ادا کند.
در آیین نامه مسابقات جهانی حفظ و
قرائت قرآن کریم که در
ایران برگزار میشود، از مجموع چهل امتیازی که به تجوید تعلق میگیرد، چهار امتیاز به فصاحتِ تلاوت اختصاص دارد.
در کتب تجوید، مؤلفان مستقیماً به موضوع صوتشناسی ( آواشناسی )، یعنی آوا و حروف و ساختار کلمات در
قرائت قرآن، می پردازند و گاهی برای فهم کامل آنها از تصاویر و توضیحاتی استفاده میکنند.
نخست حروف الفبای عربی همراه با مخارج حروف، یعنی جایگاه تلفظ آنها در دستگاه گفتاری انسان و خصوصیات بیان آنها، بررسی میشود.
در اطلس اصوات اللغه العربیه تصاویری واقعی از حنجره، حلق، دهان، دندانها و لبها با پرتونگاری تهیه شده است.
در نرم افزارهای رایانهای، از جمله نرم افزار آموزش تجوید، این تصاویر به وسیله رایانه بازسازی شده است که محل دقیق تلفظ هر حرف را در هنگام تلفظ آن نشان میدهد.
در مبحث صفات حروف، حروف الفبا را بر اساس کیفیت صوتی و خصوصیات هریک، در دو دسته صفات متضاد و غیرمتضاد قرار میدهند.
صفات متضاد شامل ده صفتاند که در دو گروه پنجتایی قرار دارند.
هریک از حروف میتواند فقط پنج صفت متضاد را به خود اختصاص دهد.
در میان حروف الفبای عربی، ده حرف ف حث ه ش خ ص س ک ت
صفت هَمْس دارند و بقیه حروف
مجهور هستند.
هشت حرف أ (همزه) جد ق ط ب ک ت دارای
صفت شدت و بقیه دارای
صفت رخوت هستند.
البته
علمای تجوید، پنج حرف ع م ر ل ن را دارای صفتی بین شدت و رخوت دانستهاند.
هفت حرف خ غ ق صض ط ظ
صفت استعلاء و بقیه
صفت اِستفال دارند.
چهار حرف ص ض ط ظ
صفت اِطباق و بقیه
صفت انفتاح دارند.
شش حرف ف ر م ن ل ب
صفت اِذلاق و بقیه
صفت اِصمات دارند.
جز صفات متضاد، صفات دیگری مطرح است که صفت ضدی برای آنها ذکر نکردهاند، از جمله آنهاست:
صفت قَلقَله در پنج حرف ق ط ب جد، وقتی که ساکن باشند؛
صفت تکریر در حرف ر؛
صفت صفیر در سه حرف س ص ز؛
صفت تَفَشّی در حرف ش؛
صفت انحراف در دو حرف ل ر؛
صفت استطاله در حرف ض؛
صفت مدّ در الف، واو، و یای مدّی؛ و
صفت نَبْر در همزه.
دیگر عناوینی که در
علم تجوید مطرحاند عبارتاند از: تفخیم و ترقیق حرف لام جلاله و حرف راء،
ادغام تام و
ناقص،
ادغام متماثِلَین،
ادغام متجانِسَین،
ادغام متقاربَین،
احکام نون ساکن و تنوین شامل
اخفا و
اظهار و
اِقلاب و ادغام،
احکام میم ساکن، مدّ و قصر شامل مدّ طبیعی و مدّ متصل و منفصل و صله و مدّ لازم و مدّ عارض و غیر آن، احکام لام ساکن، احکام های کنایه؛ احکام همزه شامل تحقیق همزه، تسهیل ابدال و حذف،
اماله کبری و
تقلیل،
اشمام، و رَوْم و غیر آن.
نخستین اثر موجود که در آن مبحث مخارج حروف مطرح شده، کتاب
العین اثر خلیل بن احمد فراهیدی است.
برخی در انتساب این کتاب به او
تردید دارند.
اندکی بعد سیبویه (متوفی ۱۷۷)، شاگرد خلیل، کتابی در
نحو و
ادبیات عرب تألیف کرد و در پایان آن مبحثی را به تلفظ حروف و مخارج و صفات آنها اختصاص داد.
پس از وی بیشتر دانشمندان مسلمان، روش او را در تبیین مخارج حروف و صفات آن برگزیدند و گاهی چیزی بر آن افزودند، مثلاً ابن جنّی (متوفی ۳۹۲) در بحث صفات حروف، صفات اِصمات و اِذلاق را به صفات متضاد افزود
به عقیده رابینز،
زبانشناس انگلیسی، سیبویه برای وصف آواشناختی حروف عربی، روش جدید و منحصر به فردی ارائه کرد که بمراتب از
علم آواشناسی غربی، چه در دوره سیبویه چه در دوره های پیش از او، کمال یافتهتر بود.
سیبویه و دیگر دانشمندان مسلمان توانستند اندامهای گفتار و شیوه تولید حروف را به روشی منظم تبیین کنند.
ایشان وصف آواها و حروف را از جایگاه پسین ( حنجره و حلق ) شروع و به جایگاه پیشین ( لبها و خیشوم ) ختم نمودند و مختصاتی چون اطباق (نرمکامی شده) را که ویژه اصوات مُفَخَّم عربی است، بخوبی شناخته و وصف کردند.
همچنین اصوات عربی را به مجهور و مهموس تقسیم کردند، که این تقسیمبندی بدون هیچگونه اشتباهی صورت گرفته است.
علم تجوید منشعب و برگرفته از
علم قرائات است و در کتب
قرائات بخشهایی بدان اختصاص یافته است.
از کتب معروفی که قبل از کتاب سیبویه تألیف شدهاند، اینهاست :
القراءات یحیی بن یَعْمُر (متوفی ۹۰)، القراءات اَبان بن تغلب کوفی (متوفی ۱۴۱)، القراءات مُقاتل بن سلیمان (متوفی ۱۵۰)، القراءات ابوعَمرو بن علاء (متوفی ۱۵۴)، القراءات حمزه بن حبیب الزیّات (متوفی ۱۵۶)، القراءه محمد بن حسن رواسی کوفی (متوفی ح۱۷۰) و القراءات عبدالحمید بن عبدالمجید اخفش اکبر (متوفی ۱۷۷).
نخستین کسی که از میان
قرائتهای متعدد، هفت
قرائت را برگزید،
ابن مجاهد (متوفی ۳۲۴) بود.
وی در کتاب معروف السبعه فی القراءات، ضمن بررسی
قرائتهای گوناگون، به بحث در باره قواعد صوتی و تجویدی هر
قاری پرداخته است.
اهم این قواعد عبارتاند از:
احکام نون ساکن و تنوین در قراءات سبع، هایکنایه، احکام همزه منفرد، احکام دو همزه (تسهیل، ابدال، حذف)، مدّ و قصر، فتح و اِماله، اِشمام و رَوْم.
ابن جنّی با تألیف کتاب المحتسب فی تبیین وجوه شَواذّ القراءات به توجیه قواعد صوتی و تجویدی
قرائات شاذ (غیر از
قرائتهای هفتگانه) پرداخت.
ابوعَمرو عثمان بن سعید دانی (متوفی ۴۴۴) مهمترین اثر در
علم قرائات را تألیف کرد و آن را التیسیر فی القراءات السبع نامید.
مباحث این کتاب همان مباحثی است که قبلاً در کتاب السبعه آمده بود.
اثر دیگر وی
التحدید فی الاتقان و التجوید است.
وی سبب تدوین آن را کم توجهی معاصرانش نسبت به تجوید تلاوت و تحقیق
قرائتِ قرآن ذکر کرده است.
از
قرن چهارم و پنجم به بعد، آثار بسیاری در
علم قرائات و تجوید تدوین شد.
درخشانترین اثری که تاکنون نیز مورد استفاده استادان و قاریان قرآن در دانشگاهها و مراکز
تعلیم قرائت در کشورهای اسلامی خصوصاً
مصر و
سودان و
عربستان و
تونس قرار گرفته، قصیده حِرْزالامانی و وجه التهانی سروده ابوالقاسم بن فِیُّره شاطبی (متوفی ۵۹۰)، بر پایه کتاب التیسیر فی القراءات السبع است.
با توجه به اهمیت این اثر بیش از سی شرح بر آن نگاشته شده که از آن جمله است: سراج القاری المبتدی و تَذکار المقری المنتهی تألیف ابوالقاسم علی قاصح عذری (متوفی ۸۱۰)، ارشاد المرید الی مقصود القصید اثر علی محمد ضباع استاد مراکز
قرائت قرآن در مصر، که در ۱۳۵۷ تألیف شد، الوافی فی شرح الشاطبیه فی القراءات السبع اثر عبدالفتاح عبدالغنی قاضی (متوفی ۱۴۰۳).
از آثار مهم دیگر در این
علم، کتاب النشر فی القراءات العشر تألیف ابن جزری است که اواخر جلد نخست و بخشی از جلد دوم آن به احکام تجوید اختصاص دارد.
اثر دیگر وی
المنظومه الجزَریه فی التجوید است که در آن احکام تجوید در ۱۰۷
بیت آمده است.
یکی از شروح مهم آن، المِنَح الفکریه نوشته علی بن سلطان محمد
قاری و دیگری الدقائق المحکمه فی شرح المقدمه نوشته شیخ زکریا انصاری است.
کتاب لطائف الاشارات لفنون القراءات تألیف شهاب الدین احمدبن محمد قَسطَلانی (متوفی ۹۲۳)، علاوه بر پرداختن به
علوم مختلفِ
قرائت قرآن، بحثی ابتکاری در مقایسه حروف دارد که در آثار پیشین کمتر به چشم میخورد.
صرف نظر از مباحث احکام تجوید، در بیشتر آثاری که در باره مخارج و صفات حروف است، مطالبی آمده که سیبویه در الکتاب آورده است و مؤلفانِ سپسین گاهی در مطالب سیبویه تغییری مختصر داده یا مطالبی بر آن افزوده اند.
تنها کسی که در این میان روش جدیدی ارائه کرد،
ابن سینا بود.
وی رساله خود اسباب حُدوث الحروف را با بحث در باره کیفیت تولید صوت آغاز کرده و سپس کیفیت تولید حروف و مخرج هریک را بیان کرده و در فصلی به تشریح اندامهای گفتار انسان، از قبیل حنجره و حلق و زبان و دهان، پرداخته است.
او نخست به حدوث و تولید حرف توجه کرده و سپس کیفیت استماع حروف را توضیح داده است.
در واقع، ابن سینا در آن زمان به اصول تجویدی و آواشناسی تولیدی (مخارج الحروف) و همچنین آواشناسی شنیداری (صفات الحروف) دست یافته بود، هرچند روش
علمی و پژوهشی او با دیگران متفاوت است.
البته ترتیب مخارج حروف در بیان ابن سینا به ترتیب سیبویه نزدیک، اما با آن متفاوت است.
تجویدی که اکنون در بیشتر کشورهای اسلامی تدریس میشود، بر اساس ضوابط
روایت حفص از عاصم کوفی است.
عاصم یکی از قاریان سبعه بود.
وی قرائتش را از ابوعبدالرحمان سُلَمی فراگرفته و سلمی نیز قرائتش را از
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) اخذ نموده بود.
البته در برخی بلاد اسلامی، مانند شمال و غرب و میانه
افریقا و مصر،
روایت وَرْش مصری از نافع مدنی رایج است.
برخی احکام تجویدی ورش با حفص متفاوت است، مانند ترقیق راء، تفخیم لامات، نقل حرکت همزه، تقلیل و اماله بَیْن بَیْن.
در
لیبی،
موریتانی و بخشی از تونس و
الجزایر روایت قالون، راوی دیگر نافع مدنی، متداول است.
در سودان نیز
روایت دُوری از ابوعمرو بصری رایج است.
امروزه در مصر (که الگوی
قرائت در جهان اسلام است) لفظ تجوید و مشتقات آن گاهی در معنای
قرائت به کار میرود که نشان دهنده جنبه آهنگین و تلاوت بسیار زیبای قرآن است.
گاهی بر روی دوره های نوارِ تلاوت قرآن عنوان المصحف المُجَوَّد دیده میشود.
در مصحف مجوّد، کلمات قرآن با تأنی و وقار خوانده و قواعد تجوید بهطور کامل رعایت میگردد.
در این روش، از اَلحان استفاده و نغمات آهنگین با یکدیگر ترکیب میشود.
قرائت تحقیق استاد
محمد عبدالصمد عبدالباسط و استاد
شیخ محمود خلیل حُصَری از این نوع است.
تلاوت سی جزء قرآن با این روش حدود شصت تا هفتاد ساعت به طول میانجامد.
اگر تلاوت با سرعت بیشتری انجام شود، به آن المُصْحَفُ المُرَتَّل می گویند.
تلاوت کامل قرآن با این روش در حدود سی ساعت طول میکشد.
در ۱۴۱۴، قرآنی در
سوریه با عنوان مُصحفُ التَّجوید به چاپ رسید که برخی قواعد تجویدی را با رنگهای مختلف نشان میدهد.
ضبط
قرائت قاریان مشهور، یکی از روشهای یادگیری قرآن با رعایت فن تجوید است.
اولین تلاوت مُجوَّدی که ضبط شد، تلاوت استاد
شیخ محمد رِفْعَت در مصر بود.
یکی از تلاوتهای این استاد، به عنوان شاهکاری هنری و دینی از رادیو
بریتانیا پخش گردید.
برخی از قاریان برجسته مصری عصر حاضر عبارت اند:
۱- شیخ محمد عبدالباسط عبدالصمد که به سبب
قرائت مُجوَّدش شهرت یافت؛
۲- شیخ محمودخلیل حصری که به سبب ضبط اولین دوره مصحف مُرَتَّل در رادیو مصر، بسیار مورد تمجید قرار گرفت؛
۳-
محمدصِدّیق مِنشاوی که مصحف مرتّل بسیار زیبا و دلپذیر خود را به جهان اسلام عرضه نمود.
۴- شیخ مصطفی اسماعیل (اکبرالقرّاء)؛
۵- شیخ ابوالعَیْنَیْن شُعَیْشَع؛
۶- شیخ کامل یوسف بَهتیمی؛
۷-شیخ عبدالفتاح شعشاعی ؛
۸-شیخ علی البَنّا؛
۹- شیخ راغب مصطفی غَلْوَش .
(۱) آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعة.
(۲) ابن جزری، محمد، التمهید فی
علم التجوید، به کوشش غانم قدوری الحمد، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
(۳) ابن جزری، التمهید فی
علم التجوید، چاپ علی حسین بوّاب، ریاض ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
(۴) ابن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
(۵) ابن جزری، غایة النهایه فی طبقات القرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره.
(۶) ابن جزری، محمد، المقدمة الجزریة، همراه الدقائق المحکمة فی شرح المقدمة الجزریه انصاری شافعی، به کوشش نسیب نشاوی، دمشق، ۱۹۸۶م.
(۷) ابن جزری، محمد، النشر فی القراءات العشر، به کوشش علی محمد ضباع، بیروت، دارالکتب
العلمیه.
(۸) ابوداوود سجستانی، سلیمان، السنن، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۶۹ق.
(۹) ابوریمة، محمد محمود نجار، هدایة المستفید فی احکام التجوید، بیروت، ۱۹۸۸م.
(۱۰) ابوعمرو دانی، عثمان، المکتفی فی الوقف و الابتدا، به کوشش یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۱۱) ابوعمرو دانی، عثمان، التحدید فی الاتقان و التجوید، چاپ غانم قدروی حمد، بغداد ۱۴۰۷/ ۱۹۸۸.
(۱۲) احمدنگری، عبدالنبی، دستور
العلماء، به کوشش قطب الدین محمود حیدرآبادی، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۱۳) اسرار، مصطفی، فرهنگ اصطلاحات تجوید، تهران، ۱۳۷۵ش.
(۱۴) بستانی، بطرس، محیط المحیط، بیروت، ۱۹۹۳م.
(۱۵) بلاشر، رژی، در آستانه قرآن، ترجمه محمود رامیار، تهران، ۱۳۵۹ش.
(۱۶) بیگلری، حاج حسن، سرالبیان فی
علم القرآن، تهران، انتشارات سنایی.
(۱۷) پورفرزیب، ابراهیم، تجوید جامع، تهران، ۱۳۷۴ش.
(۱۸) تونی، مصطفی، آلیات النطق عند
علماء التجوید، قاهره، ۱۹۹۰م.
(۱۹) تهانوی، محمد اعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، کلکته، ۱۸۶۲م.
(۲۰) شمسالدین، حاج حسن، روخوانی قرآن و روش تدریس آن، تهران۱۳۶۰ش.
(۲۱) حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون.
(۲۲) حلّی حازم، سلیمان، اصول التلاوة، نجف، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۲۳) خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن شناخت، تهران، ۱۳۷۴ش.
(۲۴) فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، به کوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، ۱۴۱۴ق.
(۲۵) خمینی، روحالله، آداب الصلوة، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۲۶) خمینی، روحالله، چهل حدیث، تهران، ۱۳۷۱ش.
(۲۷) خویی، ابوالقاسم، البیان، بیـروت، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۲۸) رعد، حسن، المنهج القویم فی تلاوة القرآن الکریم، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
(۲۹) روبینز، ر ه، تاریخ مختصر زبانشناسی، ترجمه علی محمد حقشناس، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۳۰) سپنتا، ساسان، ابن سینا و ابتکارات زبان شناسی، آینده، تهران، ۱۳۵۸ش، شم ۱-۳.
(۳۱) ستودهنیا، محمدرضا، بررسی تطبیقی میان
علم تجوید و آواشناسی، تهران، ۱۳۷۷ش.
(۳۲) سلطان القراء، محمود، جواهر القرآن فی
علوم الفرقان، نسخه خطی موجود در کتابخانه مرکز.
(۳۳) سهیلی، ابوالقاسم، اشارهای به نظریههای زبانشناختی بوعلی سینا، پژوهشنامه فرهنگستان زبان ایران، تهران، ۱۳۵۷ش، شم ۳.
(۳۴) سیبویه، عمرو، الکتاب، بیروت، ۱۹۶۷م.
(۳۵) سیبویه، عمرو بن عثمان، کتاب سیبویه، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (۱۳۸۵/ ۱۹۶۶)، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
(۳۶) سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الاتقان فی
علوم القرآن، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۳۷) شمس، مرادعلی، پژوهشی پیرامون تاریخ
علم تجوید، تهران، ۱۳۸۰ش.
(۳۸) شواخ، اسحاق علی، معجم مصنفات القرآن الکریم، ریاض، دارالرفاعی.
(۳۹) نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، بیروت، ۱۹۸۱م.
(۴۰) صدیق، حسن خان، ابجد
العلوم، به کوشش عبدالجبار زکار، دمشق، ۱۹۸۸م.
(۴۱) صغیر، محمدحسین علی، الصوت اللغوی فی القرآن، بیروت، ۱۴۲۰ق/۲۰۰۰م.
(۴۲) صفار، ابتسام مرهون، معجـمالدراسات القرآنیة، موصـل، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۴۳) صفاقسی، علی، تنبیه الغافلین، مکتبةالثقافة الدینیه، ۱۹۸۶م.
(۴۴) ضبّاع، علیمحمد، الاضاءة فی بیان اصول القراءة، قاهره، ۱۳۵۷ق/ ۱۹۳۸م.
(۴۵) ضبّاع، علیمحمد، شرح الشاطبیة، قاهره، مکتبة محمدعلی صبیح.
(۴۶) طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، تهران، ۱۳۵۰ش.
(۴۷) طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین.
(۴۸) طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۸م.
(۴۹) طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۵۰) عاملی، محمدجواد، قواعد التجوید، ضمن نصوص الدراسة، به کوشش محمدحسین حسینی جلالی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۵۱) عبدالتواب، رمضان، مباحثی در فقه اللغة و زبان شناسی عربی، ترجمه حمید رضا شیخی، مشهد، ۱۳۶۷ش.
(۵۲) عطیةالله، احمد، القاموس الاسلامی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
(۵۳) علینقیان، حسین، نگاهی به کتاب پژوهشی پیرامون تاریخ
علم تجوید، آینه پژوهش، ۱۳۸۲، س ۱۴، شم ۳.
(۵۴) فاضل گروسی، عبدالحسین، تجوید استدلالی، به کوشش محمدعلی کوشا، ۱۳۷۴ش.
(۵۵) فضلی، عبدالهادی، القراءات القرآنیة، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۵۶) فیض کاشانی، محمد، المحجة البیضاء، به کوشش، عبدالجبار زکار، دمشق، ۱۹۸۸م.
(۵۷) قرآن کریم.
(۵۸) قمحاوی، محمدصادق، البرهان فی تجوید القرآن، بیروت، ۱۴۰۵/۱۹۸۵م.
(۵۹) کلاک، ادریس عبدالمجید، نظرات فی
علم التجوید، بغداد، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
(۶۰) کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۶۱) مبارک، محمد، فقه اللغة و خصائص العربیة، ۱۳۹۵ق.
(۶۲) مجموع المتون الکبیر، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.
(۶۳) مرعشلی، یوسف عبدالرحمان و دیگران، تعلیقات بر البرهان، زرکشی، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
(۶۴) المعجم المفهرس، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۶۵) ناتل خانلری، پرویز، چند یادداشت، مخارج الحروف ابن سینا، تهران، ۱۳۴۸ش.
(۶۶) نصر، محمدمکی، نهایة القول المفید فی
علم التجوید، لاهور، ۱۳۹۱ق.
(۶۷) نیشابوری، غلامرضا، استفتائات قرآنی، تهران، ۱۳۷۵ش.
(۶۸) هندی، علی، کنزالعمال، به کوشش بکری حیانی و صفوة السقا، بیروت، ۱۴۰۵ش/۱۹۸۵م.
(۶۹) یارمحمدی، لطفالله، شانزده مقاله در زبانشناسی کاربردی و ترجمه، شیراز، ۱۳۷۲ش.
(۷۰) Bakalla، M H، Arabic Linguistics، An Introduction and Bibliography، London ۱۹۸۳.
(۷۱) مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی.
(۷۲) ابن جنّی، سرّ صناعه الاعراب، ج۱، چاپ مصطفی سقا و دیگران، قاهره ۱۳۷۴/ ۱۹۵۴.
(۷۳) ابن سینا، مخارج الحروف، یا، اسباب حدوث الحروف، دو روایت از متن رساله با مقابله و تصحیح و ترجمه از پرویز ناتل خانلری، تهران ۱۳۴ش.
(۷۴) ابن منظور، ابراهیم انیس، الاصوات اللّغویه، قاهره ۱۹۷۱.
(۷۵) جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش.
(۷۶) رابرت هنری رابینز، تاریخ مختصر زبانشناسی، ترجمه علی محمد حق شناس، تهران ۱۳۷۰ش.
(۷۷) راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت.
(۷۸) سازمان اوقاف و امور خیریه، آئین نامه مسابقات بین المللی حفظ و
قرائت و تفسیر قرآن، تهران ۱۳۷۸ش.
(۷۹) لبیب سیّد، الجمع الصوتی الاوّل القرآن الکریم اوالمصحف المرتّل بواعثه و مخططاتُه، قاهره ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.
(۸۰)
قاری، علی بن سلطانمحمد، المنح الفکریه، قاهره ۱۳۴۷.
(۸۱) زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهرالقاموس، ج۷، چاپ عبدالسلام محمدهارون، کویت ۱۳۸۹/ ۱۹۷۰، چاپ افست بیروت.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تجوید»، شماره۳۳۰۶. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تجوید»، شماره۵۷۹۴.