• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دَکّ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





دَکّ (به فتح دال و تشدید کاف) از واژگان قرآن کریم به معنای کوبیدن و زمین نرم است.



دَکّ (بر وزن فلس) به معنای كوبيدن و زمين نرم است. در صحاح می‌گويد: دکّ به معنى كوبيدن است و «دَكَكْتُ‌ الشَّيْ‌ءَ دَكّاً» آن وقت گويند كه آن را بكوبى و با زمین يكسان كنى. راغب می‌گويد: دکّ به معنى زمين نرم و هموار است. قاموس آن را كوبيدن و منهدم كردن گفته و گويد: دكّة و دكّان بنائى است كه سطح زمين آن را براى نشستن هموار كنند.
در نهج البلاغه خطبه ۱۰۸ در باره قیامت فرموده‌: «وَ دَكَ‌ بَعْضُهَا بَعْضاً مِنْ هَيْبَةِ جَلَالَتِهِ يعنى «بعضى از زمين بعضى ديگر را كوبيد و هموار كرد از ترس جلالت خدا.»
على هذا دکّ هم مصدر آمده و هم اسم، اقرب الموارد نيز چنين گفته است.
[۸] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.



(كَلَّا إِذا دُكَّتِ‌ الْأَرْضُ‌ دَكًّا دَكًّا) (چنان نيست (كه آنها مى‌پندارند!)، در آن هنگام كه زمين سخت درهم كوبيده شود.)
(وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ‌ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً) (و زمين و کوه‌ها از جا برداشته شوند و يكباره در هم كوبيده و متلاشى گردند.)
در اين دو آيه دکّ مصدر استعمال شده است يعنى «آنگاه كه زمين به سختى كوبيده و نرم شد.»
ممكن است هموار شدن نيز منظور باشد زيرا در آيه‌ (يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً • فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً •لا تَرى‌ فِيها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً) ( (در پايان جهان) پروردگارم آنها را به كلى متلاشى كرده بر باد مى‌دهد! سپس زمين را صاف و هموار و بى‌آب و گياه رها مى‌سازد، كه در آن، هيچ پستى و بلندى نمى‌بينى.) كه در «امت» گذشت دلالت بر هموارى زمين دارد.
اين آيات از تحوّل عجيب زمين در آينده قيامت حكايت می‌كنند كه در «ارض» گذشت.
(فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ‌ دَكَّاءَ وَ كانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا) آيه در باره سد ذوالقرنین است كه در «قرن» ان شاء الله خواهد آمد. يعنى «چون وعده پروردگارم آيد آن را كوبيده و نرم می‌كند وعده پروردگارم حقّ و حتمى است.»
در المیزان ج ۱۳ ص ۳۹۷ فرموده: آنچه مى‌بينم ... دكّاء از دکّ به معنى ذلّت است در لسان العرب گفته: «جَبَلٌ‌ دَكٌ‌: ذَلِيلٌ» مراد از دکّ سدّ ذلت آن است كه اعتنائى به آن نشود. زيرا وسائل ارتباط آن را بى اثر كرده است.
دکّ و دكّاء هر دو به يک معنى است و به قصر و مدّ هر دو خوانده شده است طبرسی (رحمه‌الله) ذيل آيه‌ (فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ‌ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسى‌ صَعِقاً) (امّا هنگامى كه پروردگارش بر كوه تجلى نمود، آن را همسان خاک قرار داد؛ و موسى مدهوش به زمين افتاد.) كه توضيح آن در «جلو» گذشت گفته است دكّا در اين آيه و در سوره کهف هم با مدّ و هم با قصر خوانده شده.
دكّا و دكّاء در هر دو آيه اسم و به معنى كوبيده شده و نرم شده است و شايد دكاء بر شدّت نرم شدن دلالت داشته باشد چنانكه دكّا در آیه ۲۱ فجر حاكى از شدّت است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۳۵۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۱۶.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۲۶۶.    
۴. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۴، ص۱۵۸۳.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۱۶.    
۶. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ص۹۳۹.    
۷. نهج البلاغه، تحقیق الحسون، خطبه۱۰۸، ص۲۴۹.    
۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۹. فجر/سوره۸۹، آیه۲۱.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۳.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۸۳.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۷۴.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۴۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۷۸.    
۱۵. حاقّه/سوره۶۹، آیه۱۴.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۷.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۹۷.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۶۳.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۲۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۲۷۰.    
۲۱. طه/سوره۲۰، آیات۱۰۵-۱۰۷.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۹.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۱۰.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۹۴.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۸.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۷۱.    
۲۷. کهف/سوره۱۸، آیه۹۸.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۶۵.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۵۰۵.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۶۴.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۲۸.    
۳۲. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۰، ص۴۲۴.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۹۷.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۵۴۳.    
۳۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۳.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۷.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۴۲.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۱۲.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۳۱.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۴۶.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۲۹.    
۴۲. فجر/سوره۸۹، آیه۲۱.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «دکّ»، ج۲، ص۳۵۱.    






جعبه ابزار