خوردنیهای حلال (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله به بحث
خوردنیهای
حلال از دیدگاه
قرآن کریم پرداخته میگردد.
استفاده از خوردنیهای موجود در سرزمین
بیت المقدس، برای
بنی اسرائیل مباح بود.
«واذ قلنا ادخلوا هـذه القریة فکلوا منها حیث شئتم رغدا...؛
و (به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتیم: «در این شهر (بیت المقدس) وارد شوید! و از نعمتهای فراوان آن، هر چه میخواهید بخورید! و از در (معبد بیت المقدس) با
خضوع و
خشوع وارد گردید! و بگویید: «خداوندا! گناهان ما را بریز! » تا خطاهای شما را ببخشیم؛ و به نیکوکاران
پاداش بیشتری خواهیم داد».
«واذ قیل لهم اسکنوا هـذه القریة وکلوا منها حیث شئتم...؛
و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که به آنها گفته شد: در این شهر (بیت المقدس) ساکن شوید، و از هر جا (و به هر کیفیت) بخواهید، از آن بخورید (و بهره گیرید)! و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! و از در (بیت المقدس) با تواضع وارد شوید! که اگر چنین کنید، گناهان شما را میبخشم؛ و نیکوکاران را پاداش بیشتر خواهیم داد».
مباح بودن
خوردن از هر
نعمت زمینی، به شرط
حلیت و طیب بودن آن است.
«یـایها الناس کلوامما فی الارض حلـلا طیبـا...؛
ای مردم! از آنچه در
زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهای
شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او،
دشمن آشکار شماست».
«وکلوا مما رزقکم الله حلـلا طیبـا...؛
و از نعمتهای حلال و پاکیزهای که
خداوند به شما روزی داده است، بخورید! و از (مخالفت) خداوندی که به او
ایمان دارید، بپرهیزید».
«فکلوا مما رزقکم الله حلـلا طیبـا...؛
پس، از آنچه خدا روزیتان کرده است، حلال و پاکیزه بخورید؛ و
شکر نعمت خدا را بجا آورید اگر او را میپرستید».
استفاده از تمام خوراکیهای بهشت
آدم (علیهالسّلام) جز از درخت خاص، امری مباح برای آن حضرت بود.
«وقلنا یـــادم اسکن انت وزوجک الجنة وکلا منها رغدا حیث شئتما ولا تقربا هـذه الشجرة فتکونا من الظــلمین؛
و گفتیم: ای آدم! تو با همسرت در
بهشت سکونت کن؛ و از (نعمتهای) آن، از هر جا میخواهید، گوارا بخورید؛ (اما) نزدیک این درخت نشوید؛ که از ستمگران خواهید شد».
«ویــادم اسکن انت وزوجک الجنة فکلا من حیث شئتما ولا تقربا هـذه الشجرة فتکونا من الظــلمین؛
وای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید! و از هر جا که خواستید، بخورید! اما به این درخت نزدیک نشوید، که از ستمکاران خواهید بود».
بهرهوری، از همه نوع
نعمتهای الهی در زمین مباح است.
«هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعـا...؛
او خدایی است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید؛ سپس به
آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود؛ و او به هر چیز آگاه است».
اباحه و حلیت استفاده از خوردنیها و روزیهای پاکیزه زمین از
آیات زیر استفاده میشود.
«یـایها الناس کلوامما فی الارض حلـلا طیبـا...؛
ای مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهای شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست».
«یـایها الذین ءامنوا کلوا من طیبـت ما رزقنـکم...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم، بخورید و شکر خدا را بجا آورید؛ اگر او را
پرستش میکنید».
«یسـلونک ماذا احل لهم قل احل لکم الطیبـت...؛
از تو سؤال میکنند چه چیزهایی برای آنها حلال شده است؟ بگو: «آنچه پاکیزه است، برای شما حلال گردیده؛ (و نیز
صید) حیوانات شکاری و سگهای آموخته (و تربیت یافته) که از آنچه خداوند به شما
تعلیم داده به آنها یاد دادهاید، (بر شما حلال است؛) پس، از آنچه این حیوانات برای شما (صید میکنند و) نگاه میدارند، بخورید؛ و نام خدا را (به هنگام فرستادن حیوان برای شکار،) بر آن ببرید؛ و از (
معصیت) خدا بپرهیزید که خداوند
سریع الحساب است».
«الیوم احل لکم الطیبـت...؛
امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده؛ و (همچنین) طعام
اهل کتاب، برای شما حلال است؛ و طعام شما برای آنها حلال؛ و (نیز) زنان پاکدامن از
مسلمانان، و زنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند؛ هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید؛ نه زناکار، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید. و کسی که
انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمال او تباه میگردد؛ و در سرای دیگر، از زیانکاران خواهد بود».
«وکلوا مما رزقکم الله حلـلا طیبـا...؛
و از نعمتهای حلال و پاکیزهای که خداوند به شما روزی داده است، بخورید! و از (مخالفت) خداوندی که به او ایمان دارید، بپرهیزید».
«الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبـا عندهم فی التورة والانجیل... ویحل لهم الطیبـت..؛
همانها که از فرستاده (خدا)،
پیامبر «
امی» پیروی میکنند؛ پیامبری که صفاتش را، در
تورات و انجیلی که نزدشان است، مییابند؛ آنها را به معروف دستور میدهد، و از منکر باز میدارد؛ اشیاء پاکیزه را برای آنها حلال میشمرد، و ناپاکیها را
تحریم می کند؛ و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر میدارد، پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند».
فکلوا مما رزقکم الله حلـلا طیبـا...
پس، از آنچه خدا روزیتان کرده است، حلال و پاکیزه بخورید؛ و شکر نعمت خدا را بجا آورید اگر او را میپرستید».
«کلوا من طیبـت ما رزقنـکم...؛
و برای آنان مجسمه گوسالهای که صدایی همچون صدای
گوساله (واقعی) داشت پدید آورد؛ و (به یکدیگر) گفتند: این خدای شما، و خدای
موسی است! و او فراموش کرد (پیمانی را که با خدا بسته بود)
«یـایها الرسل کلوا من الطیبـت...؛
ای پیامبران! از غذاهای پاکیزه بخورید، و
عمل صالح انجام دهید، که من به آنچه انجام میدهید آگاهم.
«لقد کان لسبا فی مسکنهم ءایة جنتان عن یمین وشمال کلوا من رزق ربکم... بلدة طیبة...؛
برای قوم «
سبا» در محل سکونتشان نشانهای (از
قدرت الهی) بود: دو باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ (رودخانه عظیم با
میوههای فراوان؛ و به آنها گفتیم: ) از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را بجا آورید؛ شهری است پاک و پاکیزه، و پروردگاری آمرزنده (و مهربان)».
خوردن از
گوشت برخی
انعام حلال است.
«یـایها الذین ءامنوا... احلت لکم بهیمة الانعـم الا ما یتلی علیکم....؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید! به پیمانها (و قراردادها) وفا کنید! چهارپایان (و جنین آنها) برای شما حلال شده است؛ مگر آنچه بر شما خوانده میشود (و استثنا خواهد شد). و به هنگام
احرام، صید را حلال نشمرید! خداوند هر چه بخواهد (و
مصلحت باشد) حکم میکند».
«.. واحلت لکم الانعـم الا ما یتلی علیکم...؛
(
مناسک حج) این است! و هر کس برنامههای الهی را بزرگ دارد، نزد پروردگارش برای او بهتر است! و چهارپایان برای شما حلال شده، مگر آنچه (ممنوع بودنش) بر شما خوانده میشود. از پلیدیهای بتها اجتناب کنید! و از
سخن باطل بپرهیزید».
تمامی خوردنیها از جانب خدا، جز در موارد نهی شده، حلال است.
«قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة او دمـا مسفوحـا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقـا اهل لغیر الله به...؛
بگو: در آنچه بر من وحی شده، هیچ غذای حرامی نمییابم؛ بجز اینکه مردار باشد، یا خونی که (از بدن
حیوان) بیرون ریخته، یا گوشت
خوک -که اینها همه پلیدند- یا حیوانی که به
گناه، هنگام سر بریدن، نام غیر خدا (نام بتها) بر آن برده شده است. اما کسی که مضطر (به
خوردن این محرمات) شود، بی آنکه خواهان لذت باشد و یا زیاده روی کند (گناهی بر او نیست)؛ زیرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است».
استفاده از خوراکیهای اهل خانه خود (همسران و فرزندان)، منازل پدران، مادران، برادران، خواهران، عموها، عمهها، داییها، خالهها، دوستان و خانههای تحت اختیار خود بدون اجازه آنان جایز است.
«لیس علی الاعمی حرج ولا علی الاعرج حرج ولا علی المریض حرج ولا علی انفسکم ان تاکلوا من بیوتکم او بیوت آبائکم او بیوت امهاتکم او بیوت اخوانکم او بیوت اخواتکم او بیوت اعمامکم او بیوت عماتکم او بیوت اخوالکم او بیوت خالاتکم او ما ملکتم مفاتحه او صدیقکم لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا فاذا دخلتم بیوتا فسلموا علی انفسکم تحیة من عند اللـه مبارکة طیبة کذلک یبین اللـه لکم الآیات لعلکم تعقلون؛
بر نابینا و افراد لنگ و بیمار گناهی نیست (که با شما هم غذا شوند)، و بر شما نیز گناهی نیست که از خانههای خودتان (خانههای فرزندان یا همسرانتان که خانه خود شما محسوب میشود بدون اجازه خاصی) غذا بخورید؛ و همچنین خانههای پدرانتان، یا خانههای مادرانتان، یا خانههای برادرانتان، یا خانههای خواهرانتان، یا خانههای عموهایتان، یا خانههای عمه هایتان، یا خانههای داییهایتان، یا خانههای خاله هایتان، یا خانهای که کلیدش در اختیار شماست، یا خانههای دوستانتان، بر شما گناهی نیست که بطور دسته جمعی یا جداگانه غذا بخورید؛ و هنگامی که داخل خانهای شدید، بر خویشتن
سلام کنید، سلام و تحیتی از سوی خداوند، سلامی پربرکت و پاکیزه! این گونه
خداوند آیات را برای شما روشن میکند، باشد که بیندیشید».
بهره گیری و
خوردن از برخی آبزیان حلال است.
«احل لکم صید البحر وطعامه متـعـا لکم وللسیارة...؛
صید
دریا و طعام آن برای شما و کاروانیان حلال است؛ تا (در حال احرام) از آن بهرهمند شوید؛ ولی مادام که محرم هستید، شکار صحرا برای شما حرام است؛ و از (نافرمانی) خدایی که به سوی او محشور میشوید، بترسید».
«وما یستوی البحران هـذا عذب فرات سائغ شرابه وهـذا ملح اجاج ومن کل تاکلون لحمـا طریـا...؛
دو دریا یکسان نیستند: این یکی دریایی است که آبش گوارا و شیرین و نوشیدنش خوشگوار است، و آن یکی شور و تلخ و گلوگیر؛ (اما) از هر دو گوشتی تازه میخورید و وسایل زینتی استخراج کرده میپوشید؛ و کشتیها را در آن میبینی که آنها را میشکافند (و به سوی مقصد پیش میروند) تا از فضل خداوند بهره گیرید، و شاید شکر (نعمتهای او را) بجا آورید».
خوردن میوه انار، امری روا و مباح است.
«... والرمان متشـبهـا وغیر متشـبه کلوا من ثمره اذا اثمر...؛
اوست که باغهای معروش (باغهایی که درختانش روی داربستها قرار دارد)، و باغهای غیرمعروش (باغهایی که نیاز به داربست ندارد) را آفرید؛ همچنین
نخل و انواع
زراعت را، که از نظر
میوه و طعم با هم متفاوتند؛ و (نیز) درخت
زیتون و انار را، که از جهتی با هم شبیه، و از جهتی تفاوت دارند؛ (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است، در حالی که طعم
میوه آنها متفاوت میباشد.) از
میوه آن، به هنگامی که به ثمر مینشیند، بخورید! و
حق آن را به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد».
انجیر، از خوردنیهای مباح و حلال است.
«و التین والزیتون؛
قسم به انجیر و زیتون».
(«تین و زیتون» دو
میوه معروف است و خداوند به این دو
قسم خورد، به جهت فواید سرشار و خواص سودمند آنها.)
انگور، از خوردنیهای حلال است.
«وفی الارض... وجنـت من اعنـب... یسقی بماء وحد ونفضل بعضها علی بعض فی الاکل...؛
و در روی زمین، قطعاتی در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند؛ و (نیز) باغهایی از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان
میوه گوناگون) که گاه بر یک پایه میرویند و گاه بر دو پایه؛ (و عجیب تر آنکه) همه آنها از یک
آب سیراب میشوند! و با این حال، بعضی از آنها را از جهت
میوه بر دیگری برتری میدهیم؛ در اینها نشانههایی است برای گروهی که
عقل خویش را به کار میگیرند
«واضرب لهم مثلا رجلین جعلنا لاحدهما جنتین من اعنـب... • کلتا الجنتین ءاتت اکلها...؛
(ای پیامبر! ) برای آنان مثالی بزن: آن دو مرد، که برای یکی از آنها دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم؛ و گرداگرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشاندیم؛ و در میانشان زراعت پر برکتی قراردادیم• هر دو باغ،
میوه آورده بود، (
میوههای فراوان،) و چیزی فروگذار نکرده بود؛ و میان آن دو،
نهر بزرگی جاری ساخته بودیم».
«فانشانا لکم به جنـت من نخیل واعنـب لکم فیها فوکه کثیرة ومنها تاکلون»
«وجعلنا فیها جنـت من نخیل واعنـب وفجرنا فیها من العیون• لیاکلوا من ثمره...؛
و در آن باغهایی از نخلها و انگورها قرار دادیم و چشمههایی از آن جاری ساختیم• تا از
میوه آن بخورند در حالی که دست آنان هیچ دخالتی در ساختن آن نداشته است! آیا
شکر خدا را بجا نمیآورند؟».
خوردن جنین حیوان حلال گوشت حلال است.
«ثمـنیة ازوج من الضان اثنین ومن المعز اثنین قل ءالذکرین حرمام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین نبـونی بعلم ان کنتم صـدقین؛
هشت جفت از چهارپایان (برای شما) آفرید؛ از میش دو جفت، و از بز دو جفت؛ بگو: آیا خداوند نرهای آنها را حرام کرده، یا مادهها را؟ یا آنچه
شکم مادهها در برگرفته؟ اگر راست میگویید (و بر تحریم اینها دلیلی دارید)، به من خبر دهید».
«ومن الابل اثنین ومن البقر اثنین قل ءالذکرین حرمام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیینام کنتم شهداء اذ وصــکم الله بهـذا فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا لیضل الناس بغیر علم...؛
و از
شتر یک جفت، و از گاو هم یک جفت (برای شما آفرید)؛ بگو: کدامیک از اینها را خدا حرام کرده است؟ نرها یا مادهها را؟ یا آنچه را شکم مادهها دربرگرفته؟ یا هنگامی که خدا شما را به این موضوع توصیه کرد، شما
گواه (بر این تحریم) بودید؟! پس چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا
دروغ میبندد، تا مردم را از روی
جهل گمراه سازد؟! خداوند هیچ گاه ستمگران را
هدایت نمیکند»
خرما، از خوردنیهای حلال و مباح میباشد.
«ینـبت لکم به الزرع والزیتون والنخیل والاعنـب...؛
خداوند با آن (آب
باران)، برای شما زراعت و زیتون و نخل و انگور، و از همه
میوهها میرویاند؛ مسلماً در این، نشانه روشنی برای اندیشمندان است».
«ومن ثمرت النخیل والاعنـب تتخذون منه سکرا ورزقـا حسنـا...؛
و از
میوههای درختان نخل و انگور،
مسکرات (ناپاک) و روزی خوب و پاکیزه میگیرید؛ در این، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که اندیشه میکنند
«واضرب لهم مثلا رجلین جعلنا لاحدهما جنتین من اعنـب وحففنـهما بنخل... • کلتا الجنتین ءاتت اکلها...؛
(ای
پیامبر!) برای آنان مثالی بزن: آن دو مرد، که برای یکی از آنها دو
باغ از انواع انگورها قرار دادیم؛ و گرداگرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشاندیم؛ و در میانشان زراعت پر برکتی قراردادیم• هر دو باغ،
میوه آورده بود، (
میوههای فراوان،) و چیزی فروگذار نکرده بود؛ و میان آن دو،
نهر بزرگی جاری ساخته بودیم».
حبوبات، از خوردنیهای حلال و مباح هستند.
«وءایة لهم الارض المیتة احیینـها واخرجنا منها حبـا فمنه یاکلون؛
زمین مرده برای آنها آیتی است، ما آن را زنده کردیم و دانههای (غذایی) از آن خارج ساختیم که از آن میخورند».
«ثم شققنا الارض شقـا• فانبتنا فیها حبـا• متـعـا لکم ولانعـمکم؛
سپس زمین را از هم شکافتیم• و در آن دانههای فراوانی رویاندیم• تا وسیلهای برای بهرهگیری شما و چهارپایانتان باشد».
حلیت استفاده از گوشت ذبیحه، مشروط به ذکر نام خدا هنگام
ذبح است.
«انما حرم علیکم... وما اهل به لغیر الله...؛
خداوند، تنها (گوشت)
مردار،
خون، گوشت خوک و آنچه را نام غیرِ خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است. (ولی) آن کس که مجبور شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهی بر او نیست؛ (و میتواند برای حفظ
جان خود، در موقع ضرورت، از آن
بخورد؛) خداوند بخشنده و مهربان است».
«حرمت علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر اللـه به والمنخنقة والموقوذة والمتردیة والنطیحة وما اکل السبع الا ما ذکیتم وما ذبح علی النصب وان تستقسموا بالازلام ذلکم فسق الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دینا فمن اضطر فی مخمصة غیر متجانف لاثم فان اللـه غفور رحیم؛
گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ
حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده
صید حیوان درنده -مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح میشوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبههای تیر مخصوص
بخت آزمایی؛ تمام این اعمال،
فسق و گناه است -امروز،
کافران از (زوال) آیین شما، مایوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز،
دین شما را کامل کردم؛ و
نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و
اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم- اما آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است».
زیتون، از خوردنیهای حلال برای
انسان است.
«وهو الذی انشا جنــت معروشـت وغیر معروشـت... والزیتون... متشـبهـا وغیر متشـبه کلوا من ثمره اذا اثمر...؛
وست که باغهای معروش (باغهایی که درختانش روی داربستها قرار دارد)، و باغهای غیرمعروش (باغهایی که نیاز به داربست ندارد) را آفرید؛ همچنین
نخل و انواع
زراعت را، که از نظر
میوه و طعم با هم متفاوتند؛ و (نیز) درخت
زیتون و انار را، که از جهتی با هم شبیه، و از جهتی تفاوت دارند؛ (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است، در حالی که طعم
میوه آنها متفاوت میباشد.) از
میوه آن، به هنگامی که به ثمر مینشیند، بخورید! و
حق آن را به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد».
«ینـبت لکم به الزرع والزیتون...؛
خداوند با آن (آب باران)، برای شما زراعت و زیتون و نخل و انگور، و از همه
میوهها میرویاند؛ مسلما در این، نشانه روشنی برای اندیشمندان است».
فانشانا لکم به جنـت من نخیل واعنـب لکم فیها فوکه کثیرة ومنها تاکلون• وشجرة تخرج من طور سیناء تنـبت بالدهن وصبغ للاکلین.
وزیتونـا ونخلا• متـعـا لکم ولانعـمکم.
و التین والزیتون.
خوردن از حیوانات صید شده دریایی، برای محرم و غیر محرم حلال است.
«احل لکم صید البحر وطعامه متـعـا لکم وللسیارة...؛
صید
دریا و طعام آن برای شما و کاروانیان حلال است؛ تا (در حال احرام) از آن بهرهمند شوید؛ ولی مادام که محرم هستید، شکار
صحرا برای شما حرام است؛ و از (نافرمانی) خدایی که به سوی او محشور میشوید، بترسید».
خوردن از گوشت شکار شده با
سگ تعلیم دیده، در صورت ذکر نام خدا، هنگام ارسال
سگ جایز است.
«یسـلونک ماذا احل لهم قل احل لکم... وما علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما علمکم الله فکلوا مما امسکن علیکم واذکروا اسم الله علیه...؛
از تو سؤال میکنند چه چیزهایی برای آنها حلال شده است؟ بگو: آنچه پاکیزه است، برای شما حلال گردیده؛ (و نیز صید) حیوانات شکاری و سگهای آموخته (و تربیت یافته) که از آنچه خداوند به شما تعلیم داده به آنها یاد دادهاید، (بر شما حلال است؛) پس، از آنچه این حیوانات برای شما (صید میکنند و) نگاه میدارند، بخورید؛ و نام خدا را (به هنگام فرستادن حیوان برای شکار،) بر آن ببرید؛ و از (معصیت) خدا بپرهیزید که
خداوند سریع الحساب است».
خوردن از طعام اهل کتاب حلال است.
«الیوم احل لکم الطیبـت وطعام الذین اوتوا الکتـب حل لکم...؛
امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده؛ و (همچنین) طعام
اهل کتاب، برای شما حلال است؛ و طعام شما برای آنها حلال؛ و (نیز) زنان پاکدامن از
مسلمانان، و زنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند؛ هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید؛ نه زناکار، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید. و کسی که
انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمال او تباه میگردد؛ و در سرای دیگر، از زیانکاران خواهد بود».
خوردن از گوشت انعام (گوسفند، شتر و گاو) مباح است.
ومن الانعـم حمولة وفرشـا کلوا مما رزقکم الله... • ثمـنیة ازوج من الضان اثنین ومن المعز اثنین قل ءالذکرین حرمام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین نبـونی بعلم ان کنتم صـدقین• ومن الابل اثنین ومن البقر اثنین قل ءالذکرین حرمام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیینام کنتم شهداء اذ وصــکم الله بهـذا فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا لیضل الناس بغیر علم...
«والانعـم خلقها لکم فیها دفء ومنـفع ومنها تاکلون؛
و چهارپایان را آفرید؛ در حالی که در آنها، برای شما وسیله پوشش، و منافع دیگری است؛ و از گوشت آنها میخورید».
«وان لکم فی الانعـم لعبرة... ومنها تاکلون؛
و برای شما در چهارپایان عبرتی است؛ از آنچه در درون آنهاست (از شیر) شما را سیراب میکنیم؛ و برای شما در آنها منافع بسیاری است؛ و از گوشت آنها میخورید».
«او لم یروا انا خلقنا لهم مما عملت ایدینا انعـمـا... • وذللنـها لهم فمنها رکوبهم ومنها یاکلون؛
آیا ندیدند که از آنچه با
قدرت خود به عمل آوردهایم چهارپایانی برای آنان آفریدیم که آنان
مالک آن هستند؟• و آنها را رام ایشان ساختیم، هم مرکب آنان از آن است و هم از آن
تغذیه میکنند».
الله الذی جعل لکم الانعـم لترکبوا منها ومنها تاکلون.
خوردن از گوشت حیوان خفه شده، حیوان زده شده، حیوان پرت شده، حیوان شاخ
خورده و شکار درندگان در صورت
ذبح آن، قبل از مردن حلال است.
«حرمت علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل لغیر اللـه به والمنخنقة والموقوذة والمتردیة والنطیحة وما اکل السبع الا ما ذکیتم وما ذبح علی النصب وان تستقسموا بالازلام ذلکم فسق الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دینا فمن اضطر فی مخمصة غیر متجانف لاثم فان اللـه غفور رحیم؛
گوشت مردار، و
خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب
شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده -مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح میشوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبههای تیر مخصوص بخت آزمایی؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است -امروز،
کافران از (زوال) آیین شما، مایوس شدند؛ بنابراین، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز،
دین شما را کامل کردم؛ و
نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و
اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم- اما آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است».
گوشت بز
نر و
ماده، از خوردنیهای حلال برای
انسان میباشد.
«ثمـنیة ازوج من الضان اثنین ومن المعز اثنین قل ءالذکرین حرمام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین نبـونی بعلم ان کنتم صـدقین؛
هشت جفت از چهارپایان (برای شما) آفرید؛ از
میش دو جفت، و از بز دو جفت؛ بگو: آیا خداوند نرهای آنها را حرام کرده، یا مادهها را؟ یا آنچه
شکم مادهها در برگرفته؟ اگر راست میگویید (و بر تحریم اینها دلیلی دارید)، به من خبر دهید».
مطلوب بودن
خوردن از
گوشت قربانی برای صاحب آن از
آیات زیر استفاده میشود.
«لیشهدوا منـفع لهم ویذکروا اسم الله فی ایام معلومـت علی ما رزقهم من بهیمة الانعـم فکلوا منها...؛
تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند؛ و در ایام معینی نام خدا را، بر چهارپایانی که به آنان داده است، (به هنگام قربانی کردن) ببرند؛ پس از گوشت آنها بخورید؛ و بینوای
فقیر را نیز اطعام نمایید
(امر «فکلوا» امر اباحه و
استحباب است، نه
امر وجوبی. البته برخی به ظاهر امر تمسک کرده و گفتهاند:
خوردن واجب است. )
«والبدن جعلنـها لکم من شعـئر الله لکم فیها خیر فاذکروا اسم الله علیها صواف فاذا وجبت جنوبها فکلوا منها...؛
گوشت گاو، از خوردنیهای حلال برای انسان است.
«ومن الابل اثنین ومن البقر اثنین قل ءالذکرین حرمام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیینام کنتم شهداء اذ وصــکم الله بهـذا فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا لیضل الناس بغیر علم...؛
و از
شتر یک جفت، و از گاو هم یک جفت (برای شما آفرید)؛ بگو: کدامیک از اینها را خدا حرام کرده است؟ نرها یا مادهها را؟ یا آنچه را شکم مادهها دربرگرفته؟ یا هنگامی که خدا شما را به این موضوع توصیه کرد، شما گواه (بر این تحریم) بودید؟! پس چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ میبندد، تا مردم را از روی جهل گمراه سازد؟! خداوند هیچ گاه ستمگران را هدایت نمیکند»
خوردن گوشت گوساله حلال است.
«ولقد جاءت رسلنا ابرهیم بالبشری قالوا سلـمـا قال سلـم فما لبث ان جاء بعجل حنیذ؛
فرستادگان ما (
فرشتگان) برای
ابراهیم بشارت آوردند؛ گفتند: سلام! (او نیز) گفت:
سلام! و طولی نکشید که گوساله بریانی (برای آنها) آورد».
«فراغ الی اهله فجاء بعجل سمین• فقربه الیهم قال الا تاکلون؛
سپس پنهانی به سوی
خانواده خود رفت و گوساله فربه (و بریان شدهای را برای آنها) آورد• و نزدیک آنها گذارد، (ولی با
تعجب دید دست بسوی غذا نمیبرند) گفت: آیا شما غذا نمیخورید؟!».
گوشت
گوسفند (از نر و ماده) از خوردنیهای حلال است.
«ثمـنیة ازوج من الضان اثنین ومن المعز اثنین قل ءالذکرین حرمام الانثیین اما اشتملت علیه ارحام الانثیین نبـونی بعلم ان کنتم صـدقین؛
هشت جفت از چهارپایان (برای شما) آفرید؛ از میش دو جفت، و از بز دو جفت؛ بگو: آیا خداوند نرهای آنها را حرام کرده، یا مادهها را؟ یا آنچه
شکم مادهها در برگرفته؟ اگر راست میگویید (و بر تحریم اینها دلیلی دارید)، به من خبر دهید».
گیاهان با گونههای مختلف، از خوراکیهای مباح برای انسان هستند.
«واذ قلتم یـموسی لن نصبر علی طعام و حد فادع لنا ربک یخرج لنا مما تنبت الارض من بقلها وقثائها وفومها وعدسها وبصلها قال اتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر اهبطوا مصرا فان لکم ما سالتم...؛
و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: ای موسی! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم! از خدای خود بخواه که از آنچه زمین میرویاند، از سبزیجات و
خیار و
سیر و
عدس و پیازش، برای ما فراهم سازد. موسی گفت: آیا غذای پست تر را به جای غذای بهتر انتخاب میکنید؟! (اکنون که چنین است، بکوشید از این
بیابان) در شهری فرود آئید؛ زیرا هر چه خواستید، در آنجا برای شما هست. و (مهر) ذلت و نیاز، بر پیشانی آنها زده شد؛ و باز گرفتار
خشم خدائی شدند؛ چرا که آنان نسبت به آیات الهی،
کفر میورزیدند؛ و
پیامبران را به ناحق میکشتند. اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند».
«انما مثل الحیوة الدنیا کماء انزلنـه من السماء فاختلط به نبات الارض مما یاکل الناس....؛
مثل زندگی
دنیا، همانند آبی است که از آسمان نازل کردهایم؛ که در پی آن، گیاهان (گوناگون) زمین -که مردم و چهارپایان از آن میخورند- میروید؛ تا زمانی که زمین، زیبایی خود را یافته و آراسته میگردد، و اهل آن مطمئن میشوند که میتوانند از آن بهره مند گردند، (ناگهان) فرمان ما،
شب هنگام یا در
روز، (برای نابودی آن) فرامی رسد؛ (سرما یا صاعقهای را بر آن مسلط میسازیم؛) و آنچنان آن را درو میکنیم که گویی دیروز هرگز (چنین کشتزاری) نبوده است! این گونه، آیات خود را برای گروهی که میاندیشند، شرح میدهیم».
«.. وانزل من السماء ماء فاخرجنا به ازوجـا من نبات شتی• کلوا...؛
همان خداوندی که زمین را برای شما محل
آسایش قرار داد؛ و راههایی در آن ایجاد کرد؛ و از آسمان، آبی فرستاد!» که با آن، انواع گوناگون گیاهان را (از خاک تیره) برآوردیم• هم خودتان بخورید؛ و هم چهارپایانتان را در آن به چرا برید! مسلّماً در اینها نشانههای روشنی برای خردمندان است».
انواع محصولات زراعی، برای انسان حلال هستند.
«وهو الذی انشا جنــت... والزرع مختلفـا اکله... کلوا من ثمره اذا اثمر...؛
وست که باغهای معروش (باغهایی که درختانش روی داربستها قرار دارد)، و باغهای غیرمعروش (باغهایی که نیاز به داربست ندارد) را آفرید؛ همچنین
نخل و انواع
زراعت را، که از نظر
میوه و طعم با هم متفاوتند؛ و (نیز) درخت
زیتون و انار را، که از جهتی با هم شبیه، و از جهتی تفاوت دارند؛ (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است، در حالی که طعم
میوه آنها متفاوت میباشد.) از
میوه آن، به هنگامی که به ثمر مینشیند، بخورید! و
حق آن را به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد».
«قال تزرعون سبع سنین دابـا فما حصدتم فذروه فی سنـبله الا قلیلا مما تاکلون• ثم یاتی من بعد ذلک سبع شداد یاکلن ما قدمتم لهن...؛
گفت: هفت
سال با جدیت زراعت میکنید؛ و آنچه را درو کردید، جز کمی که میخورید، در خوشههای خود باقی بگذارید (و ذخیره نمایید)• پس از آن، هفت سال سخت (و خشکی و
قحطی) میآید، که آنچه را برای آن سالها ذخیره کردهاید، میخورند؛ جز کمی که (برای بذر) ذخیره خواهید کرد».
«وفی الارض قطع متجـورت... وزرع... یسقی بماء وحد ونفضل بعضها علی بعض فی الاکل...؛
و در روی زمین، قطعاتی در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند؛ و (نیز) باغهایی از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان
میوه گوناگون) که گاه بر یک پایه میرویند و گاه بر دو پایه؛ (و عجیب تر آنکه) همه آنها از یک آب سیراب میشوند! و با این حال، بعضی از آنها را از جهت
میوه بر دیگری برتری میدهیم؛ در اینها نشانههایی است برای گروهی که عقل خویش را به کار میگیرند».
ینـبت لکم به الزرع...
واضرب لهم مثلا رجلین جعلنا لاحدهما جنتین... وجعلنا بینهما زرعـا. .
.. وانزل من السماء ماء فاخرجنا به ازوجـا من نبات شتی• کلوا...
اولم یروا انا نسوق الماء الی الارض الجرز فنخرج به زرعـا تاکل منه انعـمهم وانفسهم...
خوردن از انواع
میوهها
جایز است.
«ایود احدکم ان تکون له جنة من نخیل واعناب تجری من تحتها الانهـر له فیها من کل الثمرت...؛
آیا کسی از شما دوست دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر درختان آن، نهرها بگذرد، و برای او در آن (باغ)، از هر گونه
میوهای وجود داشته باشد، در حالی که به سن پیری رسیده و فرزندانی (کوچک و) ضعیف دارد؛ (در این هنگام،) گردبادی (کوبنده)، که در آن آتش (سوزانی) است، به آن برخورد کند و شعله ور گردد و بسوزد؟! (همین طور است حال کسانی که انفاقهای خود را، با ریا و منت و آزار، باطل میکنند.) این چنین
خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید بیندیشید (و با اندیشه، راه حق را بیابید)».
وهو الذی انشا... والزرع مختلفـا اکله... کلوا من ثمره اذا اثمر...
«وهو الذی مد الارض وجعل فیها روسی وانهـرا ومن کل الثمرت جعل فیها زوجین اثنین... • ... یسقی بماء وحد ونفضل بعضها علی بعض فی الاکل...؛
و او کسی است که زمین را گسترد؛ و در آن کوهها و نهرهایی قرار داد؛ و در آن از تمام
میوهها دو جفت آفرید؛ (پرده سیاه) شب را بر روز میپوشاند؛ در اینها آیاتی است برای گروهی که تفکر میکنند».
ینـبت لکم به... ومن کل الثمرت...
«لقد کان لسبا فی مسکنهم ءایة جنتان عن یمین وشمال کلوا من رزق ربکم...؛
برای قوم «سبا» در محل سکونتشان نشانهای (از قدرت الهی) بود: دو
باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ (
رودخانه عظیم با
میوههای فراوان؛ و به آنها گفتیم: ) از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را بجا آورید؛ شهری است پاک و پاکیزه، و پروردگاری آمرزنده (و مهربان)
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «خوردنیهای حلال»