• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تَسْبیح (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





تَسْبیح (به فتح تاء و سکون سین) از واژگان قرآن کریم به معنای تنزيه خدا از هر بدى و نالايقی است.
سُبْحانَ‌ (به ضم سین و سکون باء و نصب نون) به معنای تسبیح است.

فهرست مندرجات

۱ - معنای تَسْبیح
۲ - معنای سُبْحانَ‌
       ۲.۱ - سُبْحانَ‌ (آیه ۹۳ سوره اسراء)
       ۲.۲ - سُبْحانَکَ‌ (آیه ۱۶ سوره نور)
۳ - تعدی تسبیح
       ۳.۱ - متعدی به نفسه
              ۳.۱.۱ - سَبِّحِ‌ (آیه ۱ سوره اعلی)
       ۳.۲ - تعدی با باء
              ۳.۲.۱ - فَسَبِّحْ‌ (آیه ۷۴ سوره واقعه)
       ۳.۳ - تعدی با لام
              ۳.۳.۱ - سَبَّحَ‌ (آیه ۱ سوره حدید)
       ۳.۴ - نکته
۴ - تسبیح اسماء الله
       ۴.۱ - سَبِّحِ‌ (آیه ۱ سوره اعلی)
       ۴.۲ - فَسَبِّحْ‌ (آیه ۷۴ سوره واقعه)
       ۴.۳ - سَبِّحُوهُ‌ (آیه۴۲ سوره احزاب)
       ۴.۴ - سَبِّحْهُ‌ (آیه ۲۶ سوره انسان)
۵ - تسبیح عامّه موجودات
       ۵.۱ - تُسَبِّحُ‌- یُسَبِّحُ‌ - تَسْبِیحَهُمْ‌ (آیه ۴۴ سوره اسراء)
       ۵.۲ - یُسَبِّحُ‌ - تَسْبِیحَهُ‌ (آیه ۴۱ سوره نور)
       ۵.۳ - یُسَبِّحُ‌ (آیه ۱۳ سوره رعد)
       ۵.۴ - سَبَّحَ‌ (آیه ۱ سوره حدید)
       ۵.۵ - سَبَّحَ‌ (آیه ۱ سوره حشر)
       ۵.۶ - یُسَبِّحُ‌ (آیه ۱ سوره جمعه)
       ۵.۷ - یُسَبِّحُ‌ (آیه ۱ سوره تغابن)
       ۵.۸ - تذکر
       ۵.۹ - نحوه تسبیح موجودات
       ۵.۱۰ - تسبیح کوه‌ها
              ۵.۱۰.۱ - یُسَبِّحْنَ‌ (آیه ۷۹ سوره انبیاء)
۶ - پانویس
۷ - منبع


تَسْبيح به معنای تنزيه خدا از هر بدى و نالايق است.
در نهایه گوید «اصل‌ التَّسْبِیحُ‌: التّنزیه و التّقدیس و التّبرئة من النَّقَائِصِ»
در مفردات گوید «التَّسْبِیحُ‌ تنزیهُ اللّهِ تَعَالی»
جوهری در صحاح‌ گفته «التَّسِّبِیحُ التَّنْزِیهُ»


سُبْحانَ‌ به قول طبرسی اسم مصدر و به قول راغب مصدر است مثل غفران و معنی آن تسبیح است و نصب آن چنان که گفته‌اند برای مفعول مطلق بودن است.
صحاح و قاموس و اقرب گفته است: معنی‌ سُبْحانَ‌ اللَّهِ یعنی خدا را از بدی به طور کامل کنار می‌دانم «اُبَرِّئُ اللّهَ مِنَ السُّوءِ بَرآءَةً»
سُبَحَانَ‌ اللَّهِ و سُبَحَانَکَ‌ به تصریح اهل لغت گاهی برای تعجب آید مثل‌

۲.۱ - سُبْحانَ‌ (آیه ۹۳ سوره اسراء)

(قُلْ‌ سُبْحانَ‌ رَبِّی هَلْ کُنْتُ اِلَّا بَشَراً رَسُولاً)
(بگو: منزّه است پروردگارم (از اين سخنان بى‌معنا)! مگر من جز انسانى فرستاده از سوى خدا هستم؟!)

۲.۲ - سُبْحانَکَ‌ (آیه ۱۶ سوره نور)

(سُبْحانَکَ‌ هذا بُهْتانٌ عَظِیمٌ‌)
(خداوندا منزّهى تو، اين بهتان بزرگى است.)


تسبیح در آیات قرآن هم به نفسه متعدی شده است و هم با حروف جر.

۳.۱ - متعدی به نفسه

تسبیح در قرآن به نفسه متعدی شده مثل‌

۳.۱.۱ - سَبِّحِ‌ (آیه ۱ سوره اعلی)

(سَبِّحِ‌ اسْمَ رَبِّکَ الْاَعْلَی‌)
(منزّه شمار نام پروردگار بلند مرتبه‌ات را!)

۳.۲ - تعدی با باء

تسبیح در برخی آیات با باء متعدی شده است مثل:

۳.۲.۱ - فَسَبِّحْ‌ (آیه ۷۴ سوره واقعه)

(فَسَبِّحْ‌ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ‌)
(حال كه چنين است به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى (و او را پاک و منزّه بشمار).)

۳.۳ - تعدی با لام

و ایضا در برخی آیات با لام متعدی شده است نحو:

۳.۳.۱ - سَبَّحَ‌ (آیه ۱ سوره حدید)

(سَبَّحَ‌ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ...)
(آنچه در آسمان‌ها و زمین است براى خدا تسبيح مى‌گويند. ...)

۳.۴ - نکته

چون‌ «سَبِّحِ» در آیه اوّل متعدی به نفسه است می‌دانیم که در آیه دوّم باء برای تعدیه است زیرا با هم فرقی ندارند لذا باید آن را به معنی استعانت و ملابست نگرفت المیزان نیز احتمال تعدیه را داده است.


در آیات قرآن خداوند تسبیح شده است.

۴.۱ - سَبِّحِ‌ (آیه ۱ سوره اعلی)

(سَبِّحِ‌ اسْمَ رَبِّکَ الْاَعْلَی‌)
(منزّه شمار نام پروردگار بلند مرتبه‌ات را!)

۴.۲ - فَسَبِّحْ‌ (آیه ۷۴ سوره واقعه)

(فَسَبِّحْ‌ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ‌)
(حال كه چنين است به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى (و او را پاک و منزّه بشمار).)
در این دو آیه همچنین در آیه ۹۶ واقعه و ۵۲ حاقّه امر به تسبیح اسم پروردگار شده بر خلاف آیات دیگر که تسبیح ذات پروردگار است مثل‌

۴.۳ - سَبِّحُوهُ‌ (آیه۴۲ سوره احزاب)

(وَ سَبِّحُوهُ‌ بُکْرَةً وَ اَصِیلاً)
صبح و شام او را تسبيح گوييد.)

۴.۴ - سَبِّحْهُ‌ (آیه ۲۶ سوره انسان)

(وَ سَبِّحْهُ‌ لَیْلًا طَوِیلاً)
(و مقدارى طولانى از شب، او را تسبيح گوى.)
و آیات دیگر.
گفته‌اند: مراد از اسم، مسمّی یعنی ذات حق تعالی است و گفته‌اند: مراد از ذکر اسم، تعظیم مسمّی است و نیز گفته‌اند مراد از اسم، ذکر است و گفته‌اند: تنزیه اسم تنزیه مسمّی است.
ناگفته نماند مراد از تسبیح اسم قطعا تسبیح مسمّی است و در ذکر اسم مسمّی چنان مجسّم است که اصلا توجّهی به اسم نیست آنگاه که یا اللّه و سُبْحَانَ‌ اللّه می‌گوئیم توجّه فقط به ذات پروردگار است و بالف و لام و‌ هاء اللّه ابدا توجّهی نیست و تسبیح اسم جز تسبیح مسمّی چیز دیگر نمی‌شود باشد ولی تعلّق تسبیح بر اسم شاید جهت دیگری داشته باشد و آن اینکه همانطور که در حق تعالی از لحاظ معبودیّت و خالقیّت شریک قائل شده‌اند در اسماء اللّه نیز الحاد کرده‌اند چنانکه فرموده‌
(وَ لِلَّهِ الْاَسْماءُ الْحُسْنی‌ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی اَسْمائِهِ سَیُجْزَوْنَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ‌)
(و بهترين نام‌ها براى خداست؛ خدا را به آن نام‌ها بخوانيد. و كسانى كه نام‌هاى او را تحریف مى‌كنند (و بر غير او مى‌نهند)، رها سازيد. آن‌ها به زودى جزاى اعمالى را كه انجام مى‌دادند، مى‌بينند.)
الحاد و لحد به معنی میل است یعنی خدا را با نام‌های نیکش بخوانید و از کسانی که در نام‌های خدا از حق و واقعیت منحرف‌اند کنار شوید.
الحاد در نام خدا آن است که نام خدا را به چیزهای دیگر نسبت دهیم مثلا بگوئیم خالق شرور اهریمن است و نسبت خلقت و اهلاک را به ماده و دهر بدهیم که می‌گفتند
(وَ ما یُهْلِکُنا اِلَّا الدَّهْرُ...)
(و جز طبيعت روزگار (طبيعت‌) ما را هلاک نمى‌كند.)
و یا علم و قدرت و اراده و سایر صفات خدا را مثل علم و قدرت افراد بشر بدانیم.
المیزان ذیل آیه ۱۸۰ سوره اعراف از معانی الاخبار نقل کرده که حضرت صادق (علیه‌السّلام) در حدیثی فرمود: برای خدا شبه و مثل و عدل نیست اسماء حسنی برای خداست دیگری با آنها خوانده نمی‌شود اسماء حسنی آنست که خدا در کتاب خود بیان داشته و فرموده‌
«فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی اَسْمائِهِ‌»
(خدا را به آن نام‌ها بخوانيد. و كسانى كه نام‌هاى او را تحریف مى‌كنند (و بر غير او مى‌نهند)، رها سازيد.)
الحادشان از روی جهل است ملحد ندانسته کافر می‌شود گمان دارد که کار خوب می‌کند آنست قول خدا
«وَ ما یُؤْمِنُ اَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ اِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ‌»
(و بيشتر آنها به خدا ايمان نمى‌آورند، مگر آنكه ايمان خود را با شرک آلوده مى‌كنند.)
آن‌ها در نام‌های خدا الحاد می‌کنند بدون علم و نام‌های خدا را در غیر موضع آن می‌گذارند.
علی هذا مراد از آیات تسبیح اسم آن است همانطور که خدا را منزه می‌دانی اسماء خدا را نیز منزّه بدان و به کسی نسبت مده و یا مانند اوصاف دیگران مدان.


قرآن مجید صراحت دارد در این‌که همه موجودات عالم خدا را تسبیح می‌کند و حمد می‌گوید و نیز در تمام آن‌ها شعور و درک و نوعی علم هست.

۵.۱ - تُسَبِّحُ‌- یُسَبِّحُ‌ - تَسْبِیحَهُمْ‌ (آیه ۴۴ سوره اسراء)

(تُسَبِّحُ‌ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْاَرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَّ وَ اِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ اِلَّا یُسَبِّحُ‌ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ‌ تَسْبِیحَهُمْ‌ اِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً)
(آسمان‌هاى هفتگانه و زمين و كسانى كه در آن‌ها هستند، همه تسبيح او مى‌گويند و هيچ موجودى نيست جز آنكه تسبيح و حمد او مى‌گويد؛ ولى شما تسبيح آن‌ها را نمى‌فهميد؛ او داراى حلم و آمرزنده است.)

در این آیه سه مطلب بیان شده:
اول آنکه : آسمان‌ها و زمین و کسانی که در آن‌هاست خدا را تسبیح می‌کنند. ممکن است مراد از (مَنْ فِیهِنَّ) اولو العقل باشد که در این صورت شامل ملائکه و انسان‌ها و جنّ است و شاید مراد از (مَنْ فِیهِنَّ) همه جنبندگان باشد که «من» در غیر اولو العقل نیز به کار رفته است؛ مثل‌ (وَ اللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلی‌ بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلی‌ رِجْلَیْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلی‌ اَرْبَعٍ...) (و خداوند هر جنبنده‌اى را از آبى آفريد؛ گروهى از آن‌ها بر شكم خود راه مى‌روند و گروهى بر دو پاى خود، و گروهى بر چهارپا راه مى‌روند؛ خداوند آنچه را بخواهد مى‌آفريند، زيرا خدا بر همه چيز تواناست.) به کلمه «من» رجوع شود.
دوّم آنکه: تسبیح در مرحله دوم تعمیم داده شده که فرموده: هیچ موجودی نیست مگر آنکه خدا را تسبیح و حمد می‌کند (در این قسمت حمد نیز بر تسبیح اضافه شده است. تسبیح در مقابل پاکی حق و حمد در مقابل نعمت او).
سوم آن‌که فرموده: لیکن شما تسبیح آن‌ها را درک نمی‌کنید. این سخن حاکی از آن است که موجودات نوعی شعور و علم دارند و از روی شعور تسبیح می‌گویند و اگر فقط دلالت معلول بر علّت باشد ما آن را می‌دانیم دیگر نمی‌فرمود: «وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ‌ تَسْبِیحَهُمْ‌»
روشن‌تر از این جمله درباره علم و شعور آن‌ها این آیه است‌:

۵.۲ - یُسَبِّحُ‌ - تَسْبِیحَهُ‌ (آیه ۴۱ سوره نور)

(اَ لَمْ تَرَ اَنَّ اللَّهَ‌ یُسَبِّحُ‌ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ‌ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِما یَفْعَلُونَ‌)
(آيا نديدى تمام آنان كه در آسمان‌ها و زمينند براى خدا تسبيح مى‌گويند و هم‌چنين پرندگان به هنگامى كه بر فراز آسمان بال گسترده‌اند؟! هر يک از آن‌ها نماز و تسبيح خود را مى‌داند و خداوند به آنچه انجام مى‌دهند داناست.)

فاعل «عَلِمَ» کلمه «کُلٌّ» است یعنی همه آنکه در آسمان‌ها و زمین هست و همه پرندگان دعا و نیایش و تسبیح خود را دانسته‌اند و اگر بگوییم فاعل «عَلِمَ» خداست یعنی: خدا صلوة و تسبیح آن‌ها را دانسته است؛ این با جمله‌ «وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِما یَفْعَلُونَ» منافی است مگر آن‌که بگوییم‌ «وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِما یَفْعَلُونَ» راجع به علم خدا نسبت به اعمال بشر است و فاعل «عَلِمَ» در آیه خداست.
گرچه‌ «کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ...» درباره همه موجودات نیست ولی این جمله با جمله‌ «وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ‌ تَسْبِیحَهُمْ‌» روشن می‌کند که تسبیح و تحمید آن‌ها از روی شعور و علم است و لازم نیست علم در تمام موجودات مانند علم انسان باشد بلکه علم و شعور و فهم هر یک نسبت به خودش است. اگر نیلوفر را مثلاً در محلی بکاریم و در کنار آن چوبی نصب کنیم خواهیم دید که نیلوفر به جهتی که چوب نصب شده می‌رود تا خود را به آن بپیچد؛ این هم علم و شعور نیلوفر است با زبان تکلم نمی‌کند ولی با عمل می‌فهماند که من نیز نسبت به خودم شعور و درک دارم.

نظیر این دو آیه است آیات‌

۵.۳ - یُسَبِّحُ‌ (آیه ۱۳ سوره رعد)

(وَ یُسَبِّحُ‌ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ...)
رعد، تسبيح و حمد او مى‌گويد...)
که از تسبیح و حمد رعد سخن می‌گوید.


۵.۴ - سَبَّحَ‌ (آیه ۱ سوره حدید)

(سَبَّحَ‌ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ‌)
(آنچه در آسمان‌ها و زمين است براى خدا تسبيح مى‌گويند.)

۵.۵ - سَبَّحَ‌ (آیه ۱ سوره حشر)

(سَبَّحَ‌ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْاَرْضِ...)
(آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است، براى خدا تسبيح مى‌گويند. ...)

۵.۶ - یُسَبِّحُ‌ (آیه ۱ سوره جمعه)

(یُسَبِّحُ‌ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْاَرْضِ...) (آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است همواره تسبيح خدا مى‌گويند. ...)

۵.۷ - یُسَبِّحُ‌ (آیه ۱ سوره تغابن)

(یُسَبِّحُ‌ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْاَرْضِ...)
(آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است براى خدا تسبيح مى‌گويند. ...)

۵.۸ - تذکر

این آیات بعضی از مصادیق آن است که آیه ۴۴ سوره اسراء به طور کلی گفته است.

۵.۹ - نحوه تسبیح موجودات

تسبیح تنزیه کلامی و قولی است کلام و قول آن است که مطلب و ما فی الضمیر را روشن کند اعمّ از آنکه با لفظ و زبان باشد یا طور دیگر.
مثلاً در آیه‌
(قالَتْ نَمْلَةٌ یا اَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ...)
(سپس حركت كردند تا به سرزمين مورچگان رسيدند؛ مورچه‌اى گفت: اى مورچگان! به لانه‌هاى خود برويد...)
حتما قول مورچه مثل سخن گفتن انسان نیست ولی به آن قول اطلاق شده و در کلام اعضاء بدن که روز قیامت با انسان صحبت می‌کنند آمده که به انسان می‌گویند:
(اَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی اَنْطَقَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ...)
یعنی «خدایی که هر چیز را گویا کرده است ما را گویا کرد.»
علی هذا
«(وَ اِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ اِلَّا یُسَبِّحُ‌ بِحَمْدِهِ‌)
(و هيچ موجودى نيست، جز آنكه، تسبيح و حمد او مى‌گويد)
و
(کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ‌)
(هر يک از آن‌ها نماز و تسبيح خود را مى‌داند)
روشن می‌کند که آن‌ها با زبان خود و از روی فهم و علم خدای خویش را تسبیح می‌کنند. ما انسان‌ها وقتی که از وجود و احتیاج خود و دیگر موجودات می‌فهمیم خداوند از آلودگی‌ها و فقر و احتیاج و از هر نالایق منزّه و مبرّا است می‌گوییم: سُبْحَانَ‌ اللَّهِ رَبِّنَا.
موجودات دیگر حتی ذرّات بدن ما نیز مثل ما به پاکی خداوند پی برده و با زبان خود پروردگار پاک را تسبیح و حمد می‌گویند. این تسبیح مثل سبحان اللّه گفتن نیست تا بگویی.
خدا می‌گوید:
(یُسَبِّحُ‌ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ...)
(تمام آنان كه در آسمان‌ها و زمينند براى خدا تسبيح مى‌گويند)
حال آنکه کفّار مطلقاً سبحان اللّه نمی‌گویند و خدا را نمی‌شناسند؛ بلکه ذرات ابدان وجود آن‌ها مثل وجود مؤمنان خدا را تسبیح می‌کند.
خلاصه تسبیح دو گونه است: تسبیح کلی و عام که شامل تمام موجودات است بدون استثنا و تسبیح خاصّ که از هدایت پیامبران و ایمان ناشی است و آن گفتن سبحان اللّه با زبان است که مخصوص مومنان می‌باشد. اهل ایمان دارای دو نور و دو تسبیح‌اند بر خلاف کفّار که فقط یک تسبیح دارند.
ناگفته نماند: چنان‌که گفته شد تسبیح موجودات مثل دلالت معلول بر علت نیست زیرا که ما آن را می‌فهمیم ولی خدا فرماید:
(وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ‌ تَسْبِیحَهُمْ‌)
(ولى شما تسبيح آن‌ها را نمى‌فهميد.)
بلی آن‌ها از روی علت و معلول خدا را نشان می‌دهند و به او دلالت دارد و اوصاف خدا از قبیل علم و قدرت و غیره را روشن می‌کنند ولی این غیر از تسبیح آن‌هاست.
ایضاَ: روایات از طریق شیعه و اهل سنت در تسبیح موجودات مستفیض است. قسمتی از آن‌ها در تفسیر المیزان ج۱۳ از تفسیر عیاشی و کافی و الدرّ المنثور نقل شده است.

۵.۱۰ - تسبیح کوه‌ها

درباره تسبیح کوه‌ها که با داود همراهی می‌کردند:

۵.۱۰.۱ - یُسَبِّحْنَ‌ (آیه ۷۹ سوره انبیاء)

(وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ‌ یُسَبِّحْنَ‌...)
(و كوه‌ها را مسخّر داود ساختيم، كه با او تسبيح خدا مى‌گفتند.)
ظاهراً مراد تسبیح ظاهر و با صداست و از کوه‌ها صدا می‌آمد كه در «جبل» و «داود» گذشت.

۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۲۱۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۹۲.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۳۶۶.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۹۲.    
۵. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة، ج۲، ص۳۳۱.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۹۲.    
۷. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۱، ص۳۷۲.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۷۵.    
۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۹۳.    
۱۰. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۱، ص۳۷۲.    
۱۱. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، ج۱، ص۲۲۶.    
۱۲. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۶۱۲.    
۱۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۹۳.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۱.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۸۱.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۰۳.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۱۰.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۷۹.    
۱۹. نور/سوره۲۴، آیه۱۶.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵۱.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۳۲.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۹۲.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۱۳.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۰۸.    
۲۵. اعلی/سوره۸۷، آیه۱.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۱.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۳۹.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۶۴.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۰.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۱۹.    
۳۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۷۴.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۶.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۳۵.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۶.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۷۴.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۸.    
۳۷. حدید/سوره۵۷، آیه۱.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۷.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۵۱.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۴۴.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۹۶.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۴۶.    
۴۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۱۳۶.    
۴۴. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۳۶.    
۴۵. اعلی/سوره۸۷، آیه۱.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۱.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۳۵.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۶.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۷۴.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۸.    
۵۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۷۴.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۶.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۳۵.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۶.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۷۴.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۸.    
۵۷. واقعه/سوره۵۶، آیه۹۶.    
۵۸. حاقه/سوره۶۹، آیه۵۲.    
۵۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۲.    
۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۳.    
۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۹۲.    
۶۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۲۸.    
۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۳۷.    
۶۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۸.    
۶۵. انسان/سوره۷۶، آیه۲۶.    
۶۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۰.    
۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۲۶.    
۶۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۴۱.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۸۹.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۲۵.    
۷۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۰.    
۷۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۴.    
۷۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۴۴۶.    
۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۴۱.    
۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۲۱.    
۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۷۳.    
۷۷. جاثیة/سوره۴۵، آیه۲۴.    
۷۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰۱.    
۷۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۲۶۵.    
۸۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۷۴.    
۸۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۶۱.    
۸۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۱۸.    
۸۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۰.    
۸۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۴.    
۸۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۴۴۶.    
۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۴۱.    
۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۲۱.    
۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۷۳.    
۸۹. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۶.    
۹۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۸.    
۹۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۷۶.    
۹۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۷۵.    
۹۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۳۰۷.    
۹۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۱۰.    
۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۳۶۷.    
۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۴۷۷.    
۹۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۴۴.    
۹۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۶.    
۹۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۴۸-۱۵۵.    
۱۰۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۰۸-۱۱۳.    
۱۰۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۴۲-۱۴۳.    
۱۰۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۵۴-۲۵۵.    
۱۰۳. نور/سوره۲۴، آیه۴۵.    
۱۰۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵۶.    
۱۰۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۳۷-۱۳۸.    
۱۰۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۹۰.    
۱۰۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۶۰.    
۱۰۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۵۳.    
۱۰۹. نور/سوره۲۴، آیه۴۱.    
۱۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵۵.    
۱۱۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۳۳-۱۳۶.    
۱۱۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۸۴-۱۸۸.    
۱۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۹.    
۱۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۵۱-۱۵۲.    
۱۱۵. رعد/سوره۱۳، آیه۱۳.    
۱۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۰.    
۱۱۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۴۲.    
۱۱۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۲۳.    
۱۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۳۳-۳۴.    
۱۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۲-۲۳.    
۱۲۱. حدید/سوره۵۷، آیه۱.    
۱۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۷.    
۱۲۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۵۱-۲۵۲.    
۱۲۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۴۴.    
۱۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۹۶-۱۹۷.    
۱۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۸۲.    
۱۲۷. حشر/سوره۵۹، آیه۱.    
۱۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۵.    
۱۲۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۴۸-۳۴۹.    
۱۳۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۰۱.    
۱۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۳۱۲.    
۱۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۲۷.    
۱۳۳. جمعه/سوره۶۲، آیه۱.    
۱۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۵۳.    
۱۳۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۴۴.    
۱۳۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۶۳.    
۱۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۶-۷.    
۱۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶.    
۱۳۹. تغابن/سوره۶۴، آیه۱.    
۱۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۵۳.    
۱۴۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۹۵.    
۱۴۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۹۴.    
۱۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۵۸.    
۱۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۴۷.    
۱۴۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۴۴.    
۱۴۶. نمل/سوره۲۷، آیه۱۸.    
۱۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷۸.    
۱۴۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۰۲.    
۱۴۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۵۳.    
۱۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۹۱.    
۱۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۷۰.    
۱۵۲. فصلت/سوره۴۱، آیه۲۱.    
۱۵۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۷۶.    
۱۵۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۷۹-۳۸۰.    
۱۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۴۲.    
۱۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۷.    
۱۵۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۴۴.    
۱۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۶.    
۱۵۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۵۲-۱۵۳.    
۱۶۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۱۱.    
۱۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۴۲.    
۱۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۵۵.    
۱۶۳. نور/سوره۲۴، آیه۴۱.    
۱۶۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵۵.    
۱۶۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۸۶.    
۱۶۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۳۵.    
۱۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۵۱-۱۵۲.    
۱۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۹.    
۱۶۹. نور/سوره۲۴، آیه۴۱.    
۱۷۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵۵.    
۱۷۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۸۵-۱۸۶.    
۱۷۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۳۴.    
۱۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۵۱.    
۱۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۹.    
۱۷۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۴۴.    
۱۷۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۶.    
۱۷۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۵۳-۱۵۴.    
۱۷۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۱۱-۱۱۲.    
۱۷۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۴۳.    
۱۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۵۵.    
۱۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۲۰.    
۱۸۲. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۶۴.    
۱۸۳. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۹.    
۱۸۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۸.    
۱۸۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۴۱.    
۱۸۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۱۲-۳۱۳.    
۱۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۴۹.    
۱۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۰۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «تسبیح»، ج۳، ص۲۱۲.    






جعبه ابزار