• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

توسل در روایات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در منابع شیعه موضوع توسل به قدری واضح و روشن است که نیاز به نقل حدیث ندارد، در منابع اهل سنت در مورد جواز توسل به انبیاء و اولیاء خدا روایات فراوانی نقل شده است و ما به عنوان نمونه به چند روایت که در کتاب‌های معروف اهل تسنن نقل شده، اشاره می‌کنیم.



روایات فراوانی در منابع اهل سنت در مورد جواز توسل به انبیاء و اولیاء خدا نقل شده است. (جهت اطلاع بیشتر می‌توانید کتاب التوصل الی حقیقة التوسل و شفاء السقام و وفاء الوفاء مراجعه کنید.)
در منابع شیعه موضوع توسل به قدری واضح و روشن است که نیاز به نقل حدیث ندارد و ما به عنوان نمونه به چند روایت که در کتاب‌های معروف اهل تسنن نقل شده، اشاره می‌کنیم:

۱.۱ - توبه حضرت آدم

گروهی از مفسران و محدثان و مورخان اهل سنت با سندی از عمر‌ بن خطاب نقل کرده‌اند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود:
«وقتی آدم مرتکب گناهی شد، سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! تو را به حق محمد سؤال می‌کنم که مرا ببخشی، خدا به او وحی نمود که محمد کیست؟ آدم پاسخ داد: وقتی مرا آفریدی، سر به عرش بلند نمودم در این هنگام در آن نوشته‌ای دیدم که مکتوب شده بود (معبودی جز خدا نیست و محمد پیامبر خدا است) با خود گفتم محمد بزرگترین مخلوق اوست که خدا نام او را در کنار خود آورده است، در این هنگام به او وحی شد که او آخرین پیامبر از ذریه توست، و اگر او نبود، تو را خلق نمی‌کردم».(به همین مضمون با کمی تفاوت عبارت در کتاب رفع المناره
[۵] ممدوح، محمودسعید، رفع المنارة، ص۱۹۶-۱۹۰، ح ۱۳.
)
عن عبدالله بن عباس قال: سالت النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عن الکلمات التی تلقاها آدم من ربه فتاب علیه، قال صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم : سال بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین الا تبت علی فتاب علیه.
عبدالله بن عباس می‌گوید: از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره کلماتی که آدم از پروردگار دریافت کرد و خداوند توبه اش را پذیرفت سؤال شد خطای او درگذشت و توبه اش را قبول کرد».

۱.۲ - دعای پیامبر برای فاطمه بنت اسد

و در روایات دیگر می‌خوانیم: «هنگامی که فاطمه دختر اسد درگذشت، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از اطلاع از مرگ وی، بر بالینش نشست و فرمود: ‌ای مادرم پس از مادرم، خدا تو را رحمت کند. سپس اسامه و ابوایوب و عمر بن خطاب و غلام سیاهی را خواست که قبری آماده سازند، وقتی قبر آماده شد، پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لحدی ساخت و خاک آن را با دست خود در آورد و در قبر، رو به پهلو دراز کشید و اینگونه دعا کرد:
خدایی که زنده می‌کند و می‌میراند و او زنده است و نمی‌میرد، مادرم فاطمه دختر اسد را بیامرز و جایگاه او را وسیع و فراخ گردان، به حق پیامبرت و به حق پیامبرانی که پیش از من بودند».
[۱۶] ممدوح، محمودسعید، رفع المنارة، ص۱۱۵.


۱.۳ - توسل مرد نابینا به پیامبر

احمد بن حنبل در مسند خود از عثمان بن حنیف، چنین روایت می‌کند:
«مردی نابینا نزد پیامبر گرامی آمد و گفت: از خدا بخواه تا مرا عافیت بخشد، پیامبر فرمود: اگر می‌خواهی دعا نمایم و اگر مایل هستی به تاخیر می‌اندازم و این بهتر می‌باشد. مرد نابینا عرض کرد: دعا بفرما. پیامبر گرامی او را فرمان داد تا وضو بگیرد و در وضوی خود دقت نماید و دو رکعت نماز بگذارد و این چنین دعا کند: پروردگارا! من از تو درخواست می‌کنم و به وسیله محمد، پیامبر رحمت به تو روی می‌آورم‌ای محمد من در مورد نیازم به وسیله تو به پروردگار خویش متوجه می‌شوم تا حاجتم را برآورده فرمایی، خدایا او را شفیع من گردان». (برای مطالعه بیشتر به ابو‌نعیم اصفهانی در حلیة الاؤلیاء و بیهقی در دلائل النبوة و ابن عساکر شافعی در ترجمه الامام امیرالمومنین (علیه‌السّلام) و جلال الدین سیوطی در در المنثور و آلوسی در تفسیر روح المعانی.)

۱.۴ - توسل عمربن خطاب

انس می‌گوید: «ان عمر بن الخطاب کان اذا قحطوا استسقی بالعباس بن عبدالمطلب، فقال: اللهم انا کنا نتوسل الیک بنبینا فتسقینا، و انا نتوسل الیک بعم نبینا فاسقنا، قال: فیسقون»
هرگاه قحطی رخ می‌داد، عمر بن خطاب به وسیله عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر (علیه‌السّلام) طلب باران می‌نمود و می‌گفت: خدایا! در زمان حیات پیامبر به او متوسل می‌شدیم و باران رحمت خود را بر ما نازل می‌فرمودی. اکنون به عموی پیامبر تو متوسل می‌شویم تا ما را سیراب کنی و سیراب می‌شدند.

۱.۵ - توسل امام شافعی‌ها

ابن حجر مکی در کتاب الصواعق المحرقه از امام شافعی پیشوای معروف اهل سنت نقل می‌کند که به اهل بیت پیامبر توسل می‌جست و چنین می‌سرود:
آل النبی ذریعتی
و هم الیه وسیلتی
ارجو بهم اعطی غدا
بید الیمین صحیفتی.
خاندان پیامبر وسیله من‌اند، آنها در پیشگاه خداوند وسیله تقرب من می‌باشند؛ امیدوارم به سبب آنان فردای قیامت، نامه عمل من به دست راست من سپرده شود.
از این روایات به خوبی استفاده می‌شود که توسل به پیامبر گرامی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به منظور برآورده شدن حاجات و نیازها جایز است، بلکه رسول خدا (طبق حدیث اول) آن مرد نابینا را فرمان داد تا با وسیله قرار دادن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بین خود و خدا حاجت خویش را از خداوند درخواست نماید و فلسفه واقعی توسل همین است که انسانهای نیازمند و گنه کار با واسطه قرار دادن مردان خدا و آنها که مقربان درگاه الهی هستند به خواسته‌های خود برسند.


از جمله اشکالات مهم وهابیت بر مسلمانان همین مساله استغاثه به انبیاء و اولیاء است که در نوشته‌های خود این عمل را از اعمال شرک تلقی کرده‌اند.

۲.۱ - شبهه استغاثه

چنانکه محمد بن عبدالوهاب می‌گوید: «از جمله عمل شرک این است که کسی به غیر خدا استغاثه کند و برای رفع گرفتاری او را بخواند».
[۲۸] ابن عبدالوهاب، محمد بن عبدالوهاب، الجامع الفرید فی شرح کتاب التوحید، ص۶۹، باب ۱۴.

ابن تیمیه می‌گوید: «استغاثه و طلب حاجت از مرده شرک بوده و منافی با توحید است. این عمل حرام و شرک است، فرقی ندارد با اینکه میت پیامبر باشد و چه غیر پیامبر. و نیز فرقی ندارد چه اینکه در کنار قبرش استغاثه کند یا از راه دور این عمل را انجام دهد. در هر صورت حرام و شرک است».
[۲۹] ابن تیمیه، احمد بن شهاب‌الدین‌، الجامع الفرید، فی شرح کتاب الزیادة، ص۴۱۴، المسالة الرابعة.


۲.۲ - پاسخ به شبهه

در پاسخ به این شبهه می‌گوییم: مردم هم در حیات پربرکت پیامبر عزیز اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و هم بعد از وفات آن حضرت پیوسته از او استغاثه می‌نمودند و این کار در میان مردم رایج بود و آیه قرآن و روایات متعدده مؤید این امر است چنانکه در حیات پر برکت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خداوند دستور می‌دهد گروه با ایمان ولی معصیت کار برای جلب مغفرت خداوند، حضور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بروند و از او بخواهند که درباره آنان طلب آمرزش کند، و اگر پیامبر درباره آنها طلب آمرزش کند، خداوند گناهان آنان را می‌بخشد:
«و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما؛ آنان موقعی که بر خویشتن ستم کردند، پیش تو می‌آمدند و از خداوند طلب آمرزش می‌کردند، خداوند را توبه پذیر و رحیم می‌یافتند».
احمد بن حنبل (پیشوای مذهب حنابله) از انس بن مالک نقل می‌کند:
سالت النبی الله ان یشفع لی یوم القیامة، قال: قال: انا فاعل، قال قلت فاین اطلبک یوم القیامة یا نبی الله؟ فقال: ... علی الصراط..
یعنی انس می‌گوید: از پیامبر درخواست کردم که در روز قیامت در حق من شفاعت کند وی پذیرفت و فرمود: شفاعت خواهم کرد گفتم کجا تو را پیدا کنم؟ فرمود: کنار صراط .
انس با ظرافت طبع از پیامبر گرامی درخواست شفاعت می‌کند و آن حضرت نیز می‌پذیرد و نوید عمل به او می‌دهد.
بیهقی فقیه و مورخ معروف اهل سنت می‌گوید: در زمان عمر خشک سالی شد، مردم برای رفع گرفتاری به قبر پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) متوسل شدند چنانکه نقل شده است عمر بن خطاب در برابر قبر مطهر ایستاد و عرض کرد:
یا رسول الله استسق لامتک فانهم قدهلکوا
«ای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای امتتان از خدا آب طلب کنید که از بی آبی هلاک شدند».

۲.۳ - استغاثه مرد نابینا

استغاثه بر پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) طبق روایات فراوانی که در منابع اهل سنت وارد شده نشانگر آن است که استغاثه و درخواست از آن بزرگوار با تعابیر یاد شده سیره مستمره مسلمانان بوده است. به عنوان نمونه چند روایت را نقل می‌کنیم:
توسل مرد نابینایی که در پاسخ سؤال قبلی مفصل نقل شد... که رو کرد بر پیامبر رحمت و عرض کرد:
یا محمد انی قد توجهت بک الی ربی فی حاجتی هذه لیقضی اللهم! فشفعه فی: ‌ای محمد من درباره حاجتم به وسیله تو به خدایم متوجه می‌شوم تا حاجتم را برآورده بفرمایی، پروردگارا شفاعت او را درباره من بپذیر.

۲.۴ - استغاثه برای طلب باران

در حدیث صحیح از انس بن مالک نقل شده: پیامبر عزیز اسلام روز جمعه در مسجد مشغول خواندن خطبه نماز جمعه بود، در این حال مردی وارد مسجد شد و مستقیما به سوی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رفت و به حضرت عرض کرد: یا رسول الله هلکت المواشی وانقطعت السبل، فادع الله ان یغیثنا. قال: فرفع رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یدیه فقال: «اللهم اسقنا، اللهم اسقنا اللهم اسقفا... . ای رسول خدا! احشام از بین رفت راه امید بسته شد، از خداوند بخواهید به فریاد ما برسد!
راوی می‌گوید: رسول خدا دو دست مبارکشان بالا برد و عرض کرد: خدایا با آب سیرابمان کن.

۲.۵ - دعا برای انس‌بن مالک

عن انس بن مالک قال، قالت امی یا رسول الله، خادمک انس ادع الله له، قال: «اللهم اکثر ماله، و ولده، و بارک له فیما اعطیته.
انس بن مالک می‌گوید: مادرم به رسول خدا عرض کرد یا رسول الله خدمتگذارت انس را دعا کن. حضرت فرمود: خدایا مالش و اولادش را زیاد کن و آنچه که به او عطا می‌فرمایی مبارک گردان.

۲.۶ - استغاثه جهت شفای مریض

عن السائب بن یزید یقول: ذهبت بی خالتی الی رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فقالت: یا رسول الله، ان ابن اختی وجع، فمسح راسی، و دعا لی بالبرکة، ثم توضاء فشربت من وضوئه..
سائب بن یزید می‌گوید: به همراه خاله‌ام خدمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رفتیم، خاله‌ام عرض کرد: یا رسول الله این (سائب) پسر خواهرم مریض است، پس رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دست مبارکش را به سرم کشید و در حق من دعا کرد، سپس وضو گرفت و من از آب وضوی آن حضرت خوردم.
از مجموع روایات گذشته بدست می‌آید که مردم هم در حیات پیامبر و هم بعد از وفات ایشان، به آن حضرت متوسل شده و شفاعت می‌طلبیدند. و طبق آیات قرآن و روایات وارده، استغاثه و استشفاء از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جایز و موجب برکت و رحمت خداوند است.


توسل به معصومین؛ آثار توسل به معصومین؛ قرب الی الله در توسل و تبرک؛ توسل در سیره پیامبر و اهل بیت؛ توسل و زیارت در قرآن


۱. هیثمی، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۸، ص۲۵۳، بیروت، دارالکتب العلمیه.    
۲. طبرانی، سلیمان بن احمد، معجم الاوسط، ج۶، ص۳۱۳، ح ۶۵۰۲.    
۳. متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال، ج۲، ص۳۵۸، ح ۴۲۳۷.    
۴. متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال، ج۱۱، ص۴۵۵، ح ۳۲۱۳۸.    
۵. ممدوح، محمودسعید، رفع المنارة، ص۱۹۶-۱۹۰، ح ۱۳.
۶. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج ۱، ص ۲۸۸.    
۷. فتنی، محمد بن طاهر، تذکرة الموضوعات، ص۹۸.    
۸. حسکانی، عبید الله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفصیل، ج۱، ص۱۰۱.    
۹. حسکانی، عبید الله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفصیل، ج۱، ص ۱۰۲.    
۱۰. ابن جوزی، علی، الموضوعات، ج۲، ص۳، باب فی فضل اهل البیت و محبیهم، الحدیث الثانی.    
۱۱. سیوطی، جلال‌الدین، الدرالمنثور، ج۱، ص۱۴۷.    
۱۲. اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج۳، ص۱۲۱.    
۱۳. طبرانی، سلیمان بن احمد، معجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۵۱، باب الفاء.    
۱۴. هیثمی، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۹ ص۲۵۷، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۸ ه ق.    
۱۵. خطیب خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۴۷.    
۱۶. ممدوح، محمودسعید، رفع المنارة، ص۱۱۵.
۱۷. ابن حنبل، احمد بن حنبل، المسند، ج۲۸، ص۴۷۸، ح ۱۷۲۴۰.    
۱۸. نسائی، أحمد بن شعیب، سنن النسائی الکبری، ج۹، ص۲۴۴، ح ۱۰۴۱۹.    
۱۹. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج۳، ص۲۹۵.    
۲۰. ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۱، ص ۴۴۱، کتاب الصلاة، باب ۱۸۹، حدیث ۱۳۸۵.    
۲۱. ترمذی، أبو عیسی، السنن الترمذی، ج۵، ص۵۶۹، کتاب الدعوات، باب ۱۱۹، ح ۳۵۷۸.    
۲۲. حاکم نیشابوری، مستدرک الصحیحین، ج ۱، ص۷۰۷.    
۲۳. طبرانی، سلیمان بن احمد، معجم الصغیر، ج۱، ص۳۰۶    
۲۴. بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، ج۲، ص۲۷، کتاب الاستسقاء، باب ۳، ح ۱۰۱۰.    
۲۵. مکی، ابن حجر، صواعق المحرقه، ج۲، ص۵۲۴.    
۲۶. ابن شهر اشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳.    
۲۷. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۲، ص۴۶۸.    
۲۸. ابن عبدالوهاب، محمد بن عبدالوهاب، الجامع الفرید فی شرح کتاب التوحید، ص۶۹، باب ۱۴.
۲۹. ابن تیمیه، احمد بن شهاب‌الدین‌، الجامع الفرید، فی شرح کتاب الزیادة، ص۴۱۴، المسالة الرابعة.
۳۰. نساء/سوره۴، آیه۶۴.    
۳۱. ابن حنبل، احمد بن حنبل، المسند، ج۲۰، ص۲۱۰، ح ۱۲۸۲۵.    
۳۲. سمهودی، ابو الحسن، وفاء الوفاء، ج۴، ص۱۹۵.    
۳۳. ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۱، ص ۴۴۱، کتاب الصلاة، باب ۱۸۹، حدیث ۱۳۸۵.    
۳۴. بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، ج۲ ص۲۸، کتاب الاستسقاء، باب ۴، ح ۱۰۱۳-۱۰۳۳.    
۳۵. بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۲.    
۳۶. بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، ج۴، ص۱۹۵.    
۳۷. بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، ج۸، ص۲۴.    
۳۸. بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، ج۸، ص۷۴.    
۳۹. بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، ج۸، ص۷۴، ح ۶۳۴۴.    
۴۰. بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، ج۸، ص۷۶، ح ۶۳۵۲.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «توسل در روایات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۱۵.    






جعبه ابزار