• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یُوَفِّق (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





یُوَفِّق:(يُوَفِّقِ اللّهُ بَيْنَهُما)
«یُوَفِّق» از «توفیق» به معنى «به كارى دست يافتن» و كسى را به كارى مدد كردن و سازگار گردانيدن و اصلاح كردن ميان دو نفر است، مانند زن و شوهرى كه باهم سازش ندارند و خداوند بين آن دو سازش مى‌افكند و آن‌ها را باهم موافق مى‌گرداند.
«توفيق» نيز در آيه ۸۸ سوره هود به كار رفته، آن‌جا كه شعیب (علیه‌السلام) به قوم خود مى‌گويد:
(وَ ما تَوْفيقي إِلاّ بِاللّٰهِ‌) «پيروزى و اصلاح كار من جز به يارى خدا نيست.»
و در آيه ۲۶ سوره نبا دربارۀ جهنّميان به واژۀ «وفاق» برمى‌خوريم:
(جَزاءً وِفاقاً) «اين مجازاتى است موافق و مناسب (اعمال طغيانگران).»
در اين جمله، «جزاء» منصوب است به عنوان «مفعول مطلق» براى فعل محذوفى كه از قرینه كلام روشن مى‌شود و «وفاق» نيز معنى مصدرى دارد و صفت آن است و در تقدير چنين است: «يجازيهم جزاء ذا وفاق.» يا اين‌كه بگوييم اطلاق وفاق بر جزاء از باب مبالغه است، مثل اين‌كه بگوييم: زيد عدل است.



به موردی از کاربرد «یُوَفِّق» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - یُوَفِّق (آیه ۳۵ سوره نساء)

(وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثواْ حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَ حَكَمًا مِّنْ أَهْلِها إِن يُريدا إِصْلاحًا يُوَفِّقِ اللّهُ بَيْنَهُما إِنَّ اللّهَ كانَ عَليمًا خَبيرًا)
«و اگر از جدايى ميان آن دو همسر بيم داشته باشيد، يک داور از خانواده شوهر، و يک داور از خانواده زن انتخاب كنيد تا به كار آنان رسيدگى كنند). اگر اين دو داور)، تصميم به اصلاح داشته باشند، خداوند دل‌هاى آن دو را به هم نزديک مى‌سازد؛ زيرا خداوند، دانا و آگاه است و از نيّات همه، باخبر است.»

۱.۲ - یُوَفِّق در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
معناى اين‌كه فرمود: (إِنْ يُرِيدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما) اين است كه اگر واقعا هر دو طرف نزاع بناى اصلاح داشته باشند، و عناد و لجبازى در كارشان نباشد خداى تعالى به وسیله اين دو حكم بين آن دو توافق و اصلاح بر قرار مى‌كند، چون وقتى دو طرف زمام اختيار خود را به حكم خود بدهند (حكمى كه خودشان پسنديده‌اند) قهرا توافق حاصل مى‌شود.
ولى در آيه شريفه حصول توافق را به خداى تعالى نسبت داده، به اين‌كه سبب عادى يعنى اصلاح خواهى آن دو تسلیم بودنشان در برابر حكمى كه حكم‌ها مى‌كنند در كار هست، و بايد نتيجه را به اين سبب نسبت بدهد، ليكن به خداى تعالى نسبت داد تا در ضمن بفهماند سبب حقيقى و آن كسى كه ميان اسباب ظاهرى و مسببات آن‌ها رابطه برقرار مى‌كند خداى تعالى است، او است كه هر حقى را به صاحب حق مى‌دهد، و در آخر آيه فرمود: (إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً خَبيراً)، و مناسبت اين جمله با مضمون آيه روشن است.

۱. نساء/سوره۴، آیه۳۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۷۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۲۴۷.    
۴. هود/سوره۱۱، آیه۸۸.    
۵. نبا/سوره۷۸، آیه۲۶.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۳، ص۳۷۵-۳۷۶.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۳۵.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۸۴.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۵۴۷.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۴۶.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۱۳۹.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۷۰.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یوفق»، ج۴، ص ۶۹۴.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره نساء | لغات قرآن




جعبه ابزار