• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یَخْشَوْنَه (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





یَخْشَوْنَهُ‌: (اَلَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسٰالاٰتِ اَللّٰهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لاٰ یَخْشَوْنَ اَحَداً اِلاَّ اَللّٰهَ‌..)
یَخْشَوْنَهُ‌: از مادّۀ «خشیت» به معنی «ترس توام با تعظیم و احترام» است و از همین رو با «خوف» که این ویژگی در آن نیست متفاوت است و گاه به معنی مطلق «ترس» نیز به کار می‌رود.
در بعضی از مؤلفات محقق طوسی سخنی در تفاوت این دو واژه آمده است که در حقیقت ناظر به معنی عرفانی آن است، نه معنی لغوی، او می‌گوید: «خشیت و خوف» هرچند در لغت به یک معنی (یا نزدیک به یک معنی) می‌باشند، ولی در عرف صاحبدلان در میان این دو فرقی است و آن این که: «خوف» به معنی ناراحتی درونی از مجازاتی است که انسان به خاطر ارتکاب گناهان یا تقصیر در طاعات انتظار آن را دارد و این حالت برای اکثر مردم حاصل می‌شود، هرچند مراتب آن بسیار متفاوت است و مرتبه اعلای آن جز برای گروه‌اندکی حاصل نمی‌شود.
اما «خشیت» حالتی است که به هنگام درک عظمت خدا و هیبت او و ترس از مهجور ماندن از انوار فیض او برای انسانی حاصل می‌شود و این حالتی است که جز برای کسانی که واقف به عظمت ذات پاک و مقام کبریای او هستند و لذّت قرب او را چشیده‌اند حاصل نمی‌شود و لذا قرآن این حالت را مخصوص بندگان عالم و آگاه دانسته است و می‌فرماید: (... اِنَّمٰا یَخْشَی اَللّٰهَ مِنْ عِبٰادِهِ اَلْعُلَمٰاءُ‌...)«... از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او خشیت دارند...»



به موردی از کاربرد یَخْشَوْنَه در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - یَخْشَوْنَه (آیه ۳۹ سوره احزاب)

(الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَ كَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا.)(پیامبران پيشين كسانى بودند كه رسالت‌هاى الهى را تبلیغ مى‌كردند و از او بيم داشتند، واز هيچ كس جز خدا بيم نداشتند؛ و همين بس كه خداوند حسابگر و پاداش‌دهنده اعمال آنها است.)

۱.۱.۱ - یَخْشَوْنَه در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه خشية به معناى تاثر مخصوصى در قلب است، كه از برخورد با ناملايمات دست مى‌دهد، و اى بسا به آن چيزى هم كه سبب تاثر قلب مى‌شود خشيت بگويند، مثلا بگويند: خشيت ان يفعل بى فلان كذا، مى‌ترسيدم فلانى با من فلان كار را بكند و انبیاء از خدا مى‌ترسند، نه از غير خدا، براى اينكه در نظر آنان هيچ مؤثرى در عالم نيست مگر خدا.

۱.۲ - یَخْشَوْنَه (آیه ۲۸ سوره فاطر)

(وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ.)از انسان‌ها و جنبندگان و چهار پايان انواعى با رنگهاى مختلف آفريديم، آرى آفرينش جهان با عظمت چنين است. و تنها از ميان بندگان او، دانشمندان خدا ترسند؛ خداوند توانا و آمرزنده است.)

۱.۱.۱ - یَخْشَوْنَه در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اين جمله جمله‌اى است از نو كه توضيح مى‌دهد چگونه و چه كسانى از اين آيات عبرت مى‌گيرند، و اين آیات اثر خود را كه ایمان حقيقى به خدا و خشيت از او به تمام معناى كلمه مى‌باشد، تنها در علما مى‌بخشد، نه جهال.

۱.۳ - یَخْشَوْنَه (آیه ۵۷ سوره مومنون)

(إِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْيَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ.) (به يقين كسانى كه از خوف پروردگارشان بيمناكند.)

۱.۱.۱ - یَخْشَوْنَه در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: خداى تعالى در اين آيات پنجگانه با كمك آيات گذشته اين معنا را بيان مى‌كند كه: اين کفار كه پنداشته‌اند مال و اولاد خیر ايشان است و خيراتى است كه ما زودتر به ايشان‌ رسانده‌ايم به خطا رفته‌اند، و مال و اولاد خيرات نيست بلكه استدراج و املاء است. خيراتى كه در آن سرعت مى‌شود آن است كه مؤمنین به خدا و رسول و روز جزا دارند، و آن اعمال صالح ايشان است.

۱.۴ - یَخْشَوْنَه در تفسیر نمونه

یَخْشَوْنَهُ‌ از مادّۀ «خشیت» به معنی «ترس توام با تعظیم و احترام» است و از همین رو با «خوف» که این ویژگی در آن نیست متفاوت است و گاه به معنی مطلق «ترس» نیز به کار می‌رود.
در بعضی از مؤلفات محقق طوسی سخنی در تفاوت این دو واژه آمده است که در حقیقت ناظر به معنی عرفانی آن است، نه معنی لغوی، او می‌گوید: «خشیت و خوف» هرچند در لغت به یک معنی (یا نزدیک به یک معنی) می‌باشند، ولی در عرف صاحبدلان در میان این دو فرقی است و آن این که: «خوف» به معنی ناراحتی درونی از مجازاتی است که انسان به خاطر ارتکاب گناهان یا تقصیر در طاعات انتظار آن را دارد و این حالت برای اکثر مردم حاصل می‌شود، هرچند مراتب آن بسیار متفاوت است و مرتبه اعلای آن جز برای گروه‌اندکی حاصل نمی‌شود.
اما «خشیت» حالتی است که به هنگام درک عظمت خدا و هیبت او و ترس از مهجور ماندن از انوار فیض او برای انسانی حاصل می‌شود و این حالتی است که جز برای کسانی که واقف به عظمت ذات پاک و مقام کبریای او هستند و لذّت قرب او را چشیده‌اند حاصل نمی‌شود و لذا قرآن این حالت را مخصوص بندگان عالم و آگاه دانسته است و می‌فرماید:
(... اِنَّمٰا یَخْشَی اَللّٰهَ مِنْ عِبٰادِهِ اَلْعُلَمٰاءُ‌...)«... از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او خشیت دارند...»
با توجه به موارد استعمال کلمۀ «خشیت» در قرآن مجید که در آیات بسیاری آمده است، روشن می‌شود که درست به همان معنی خوف به کار رفته و به صورت مرادف با آن استعمال شده است. خَشْیَت و مُشفق در آیه ۵۷ سوره مؤمنون (اِنَّ اَلَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ‌.) قابل توجه این که «خشیت» به معنی هرگونه ترس نیست، بلکه ترسی است که توام با تعظیم و احترام باشد و به گفته «راغب» همان ترسی است که یک فرزند از پدر بزرگوارش دارد، بنابراین پرهیزگاران ترسشان از خدا توام با معرفت است.
امّا «مشفق» که از: «اشفاق» و از ریشۀ «شفق» به معنی «روشنایی آمیخته با تاریکی» گرفته شده، به معنای خوف و ترسی است که آمیخته با محبت و احترام باشد و یا به تعبیر دیگر توجه و علاقۀ توام با بیم است، مثلا این تعبیر گاه در مورد فرزندان یا دوستان به کار می‌رود که انسان به آنها علاقه دارد، ولی در عین حال از این که در معرض آفات و گزند هستند بیمناک است.
به هر حال چون «خشیت» بیشتر جنبۀ قلبی دارد و «اشفاق» جنبۀ عملی را شامل می‌شود، ذکر این دو به صورت علت و معلول در آیه روشن می‌شود، در حقیقت آیه می‌فرماید: آنها کسانی هستند که ترس آمیخته با عظمت خدا در دلهایشان جای کرده است و آثار آن در عملشان و مراقبت‌هایشان نسبت به دستورهای الهی نمایان است و به تعبیر دیگر «اشفاق» مرحلۀ تکامل «خشیت» است که در عمل اثر می‌گذارد و به پرهیز از گناه و انجام مسئولیت‌ها وامی‌دارد. (البته گاهی این دو کلمه نیز به یک معنی استعمال شده است.)


۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۹.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت حسینی، ج۱، ص۱۲۲.    
۳. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۸.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۸۶.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۳۳۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۲۴۷.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۱۲۹.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۲۵.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۲۶۳.    
۱۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۹.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۳.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۸۵.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۲۲.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۳۱.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۶.    
۱۶. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۸.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۷.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۹.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۴۳.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۲۹.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۳۵.    
۲۲. مومنون/سوره۲۳، آیه۵۷.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴۵.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۳.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۹.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۵۹.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۷۶.    
۲۸. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت حسینی، ج۱، ص۱۲۲.    
۲۹. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۸.    
۳۰. فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص.    
۳۱. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۸.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۱۸۶.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۳۳۱.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۲۴۷.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۱۲۹.    
۳۶. مومنون/سوره۲۳، آیه۵۷.    
۳۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۲۸۳.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۲۵.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۲۶۳.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یَخْشَوْنَه»، ج۱، ص۶۸۳.    






جعبه ابزار