• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خشیة (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




خشیة: (مِّنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ)
«خشیت» به معنای ترس توام با تعظیم و احترام است و از همین رو با «خوف» که این ویژگی در آن نیست، متفاوت است؛ و گاه، به معنای مطلق ترس نیز به کار می‌رود. در بعضی از مؤلفات محقق‌ «طوسی» سخنی در تفاوت این دو واژه آمده است که در حقیقت ناظر به معنای عرفانی آن می‌باشد، نه معنای لغوی آن، می‌گوید:
«خشیت و خوف»، هر چند در لغت به یک معنا (یا نزدیک به یک معنا) می‌باشند، ولی در عرف صاحبدلان در میان این دو فرقی است، و آن این که‌ «خوف» به معنای ناراحتی درونی از مجازاتی است که انسان به خاطر ارتکاب گناهان یا تقصیر در طاعات، انتظار آن را دارد، و این حالت برای اکثر مردم حاصل می‌شود، هر چند مراتب آن بسیار متفاوت است، و مرتبه اعلای آن جز برای گروه‌اندکی حاصل نمی‌شود.
اما «خشیت» حالتی است که به هنگام درک عظمت خدا و هیبت او، و ترس از مهجور ماندن از انوار فیض او، برای انسانی حاصل می‌شود، و این حالتی است که جز برای کسانی که واقف به عظمت ذات پاک و مقام کبریای او هستند و لذت قرب او را چشیده‌اند حاصل نمی‌گردد؛ و لذا در قرآن این حالت را مخصوص بندگان عالم و آگاه شمرده است.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با خشیة:

۱.۱ - آیه ۲۸ سوره انبیاء

(يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَ هُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ) (آنچه پيش‌رو و پشت سر آنهاست، گذشته و آينده آنان‌ را مى‌داند؛ و آنها جز براى كسى كه خدا راضى به شفاعت براى او است شفاعت نمى‌كنند؛ و از ترس او بيمناكند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: مقصود از اين خشيت ترس از سخط و عذاب خدا است، اما ترسى كه توأم با امن از آن باشد، چون ملائکه گناهى ندارند. و اگر بگويى ملائكه با عصمتى كه خدا به ايشان داده، ديگر چرا مى‌ترسند؟ مى‌گوييم: عصمتى كه به آنان افاضه شده قدرت خداى را تحدید نمى‌كند، زمام ملك را از يد او خارج نمى‌سازد، پس او در هر حال قادر است، و همين نكته است كه معناى آیه بعدى را روشن مى‌سازد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۳۹ سوره احزاب

(الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَ كَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا) (پیامبران پيشين كسانى بودند كه رسالت‌هاى الهى را تبلیغ مى‌كردند و از او بيم داشتند، واز هيچ كس جز خدا بيم نداشتند؛ و همين بس كه خداوند حسابگر و پاداش‌دهنده اعمال آنها است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه خشية به معناى تاثر مخصوصى در قلب است، كه از برخورد با ناملايمات دست مى‌دهد، و اى بسا به آن چيزى هم كه سبب تاثر قلب مى‌شود خشيت بگويند، مثلا بگويند: خشيت ان يفعل بى فلان كذا مى‌ترسيدم فلانى با من فلان كار را بكند و انبیاء از خدا مى‌ترسند، نه از غير خدا، براى اينكه در نظر آنان هيچ مؤثرى در عالم نيست مگر خدا. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۳ - آیه ۲۸ سوره فاطر

(وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ) (و از انسان‌ها و جنبندگان و چهار پايان انواعى با رنگ‌هاى مختلف آفريديم، آرى آفرينش جهان با عظمت چنين است. و تنها از ميان بندگان او، دانشمندان خدا ترسند؛ خداوند توانا و آمرزنده است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: تنها كسانى از خدا خشيت دارند و اين چنين از آیات عبرت مى‌گيرند كه عالم باشند. ولى اين وجه، هم از نظر لفظ بعيد است و هم از نظر معنا. (إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ) اين جمله جمله‌اى است از نو كه توضيح مى‌دهد چگونه و چه كسانى از اين آيات عبرت مى‌گيرند، و اين آيات اثر خود را كه ايمان حقيقى به خدا و خشيت از او به تمام معناى كلمه مى‌باشد، تنها در علما مى‌بخشد، نه جهال. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۴ - آیه ۱۱ سوره یس

(إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ كَرِيمٍ) (تو فقط كسى را مى‌توانى انذار كنى كه از اين يادآورى الهى پيروى كند و از خداوند رحمان در نهان بترسد؛ سپس او را به آمرزش و پاداشى پرارزش بشارت ده.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: مراد از خشيت رحمان به غیب خشيت از خدا در عالم ماده، يعنى در پس پرده ماديت است قبل از آنكه با مرگ يا قیامت حقيقت مكشوف گردد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۲۸۳.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۱۲۲.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۲۸.    
۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۳۵۵.    
۷. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۸.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۲۸۹.    
۹. یس/سوره۳۶، آیه۱۱.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۲۶۷.    
۱۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۸.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۴.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۸۹.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۷۷.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۱۴.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۷۲.    
۱۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۹.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۳.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۸۵.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۲۴.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۳۱.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۶.    
۲۳. فاطر/سوره۳۵، آیه۲۸.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۷.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج،۱۷ ص۵۹.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۴۳.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۲۹.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۳۵.    
۲۹. یس/سوره۳۶، آیه۱۱.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۰.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۹۵.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۶۶.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۷۶.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۳.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خشیة»، ص۲۰۹.    






جعبه ابزار