کَأْس (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کَاْس: (بِکَاْسٍ مِّن مَعینِ) «کَاْس» (بر وزن راس) نزد اهل لغت، به ظرفی گفته میشود که پر و لبریز باشد،
و اگر خالی باشد، معمولًا به آن «
قدح» میگویند. «
راغب» در «
مفردات» میگوید: الْکَاْسُ الانَاءُ بِمَا فِیْهِ مِنَ الشَّرابِ: «کاس به معنای ظرفی است که پر از نوشیدنی باشد».
و گاه به خود جام یا محتوای آن نیز اطلاق میشود.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با
کَاْس:
(يُطَافُ عَلَيْهِم بِكَأْسٍ مِن مَّعِينٍ) (و گرداگردشان قدحهاى لبريز از شراب طهور را مىگردانند)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: کلمه كاس به معناى همان كاسه فارسى است كه نام ظرف آب و
شراب است. و از بسيارى از علماى اهل لغت نقل شده كه گفتهاند: ظرف آب و شراب را كاس نمىگويند مگر وقتى كه پر از آب و شراب باشد، و اگر خالى شد نامش قدح است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ) (با قدحها و كوزهها و جامهايى لبريز از شراب طهور.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: و كلمه كاس همان كاسه فارسى است. بعضى از
مفسرین در پاسخ از اين سؤال كه چرا
اکواب و
اباریق را جمع آورد، و در خصوص كاس آن را به صيغه مفرد آورد، گفتهاند: جهتش اين است كه كلمه كاس تنها در موردى بر ظرف اطلاق مىشود كه پر باشد، و كاسه خالى را كاس نمىگويند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(وَكَأْسًا دِهَاقًا) (و جامهايى لبريز و پياپى از (شراب طهور))
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: يعنى و قدحهايى پر از شراب، پس كلمه
دهاق مصدرى است كه معناى
اسم فاعل را مىدهد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کَاْس»، ص۴۵۴.