پاکستان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پاکستان یکی از
کشورهای اسلامی میباشد. این کشور در جنوب، با دریای عمان، در شرق با
هند، در غرب با
ایران و
افغانستان و در شمال با
چین دارای مرز مشترک میباشد.
پاکستان به لحاظ جغرافیایی در جنوب
آسیا واقع شده است و این کشور در جنوب، با دریای عمان، در شرق با
هند، در غرب با
ایران و
افغانستان و در شمال با
چین دارای مرز مشترک میباشد. مساحت کل پاکستان بر حسب آمارهای متفاوت،/ ۸۰۳ و ۷۲۰/ ۷۷۸ کیلومتر مربع میباشد.
پاکستان به سه منطقه جغرافیایی شامل سرزمینهای مرتفع شمالی، جلگه رود سند که خود به دو بخش سند و پنجاب تقسیم میشود و فلات بلوچستان تقسیم میگردد. گرچه در بسیاری از منابع، مناطق جغرافیایی پاکستان به تقسیمات کوچک تری ترسیم شده است، اما سه منطقه طبیعی یاد شده به راحتی میتواند سیستم ارتباطی این کشور را نشان دهد. این کشور از سمت جنوب، شرق و غرب میتواند سیستم ارتباطی مناسبی را با کشورهای دیگر برقرار کند. افزون بر این، وجود بندر بزرگ کراچی در جنوب این کشور باعث شده است تا پاکستان از امکانات لازم جهت دسترسی به آبهای آزاد برخوردار باشد. ذکر این نکته ضروری است که اقیانوس هند مؤثرترین عامل در تسهیل ارتباطات این کشور با سایر کشورها به شمار میآید.
طول سواحل این کشور، ۱۰۴۶ کیلومتر است و آب و هوای آن گرم و خشک میباشد. از لحاظ منابع طبیعی، کشور چندان غنیای به شمار نمیآید. زیرا به جز برخورداری از میزان متنابهی گاز طبیعی، در سایر منابع، بسیار
فقیر است.
به لحاظ حوادث و
بلایای طبیعی نیز پاکستان جزو کشورهای حادثه خیز است. به گونهای که به طور متناوب زلزلههایی در شمال و غرب آن رخ میدهد و همچنین،
سیل معمولا پس از بارانهای شدیدی که موجب طغیان رودخانه سند میشود، بخشهای مهمی از آن را فرا میگیرد.
از لحاظ وضعیت زیست محیطی نیز این کشور موقعیت مناسبی ندارد. منابع آبی آن به دلیل ضعف سیستم فاضلاب، به پسابهای شهری، صنعتی و
کشاورزی به شدت آلوده شده است. افزون بر این، این کشور در سالیان اخیر با پدیده فرسایش
خاک و بیابان زایی نیز مواجه بوده است.
پاکستان دارای جمعیتی بیش از صد و شصت و چهار میلیون نفر است. در مقام مقایسه با سایر کشورها، رتبه ششم در
جهان را دارا میباشد. ساختار سنی جمعیت پاکستان حاکی از این مطلب است که ۹/ ۳۶ درصد از آن را افراد صفر تا ۱۴ سال، ۸/ ۵۸ درصد را ۱۵ تا ۶۴ و تنها ۳/ ۴ درصد را افراد بالای ۶۵ سال تشکیل میدهند.
بر این مبنا، میانگین سنی جمعیت این کشور به طور کلی، ۹/ ۲۰ سال است که به تفکیک، میانگین سنی
مردان ۷/ ۲۰ سال و میانگین سنی
زنان ۲۱ سال است. این رقم به خوبی گویای آن است که پاکستان کشور بسیار جوانی است. نرخ
زاد و ولد در این
کشور، ۵۲/ ۲۷ درصد تولد در هر هزار نفر جمعیت است. دقت در هرم جمعیتی پاکستان نشان میدهد که نرخ رشد جمعیت جوان این کشوربسیار بالاست. بر مبنای آمارهای سال ۲۰۰۷، نرخ رشد جمعیت در این کشور ۸۲/ ۱ درصد است. بالا بودن نرخ رشد جمعیت جوان این کشور با توجه به توانایی محدود
اقتصاد آن برای ایجاد
شغل، موجب شده است که نرخ رشد بیکاری در این کشور نیز به طور چشمگیری افزایش یابد. این جمعیت در چهار ایالت پنجاب، بلوچستان، سند و سرحد به طور نامتوازن پراکنده شدهاند و همین امر سبب بروز مشکلاتی از جهت توزیع امکانات شده است. شاخص امید به زندگی در این کشور به طور کلی، ۷۵/ ۶۳ سال است که به طور تفکیکی، در مردان ۷۳/ ۶۲ سال و در زنان ۸۳/ ۶۴ سال میباشد.
میزان مبتلایان به بیماری
ایدز در میان جمعیت این کشور ۱/ ۰ درصد است و بر مبنای برخی از آمارها، ۷۴ هزار نفر مبتلا به ایدز در این کشور زندگی میکنند. نرخ باسوادی در میان جمعیت ۱۵ سال به بالای این کشور، به طور کلی ۹/ ۴۹ درصد است. این نرخ در میان مردان ۶۳ درصد و در میان زنان ۳۶ درصد میباشد.
گروههای پنجابی، سندی، پشتون، بلوچ و مهاجر (مهاجرانی که در زمان تجزیه
شبه قاره از
هند به این کشور آمدند)، گروههای اصلی قومی در این کشور را تشکیل میدهند. به لحاظ دینی نیز در این کشور، ۹۷ درصد از جمعیت را
مسلمانان تشکیل میدهند که از آن میان
اهل سنت ۷۷ درصد هستند. سایر گروههای دینی شامل
مسیحیان و
هندوها، ۳ درصد جمعیت را تشکیل میدهند.
از لحاظ زبانی، ۴۸ درصد از مردم به گویش پنجابی، ۱۲ درصد به گویش سندی، ۱۰ درصد سیراکی، ۸ درصد پشتو، ۸ درصد اردو، ۳ درصد بلوچی، ۲ درصد هندو، ۱ درصد برآهویی و ۸ درصد به گویش بروشاسکی و سایر گویشها تکلم میکنند. زبان انگلیسی عمدتا در میان نخبگان این کشور و مقامات رده بالای دولت رواج دارد.
قوه مجریه پاکستان متشکل از
رئیس جمهور، نخست وزیر، کابینه و شورای امنیت ملی است. طبق
قانون اساسی پاکستان به دلیل اینکه نوع حکومت این کشور،
جمهوری اسلامی است،
رئیس جمهور آن باید
مسلمان باشد.
رئیس جمهور را هیاتی متشکل از اعضای سنا، مجلس ملی و اعضای مجالس ایالتی برای یک دوره پنج ساله انتخاب میکنند.
رئیس جمهور تنها میتواند برای دو دوره متوالی انتخاب شود.
رئیس جمهور معمولا در مقام مشاور نخست وزیر عمل میکند؛ البته دارای اختیارات قابل توجهی نیز هست که یکی از این اختیارات، قدرت انحلال مجلس ملی است.
بر اساس اصلاحیه قانون اساسی، از زمان ضیاء الحق،
رئیس جمهور از میان اعضای مجلس ملی، نخست وزیر را انتخاب میکند و با کابینه فدرال همکاری مینماید. کابینه فدرال، شورایی است متشکل از وزرایی که
رئیس جمهور با مشورت نخست وزیر انتخاب میکند.
قوه قانون گذاری پاکستان یا مجلس شورا، متشکل از دو مجلس سنا و ملی است. اعضای مجلس ملی را افراد بالای بیست و یک سال به مدت پنج سال تعیین میکنند. کرسیهای این مجلس به چهار ایالت پاکستان و مناطق قبیلهای تحت حکومت فدرال و پایتخت تقسیم میشود و حدود ۵ درصد از کرسیها به اقلیتهای مذهبی این کشور (مسیحیان، هندوها و
سیکها) اختصاص دارد. نمایندگان مجلس سنا را اعضای مجالس ایالتی مربوط به هر ایالت انتخاب میکنند. افزون بر این، نمایندگانی از مناطق قبیلهای تحت نظر دولت فدرال و ناحیه پایتخت نیز حضور دارند.
بر اساس قانون اساسی پاکستان، هنگامی که جایگاه
ریاست جمهوری خالی است و تا زمانی که به طور رسمی
رئیس جمهور جدیدی از طریق انتخابات تعیین شود،
رئیس مجلس سنا عهده دار سمت
ریاست جمهوری خواهد بود. هر دو مجلس ملی و سنا دارای اختیار قانون گذاری به جز تصویب لوایح ملی کشور هستند. بودجه فدرال و تمامی لوایح مالی دیگر را تنها مجلس ملی میتواند تصویب کند.
رئیس جمهور اختیار دارد که از تصویب دیگر لوایح جلوگیری نماید مگر آنکه
قوه مقننه در نشستی متشکل از اعضای هر دو مجلس نظر
رئیس جمهور را رد کند.
از دیگر مقامهای مهم قوه قانون گذاری میتوان به دادستان کل، حسابرس کل و مسئولان کمیسیون سرزمینی فدرال، کمیسیون خدمات عمومی فدرال، انتخابات مرکزی و بازرسی کل اشاره نمود.
حکومت محلی و سیستم مجالس قانون گذاری
پاکستان به چهار ایالت منطقه پایتخت و مناطق قبیلهای تحت نظر دولت فدرال تقسیم میشود. پس از انتخاب
رئیس الوزرای ایالت از سوی مجلس ایالتی،
رئیس جمهور نیز فرماندار را منصوب میکند. اعضای مجالس ایالتی برای یک دوره پنج ساله از طریق رای مردم انتخاب میشوند.
قوه قضائیه پاکستان شامل دیوان عالی، دیوانهای عالی ایالتی و دیگر دادگاههایی است که صلاحیت رسیدگی قضایی به امور جنایی و مدنی را دارند.
رئیس جمهور علاوه بر انتصاب
رئیس دیوان عالی،
رئیس قضات را نیز تعیین میکند. دیگر قضات داد گاه عالی، پس از مشورت
رئیس جمهور با
رئیس قضات از سوی شخص
رئیس جمهور منصوب میشوند.
رئیس قضات و دیگر قاضیان دیوان عالی کشور میتوانند تا سن شصت و چهار سالگی به کار خود ادامه دهند. قضات دادگاههای عالی ایالتی را نیز
رئیس جمهور پس از مشورت با
رئیس قضات دیوان عالی، فرماندار ایالت و
رئیس قضات دیوان عالی آن ایالت انتخاب میکند.
دادگاه ویژه دیگری به نام دادگاه فدرال شریعت متشکل از هشت قاضی مسلمان وجود دارد که شامل یک
رئیس قضات (از سوی
رئیس جمهور) و سه قاضی از طبقه
علما و نخبگان اسلامی است. این دادگاه درباره مطابقت یا عدم تطابق قوانین با
اسلام تصمیم گیری مینماید. هرگاه یک قانون آشکارا با اسلام تضاد داشته باشد،
رئیس جمهور (چنانچه قوانین فدرال باشد)، یا فرماندار (در اموری که قانون مربوط به قوانین ایالتی باشد)، موظف خواهند بود که این
قانون را با اسلام هماهنگ نمایند.
همچنین دادگاههای ویژهای مانند دادگاههای
مواد مخدر، کار، مالی و خلاف کاریهای بانکی، دادگاههای ویژه تروریستها و عملیات تروریستی نیز وجود داشته و به فعالیت مشغولند. اداره محتسب نیز در بسیاری از مناطق مسلمان نشین برای تضمین اینکه هیچ تخلفی نسبت به شهروندان صورت نگیرد، تاسیس شده است. اعضای این اداره را
رئیس جمهور به مدت چهار سال انتخاب میکند.
از مهمترین اختیارات
رئیس جمهور در مقام
رئیس قوه مجریه، انحلال مجلس ملی است.
رئیس جمهور میتواند از تصویب لوایحی به غیر از لوایح مالی و بودجه فدرال جلوگیری نماید مگر آنکه قوه مقننه در نشستی متشکل از اعضای هر دو مجلس که در آن اکثریت اعضای هر دو مجلس حضور داشته باشند نظر
رئیس جمهور را رد کنند و آن را نپذیرند.
نخست وزیر به عنوان دومین مقام قوه مجریه از اختیار تشکیل دولت برخوردار است و در واقع شخصیت اجرایی به شمار میآید. از سال ۱۹۹۹ تاکنون، پرویز مشرف که با کودتا قدرت را در این کشور به دست گرفت، ابتدا به عنوان
رئیس اجرایی این کشور و بعد به عنوان
رئیس جمهور همچنان قدرت را در دست دارد. نخست وزیر این کشور، شوکت عزیز است که اساسا یک بوروکرات به شمار میآید و مدتی نیز در بانک جهانی مشغول به فعالیت بوده است.
یکی از مهمترین اختیارات مجلس سنا، جایگزینی
رئیس این مجلس در مقام
ریاست جمهوری در موارد خاص است. طبق قانون اساسی پاکستان هنگامی که به دلایلی منصب
ریاست جمهوری خالی است، تا زمانی که
رئیس جمهور انتخاب شود،
رئیس سنا عهده دار سمت
ریاست جمهوری خواهد بود. مجلس ملی تنها ارگان در پاکستان است که میتواند بودجه فدرال و تمامی لوایح مالی دیگر را تصویب نماید.
از دیگر اختیارات اعضای مجلس ملی، دادن رای عدم اعتماد به دولت است.
قوه قضائیه پاکستان شامل دیوان عالی و دیوانهای عالی ایالتی است که دارای صلاحیت رسیدگی قضایی به امور جنایی و مدنی هستند. آنچه از زمان تاسیس پاکستان تاکنون مشهود بوده است، نقش برتر قوه مجریه در صحنه سیاسی و حقوقی این کشور است؛ به گونهای که میتوان گفت قوه مجریه به نوعی بر بخشهای مختلف اجرایی جامعه تسلط دارد. تنها نظامیان، ارتش و سرویس اطلاعاتی پاکستان ( (ISI در صورت به خطر افتادن منافع خود میتوانند در مقابل خواستههای قوه مجریه بایستند وحتی مسئولان قوه مجریه را نیز تغییر دهند. بنابراین قوه قضائیه در پاکستان چندان مستقل به شمار نمیآید.
هر ایالت پاکستان از یک دولت و مجلس ایالتی برخوردار است که اختیارات قابل توجهی در امور قانون گذاری و اجرایی دارند. سیستم سیاسی این کشور،
جمهوری است و بر اساس رقابت حزبی، نخست وزیر به عنوان مقام عالی اجرایی انتخاب میشود.
اولین دینی که در این منطقه رواج یافت،
آیین هندو بود که در حدود ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد
مسیح به وسیله آریاییها به این منطقه آورده شد. آریاییها از روسیه و آسیای مرکزی در جست وجوی چراگاههای تازه برای گلههای خود به این منطقه آمدند. آنها
پرستش ایندرا خدای آسمان را که در سرودههای ودایی باستان، ویران کننده دژها و دیوارهای بلند شهرها معرفی میشد را با خود آوردند.
بودا از دیگر آیینهای مهمی بود که از سال ۵۲۸ قبل از میلاد در منطقه رواج یافت. سه
سده پس از
مرگ بودا، آشوکا فرمانروای بزرگ، شروع به ساختن بناهای تاریخی به یاد بودا کرد و به اشاعه تعلیمات بودا پرداخت. دو فرمان نامه سنگی بزرگ وی متعلق به حدود ۲۵۰ سال قبل از میلاد، در پاکستان و در نزدیک تاکسیله باستان دیده میشود.
فتوحات نظامی کانیشکا تعالیم بودایی را از طریق هند به سوی شرق انتشار داد و
آیین بودا، طی سدهها، در سراسر
شبه قاره هند به شکوفایی خود ادامه داد. پس از آن، آیین بودا به صورت دیگری از
ویشنو، خدای هندو جلوه گر شد.
بودیسم در شبه قاره هند پس از سال ۱۰۰۰ میلادی به صورت نوعی از فرقه خاص هندو درآمد. گسترش اسلام به امحای آن سرعت بخشید؛ در
سده دوازدهم چند دیر باقیمانده غارت شد.
دین اسلام و آیین هندو جای آیین بودا را گرفت.
در عهد مغولها، بخش عظیمی از شبه قاره هند به زیر حاکمیت
مسلمانان درآمد. اما بسیاری از پادشاهان هندو همواره با سلطه مسلمانان مخالفت کردند و به مبارزه با آنها ادامه دادند. این دشمنی مداوم میان جوامع هندو و مسلمان همچنان تداوم یافت. بسیاری از هندوهای طبقه پایین، به واسطه جاذبههای آیین برابری اسلام و
انزجار از نظام کاستی (طبقاتی)، به اسلام گرویدند. از این رو شمار مسلمانان در سراسر شبه قاره هند از طریق نفوذ
روحانیون مسلمان و مبادله تدریجی آداب و رسوم و نه با تغییر اجباری
دین، افزایش یافت.
در عهد مغولان، بخش بزرگی از شبه قاره تحت حاکمیت مسلمانان، یکپارچه شد. علاوه بر این، آنها سعی میکردند معابر شرک آلود هندی را تخریب کنند؛ ازجمله محمود غزنوی که در حمله به هند، بسیاری از معابر هندوها را ویران کرد. پیش از مغولان،
غوریان که از سلسله افغانها بودند، در هند سلطه داشتند. قطب الدین یکی از فرماندهان غوری خود را سلطان دهلی نامید و حکومتی اسلامی برپا ساخت که تا پیش از ورود مغولان پابرجا بود. وی در ازای ساختن هر
مسجد، بیست و هفت
معبد هند را ویران ساخت، سپس
مناره باشکوهی به نام
قطب منار برافراشت.
اکبرشاه، مغول بعدی بود که حاکمیت مغولان را بر بخش اعظم شبه قاره هند وسعت بخشید. او نخستین فردی بود که هندوان و مسلمانان را به کار با یکدیگر تشویق کرد؛
مالیات زیارت در معابر را از میان برداشت؛ اختلافات مذهبی مسلمانان و هندوان را زدود. وی در سال ۱۵۷۵ فرمان تاسیس عبادتگاهی در نزدیکی قصرش را صادر کرد که در آن، در مورد جنبههای متفاوت مذاهب مختلف هندو، جین (niaJ)، اسلام و
مسیحیت بحث و
مناظره برپا میشد. اکبرشاه با برگزیدن بهترین قوانین از کلیه مذاهب، دین جدیدی پدید آورد، اما آن را بر شخص خود به عنوان امپراتور شبه الهی متمرکز ساخت. البته این اقدام، سیاست زیرکانهای بود و چنان تاثیری داشت که احترام به سریر مغول، پس از آنکه قدرت سیاسی مؤثر خو را از دست داد، مدتهای دراز تا سده نوزدهم همچنان باقی ماند.
اورنگ زیب، پسر اکبرشاه، مجددا محدودیتهایی را برای هندوان وضع نمود و هزاران معبد هندو را تخریب کرد. مذهب جدید سیکها مورد
غضب وی واقع شد. زمانی که رهبر آنان، گورو (معلم روحانی (uruG از پذیرش اسلام سرباز زد، اورنگ وی را گردن زد و هزاران نفر از پیروانش را کشت.
کینه میان سیکها و مسلمانان از زمان اورنگ تاکنون باقی مانده است و علت اصلی کشتارهای فاجعه آمیز در هنگام جدایی پاکستان و
هند بود. اورنگ در زندگی خود در امور دینی بسیار سختگیر بود. وی
مساجد فراوانی از جمله
مسجد سلطنتی لاهور موسوم به مسجد پادشاهی که از بزرگترین مساجد دنیاست را بنا نمود. پس از وی هندوها و دیگر گروهها قوی شدند و با کمک سیکها امپراتوری وی را تجزیه نموده و بر بخشهایی از آن حکم رانی کردند.
در سال، امپراتوری مغول در برابر حمله نادرشاه شکست خورد اما حکومت مغولان پس از بازگشت نادر به
ایران تا سال تداوم یافت. سرانجام بریتانیا کنترل مستقیم شبه قاره را در دست گرفت تا اینکه با مبارزه هندوها و مسلمانان، دو کشور هند (با اکثریت
هندو) و پاکستان (با اکثریت
مسلمان) به استقلال دست یافتند. از آن به بعد، پاکستان که بر مبنای اکثریت مسلمان تشکیل شده بود، اولین
جمهوری اسلامی را تشکیل داد و سعی نمود تا بر مبنای دین اسلام عمل نماید.
کشور پاکستان به نام دین اسلام و به عنوان کشوری خاص مسلمانان شبه قاره هند، تاسیس شد و از همان ابتدا نام و نشان اسلامی را برای خود حفظ کرده است.
اسلام،
دین رسمی این کشور است و ۹۷ درصد از جمعیت پاکستان مسلمان هستند. اکثریت مسلمانان پاکستان،
سنی و
حنفی مذهب و گروهی نیز
شافعی مسلک میباشند. اقلیت قابل توجهی در حدود/ تا درصد از جمعیت پاکستان،
شیعه هستند. سایر گروههای مسلمان این کشور عبارتاند از:
سادات، مغولها،
پتانها،
خوجهها، اسماعیلی مذهبان پیرو
فرقه نزای آقاخان،
بهاییها،
احمدیه یا
قادیانیها (مسلمانان پاکستان قادیانیها را مسلمان نمیدانند؛ زیرا به
نبوت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم معتقد نیستند). قادیانیهای پاکستان شاخهای از قادیانیهای اصلی در هند میباشند و مرکز آنان در جنوب غربی لاهور میباشد که نام آن را «ربوه» گذاشتهاند. فعالیت این گروه در ترویج ملک خودشان به خصوص در غرب و
آفریقا چشم گیر است. در تاریخ سپتامبر سال، مجلس شورای ملی پاکستان با اصلاح دو ماده از
قانون اساسی پاکستان و درج این مطلب که تمامی کسانی که به نبوت و خاتمیت قطعی و کامل
حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
ایمان و اذعان نداشته باشند از حوزه شمولیت
اسلام خارج خواهند بود، قادیانیها را غیرمسلمان دانستند. حدود درصد از جمعیت پاکستان
مسیحی و/ درصد جمعیت هندو میباشند.
اساس تشکیل پاکستان، دین اسلام بود. از این رو ادیان دیگر نقش چشم گیری در اوضاع سیاسی این کشور ایفا نمیکنند. قانون اساسی جدید پاکستان که در سال به تصویب رسید، این کشور را
جمهوری اسلامی اعلام و معرفی کرده است. این کشور از معدود کشورهایی است که جز دین مشترک بین جمعیت آن، هیچ یک از عناصر تشکیل یک دولت ملی در محدوده سرزمینی خاص را بنا بر عرف سیاسی امروز قرار نداده است. در اصطلاح، ساختار جمعیتی این کشور را «موزائیک وار» میدانند که از اقوام و قبیلههای مختلف تشکیل شده است. بنا بر قانون اساسی،
رئیس جمهور و نخست وزیر باید مسلمان باشند اما همه
اقلیتهای مذهبی به نسبت تعدادشان در مجلس شورای ملی پاکستان دارای نماینده میباشند. اقلیتهای دینی میتوانند آزادانه مراسم و آیینهای دینی خود را به جای آورند.
از همان ابتدای تشکیل حکومت پاکستان، تلاش برای استقرار هرچه بیشتر اصول اسلامی، علت وجودی تشکیل این کشور بوده است. دین اسلام تنها عامل وحدت بخش گروههای مختلف قومی و زبانی این کشور میباشد. قانون اساسی این کشور مبتنی بر اصول و ضوابط اسلامی بوده و مقرر میدارد که به منظور بررسی تناسب و تطابق قوانین موضوعه این کشور با
شریعت اسلامی، شورایی تحت عنوان «شورای عقاید و احکام اسلامی» تشکیل گردد.
علاوه بر دایر بودن محاکم شریعت تحت نظر حکام
شرع، قوانین کیفری نظامی نیز به نحوی اصلاح گردیدهاند که به محاکم نظامی نیز اجازه اعمال
قوانین کیفری و
مجازاتهای اسلامی را اعطاء کرده است.
قصاص،
حدود و
تغزیرات که از مجازاتهای اسلامی هستند، از سالهای پیش در پاکستان اجرا میشدهاند.
هر چند حکومت پاکستان سعی کرده که تمامی گروهها و فرقههای مختلف مذهبی در این کشور را در فعالیتهای سیاسی مشارکت دهد، اما تاریخ این کشور با درگیریهای قومی و مذهبی پیوند خورده است. از ابتدای جدایی پاکستان از هند، درگیریهای شدیدی میان هندوها و مسلمانان اتفاق افتاد که هزاران کشته و آواره بر جای گذارده است و بسیاری از مسلمانان به پاکستان، و بسیاری از هندوها به هند پناه بردند. پس از آن نیز در داخل پاکستان درگیریهای زیادی میان گروههای مختلف اسلامی به وقوع پیوست. در پارهای موارد کشورهای خارجی نیز از
فرقه خاصی حمایت میکنند و به این درگیریها دامن میزنند.
پاکستانیها نظیر سایر مسلمانان از
آداب و
سنن اسلامی پیروی میکنند. از زمانی که فرد پاکستانی به
سن تکلیف میرسد، اسلام بخشی از زندگی روزانه وی را تشکیل میدهد. در شهرها و روستاها،
مساجد فراوانی وجود دارد که اغلب مردم به خصوص در روزهای
جمعه که روز تعطیلی رسمی است، برای انجام
نماز و
فرایض دینی به آنجا میروند.
اغلب پاکستانیها به اصول دین اسلام و
احکام اسلامی نظیر نماز،
روزه،
خمس،
زکات و
حج مقید میباشند. در بین طبقات مختلف مردم پاکستان، آداب و رسوم و عقاید متفاوت به خصوص در زمینههای
اعتقادات مذهبی دیده میشود.
عید فطر در پاکستان مانند آغاز سال در
ایران است و حدود سه روز تعطیلی رسمی برای پاسداشت آن، اعلام شده است.
عید قربان نیز با عظمت برگزار میشود. در سالروز
تولد حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم نیز خیابانها آذین بسته و جشنهای مفصلی برپا میگردد.
علمای اهل سنت در پاکستان دو گروه میباشند و هر یک مدارس و مراکز مذهبی متعددی دارند:
۱
اهل حدیث که بسیار نزدیک به
وهابیان هستند.
۲
اهل سنت: هر چند ممکن است جزو گروه خاصی از
صوفیان نباشند، اما به هر حال ایدئولوژی
صوفیانه دارند و به اهل
تشیع از این نظر نزدیک میباشند.
شیعیان نیز به چند گروه تقسیم میشوند مانند
اسماعیلیان و هر کدام مدارس خاصی خود را دارند. درجات دینی که در پاکستان به
روحانیون در سطوح مختلف دینی اعطا میشود، عبارتند از:
۱ مولانا، مولانا قاری، مولانا حافظ: به کسانی که آگاه به
علوم دینی باشند و در عین حال اهل
منبر و
وعظ و
خطابه هستند، «مولانا» میگویند. کسانی که در عین آگاهی به علوم دینی،
قرآن را به صورت دلنشین میخوانند، «مولانا قاری» خوانده میشوند. کسانی که
حافظ قرآن باشند و در حفظ و تجدید و
قرائت قرآن مهارت داشته باشند، «مولانا قاری حافظ» نامیده میشوند.
۲ ذاکر: به کسانی که به
نعت و
منقبت یا به
مصیبت آل اطهار میپردازند و معمولا
شیعه میباشند، گفته میشود. نعت خوان، کسی است که حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و خاندان وی را در شعر با ترنم میخواند و معمولا سنی است.
۳ شیخ الحدیث: کسانی که به طلاب علوم دینی در پایان تحصیلات شان درس
احادیث میدهند.
۴
مفتی: به بالاترین درجه روحانیون مذهبی در پاکستان اطلاق میشود. مراجع طراز اول
تقلید به این عنوان خوانده میشوند.
۵ شیخ المشایخ: به پیشوای فرقه صوفیان و اقطاب و مراد سالکان گفته میشود. مشایخ به اقطابی میگویند که چشم و چراغ پیروان و قریب به درجه شیخ المشایخ هستند. در اصطلاح ادبی، به مربی سالکان و
رئیس اهل
خانقاه که تعلیم و تربیت رهروان
طریقت را مانند مدرسان و مربیان طالب علم در مدارس به عهده دارند،
شیخ،
پیر،
قطب یا
مراد مینامند.
روحانیون در پاکستان دو گروه سنی و شیعی میباشند و هرکدام مراکز دینی مخصوصی دارند. در این کشور بسیاری از روحانیون، جزء گروه صوفیان و اقطابی هستند که از نظر فرهنگی و ایدئولوژی به اهل تشیع نزدیک هستند هر چند نام حنفی دارند. مدارس عمده اهل سنت عبارت است از:
«جامعه اشرفیه» و «جامعه نعیمیه» در لاهور، «خیرالمدارس» و «دار العلوم» در ملتان، «دارالعلوم حقانیه» در اکوره ختک، «جامعه اشرفیه» در پیشاور، «جامعه اسلامیه» در بهاولپور، «مرکز تعلیمات اسلامی»، «مدرسه عربیه مظهر العلوم»، «مدرسه النبات» ویژه بانوان، «جامعه فاروقیه» و «دارالعلم امجدیه» در کراچی.
اهل تشیع نیز مراکز دینی متعددی در شهرهای مختلف دارند از جمله:
مرکز بزرگ دینی «المنتظر» در لاهور، «جامعه اهل بیت» در اسلام آباد، «مدرسه مؤمن»، «مدرسه
آیتالله حکیم» در راولپندی، «مدرسه مشارع العلوم» در حیدرآباد و «مدرسه
امام صادق علیهالسّلام» در کویته.
مواد درسی این مدارس، عموما از مدارس دینی ایران اقتباس میشود و مدرسان آن در
نجف،
قم و پاکستان تحصیل کردهاند. رهبر شیعیان پاکستان پس از شهادت
عارف حسین حسینی،
سید ساجد علی نقوی میباشد که رهبر نهضت
فقه جعفری هم هست. مولانا حامد علی شاه ملقب به حامدالموسوی،
رئیس مدرسه دینی مؤمن نیز یکی دیگر از رهبران شیعیان میباشد که بر خلاف ساجد نقوی، اعتقاد به دخالت
دین در
سیاست ندارد. فرقهای از شیعیان نیز به نام
اسماعیلیه در پاکستان بیشتر در مناطق پنجاب و شمال غربی پاکستان ساکن هستند که غالبا پیروان
آقا محمدخان محلاتی میباشند.
برخی از مدارس اهل سنت که نام برده شد، از قدرت فراوانی برخوردار میباشند؛ نظیر مدرسه عربیه مظهرالعلوم در کراچی که در سال میلادی تاسیس شده است. برخی از مدارس نیز پس از تاسیس پاکستان، از هند به این کشور منتقل شده است؛ نظیر مدرسه دارالعلم واقع در کورنگی که مؤسس آن علامه بشیر احمد عثمانی میباشد و در سال تاسیس شده است. این مدرسه قبلا در کلکته بوده است. تحصیل در این مدرسه تا درجه مفتی میباشد. این مدرسه، سی مدرسه دینی دیگر را تحت پوشش خود دارد. محصلین آن از افراد ایرانی و برمهای میباشند. مفتی محمد شفیع از فقهای بزرگ در آن تدریس میکرده است. در پاکستان برخی از
مساجد در محیط خود مدرسهای برای تحصیل طلاب علوم دینی دارند. مدرسه عربیه اسلامیه «نیوتاون» سنیها و مدرسه «المنتظر» شیعیان در لاهور، دارای این ویژگی میباشند.
برخی از این مدارس مجلاتی نیز منتشر میکنند. نظیر مدرسه دارالعلوم کورنگی که مجلهای به نام «البلاغ» در جهت اهداف مرکز منتشر میسازد. اکثر این مدارس کتابخانههای بزرگی دارند که در آن، کتابهای نفیس و قدیمی فراوانی وجود دارد.
عاملی که بیش از همه در تحولات فرهنگی پاکستان مؤثر بوده است و آن را متمایز از هند که در گذشته بخشی از آن بوده است مینماید، اسلام است. اصولا اینکه اکثریت مردم این ناحیه از
شبه قاره هند، در گذشته به اسلام گرویدهاند و از قدیم آن را به منطقهای صددرصد اسلامی تبدیل کردهاند، حاکی از تفاوتهای اساسی روحی و فرهنگی آنان با سایر هندیان است. علاوه بر این، اسلام به عنوان یک دین در تغییر ساخت اجتماعی و فرهنگی مردم پاکستان حتی قبل از تقسیم هند هم، بسیار بیشتر از سایر نقاط شبه قاره مؤثر بوده است. اسلام اساس
هویت و موجودیت و قوام و استواری پاکستان و به عنوان مبنای
ناسیونالیسم پاکستانی است.
کیفیت تکوین و شکل گیری پاکستان و ویژگیهای تاریخی آن و نیز عوامل و انگیزههای ایجاد آن، بزرگترین نقش را در حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ملت پاکستان داشته و دارد.
پس از جدایی پاکستان از هند زبان اردو به وسیله محمدعلی جناح به عنوان
زبان رسمی مردم پاکستان انتخاب شد در حالی که مردم پاکستان شرقی (بنگلادش فعلی) به زبان بنگالی سخن میگفتند و/ درصد از کل جمعیت پاکستان را تشکیل میدادند و تنها/ درصد مردم پاکستان به زبان اردو سخن میگفتند. این اقدام به عقیده برخی، نخستین عاملی بود که سبب بروز قیام در پاکستان شرقی شد و در نهایت به
استقلال بنگلادش از پاکستان کمک کرد.
به دلیل رواج و اشاعه سریع اسلام در پاکستان از طریق
اعراب و
ایرانیان، فرهنگ این کشور متاثر از
فرهنگ اسلامی و
ایرانی است. اردو زبان رسمی این کشور مملو از واژههای فارسی و عربی میباشد،
علما و
عرفا برای ترویج و تبلیغ اسلام از
زبان فارسی که
زبان مادری آنها بوده، استفاده کرده و آن را وسیله پیام خود ساختهاند. به عبارت دیگر بر بالهای زبان فارسی از راه آسیای مرکزی و
خراسان بزرگ، سیستان و کرمان به شبه قاره هند راه مییابد. تاثیر
تمدن اسلامی در هند به صورت نفوذ
تمدن ایرانی درآمد و با درخشندگی فرهنگ آن مورد توجه و پذیرش قرار گرفت.
نفوذ فرهنگ غربی پس از ورود بریتانیا به شبه قاره هند در
فرهنگ این کشور به چشم میخورد و زبان انگلیسی در سطوح دانشگاهی و عالی این کشور شایع و رایج میباشد. پس از توسعه استیلای بریتانیا، استفاده از زبان فارسی در ادارات ممنوع اعلام شد و دولت انگلیسی توجهی به اعتراضات مردم در این زمینه نکرد. انگلیسیها که در صدد قطع ارتباط فرهنگی و مذهبی مردم با زبان فارسی بودند، حذف زبان فارسی و قطع ارتباط فکری و فرهنگی مردم با نیاکان و مفاخر ملی و مذهبی شان را بهترین راه تشخیص دادند.
در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی این کشور تنها زبان تدریس، انگلیسی است. تنها در یک یا دو دانشگاه که اسم و رسم اسلامی دارند به
زبان عربی نیز تدریس میشود. زبان فارسی تنها در یکی از دانشگاههای این کشور از جمله زبانهایی است که به آن تدریس میشود و این برای کشوری که
تاریخ و فرهنگ و زبان آن پیوستگیهای دیرینه و عمیقی با
تاریخ و
فرهنگ ایران و زبان فارسی دارد، بسیار قابل تامل است.
اقتصاد پاکستان به طور عمده
کشاورزی است و اکثریت مردم این کشور یا کشاورز بوده و یا به نوعی با کشاورزی در ارتباط میباشند. صادرات این کشور نیز به محصولات کشاورزی و منسوجات متکی است که اهمیت بخش کشاورزی را افزایش میدهد. در زمینه صادرات و واردات، پاکستان همواره با تراز منفی تجاری روبه رو بوده است. از طرفی مطابقت چندانی میان
نقدینگی،
رشد اقتصادی و
تورم وجود نداشته و ندارد. از این رو کشور به وامها و قروض خارجی و داخلی وابسته است.
پاکستان از ابتدای تاسیس در اوت تاکنون، همواره به عنوان یکی از کشورهای کمک گیرنده از خارج بوده است. این کمکها به شکلهای مختلفی ارائه میگردد که وام، کمکهای بلاعوض، کمکهای جنسی و غذایی، نیروی انسانی، ماشین آلات و امثال آن را شامل میشود. در میان منافع کمک دهنده به پاکستان، کنسرسیوم کمک به پاکستان از اهمیت شایانی در این راستا برخوردار است و سپس سایر کشورها و منابع خارج از کنسرسیوم در ردیفهای بعدی قرار دارند.
در سال، این کنسیرسیوم تشکیل شد و در حدود درصد از کل کمکهای خارجی به پاکستان را پرداخت کرده است. کنسرسیوم شامل کشور و سازمان مالی و اقتصادی میباشد. از میان کشورهای عضو کنسرسیوم میتوان به فرانسه، آمریکا، ایتالیا، کانادا، ژاپن، نروژ، سوئد، انگلستان و هلند و از میان سازمانهای مالی و اقتصادی میتوان به جامعه اقتصادی اروپا، برنامه جهانی غذا و سازمان کمکهای اضطراری آمریکا اشاره کرد. کنسرسیوم هر ساله در فرانسه تشکیل جلسه داده و کمکهای مالی مختلفی را برای پاکستان تصویب میکند. کمکهای کنسرسیوم اهمیت بسیاری نزد مقامات پاکستانی داشته و هر سال قبل از شروع اجلاس کنسرسیوم، هیاتهای بلندپایه اقتصادی پاکستان برای دریافت کمک بیشتر به فرانسه اعزام میشوند.
از دیگر منابع کمک دهنده به پاکستان، برنامه توسعه سازمان ملل متحد، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی میباشند. علاوه بر اینها، کشورهای بلغارستان، اتریش، چین، چک واسلواکی، دانمارک، فنلاند، رومانی و روسیه،
عربستان،
امارات متحده،
قطر،
لیبی (کشورهای اخیر تحت عنوان صندوق کمک اوپک) نیز به پاکستان کمک میکنند. سهم این کمکها در اقتصاد پاکستان بسیار حائز اهمیت است. به نحوی که به عنوان مثال، سهم کمکها در طی اولین برنامه توسعه ()، درصد بود.
شروع فعالیتهای هستهای پاکستان از زمان نخست وزیری ذوالفقار علی بوتو آغاز شد. اولین نیروگاه برق هستهای از کانادا در ژانویه سال، در شهر کراچی مرکز ایالت سند شروع به کار کرد. پس از آن پاکستان برای تحویل یک نیروگاه برق اتمی قراردادی با فرانسه امضا کرد که بعد از اعلام ذوالفقار علی بوتو و در زمان
ریاست جمهوری ضیاءالحق خرید آن منتفی شد. در سال یک نیروگاه هستهای ده مگاواتی تحقیقاتی در حوالی اسلام آباد تاسیس شد. در حال حاضر مرکز تحقیقات هستهای در «کهوته» (atohaK) نزدیک پایتخت و مرکز اتمی معالجه
سرطان در اسلام آباد و چند شهر دیگر پاکستان مشغول فعالیت هستند. عملیات احداث یک نیروگاه اتمی مگاواتی ساخت چین با همکاری متخصصان آن کشور از اوایل سال در «چشمه» در ایالت پنجاب شروع شد. مقدمات ایجاد سومین نیروگاه هستهای این کشور به ظرفیت مگاوات در ناحیه چشمه ایالت پنجاب (در اواخر سال) فراهم شد که در سال به بهره برداری رسید.
اختلافات میان هند و پاکستان عاملی است که ممکن است به بروز یک جنگ هستهای میان دو کشور منتهی شود. با این وجود هیچ یک از دو کشور تاکنون به پذیرش قرارداد منع توسعه سلاحهای هستهای (NPT) تن نداده و پاکستان اعلام کرده است، زمانی این قرارداد را امضاء خواهد کرد که هند نیز آن را بپذیرد. پاکستان که برنامههای هستهای خود را مسالمت آمیز توصیف میکند، تصریح کرده که حاضر نیست به طور یک جانبه از آن صرف نظر کند.
سیاست خارجی پاکستان از ابتدای استقلال تحت تاثیر روابط با هند قرار دارد. از آنجا که
هند برای پاکستان همواره تهدید به شمار میرفته است و قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی آن چند برابر پاکستان است، این کشور به دنبال آن بوده که در صحنه روابط خارجی متحدانی برای دفاع و حمایت از خود به دست آورد. دولتهای مختلف این کشور همواره درصدد حل و فصل اختلافات با هند برآمدهاند اما کمتر موفق بودهاند. جدایی دو کشور، مسائلی نظیر
کشمیر را به وجود آورد که هنوز زمینههای اختلاف را به رغم طرحها و پیشنهادات مختلف برای حل آنها، زنده نگه داشته است. این اختلاف باعث سه جنگ میان دو کشور شده است. بنابراین، روابط پاکستان با سایر کشورها نیز به طور کلی در درجه اول تحت تاثیر مناسبات این کشور با هند قرار دارد.
از آنجا که پاکستان کشوری اسلامی است و بر مبنای اکثریت جمعیت
مسلمان، جدایی این کشور از هند شکل گرفت، توسعه روابط با کشورهای مسلمان نیز از اصولی است که در سیاست خارجی پاکستان مورد تاکید قرار گرفته است. بر اساس ماده
قانون اساسی پاکستان، دولت کوشش خواهد کرد تا روابط برادرانه بین
کشورهای مسلمان را بر اساس
وحدت اسلامی، حمایت از منافع مشترک مردم
آسیا،
آفریقا و آمریکای لاتین، ترویج
صلح و
امنیت بین المللی، پرورش روحیه تفاهم و دوستی در میان ملتها و ترغیب حل اختلافات بین المللی از راههای صلح آمیز تقویت نماید.
روابط پاکستان با آمریکا از دیگر ویژگیهای سیاست خارجی این کشور است. به سبب روابط حسنه هند با شوروی، پاکستان بیشتر به آمریکا متمایل شد تا از کمکهای این کشور در مقابل هند استفاده نماید. این کشور به ویژه از اواسط دهه پنجاه، مناسبات نزدیکی با آمریکا برقرار کرد. شرکت پاکستان در پیمانهای نظامی نظیر سنتو و سیتو در واقع در راستای سیاستهای آمریکا بود، اما از آنجا که در
جنگ با هند، کشورهای عضو سیتو به پاکستان کمکی ارائه نکردهاند، مناسبات این کشور با آمریکا تا حدودی کاهش یافت.
جنگ هند و چین در سال موجب بروز تحولاتی در سیاست پاکستان شد. پاکستان علاوه بر مناسبات با غرب سعی نمود روابط خود را با چین گسترش دهد. انفجار بمب اتمی هند در، پاکستان را بیشتر بیمناک ساخت. سیاست پاکستان در نزدیکی به چین و عادی سازی روابط با شوروی از یک سو و نزدیکی هند و آمریکا از سوی دیگر موجبات رکود در روابط پاکستان و آمریکا را فراهم آورد.
تهاجم شوروی به افغانستان و پیروزی
انقلاب اسلامی، سبب شد پاکستان موقعیت برجستهای در منطقه بیابد. در این دوره پاکستان به عنوان سنگر دفاعی در مقابله نیروهای مخالف با غرب مورد توجه آمریکا قرار گرفت و روابط پاکستان با آمریکا به سرعت بهبود و گسترش یافت. از طرف دیگر روابط با چین نیز روز به روز توسعه مییافت و چین به صورت یکی از کشورهای محوری در سیاست خارجی پاکستان درآمد.
به موازات بهبود مناسبات با آمریکا و تهاجم شوروی به افغانستان، روابط پاکستان با کشورهای عربی
خلیج فارس و در راس آنها
عربستان نیز به سرعت رو به گسترش نهاد و این کشور درصدد جلب حمایتها و کمکهای کشورهای مسلمان با هدف دفاع از
افغانستان برآمد.
پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان، اهمیت پاکستان برای آمریکا کاهش یافت. پایان
جنگ سرد و اضمحلال شوروی، موقعیت سنگر مدافع غرب بودن پاکستان را از بین برد. حل و فصل اختلافات در سطح جهانی و منطقهای ازجمله مذاکرات هند و چین برای حل و فصل اختلافات، پاکستان را واداشت تا به دنبال حل اختلافات خود با هند برآید و از طرف دیگر موقعیت جدیدی در صحنه جهانی و منطقهای برای خود به دست آورد تا روابط خود با کشورهای مختلف را از آن طریق تحکیم بخشد. جنگ دوم خلیج فارس در اوایل دهه، تا حدودی این امکان را برای مدت کوتاهی برای پاکستان فراهم ساخت. با اتمام جنگ، این فرصت نیز از بین رفت. تنشها و درگیریها با هند تاکنون ادامه دارد و مسئله محوری در سیاست خارجی پاکستان را همین امر و مسئله رابطه با هند تشکیل میدهد.
پس از استقلال و تاسیس پاکستان در سال، ایران اولین کشوری بود که تاسیس
جمهوری اسلامی پاکستان را به رسمیت شناخت. سفارت
ایران در کراچی در تاریخ اکتبر سال افتتاح شد. ایران و پاکستان پس از
جنگ دوم جهانی به لحاظ موقعیت استراتژیک و همسویی در سیاست، به عنوان سد نفوذ غرب در مقابل شرق به کار گرفته شدند. از این رو هر دو در سال، عضو پیمان بغداد گردیدند. «همکاری عمران منطقهای» یا آ. سی. دی که در سال میان دو کشور فوق و
ترکیه منعقد شد، در واقع بازوی اقتصادی سنتو بود.
همچنین ایران اولین کشوری بود که با پاکستان عهدنامه مودت در تاریخ فوریه در تهران منعقد ساخت. در تاریخ مارس نیز در کراچی بین دو کشور موافقتنامه فرهنگی امضاء شد. در سال، در جنگ میان هند و پاکستان، ایران از ارائه هیچ کمکی به پاکستان دریغ نورزید. در بحران سال و استقلال
بنگلادش، ایران ضمن اینکه سعی نمود از بروز جنگ جلوگیری نماید، کمکهای فراوانی را نیز در اختیار پاکستان قرار داد. پس از استقلال بنگلادش نیز ایران تا زمانی که موضع پاکستان در مقابل بنگلادش روشن نشد، این کشور را به رسمیت نشناخت. پس از خاتمه جنگ و روی کار آمدن ذوالفقار علی بوتو، محمدرضا پهلوی اولین
رئیس جمهور کشوری بود که از پاکستان دیدار نمود و به طور کلی تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حدود قرارداد بین دو کشور در زمینههای مختلف منعقد شد.
پاکستان جزو اولین کشورهایی بود که
جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و این کشور برای اعلام مواضع دوستانه با ایران، در
تحریم اقتصادی غرب علیه ایران شرکت نکرد و در جریان
جنگ ایران و عراق نیز موضع نسبتا بی طرفانهای اتخاذ کرد.
در سال، یک هیات اقتصادی ایران به پاکستان سفر کرد و درباره خرید کالاهای مورد نیاز از پاکستان، ترانزیت کالا از هند با استفاده از راه آهن پاکستان و اتصال راه آهن ایران با پاکستان با مقامات آن کشور مذاکره نمودند. از این به بعد روابط دو کشور سیر صعودی را طی نمود و با سفر دکتر ولایتی، وزیر امور خارجه در مارس به پاکستان و پس از آن سفر غلام اسحاق خان وزیر دارایی پاکستان به ایران، مناسبات دو کشور به بالاترین سطح خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رسید. هر چند که روابط دو کشور در اثر حوادث مختلف از جمله مسائل
فرقه گرایی در پاکستان و پرونده شهدای ایرانی دچار افت و خیزهایی شد، اما پس از کودتای ژنرال پرویز مشرف در سال، و اراده سیاسی اسلام آباد جهت حل آنها، موانع روابط بین دو کشور از بین رفت. از آن پس، سفر مقامات دو کشور در جهت ارتقای روابط و نیز انعقاد توافق در مورد انتقال گاز طبیعی ایران به پاکستان و سپس هند، در جریان است و در این زمینه به موفقیتهای خوبی نیز دست یافتند و دو کشور گامهای مهمی را در جهت انعقاد این توافقنامه برداشته و براساس پیش بینیها، تا انتهای سال، توافقنامه نهایی بین این دو کشور به امضاء خواهد رسید و تا سال، به بهره برداری خواهد رسید.
نرم افزار کتابخانه جامع حج، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.