وضع نوعی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تصور اجمالی
لفظ توسط
واضع هنگام
وضع را وضع نوعی گویند. این بحث در
اصول فقه کاربرد دارد.
وضع نوعی، مقابل
وضع شخصی میباشد. تقسیم وضع به نوعی و شخصی، به لحاظ چگونگی تصور لفظ هنگام وضع صورت میپذیرد؛ به این بیان که واضع در هنگام وضع، ناگزیر از تصور لفظ و
معنا است تا بتواند میان آنها ربط ایجاد کند. وضع نوعی به این معنا است که واضع هنگام وضع، لفظ را به نفسه و به صورت تفصیلی تصور نمیکند، بلکه به وجهه و به طور اجمالی تصور مینماید، مانند:
وضع هیئتها، زیرا هیئتها دارای معانی ربطی و غیر مستقل بوده و تصور آنها، به صورت مستقل و تفصیلی ممکن نیست، و از این رو، لازم است هر
هیئتی با
ماده خاص خود تصور شود. و از آنجا که مواد نامتناهی میباشد و واضع نمیتواند یکایک آنها را تصور نماید، ناگزیر از تصور عنوانی است که به همه آنها اشاره داشته باشد؛ یعنی یک
عنوان کلی را تصور کند و آن را آینه و نمونه افراد دیگر قرار دهد؛ برای مثال، میگوید: هر هیئتی که بر وزن «فَعَلَ» در ضمن هر مادهای باشد، آن را برای دلالت بر نسبت بین
فعل و
فاعل در زمان گذشته وضع میکنم.
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۹۰۷، برگرفته از مقاله «وضع نوعی ».