کلی منطقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلّی منطقی، یکی از اصطلاحات
علم منطق بوده و عبارت است از مفهومی که قابل وقوع شرکت باشد.
کلی، در مقابل
جزئی، مفهومی است که قابل وقوع شرکت باشد و به عبارت دیگر بر افراد متعدد (خارجی یا ذهنی) صادق میآید،صرفنظر از اینکه انسان باشد یا اسب یا دایره یا مثلث یا چیز دیگر.
جزئی، مفهومی است که قابلیت صدق بر افراد متعدد را ندارد و فقط دارای یک
مصداق است. و کلی، مفهومی است که قابلیت شمول و صدق بر افراد متعدد را دارد.
«لفظ کلی به اشتراک بر سه معنی اطلاق کنند: اول آنچه قابل وقوع شرکت باشد در وی چنان که گفتیم و آن را کلی منطقی خوانند».
مفهوم کلی چند مصداق را شامل میشود:
۱. مفهومی که بالفعل دارای مصادیق متعدد باشد؛ مثل مفهوم انسان.
۲. مفهومی که بالفعل دارای مصداق واحد باشد اما فرض تعدد آن محال نیست؛ مثل مفهوم شمس (خورشید).
۳. مفهومی که بالفعل دارای مصداق واحد باشد و فرض تعدد آن محال است؛ مثل مفهوم
واجب الوجود بالذات.
۴. مفهومی که بالفعل هیچ مصداقی ندارد اما فرض وجود مصداق (واحد یا متعدد) برای آن محال نیست؛ مثل مفهوم عنقا.
۵. مفهومی که بالفعل هیچ مصداقی ندارد و فرض وجود مصداق هم برای آن محال است؛ مثل مفهوم شریک الباری.
محال بودن تعدد مصداق در فرض سوم، و محال بودن مصداق در فرض پنجم، ناشی از مجرد مفهوم لفظ نیست بلکه ناشی از سببی خارج از لفظ است.
همان طور که کلی مقابل جزئی است، کل هم مقابل جزء است. کل، شئ واحدِ دارای اجزای متعدد است؛ مانند یک فرد انسان که دارای اجزای مختلف مثل دست و پا و شکم و سر و… میباشد. مفهوم کل، در مورد اشیای مرکب متصور است نه اشیای بسیط که فاقد جزء هستند.
میان کلی و کل تفاوتهایی برشمردهاند:
۱. کل قابل تقسیم به اجزای خود است؛ ولی کلی قابل تقسیم به جزئیاتش نیست.
۲. کل از مجموع اجزا تشکیل شده است؛ ولی کلی از جزئیات (و نه اجزا) تشکیل شده است.
۳. کل در خارج موجود است؛ ولی کلی در خارج موجود نیست.
۴. اجزای کل،
متناهی است؛ ولی جزئیات یک کلی میتواند متناهی نباشد.
۵. وجود کل بدون وجود اجزا و فرد خارجی محال است؛ ولی وجود کلی بدون وجود جزئیات و افراد خارجی ممکن است.
۶. کل در تعریف جزء قرار نمیگیرد؛ ولی کلی در تعریف جزئی واقع میشود، مثلاً در تعریف انسان، حیوان و ناطق قرار میگیرد ولی در تعریف دست، خود انسان قرار نمیگیرد.
۷. کلی بر افراد خود قابل
حمل است؛ ولی کل بر اجزای خود قابل حمل نیست.
از لفظ کلی
مصدر جعلی "کلیت" انتزاع میشود و همانند جزئیت، از
معقولات ثانیه منطقی میباشد؛ و در الفاظ نیز به تبع مفاهیم مطرح میشود.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• گرامی، محمدعلی، منطق مقارن.
• خوانساری، محمد، منطق صوری.
• ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).
• ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل.
• ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).
• ابن رشد، محمد بن احمد، تلخیص کتاب العبارة.
• شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق).
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
• ابوحامد غزالی، محمد بن محمد، معيار العلم في فن المنطق.
•
سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة. • شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات.
•
آمدی، علی بن محمد، الاحکام فی اصول الاحکام. •
ابنسینا، حسین بن عبدالله، منطق المشرقیین. •
مظفر، محمدرضا، المنطق. • ابوالبركات ابنملكا، هبهالله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة.
• قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
• تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق.
•
هاشمی شاهرودی، سید محمود، بحوث فی علم الاصول. • فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.
•
حکیم، سید محمدسعید، المحکم فی اصول الفقه. •
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. •
تقریر بحث شیخ جعفر سبحانی، جلالی مازندرانی، محمود، المحصول فی علم الاصول. •
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «کلی منطقی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۸/۲/۲۹. خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی به انضمام واژه نامه فرانسه و انگلیسی، ص۲۱۴.