وجدان کاری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از آنجا که جامعه ما، جامعهای
مسلمان است و
فرهنگ آن بر اساس اصول و ارزشهای اسلامی شکلگرفته، پژوهش حاضر میکوشد تا به اهمیت و ارزش وجدان کاری در زندگی اجتماعی و نیز موانع وجدان کاری و عوامل ایجاد و یا افزایش وجدان کاری بپردازد.
اصطلاح «وجدان کاری» در فرهنگ اداری جامعه اسلامی به ضرورت مطرح میشود و باید مورد توجه مدیران و کارگران آن قرار گیرد. اما چرا بسیاری از کارکنان و مدیران جامعه، خوب کار نمیکنند و گاه مشکل میآفرینند؟ چرا از انبوه سرمایهها، امکانات، نیروها، استعدادها و عمر خود بهگونهای نامنظم و ناکارآمد بهرهبرداری میکنند؟ چرا در انجام کارها و فعالیتهای اجتماعی، روحیه
نشاط، هدفداری، مسئولیتپذیری، امنیت، رضایت، کیفیت و جدیت وجود ندارد؟ این موضوع چه علل یا عواملی دارد؟ آیا راهحلهایی برای افزایش روحیه وجدان کاری وجود دارد؟
دست پر قدرت
آفرینش، گوهر گرانبها و صادقی را در درون آدمی تعبیه کرده که از آن به «وجدان و
نفس لوامه» تعبیر میشود. «وجدان» در
لغت به معنای «یافتن
حق، شعور
باطن، قوهای در باطن که
انسان را از نیک و بد اعمال آگاهی میدهد» آمده است.
وجدان، نیرویی ناشناخته در درون انسان، اما محسوس است و مکتبهای گوناگون بشری و الهی در تعریف، شناسایی و کاربرد آن، سخنها گفته و کتابها نوشتهاند و جملگی بر وجود، صداقت و کارآیی آن اتفاق نظر دارند و در تمجید از وجدان گفتهاند:
- وجدان، بایستگیها را از نبایدها تفکیک میکند؛
- وجدان،
قاضی امینی است؛
- وجدان، نظارت میکند؛
- وجدان، راهنمای ایمن است؛
- وجدان، شکنجه میدهد و شکنجه میبیند؛
- وجدان، قطبنماست.
اما بهطور کلی، میتوان گفت که وجدان در اصطلاح به دو معنا بهکار میرود:
۱. وجدان روانشناسی؛ عبارت است از قوهای که علاوه بر درک خویشتن و آگاهی به حالات درونی، ارزش اعمال انسان را نیز تعیین میکند؛
۲. وجدان اخلاقی؛ وظیفه و کارکردی اصلی دارد و آن عبارت است از تشخیص نیک و بد اعمال. در صورتیکه این ارزیابی و تشخیص، قبل از انجام دادن عمل باشد، این وجدان را «وجدان قبلی» و مقدم مینامند. اما وقتی پس از انجام دادن کارها، وجدان قضاوت میکند و نیک و بد کارهای انجام شده را ارزیابی میکند، آنرا «وجدان بعدی» یا پسین مینامند.
به دیگر سخن؛ وجدان اخلاقی «عاملی درونی است که انسان را برای نیل به ایدهآل خویش تحریک میکند».
«وجدان کاری» در شاخه وجدان اخلاقی قابل بررسی است.
از جلوههای وجدان، داشتن وجدان کاری است؛ یعنی گوهر
انسانیت آدمی ایجاب میکند که هر فعالیت و وظایفی را که انسان به عهده میگیرد به نیکوترین وجه ممکن به پایان رساند و از هرگونه سهلانگاری و مسامحه کاری بپرهیزد. به دیگر سخن، منظور از وجدان کاری در کوتاهترین و زیباترین کلام، خوب، دقیق و کامل انجامدادن کار است. وجدان کاری در هر مسئولیتی آنقدر مهم و ضروری است که
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) حتی برای چیدن
لحد نیز آنرا لازم میداند:
ابراهیم -
فرزند خردسال رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) - درگذشت، وقتی او را در
قبر نهادند و لحد را چیدند، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روزنهای در لحد مشاهده کرد و با دست خود آنرا پوشاند، سپس فرمود: «هرگاه یکی از شما کاری انجام میدهد، آنرا محکم و دقیق انجام دهد».
عقل و
دین حکم میکنند که هرکس کاری را که به عهده گرفته، محکم و نیکو انجام دهد و میان خود و دیگران تفاوتی قائل نشود و این سخن زیبای
امام علی (علیهالسلام) را به گوش گیرد که فرمود: «پسرم! به همه مردم نیکی و احسان کن، همانگونه که دوست داری در حق تو نیکی و احسان کنند؛ آنچه برای خود میپسندی، برای دیگران هم بپسند و آنچه را برای خود خوش نمیداری برای دیگران هم مپسند».
سخن امام زیباترین نمودِ وجدان کاری را ترسیم میکند، بهگونهای که اگر همه بدان عمل کنند جامه گلستان خواهد شد و برعکس، اگر وجدان کاری نباشد و افراد به سرهمبندی و کمکاری خو بگیرند، جامعه از پیشرفت باز میماند و بسیاری از کارها مختل میشود و زیانش نصیب همه خواهد شد. امام علی (علیهالسلام) وجدان کاری را
زینت انسان میداند و میفرماید: «زینت و زیبایی انسان بهراستی و درستی است، نه به لباس نیکو».
بهرهمندی از وجدان کاری، نشاندهنده عنایت الهی به بنده درستکار است، چنانکه حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: «هرکس توفیق الهی مددکارش باشد، کار را بهخوبی و درستی انجام میدهد».
امام علی (علیهالسلام) مردم را نسبت به کوتاهی در کار هشدار میدهد و میفرماید: «هرکه در کار کوتاهی ورزد، بر ضعف و سستی او (در کارها) افزوده شود»
.
رهبر معظم انقلاب درباره اهمیت وجدان کاری میفرماید: هرکس و در هر کجا که هستیم، وجدان کار را در کاری که به گردن گرفتیم و تعهد کردیم رعایت کنیم؛ چه اینکار شخصی یا کاری برای نان درآوردن باشد و چه کاری اجتماعی و مردمی و مربوط به دیگران باشد؛ همانند کارهای مهم اجتماعی و مسئولیتهای کشوری. همه این امور را با برخورداری از وجدان انجام دهیم؛ آنرا خوب، دقیق و کامل انجام دهیم و به تعبیر معروف؛ «برای کار، سنگ تمام بگذاریم».
همچنین ایشان در پیام نوروزی
سال ۱۳۷۴ به این نکته مهم چنین اشاره میکند: «کسانیکه وجدان کاری دارند، کار را عملی صالح، وظیفهای حقیقی، مسئولیتی اجتماعی و سیاسی و یک
عبادت میدانند.
رحمت خدا، انسانهایی را شامل میشود که وظایف خود را نیکو، محکم، متقن و صحیح انجام دهند و از سرهمبندی و بیاعتنایی به استحکام کار بهشدت پرهیز کنند».
لازم است بدانیم که از دست دادن فرصتها و کمکاری در امور، نتیجهای جز پشیمانی و
عذاب وجدان ندارد؛ آفتی که حضرت علی (علیهالسلام) توجه آدمی را به آن جلب میکند و میفرماید: «هر کس (به قصد) در کار خود کوتاهی کند، به
اندوه و ناراحتی گرفتار میشود».
بنابراین، شایسته است که
مسلمان در تمامی فعالیتهای فردی و اجتماعی خویش، دقت و تلاش فراوانی بهکار گیرد و با احساس مسئولیت، وظایف خود را به بهترین شکل انجام دهد.
برای محکزدن و سنجش فعالیت وجدان، باید دنبال نشانهها و آثار آن بگردیم ازجمله:
انسانهای با وجدان همواره تلاش میکنند تا وجدان در همه جا حاکم گردد و بیوجدانی نابود شود؛ این کسان، همواره به دیگران سفارش میکنند که نگاهبان وجدان خویش باشند و از آن اطاعت کنند. مردی به نام «وابِصَه» خدمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) رسید و قصد داشت درباره «
بر و
تقوا» - که در
آیه ۲
سوره مائده آمده است- پرسش کند، اما پیش از طرح پرسش، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «ای وابصه! آمدهای که از بر و تقوا و
اثم و
عدوان پرسش کنی؟» وابصه گفت: آری. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دست بر سینه او زد و فرمود: «وابصه، این پرسش را از
قلب خودت بپرس؛ دل تو نیکی و بدی را خوب میشناسد».
سخن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) برگرفته از این آیه شریفه
قرآن است که میفرماید: «و نفس و ما سویها فالهمها فجورها و تقویها؛
سوگند به
نفس و آنکه او را منظم ساخت و بدی و خوبی را به او الهام کرد».
وجدانهای پاک و سالم، همواره حقیاب و حقگویند و هرگز بهسوی یاوه نمیگرایند و خود را به
خیانت نمیآلایند. به تعبیر
امیر مؤمنان (علیهالسلام): «آنکه یک (وجدان) نهیکننده خودی داشته باشد، از سوی خدا نیز نگاهبانی خواهد داشت»
و این نگاهبان الهی همراه آن بازدارنده خودی، او را از هرگونه گرایش و عمل هرزهای حفظ کرده، راهنمای او بهسوی حق و
حقیقت خواهد بود.
وجدان،
داور دلسوزی است که پس از حکم نیز آدمی را رها نمیکند؛ اگر راه درستی را پیموده و به سودش حکم شده باشد، او را به تکرار و تداوم آن عمل نیک،
تشویق و ترغیب میکند، اما اگر کسی در محکمه وجدان، محکوم شود، در معرض سرزنش و توبیخ مکرر او قرار میگیرد و پیوسته تهدید میشود. و راز آنکه بسیاری از جنایتکاران پس از ارتکاب جنایت، دچار، اختلال روانی و جنون میگردند، همین است تا آنجا که یا خود را به پلیس معرفی میکنند و یا خودکشی میکنند.
پایبندی به داوری وجدان، پیمودن مسیر تکامل است و افرادی که چنین باشند، در بستر کمال قرار میگیرند و شخصیت آنها در سایه اطاعت از وجدان،
رشد و شکوفایی مییابد. مرحوم
علامه جعفری، ضمن بحث مستدلی درباره وجدان، مینویسد: «نه
ثروت، نه مقام، نه
نسب، نه زور بازو و نه کیفیت اجتماعی که فرد در آنجا زندگی میکند و نه
علم و نه جمال، نمیتوانند عامل شخصیت انسانی بوده باشند... عامل رشد، شکفتگی و شخصیت، منحصر به وجدان خواهد بود».
انسانهای با وجدان، در عرصه کار و فعالیت، تمام توش و توان خویش را بهکار میگیرند تا بهترین نتیجه مطلوب را بهدست آورند و هیچگاه کار را به حال خود رها نمیکنند، آنرا به بهترین شکل انجام میدهند، دلسوزانه انجام وظیفه میکنند و در همه وظایف اجتماعی، دقت و استحکام و جدیت را مد نظر دارند.
داشتن وجدان کاری به فعالیتهای اجتماعی ارزش و اعتبار میبخشد و کسانیکه همواره در زندگی کاهلی و کمکاری میکنند، آسیبهای جبرانناپذیری بهخود و اجتماع وارد میکنند. از بُعد فردی لقمههای خود را به
حرام میآلایند و از بُعد اجتماعی چرخه کار جمعی را از حرکت میاندازند. در
سیره امامان معصوم (علیهمالسلام) توصیههای بسیاری برای
اصلاح، به اینگونه افراد وارد شده است، آنجا که حضرت علی (علیهالسلام) به خیاطی که کمکاری میکرد، فرمود: «ای خیاط، مادرت به عزایت بنشیند! نخها را سفت و محکم کن، درزها را کوچک بگیر، کوکها را نزدیک به هم بزن، زیرا من از پیامبر خدا شنیدم که فرمود:
خداوند در
روز واپسین، خیاط خیانتپیشه را در حالی محشور میکند که لباسی که خود آن را دوخته و در آن
خیانت روا داشته، بر تن کرده است. اضافههای پارچه را برندارید؛ زیرا حق صاحب لباس است و دستها به آن آلوده میگردد که باعث مجازات الهی خواهد شد».
امام سجاد (علیهالسلام) در مورد وجدان کاری در
تعلیم و
تربیت میفرماید: «اگر مردم را بهخوبی و درستی آموزش دهی و با آنان به خشونت رفتار نکنی و آنها را به ستوه نیاوری، خداوند از فضل و بخشش خود تو را برکت میدهد».
نظارت و بازرسی دقیق فعالیتهای افراد، از عوامل کارساز در تقویت وجدان کاری کارگران، کارمندان جامعه و نیز کارگزاران دولت اسلامی است. حضرت علی (علیهالسلام) در اثر نظارت بر افزایش وجدان کاری به
مالک اشتر میفرماید: «در کارهای کارگزاران، کاوش و به امور آنان رسیدگی کن و بازرسهای درستکار و وفادار بر آنان بگمار؛ زیرا بازرسی مخفی تو از کارهای آنها، موجب میشود که ایشان امانتداری را پیشه خود سازند و با مردم به
رفق و نرمی رفتار کنند».
ایشان فراهمسازی نیازهای معیشتی کارگزاران را، از راههای اساسی رسیدگی به مردم و خدمت شایسته به آنان میداند، آنجا که فرموده است: «ارزاق و حقوق کارگزاران را فراوان ده که اینکار، آنان را به اصلاح خودشان توانا میکند و همچنین آنها را از
طمع و دست درازی به اموالی که در اختیارشان است، بینیاز میگرداند و نیز اینکار بر آنان حجت و دلیل است (که) اگر فرمانت را بهکار نبستند و یا در
امانت تو خیانت ورزیدند (و تو آنها را مواخذه کردی) بهانهای نداشته باشند».
پیش از سپردن کارها به کارگزاران باید از دیانت، راستی و درستی آنان اطمینان داشت و آنها را آزمایش کرد، بر اساس این امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «در کارهای کارگزارانت با دقت نگاه کن، پس از آنکه آنان را
آزمایش و تجربه کردی، به کار وادار».
همچنین برای اینکه ریشه ناراستی خشکانده شود و از دیگر سوی به کارگزاران صالح ارج نهاده شود، طرح
تشویق نیکوکاران و
تنبیه بدکاران را بیان میکند و میفرماید: «نباید نیکوکار و بدکار نزد تو جایگاهی (یکسان) داشته باشند؛ زیرا اینکار، نیکوکاران را در نیکی و درستکاری بیرغبت میکند و بدکاران را به بدکاری وا میدارد. بنابراین، هرکدام از آنها را نسبت به کاری که انجام داده است،
جزا بده».
بنابراین، فراهمکردن نیازهای معیشتی کارگزاران و واگذاری کارها به صالحان و درستکاران و بهکارگیری نظام تشویق و تنبیه، از عوامل اثرگذار بر افزایش وجدان کاری است.
بیشتر انسانها، با وجدان خویش سر ناسازگاری دارند، گویی موظف شدهاند که از داوری وجدان سرپیچی کنند و یا گمان میبرند که مخالفت با وجدان
سعادت آنها را تأمین میکند! برای نمونه، در حیطه مدیریت کمکاری،
چاپلوسی،
حسادت، حقکشی، بیقانونی، تقدیم رابطه بر ضابطه،
ستم به فرودستان، جفای به فرادستان، افشای اسرار سازمان،
تسامح و سهلانگاری و هرگونه خلاف دیگر، مخالف با هر وجدان آگاهی است و نباید به وقوع بپیوندد، اما چرا برخی انسانها پا روی وجدان خویش میگذارند؟ چرا در برخی دیگر، وجدان در حد نابودی قرار میگیرد و یا دستورات وجدان وارونه انجام میپذیرد؟
عوامل گوناگونی، در شرایط متفاوت و افراد مختلف سبب تضعیف،
انزوا و وارونه شدن وجدان کاری میگردند که برخی از آنها را به اختصار توضیح میدهیم:
ایمان بهخدا و
معاد، پشتوانه محکمی برای حقایق عالم، ازجمله وجدان کاری بهحساب میآید و آنان که چنین پشتوانهای را از دست بدهند، بهقطع وجدان خود را بییاور و آنرا آسیبپذیر میکنند.
تاریخ گواه است که انسانهای متدین، بیشتر پایبند وجدان هستند تا بیدینان و سست ایمانها. ستم و جنایتی که از جبهه
کفر و الحاد اعمال شده، روی تاریخ را سیاه کرده است و هرگز با تخلفات و گناهان دینداران قابل مقایسه نیست. قرآنمجید این حقیقت را چنین بازگو میکند: «و لاتکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون؛
مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز خودشان را از یادشان برد؛ آنها فاسقانند». روشن است که این خودفراموشی، بیشخصیتی و بیوجدانی در انجام کارها بر اثر بیایمانی پدید میآید.
هوا و هوس نیز در مقابل وجدان قرار دارد و هرکس از خواستههای نفسانی پیروی کند، ناچار باید وجدانش را در انجام وظایف و کارها زیر پا بگذارد. امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «پیروی از خواهش نفسانی،
عقل را تباه میکند».
وجدان انسان هواپرست از کار افتاده و او به چیزی جز
شهوت، شکم و منافع مادی و زودگذر در مسئولیتها و فعالیتهای کوچک و بزرگ اجتماعی نمیاندیشد.
خصلت نکوهیده ریاستطلبی نیز از عوامل مهم بیوجدانی در فعالیتهای اجتماعی است و کسی که به این
بیماری مبتلا گردد، برای نیل به جاه و مقام، به آسانی وجدانش را زیر پا میگذارد. بسیاری از زد و بندهای سیاسی،
جنگ و غارتها، کشتار بیگناهان، انهدام شهرها و کشورها و... که بدترین نوع بیوجدانی است، پیامد شوم ریاستطلبی است. همچنین، خوی ریاستطلبی سبب خانهنشینی، اخراج،
تبعید، زندانی و کشتار مدیران لایق و رهبران شایسته در طول تاریخ شده است. برای نمونه؛
هارون الرشید- خلیفه عباسی- در سخنان خصوصی خود به فرزندش –
مأمون - میگوید: حق
حکومت و
خلافت از آنِ
حضرت موسی بن جعفر (علیهمالسلام) است؛ اما من هرگز از آن، کنارهگیری نمیکنم و تو را نیز میکشم که فرزندم هستی، اگر سر ناسازگاری داشته باشی!».
این خوی شیطانی نیز با وجدان آدمی سر ستیز دارد و او را وادار میکند تا در راه جمع ثروت، بسیاری از فرامین وجدان را زیر پا بگذارد؛ حرامخواری،
احتکار،
سرقت،
رشوه،
گرانفروشی، ایجاد بازار سیاه، زدوبندهای اقتصادی،
دروغ و
تزویر در
دادوستد، بیتوجهی به مستمندان و گرسنگان و... که هر روز و هر ساعت بهدلیل کسب
سود بیشتر، در جامعه تکرار میشوند، از آثار زیر پا گذاشتن وجدان است.
۱. موفقیت در کار و فعالیتهای اجتماعی و شغلی در گرو داشتن نیروی انسانی کارآمد و خوب است. اگر نیروی انسانی در این مسیر بهطور شایسته کار کند، خدمات موردنظر بهشکل مناسب به جامعه عرضه میگردد و از این رهگذر، مردم و کارگزاران و کارکنان هم به اهداف خود دست خواهند یافت و هم در ارتباط خود با محیط و مشتریان و مراجعانشان موفق میشوند. از راهبردهای اساسی دستیابی به این اهداف، نهادینهشدن وجدان کاری است.
۲. بهترین و ضروریترین عامل افزایش وجدان کاری، حاکم ساختن اصول و ارزشهای اساسی اسلامی؛ مانند ایمان بهخدا، نیکوکاری و... درباره
انسان است. وجود و حضور مستمر این چرخه، زمینهساز نهادینه و ملکهشدن وجدان کاری و تبدیل آن به یک عنصر تغییرناپذیر شخصیت افراد کارگزاران و کارکنان است.
(۱) قرآنکریم.
(۲) نهج البلاغه.
(۳) عبد الواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
(۴) محمدتقی جعفری، وجدان، انتشارات اسلامی، بیتا.
(۵) محمدصادق شجاعی، درآمدی بر روانشناسی تنظیم رفتار با رویکرد اسلامی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
(۶) محمد بن علی صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
(۷) محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
(۸) محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
(۹) محمدتقی مجلسی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
(۱۰) محمد معین، فرهنگ معین، تهران، انتشارات: امیر کبیر، چاپ چهارم، ۱۳۶۰ش.
(۱۱) مسعود بن عیسی ورام بن أبی فراس، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، قم، مکتبة الفقیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
(۱۲) واسطی، ۱۳۷۶.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «وجدان کاری»، تاریخ بازیابی ۹۵/۱۲/۲۱.