وادی (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وادی از
واژگان نهجالبلاغه به معنای سیلگاه و درّه است. از این ماده هفت مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
وادیبه معنای سیلگاه و درّه است.
در
مصباح گوید:
«وَدَی الشّیء» یعنی جاری شد و
وادی به معنی دره از آنست.
بعضی از مواردی که در
نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد.
درباره دوست خودش فرموده:
«كانَ لي فيما مَضَى أَخٌ في اللّهِ، وَ كانَ يُعْظِمُهُ في عَيْني صِغَرُ الدُّنْيا في عَيْنِهِ. وَ كانَ خارِجاً مِنْ سُلْطانِ بَطْنِهِ فَلا يَشْتَهي ما لايَجِدُ وَ لايُكْثِرُ إِذا وَجَدَ.وَ كانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صامِتاً، فَإِنْ قالَ بَدَّ الْقائِلينَ، وَ نَقَعَ غَليلَ السّائِلينَ. وَ كانَ ضَعيفاً مُسْتَضْعَفاً! فَإِنْ جاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غابٍ وَصِلُّ وَادٍ.»«در گذشته يک
برادر خدايى (و دينى) داشتم (كه توصيفش چنين بود): آنچه او را در نظرم بزرگ جلوه مىداد، كوچكى
دنیا در نظر او بود. او از تحت
حکومت شكمش خارج شده بود؛ آنچه نمىيافت اشتهايش را نداشت و از آنچه مىيافت زياد مصرف نمىكرد. اكثر اوقات زندگيش ساكت بود. اگر سخن مىگفت بر گويندگان چيره بود و عطش پرسش كنندگان را فرو مىنشاند. ضعيف و مستضعف بود. اگر كارى جدّى به ميان مىآمد، همچون شير بيشه مىخروشيد و مانند مار بيابانى به حركت مىآمد.»
(شرحهای خطبه:
)
درباره
قرآن فرموده:
««فَهُوَ مَعْدِنُ الاْيمَانِ وَبُحْبُوحَتُهُ... وَرِيَاضُ الْعَدْلِ وَغُدْرَانُهُ، وَأَثَافِيُّ الاْسْلاَمِ وَبُنْيَانُهُ، وَأَوْدِيَةُ الْحَقِّ وَغِيطَانُهُ.»» «قرآن معدن
ایمان و وسط آن است... و باغات
عدالت و سيلگاههاى آن است و پايههاى
اسلام و بنيان آن است. و
وادیهاى الحق و اراضى آن است.»
(شرحهای خطبه:
)
در رابطه با خلقت
زمین فرموده:
«أَرْسَى أَوْتَادَهَا، وَضَرَبَ أَسْدَادَهَا، وَاسْتَفَاضَ عُيُونَهَا، وَخَدَّ أَوْدِيَتَهَا.» «ميخهاى زمين را ثابت كرد و سدّهاى (كوهها) آن را زد، و چشمههايش را جارى ساخت و درههايش را شكافت.»
(شرحهای خطبه:
)
از این مادّه هفت مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وادی»، ج۲، ص۱۱۲۸.