هدایت تشریعی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هدایت تشریعی آن است که
خداوند به وسیله
پیامبران و
کتابهای آسمانی،
بشر را
تعلیم و
تربیت میکند و مسیر
تکامل آنان را فراهم نموده است.
هدایت تشریعی، از اقسام
هدایت الهی و قسیم
هدایت تکوینی است و مراد این است که خداوند از گذر
وحی، بایدها و نبایدهای زندگی فردی و اجتماعی را به
انسان میآموزد تا او با نیروی انتخاب پای در
راه سعادت بگذارد.
هدایت تشریعی ویژه انسان است؛ برخلاف هدایت
تکوینی که همه
آفریدگان را در بر میگیرد.
واسطه این هدایت،
پیامبر و
امامان و
صالحاناند؛ چنان که
قرآن درباره
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «هُوَ الَّذِی أرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی و دِینِ الْحَقِّ».
هدایت تشریعی همزاد انسان است و تا
ابد ادامه دارد و اصول آن در همه
ادیان آسمانی مشترک است؛ مانند
توحید،
معاد و
نبوّت.
هر چند
انسان از
هدایت تکوینی بهرهمند است، تنها از این گذر نمیتواند به
کمال آرمانی خویش دست یابد و به دلایل زیر نیازمند هدایت تشریعی است:
انسان، با هدایت تکوینی و
فطرت خویش، تنها به فهم کلّیّاتی از
حقایق جهان توفیق مییابد و به جزئیّات و تفصیل آنها
راه ندارد.
در موضوع
خداشناسی، تنها به
وجود خداوند پی میبرد؛ امّا توان
راهیابی به
صفات و
اسمای خداوند را ندارد.
در موضوع
معادشناسی نیز چه بسا به ضرورت
معاد ایمان آوَرَد؛ ولی نمیتواند با
هدایت تکوینی، به چگونگی آن و نحوه حضور خود در جهان
آخرت و مسائل بیشمار دیگر آگاهی یابد.همچنین است موضوعات و مباحث دیگر
اعتقادی،
اخلاقی و عملی.
امّا تنها
راه یافتن به کلّیّات، نیازهای انسان را بر نمیآورد. او به جزئیّات و بایدها و نبایدهای تفصیلی محتاج است که تنها در سایه هدایت تشریعی فراهم میشود.
انسان موجودی اجتماعی است و
سعادت دنیوی و اخرویاش در گرو تعامل و
تعاون با همنوعان است؛ امّا وجود میل به
کسب منافع در افراد انسانی، موجب بروز اختلاف و درگیری میان آنان میشود.
برای گریز از این مشکل، به
قوانین جامع و کامل نیاز است؛ امّا
عقل انسان به تنهایی نمیتواند چنین قوانینی را وضع کند؛ زیرا اوّلًا هر فرد انسانی در پی منافع و
مصالح خویش است و ثانیاً عقل
بشر به دلیل محدودیّتهایی که دارد، از وضع قوانین جامع و کامل برای سعادت خود ناتوان است.
آشنایی با
بدیها و
خوبیها برای
ترغیب انسان به
درستکاری کافی نیست؛ بلکه ابزارهایی برای
تشویق و ترغیب لازم است و این ابزارها همان
انذارها و
تبشیرهای وحیانیاند که در سایه هدایت تشریعی فراهم میآیند.
هدایت تکوینی، همه
آفریدگان را در بر میگیرد؛ امّا هدایت تشریعی ویژه
انسان است.
متعلَّق هدایت تکوینی، فعل هادی (
خداوند) است. از این رو هیچ
موجودی از آن سر نمیپیچد.
متعلَّق هدایت تشریعی، فعل مهتدی (انسان) است که با
اراده خویش به آن تن میدهد و بدین سان میتواند آن را نپذیرد؛ چنان که خداوند میفرماید: «إنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبیلَ إمَّا شاکِراً وَ إمَّا کفُوراً»
در
هدایت تکوینی، مهتدی به مقصد میرسد (ایصال الی المطلوب)؛ امّا در هدایت تشریعی، تنها
راه را مییابد. این نوع هدایت مستلزم رسیدن مهتدی به مقصد نیست.
هدایت تکوینی به معنای اعطای همه ابزار کمالی و رساندن به هدف است، این نوع هدایت، فراگیر است و همه پدیدههای
عالم طبیعت را در برمیگیرد و برای هر چیزی و هر موجودی مناسب خلقت اوست
هدایت جمادات به تسخیر، حیوانات به الهام و انسان به عقل میباشد. اما هدایت تشریعی به معنای راهنمایی و بیان قوانین و اوامر
الهی است، خداوند با این هدایت، حجت را بر بشر تمام کرده و با فرستادن پیامبران و کتابهای آسمانی، به هدایت مردم پرداخته است.
امام خمینی نیز برای هدایت تقسیماتی قائل است:
۱- هدایت تکوینی و تشریعی: هدایت تکوینی همان فرمان خداوند به «کنفیکون» است؛
زیرا هر یک از موجودات
راه و نور و هدایتی مخصوص به خود دارند.
هدایت تشریعی همان دعوت انبیاء به
راه نورانی دین و خروج از ظلمت کفر است و صراط
مستقیم، همان
راه انبیای
الهی است آنان با دعوت مردم به صراط
مستقیم الهی که نور مطلق و
راه انسانیت است و دعوت به خروج از همه انحای کفر، الحاد و ظلمات، مردم را هدایت کردند.
۲- هدایت بالذات و بالتبع: امام خمینی مانند دیگراندیشمندان با استناد به آیات
الهی هدایت بالذات و اصیل را از آن خداوند میداند و برای برخیهادیان نظیر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
جبرئیل، هدایت بالتبع را قائل است.
از این رو کسانی که به سوی عالم غیب سیر داشتهاند و به توحید فعلی رسیدهاند، تنها یک فاعل را میبینند و همه افعال و از جمله هدایتها را به یک فاعل یعنی حقتعالی استناد میدهند.
•
فرهنگ شیعه، ص۴۶۸-۴۶۹. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.