مُنذِر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُنذِر:(إِنَّما أَنتَ مُنذِرٌ) «مُنذِر» اسم فاعل به معنى «بيمدهنده» و آگاهكننده به سرانجام كارى است و مصدرش «انذار» به معنى «ترساندن» است.
به موردی از کاربرد «مُنذِر» در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ يَقولُ الَّذينَ كَفَرواْ لَوْ لآ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّما أَنتَ مُنذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ) «كسانى كه كافر شدند مىگويند: «چرا آيه و
معجزهاى از پروردگارش بر او نازل نشده؟!» تو فقط بيمدهندهاى؛ و براى هر گروهى
هدایت كنندهاى است؛ و اينها همه بهانه است.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
معناى آيه چنين مىشود: ايشان - با اينكه
قرآن بزرگترين و بهترين
معجزات است و در اختيار ايشان هست- از تو
معجزهاى بر طبق دلخواه خود مىخواهند با اينكه تو درباره
معجزه هيچكارهاى، تو تنها
هدایت كنندهاى هستى كه ايشان را از راه انذار هدايت مىكنى، چون
سنت خداوند در بندگانش بر اين جريان يافته كه در هر مردمى يک نفر هادى و راهنما مبعوث كند تا ايشان را هدايت نمايد.
از اين آيه شريفه برمىآيد كه زمين هيچ وقت از هدايتگرى كه مردم را بسوى
حق هدايت كند خالى نمىشود، يا بايد پيغمبرى باشد و يا هادى ديگرى كه به
امر خدا هدايت كند.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
در آيه مورد بحث ابتدا كافران مىگويند: چرا
اعجازى از
پروردگار به پيامبرش نازل نگشته است،
خداوند به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مىفرمايد: «تو فقط بيمدهندهاى و براى هر قوم و ملتى هادى و راهنما هستى.»
بايد توجه داشت كه مخالفان انبياء، همواره داراى حسننيّت نبودند، يعنى
معجزات را براى يافتن حق نمىخواستند، بلكه به عنوان لجاجت، پيشنهاد
معجزات عجيب و غريبى مىكردند. اينگونه
معجزات كه
معجزات اقتراحى ناميده مىشود هرگز براى كشف
حقیقت نيست، به همين
دلیل پيامبران هرگز در برابر پيشنهاد آنها تسليم نمىشدند بعلاوه پيامبر در جايى نشسته كه هركس پيشنهاد هركار خارق العادهاى كند براى او انجام دهد، لذا وظيفه پيامبر در درجه اول همان انذار (بيم دادن) به آنها و
دعوت به
صراط مستقیم است.
در مورد جمله: فرق ميان «انذار» و «
هدایت» اين است كه انذار موجب مىشود تا گمراهان از بيراهه به راه آيند و در متن صراط مستقيم جاى گيرند، ولى هدايت براى اين است كه مردم را پس از آمدن به راه به پيش ببرد.
در حقيقت «منذر» همچون «
علت محدثه» و ايجادكننده است و «هادى» به منزله «علت مبقيه» و نگهدارنده و پيشبرنده.
گرچه پيامبر (ص) خود، هم منذر و هم هدايتكننده است، ولى گفتهاند كه منظور از هدايتكننده كسى است كه راه پيامبر (ص) را ادامه مىدهد و حافظ و نگهبان
شریعت اوست، چنانكه از پيامبر (ص) روايت شده كه فرمود: «من منذرم و على هادى است.»
جمع منذر «منذرين» است، چنانكه در آيه ۷۲
سوره صافات مىخوانيم:
درست است كه پيامبران در يک دست نامه انذار و در دست ديگر نامه بشارت داشتند، ولى چون ركن اعظم تبليغ آنها مخصوصا نسبت به اقوام گمراه و سركش همان انذار بود در اينجا تنها روى آن تكيه شده است.
در آيه بعد، از همين ماده،
اسم مفعول به كار رفته است، آنجا كه در يک جمله كوتاه مىگويد:
در اينجا كلمه «منذرين» جمع «منذر» به صورت اسم مفعول به معنى «بيم دادهشدگان» آمده است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «منذر»، ج۴، ص ۴۱۱.