موسیقی غنا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
موسیقی از جمله موضوعهایی است که از
لفظ گرفته تا
مفهوم و مصداق، همواره در
معرفت و اندیشه دینی تاریخچهای بحث انگیز و پرهیاهو داشته است. بسیاری از فقیهان دوراندیش با توجه به منابع و پایههای شناخت تاریخی اصول فقهی، قرآنی و روایی پیرامون این موضوع بحث کردهاند.
موسیقی واژهای یونانی است که در حوزه مفاهیم دینی و
زبان عربی تقریباً معادل
غناء و موسیقی یا موسیقیا میباشد.
در اصطلاح عبارت است از ترکیب
صدا و آواز همراه با نوعی ترکیب و تناسب با هدف لذت آفرینی، خیال پردازی، ایجاد هیجان و تحریک در مخاطب. پس هر صدایی موسیقی نیست صدایی موسیقی است که متناسب با زیبایی توام با کشش طبیعی، ریتم و وزن، زیر و بم، ترجیع و تحریر (غلطاندن و پیچاندن) اوج و فرود مناسب و. . . باشد.
موسیقی عبارت از اصوات و آهنگهایی است که
انسان را در عالمی که برای وی قابل توصیف نیست سیر میدهد، و چنان بر اعصاب آدمی مسلط میشود که گاهی میگریاند و گاهی انسان را میخنداند. گاهی اعضا و جوارح انسان را بدون
اختیار به حرکت در میآورد، و زمانی تهییج
عشق و
شهوت میکند و آدمی را
برده و غلام خود ساخته و بر اعصاب،
عقل،
فکر و روانش فرمانروایی و حکومت میکند.
موسیقی بر دو نوع است:
۱. طبیعی. ۲. غیرطبیعی (مصنوعی) موسیقی طبیعی عبارت است از صدای دلنواز ریزش آبشارها، آوای روح پرور
بلبل، قمری و عندلیب و ترانه دلربای
کبک و هزارداستان. نوای نغز پرندگان، نغمه مسرت بخش جویبارها، صدای فرح بخش شاخههای درختان به هنگام وزش
باد. این اصوات و آهنگها نه دور از صدمه و آسیب و
زیان است بلکه نیروی
تفکر و
تعقل را زیاد میکند و خستگیهای دماغی را نیست و نابود میسازند و
انسان را خوشحال و با
نشاط و سرحال مینمایند. اما موسیقی مصنوعی آهنگهای مصنوعی است که دست
بشر آن را به وجود میآورد به وسیله وسایلی از قبیل ویولن، ترومپت، گیتار، آکوردتون، تار، سنتور، تنبور و غیره ایجاد میشود.
از
آیات فراوان
(اجتنبوا قول الزور، و از سخن باطل (و
لهو و
غنا) بپرهیزید.) و
روایات بسیاری
استفاده میشود موسیقی
حرام در
شرع،
موسیقی لهوی است (یعنی آهنگهایی که متناسب با
مجالس انسانهای اهل
گناه و
فساد میباشند).
از جمله
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: از غنا برحذر باشید و از قول زور (قول لهوی) اجتناب کنید، و چندین بار این جمله را تکرار فرمودند
غنا بدون مد به معنای بینیازی و با مد همان آواز خواندن است.
بعضی هم به معنای آواز یا کشیدن آواز معنی نمودهاند. و بعضی دیگر به معنای نیکو کردن صورت یا نازک نمودن آن معنی نمودهاند.
غنا در اصطلاح
فقهاء عبارت است از کشیدن صدا و آواز، با دو شرط: یکی اینکه دارای رفت و برگشت و گردانیدن آواز در
حلق باشد (= ترجیع). دیگری طرب آور باشد: یعنی در انسان حالت خفت و سبکی خاصی به وجود آورد که باعث شدت حزن و یا خوشحالی زیاد میشود و بعضیها قید لهوی بودن را هم اضافه نمودهاند
در نتیجه فرق آن دو این شد که موسیقی از نوع آهنگ و صداهایی است که توسط آلات خاص و یا حرکتهای طبیعی ایجاد میشود. نوع حرام آن موسیقی است که متناسب
مجالس لهو و لعب، و اهل
فسق باشد که تمام فقهاء این نوع موسیقی را حرام میدانند، ولی اگر متناسب با
مجالس لهو و لعب و اهل فسق نباشد به نظر برخی از فقها حرام نیست ولی غنا صوتی است که توسط
انسان، با گرداندن صوت در حلق «ترجیع» ایجاد میشود.
برخی متاسفانه به غلط موسیقی را پلی بین
انسان و
طبیعت و انسان و
خدا میدانند و با جملههایی مانند: «موسیقی روح را پالایش میکند.» و «موسیقی یک ضرورت است» و «موسیقی رازگویی و
نیایش انسان خاکی با خداست.»
خود و دیگران را گول زده و آن قدر که با «تار» و «سه تار» انس میگیرند با
قرآن و
نماز و
دعا مانوس نمیگردند متاسفانه در این مقاله کوتاه مجالی برای نشان دادن مصنوعی بودن نواهای موسیقی و عدم کارایی آن در برقراری پلی میان انسان و طبیعت و انسان و خدا وجود ندارد
تنها چند پرسش را مطرح میکنیم که دقت در آنها و پاسخ وجدان پسندی که به آن خواهید داد، بسیاری از مشکلات و دغدغهها را از بین میبرد چرا ما از
خدا سؤال نمیکنیم که برای نزدیکی و رسیدن به تو (=
عرفان) از چه راهی بیاییم؟ و آیا اساساً خدا این حق را ندارد که بگوید از چه راهی میتوانید به من نزدیک شوید؟ چرا «عارفان عرفان موسیقیایی» به
احادیث و بلکه مذموم بودن آن توجه ندارند؟ چرا به خدا، عملا این حق آیاتی که در آن نه تنها موسیقی ترویج و تایید نشده، را نمیدهیم که به حال و هوای مصنوعی برخاسته از موسیقی را، عرفانی و آرامش آور نداند؟ بلی، ما منکر نیستیم که موسیقی آن چنان دل و روح را میلرزاند که اشک جاری میشود؛ ولی بحث این جاست که این حالت، چقدر مورد تایید خداست؟ آیا تاکنون شنیده یا دیدهاید که
پیامبران و
ائمه (علیهمالسّلام) برای تلطیف روح افراد و رساندن آنان به
کمال از موسیقی استفاده یا به آن سفارش کرده باشند؟
برخی از جوانان، مرز موسیقی حلال و حرام را سنتی و کلاسیک آن میدانند. موسیقی سنتی ایرانی را حلال و غیر آن را حرام میپندارند.
مقام معظم رهبری در دیداری که با جوانان در دهه فجر سال ۱۳۷۷ داشتند، در پاسخ به این پندار فرمودند: «من نمیتوانم به طور مطلق بگویم که موسیقی اصیل ایرانی، موسیقی حلال است؛ نه این طور نیست. برخی خیال میکنند که مرز موسیقی حلال و حرام، موسیقی سنتی است، نه این طوری نیست آن موسیقی که منادیان
دین و
شرع همیشه در دورههای گذشته با آن مقابله میکردند و میگفتند حرام است، همان موسیقی سنتی ایرانی خودمان است که به شکل حرامی در دربارهای سلاطین در نزد افراد بی بندوبار در نزد افرادی که به شهوات تمایل داشتند و خوض در شهوات میکردند، اجرا میشده این همان موسیقی حرام است. بنابراین مرز موسیقی حرام و حلال عبارت از ایرانی بودن، سنتی بودن، قدیمی بودن، کلاسیک بودن، غربی بودن یا شرقی بودن نیست. مرز آن چیزی است که من عرض کردم
به مرز موسیقی حلال و حرام در اقسام آهنگها و آوازها اشاره شد.
در ضمن، پخش از صدا و سیما و یا موسیقیهای اصیل و غنا، موجب تغییر حکم نمیگردد، زیرا حکم
حرام یا
حلال بودن موسیقی، بر مبنای ملاک شرعی است؛ اگر
یقین به
مطرب بودن آن داریم، حرام است و اگر
شک داریم، مانعی ندارد. تشخیص مطرب بودن یا نبودن آن هم به عهده
عرف متدین میباشد.
اکنون به مستندات فقهی
حرمت موسیقیهای مبتذل و حرام از
آیات و روایتها و آثار زیانبار موسیقی اشاره میشود. بررسی چگونگی استنباط گستره آن و دلایل مخالفین و رد آنها، فرصت دیگری میطلبد.
مفسران و فقها به آیات متعددی در حرمت موسیقی استناد کردهاند:
۱. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی
لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً اُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ»؛
و بعضی از مردم سخنان بیهوده را میخرند تا مردم را از روی نادانی، از
خدا گمراه سازند و آیات الهی را به
استهزاء گیرند؛ برای آنان عذابی خوارکننده است.» روایات متواتری است که «
لهو الحدیث» به
غناء تفسیر شده است بسیاری از مفسران نیز، بر آنند که «
لهو الحدیث» آن سخنی است که آدمی را از حق منصرف نموده و به خود مشغول نماید، مانند حکایت خرافی، داستانهایی که آدمی را به
فساد و فجور میکشاند و یا آن قبیل سرگرمی به
شعر و
موسیقی و سایر آلات لهوی که همه اینها از مصایق
لهو الحدیث میباشد.
۲. «. . . فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْاَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ»؛ از بتهای پلید اجتناب کنید و از سخن باطل بپرهیزید.
«زور» به معنای آرایش دادن به چیز دروغین و باطل و بیحقیقت است. در تفاسیری، مانند
تبیان،
قمی،
ابوالفتوح رازی،
مجمع البیان،
منهج الصادقین،
برهان،
نور الثقلین،
نمونه،
شبّر،
صافی،
المیزان و. . . یکی از وجوه و مصادیق زور خوانندگی حرام «غنا» دانسته شده است.
۳. «وَ الَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ اِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً»؛
و کسانی که
شهادت به باطل نمیدهند (و در
مجالس باطل شرکت نمیکنند) و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد کنند بزرگورانه از آن میگذرند. واژه «زور» و «لغو» عنوانهایی کلی هستند که مصادیق متعددی دارند. در روایات و تفاسیر از غناء و موسیقی به عنوان مصادیقی از این دو یاد شده است.
۴. «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ اَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ. . . » ؛
هر کدام از آنها را میتوانی تحریک کن و لشکر سواره و پیادهات را بر آنها گسیل دار.
برخی مفسران، صوتی که در جمله «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ» آمده است را به
غنا و موسیقی تفسیر کردهاند و گروهی نیز به مزامیر و آلات موسیقی تعبیر نمودهاند و یا هر صوتی که
انسان را به
فساد بکشاند تفسیر شده است و یا هر صوتی که آدمی را به
گناه و معصیت الهی دعوت نماید و بالاخره هر آوازی که در آن رضای خدای متعال نباشد آواز
شیطان است.
۵. برخی آیات دیگر که به آنها برحرمت موسیقی استناد شده عبارتند از:
نجم، ۶۱
؛
جمعه، ۱۱
؛
مؤمنون، ۳.
از دلایل حرمت غنا و موسیقی
روایات میباشد. روایات در این باره به دستههایی تقسیم میشوند:
الف. روایاتی که در تفسیر آیات یاد شده فوق به آنها استناد شده و در تفاسیر آمده است.
ب. روایاتی که غنا و موسیقی را
لهو و لعب معرفی میکند و از آنجا که
لهو و لعب حرام است، در نتیجه غناء نیز
حرام خواهد بود. از جمله آن روایتها است:
۱.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرمایند: شنیدن
لهو و آواز،
نفاق را رشد میدهد، همانگونه که
آب زراعت را.
۲.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سفارشی به
حضرت علی (علیهالسّلام) میفرمایند: سه چیز،
قساوت میآورد. شنیدن
لهو، در پی
صید رفتن و ورود به بارگاه پادشاه.
فقها با مؤید قرار دادن این گونه روایات بر آیات و روایات دیگر حرمت غنا را ثابت کردهاند.
ج. روایتهایی که به صراحت غنا را حرام میدانند مانند:
سهل بن علی میگوید از
امام رضا (علیهالسّلام) درباره
حکم غنا پرسیدم و به
امام عرض کردم، عباسی از قول شما نقل میکند که شما غنا را اجازه دادی. امام در جواب فرمودند:
زندیق دروغ میگوید من این طور نگفتم، بلکه گفتم، کسی از
امام محمدباقر (علیهالسّلام) درباره غنا پرسید، ایشان در جواب فرمود: اگر
خداوند حق و باطل را جدا کند، غنا در کدام یک قرار میگیرد آن شخص (براساس
فطرت سلیم خود) گفت: با گروه باطل همساز است. امام فرمود: پس خود حکم غنا را بیان کردی. »
د. روایتهایی که ابزار ویژه را نام میبرند. از جمله:
۱. امام صادق (علیهالسّلام) میفرمایند: خداوند، ابزاری را که به جز فساد، بهرهای از آنها نمیشود برد،
حرام کرده است. مانند
ابزار لهو و
شطرنج و هر آنچه
لهو به آن انجام گیرد و
صلیب و
بت و مانند آن، از نوشیدنیهای حرام، که در آن فساد و تباهی است و هیچ گونه صلاحی بر آن نیست، پس فراگیری و آموزش و انجام دادن و مزد گرفتن بر آن و هر کار دیگر با آن، حرام خواهد بود.
۲. در روایتی امام صادق (علیهالسّلام) میفرمایند: پیامبر اکرم، از
بازی با
نرد و شطرنج و
ورق و سه تار و نی بازداشت و همچنین از فروختن نرد نهی فرمود.
از منظر آیات و روایات، موسیقی آثار زیانبار فراوانی دارد. هر چند بسیاری از این آثار برای ما ملموس نیست. منتها دقت دراین که این کلمات گهربار، ازچه کسانی صادر شده و تطبیق آنها با واقعیتهای زندگی، پذیرش روایات را ساده میکند.
۱. عامل خروج
عقل از تعادل و جدیت
شان عقل آن است که «معتدل» و «متین» باشد، یعنی با حفظ استواری و پختگیاش بتواند، با درایت از چاشنیهای لذت و سرور، خیال و انفعال و تحریک بهرهمند باشد.
موسیقی باعث کاهش یا سلب جدیت عقل و دور افتادن آن از محاسبات جدّی، دقیق و واقع بینانه میشود؛ همانند راننده جوانی که با تندتر شدن موسیقی، از تعادل عقلی خارج شده و به سرعت ماشین میافزاید.
شاید بتوان از آیه ۶۴
سوره اسراء که متن آن گذشت این اثر سوء را استفاده کرد. در این آیه به شیطان خطاب شده است (استفزز) که با آوازت (مصداقی از آن موسیقی است) هر چه قدر میتوانی از
ذریه آدم گمراه کن.
استفزاز آن است که یک شیء محکمی باشد که در آغاز اطراف و جوانب آن را سست نموده و سپس از جا بکنند. عقل انسان مانند میخ پولادین در ساختمان وجود
انسان قرار گرفته است و موسیقی به منزله عامل مخرّب و سست کننده، قوام و استواری عقل آدمی است. از این رو از آن به استفزاز به صورت شیطان شده است.
۲. عامل بیحیایی
در حدیثی از
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده است از غنا دوری کنید؛ زیرا موسیقی
حیا را از بین میبرد و سبب زیاد شدن
غریزه جنسی میشود و مردانگی را نابود میکند و هر کاری که
شراب میکند، موسیقی هم انجام میدهد.
شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت میفرمایند: چندی پیش در روزنامه، در مورد زن و شوهری نوشته بود که کارشان به
طلاق و محکمه کشیده است. شوهر میخواست
زن خود را طلاق دهد به این دلیل که میگفت: زن من با وجود اینکه تعهد کرده بود که هیچ وقت در
مجالس و در حضور مردان بیگانه نرقصد، مع ذلک در یک عروسی رقصید، زن گفته او را تصدیق و اضافه کرده بود که چون خوب رقص میداند، وقتی در آن
مجلس آهنگی نواختند، آن چنان تحت تاثیر قرار گرفته که بیاختیار برخاسته و شروع به
رقص کرده است.»
۳. عامل
نفاقامام صادق (علیهالسّلام) میفرمایند: «نواختن موسیقی، نفاق را در دل میرویاند همان گونه که
آب، سبزه را میرویاند. »
کسی که به موسیقی (به ویژه طرب انگیز) گوش میدهد، ممکن است مدیریت عقلانی او، نقش خود را از دست داده و به جایش احساسات و هیجانات حاکم شود. در چنین وضعیتی از آن شخص، حرکات و اعمالی صادر میشود که با شخصیت اصلی او تعارض داشته، در نتیجه، این حالت دو گانگی شخصیت را میتوان تعبیر به نفاق کرد.
۴. عامل
زنا و
فسادپیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در حدیثی میفرمایند: غنا و موسیقی کاری است که
انسان را به زنا میکشاند.
۵. مستجاب نشدن
دعاامام صادق (علیهالسّلام) میفرمایند: خانهای که در آن غنا باشد،
فرشتگان وارد آن نمیشوند و دعا مستجاب نمیشود.
۶. ایمن نبودن از نزول
عذابامام صادق (علیهالسّلام) میفرمایند: خانهای که در آن غنا خوانده میشود از
مصیبت واندوه در امان نیست.
۱. وعده آتش
جهنماز امام صادق (علیهالسّلام)
روایت شده است: «
خداوند به
مجلس غنا و
موسیقی با
رحمت نظر نمیکند و موسیقی از اعمالی است که خداوند در
قرآن کریم، بدان وعده
آتش داده است».
این وعده عذاب را در
آیه ۶
سوره لقمان میتوان دید. آیه شریفه اشاره دارد که عدهای از مردم از آن چه
لهو است استقبال کرده و نسبت به آن گرایش دارند. اینان ندانسته خود و دیگران را به بیراهه، گمراهی و اشتباه میاندازند. این نوعی بازی گرفتن
دین است و بدانید که سرنوشتی عذابآور و خوار کننده در انتظارشان است.
۲. دور شدن از رحمت خداوند، سرب ریخته شدن در
گوش کسی که به موسیقی گوش میدهد، محشور شدن به صورت نابینا، گنگ و کر، بدترین جایگاه در جهنم و. . . از دیگر پیامدهای ناخوشایند موسیقی است.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله « موسیقی و غنا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۴.