• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

موارد باقیات صالحات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



باقیات‌ِصالِحات‌، تعبیری‌ قرآنی‌ که‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ جایگاهی‌ ویژه‌ یافته‌، و با وجود تفاسیر گوناگونی‌ که‌ از آن‌ ارائه‌ شده‌، در مجموع‌ به‌ معنی‌ هر امر صالحی‌ است‌ که‌ ثواب‌ آن‌ تا ابد باقی‌ باشد.



مفسران نخستین در تفسیر باقیات الصالحات به استناد برخی روایات، بیشتر بر مصادیقی چون تسبیحات چهارگانه: «سبحان‌الله و الحمدلله و لا إله إلاّ الله والله أکبر»
[۲] جامع البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۱۶.
یا به همراه «لا حول و لا قوة إلاّ بالله العلی العظیم»
[۴] روض‌الجنان، ج۱۲، ص۳۶۱.
[۵] جامع‌البیان، مج۹، ص۱۵، ص۳۱۸.
[۶] تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۲۶۹.
[۷] اذکار
سه گانه «لا اله إلاّ الله،» «استغفرالله» و «صلی الله علی محمد و آله»
[۸] جامع‌البیان، مج۹، ج۱۵، ص۳۱۸.
[۹] منهج الصادقین، ج‌۵‌، ص‌۳۵۸.
، مطلق ذکر
[۱۰] جامع البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۱۵.
، شهادت به یگانگی خدا و دوری از شرک
[۱۱] کشف الاسرار، ج‌۵‌، ص‌۶۹۵‌.
، نماز شب و تهجّد
[۱۲] تفسیر عیاشی، ج‌۲، ص‌۳۲۷.
[۱۴] روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۳۶۲.
، نمازهای یومیه
[۱۵] جامع البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۱۵.
، سخن نیکو
[۱۷] تفسیر ابن‌ابی حاتم، ج‌۷، ص‌۲۳۶۴.
[۱۸] روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۳۶۲.
[۱۹] التفسیر الکبیر، ج‌۲۱، ص‌۱۳۱.
، نیّت درست
[۲۰] کشف‌الاسرار، ج۵‌، ص۶۹۶.
[۲۱] روض‌الجنان، ج‌۱۲، ص‌۳۶۲.
[۲۲] روح المعانی، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۴۱۴.
، هر کاری که برای خدا انجام شود: «کل ما أُرید به وجه اللّه»
[۲۳] تفسیر ابن‌ابی حاتم، ج‌۷، ص‌۲۳۶۵.
[۲۴] الکشاف، ج‌۲، ص‌۷۲۵.
، همچنین‌ بنا بر روایتی‌ از امام‌ صادق‌ (علیه‌السلام‌) مودت‌ اهل‌ بیت‌ (علیه‌السلام‌) و بزرگ‌ شمردن‌ آنان‌ به‌ عنوان‌ نخستین‌ نعمت‌ الهی‌ از باقیات‌ صالحات‌ به‌ شمار آمده‌ است‌.
[۳۰] البرهان، ج‌۳، ص‌۶۴۱‌ـ‌۶۴۰‌.
برخی‌ باقیات‌ صالحات‌ را دختران‌ شایسته‌ دانسته‌اند، زیرا آن‌ها برای‌ پدرانشان‌ (در دنیا) نزد خداوند موجب‌ بهترین‌ ثواب‌ خواهند بود و در آخرت‌ نیز مایه امیدواری‌ آنان‌ هستند.
[۳۳] تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۲۷۰.
[۳۴] محمد قرطبی‌، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، ج۱۰، ص۴۱۵-۴۱۶، بیروت‌، ۱۹۶۵م‌.



از این میان روایاتی که در آن باقیات الصالحات به تسبیحات اربعه تفسیر شده سهم بیشتری دارد.
[۳۵] جامع‌البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۱۵-۳۱۸.
[۳۶] تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۳، ص‌۹۰‌ـ‌۹۱.
[۳۷] البرهان، ج‌۳، ص‌۶۳۹‌ـ‌۶۴۰‌.
و ازاین‌رو این تفسیر به گروه زیادی از مفسران نسبت داده شده است.
[۳۸] تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۲۶۹.
[۳۹] البحرالمحیط، ج‌۷، ص‌۱۸۶.
[۴۰] اضواءالبیان، ج‌۴، ص‌۸۵‌.
برخی نیز برای اثبات درستی این تفسیر با استناد به همین روایات از عموم الباقیات الصالحات دست برداشته و کتاب مستقلّی در این زمینه تدوین کرده و سرّ فضیلت و اهمیت این کلمات را، در برداشتن همه اسما و صفات جلال و جمال پروردگار دانسته‌اند.
[۴۱] الباقیات الصالحات، ص‌۲۸-۶۰‌.
در پاره‌ای از منابع، باقیات الصالحات به عنوان اسم خاصی (عَلَم) برای تسبیحات اربعه به کار برده شده است.
[۴۲] المصباح فی الادعیه، ج‌۱، ص‌۲۲، ۶۶.
[۴۳] البلد الامین، ص‌۳۱، ۵۲‌، ۱۶۳.

امام‌ خمینی در برخی آثار خود در بیان اشتمال تسبیحات اربعه بر توحیدات سه‌گانه با توجه بر مبنای عرفانی و هستی‌شناسی، معتقد است، هویت مطلقه الهی در عین بطون، ظاهر و در عین ظهور باطن است و سرّ ظهور و بطون آن است که ذات مطلق الهی به نفس اطلاق خود عین ظهور و بطون است بر اساس همین مبنا در هر یک از توحیدهای سه‌گانه، دو توحید دیگر محجوب و در بطون هستند و در هر تنزیهی، دو تنزیه دیگر پنهان است، به اعتقاد ایشان توحید دارای چهار رکن و هر رکن دارای سه درجه است. ایشان در این مبنا رکن اول را تحمید (توحید افعالی) رکن دوم را تهلیل (توحید صفاتی) و رکن سوم را تکبیر و رکن چهارم را تسبیح می‌داند که باید مبدا متعال را از توحید سه‌گانه تنزیه کرد؛ زیرا در آنها نوعی از تکثر وجود دارد؛ ولی در مقام تسبیح توحید به سر حد کمال می‌رسد. لکن ایشان در کتاب آداب ‌الصلاة خود تبیین دیگری درباره تسبیحات اربعه می‌دهد که باتوجه‌به سلوک سالک و تجلیات الهی بر قلب سالک می‌باشد. ازاین‌رو چهار رکن فرق می‌کند و رکن اول را تسبیح می‌داند، امام‌ خمینی سرّ تقدم تسبیح بر دیگر ارکان توحید را با استناد به روایتی، شرف و برتری مرتبه تسبیح می‌داند. به اعتقاد امام‌ خمینی چون تحمید و تهلیل متضمن توحید فعلی است و در آن بویی از حدّ و تحدید و نقض می‌آید بر سالک لازم است در حصن بزرگ تسبیح، خود را وارد کند و به قلب بفهماند که حق‌تعالی منزه از تعینات خلقی و ملابس کثرات است تا بتواند به مقام تمکین برسد.


با این حال دلیلی بر تخصیص عموم آیه در دست نیست
[۴۹] جامع‌البیان، مج۹، ج۱۵، ص۳۱۹ـ۳۱۸.
[۵۰] فتح القدیر، ج۳، ص۲۹۰.
و روایات مورد استناد آن دسته از مفسران نیز همگی یا در حد تأکید بر اهمیت و پاداش بیشتر بعضی مصادیق مانند تسبیحات اربعه بوده
[۵۱] التفسیر الکبیر، ج‌۲۱، ص‌۲۴۸.
، یا از باب مثال و جری و تطبیق
[۵۴] عنایة القاضی، ج‌۶‌، ص‌۱۸۴.
[۵۵] حاشیه قونوی، ج‌۱۲، ص‌۹۵.
است. به هر روی مشهور مفسران در تفسیر آن از موارد متنوع و متعددی نام برده‌اند که نشان اطلاق و عمومیت معنای آن است. آنان در تفسیر باقیات الصالحات از ایمان، عمل صالح، صفات پسندیده،عبادات
[۵۷] التفسیر الکبیر، ج‌۲۱، ص‌۲۴۸.
[۵۸] تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۲۶۹.
و در تعبیری عام همه رفتارها و حالات نیک نام برده‌اند و برای استدلال بر نظر خویش افزون بر عموم «الباقیات‌الصالحات» برخی به روایت ابن‌ عباس نیز استشهاد جسته‌اند.
[۶۰] المحررالوجیز، ج۱۰، ص۴۰۸.
[۶۱] روح‌المعانی، مج۹، ج۱۵،ص۴۱۴.
در این روایت از ذکر خدا، درود بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) و خاندان او، نماز، روزه، حجّ، صدقه، آزادی بردگان، جهاد، صله رحم و در پایانْ همه کارهای نیک به عنوان مصادیق باقیات‌الصالحات یاد شده است.
[۶۲] جامع‌البیان، مج۹، ج۱۵، ص۳۱۸.
[۶۳] تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۲۶۹.
[۶۴] روض‌الجنان، ج‌۱۲، ص‌۳۶۲.
گزارش اقوال متفاوت در نقلهای مختلف از ابن‌عباس تأییدی دیگر بر عمومیت آیه است.
[۶۵] المحرر الوجیز، ج‌۱۰، ص‌۴۰۸.


۳.۱ - مؤید

صرف نظر از آنچه گذشت اطلاق آن دسته از آیات که دلالت دارد هرآنچه نزد خداست ماندنی است: «ما عِندَ اللّهِ باق»؛ و عموم آیاتی که از محفوظ ماندن پاداش ایمان و عمل صالح در نزد خداوند سخن می‌گوید: «إِنَّ الَّذین ءَامَنوا و عَمِلوا الصّلحتِ... لَهم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهم»گواه روشنی بر عموم «الباقیات الصالحات» است.


عرفا و اخلاق‌پژوهان در تفسیر آن به اخلاص در عمل و صداقت در نیّت
[۷۵] حقائق التفسیر، ج‌۱، ص‌۴۱۱.
[۷۶] لطائف الاشارات، ج‌۴، ص‌۶۸‌.
، خیر خواهی برای خلق
[۷۷] حقائق التفسیر، ج‌۱، ص‌۴۱۱.
، علم و آزادگی و فضایل اخلاقی
[۷۸] جامع السعادات، ج‌۲، ص‌۳۵۹.
[۷۹] المحجة البیضاء، ج‌۶‌، ص‌۱۲۴.
، امور ماندنی پس از مرگ
[۸۰] المحجة البیضاء، ج‌۶‌، ص‌۱۲۴.
[۸۱] جامع السعادات، ج‌۲، ص‌۳۶۰.
و کارهای مطابق با حکم عقل
[۸۲] بیان السعاده، ج‌۲، ص‌۴۶۶.
اشاره کرده‌اند که به رغم اختلاف در تعبیر همگی نمایانگر عمومیت آیه بوده، با تفسیر مشهور منافاتی ندارد. در روایتی منسوب به امام صادق(علیه السلام)نیز باقیات الصالحات با رویکردی اخلاقی و عرفانی به آموزه توحید که همانند خداوند، جاودان است تفسیر شده است.
[۸۳] حقائق التفسیر، ج‌۱، ص‌۴۱۱.



باقیات‌الصالحات در عرف عامه مسلمانان در معنایی محدودتر از آنچه گذشت یعنی آثار نیک عام المنفعه (مانند ساختن مسجد، مدرسه و...) به‌کار می‌رود. این اصطلاح به نوشته‌های برخی فقها و اخلاق پژوهان نیز راه یافته است.
[۸۴] معراج‌السعاده، ص‌۳۳۳.
[۸۵] جامع الشتات، ج‌۴، ص۱۳۱.
[۸۶] المغنی، ج‌۲، ص‌۴۲۸.
[۸۷] صحیح مسلم، ج‌۱، ص‌۹۰.

ابن عربی با اشاره به همین معنا در تفسیر باقیات الصالحات به روایتی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله)استشهاد می‌کند که می‌فرماید: نامه اعمال انسان جز در مورد خدمات مالی ماندگار، علم و دانش گسترده شده میان مردم که از آن بهره برده می‌شود و فرزند صالح با مرگ وی بسته می‌شود
[۸۸] رحمة من الرحمن، ج‌۳، ص‌۱۵.
[۸۹] کنز العمال، ج‌۱۵، ص‌۹۵۲.
افزون بر‌این در روایاتی پرشمار، قرآنی که انسان از خود باقی بگذارد و تلاوت شود، نهر آبی که جاری کند، مسجد و کاروانسرایی که بسازد، نهالی که بکارد، روش نیکویی که پایه‌گذاری کند (سنة‌حسنة) و وقف به عنوان کارهایی یاد شده است که بهره‌اش پس از مرگ به انسان می‌رسد
[۹۰] کنزالعمال، ج‌۱۵، ص‌۹۵۲‌ـ‌۹۵۶.
ولی در هیچ یک از این روایات از موارد یاد شده به عنوان باقیات‌الصالحات یاد نشده، هر چند در عموم آن داخل است.


۱. تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۲۷.    
۲. جامع البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۱۶.
۳. الدرالمنثور، ج‌۵‌، ص‌۳۹۹-۳۹۶.    
۴. روض‌الجنان، ج۱۲، ص۳۶۱.
۵. جامع‌البیان، مج۹، ص۱۵، ص۳۱۸.
۶. تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۲۶۹.
۷. اذکار
۸. جامع‌البیان، مج۹، ج۱۵، ص۳۱۸.
۹. منهج الصادقین، ج‌۵‌، ص‌۳۵۸.
۱۰. جامع البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۱۵.
۱۱. کشف الاسرار، ج‌۵‌، ص‌۶۹۵‌.
۱۲. تفسیر عیاشی، ج‌۲، ص‌۳۲۷.
۱۳. التبیان، ج‌۷، ص‌۵۲.    
۱۴. روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۳۶۲.
۱۵. جامع البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۱۵.
۱۶. مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۳۵۲.    
۱۷. تفسیر ابن‌ابی حاتم، ج‌۷، ص‌۲۳۶۴.
۱۸. روض الجنان، ج‌۱۲، ص‌۳۶۲.
۱۹. التفسیر الکبیر، ج‌۲۱، ص‌۱۳۱.
۲۰. کشف‌الاسرار، ج۵‌، ص۶۹۶.
۲۱. روض‌الجنان، ج‌۱۲، ص‌۳۶۲.
۲۲. روح المعانی، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۴۱۴.
۲۳. تفسیر ابن‌ابی حاتم، ج‌۷، ص‌۲۳۶۵.
۲۴. الکشاف، ج‌۲، ص‌۷۲۵.
۲۵. الدرالمنثور، ج‌۵‌، ص‌۳۹۹.    
۲۶. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۳۱۹.    
۲۷. مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۳۵۲.    
۲۸. بحار الانوار، ج‌۲۳، ص‌۲۵۰.    
۲۹. بحار الانوار، ج‌۱۰۸، ص‌۳۴۱.    
۳۰. البرهان، ج‌۳، ص‌۶۴۱‌ـ‌۶۴۰‌.
۳۱. شرف‌الدین‌ علی‌ استرابادی‌، تأویل‌ الایات‌ الظاهرة، ج۱، ص۲۹۰، قم‌، ۱۴۰۹ق‌.    
۳۲. مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۳۵۲.    
۳۳. تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۲۷۰.
۳۴. محمد قرطبی‌، الجامع‌ لاحکام‌ القرآن‌، ج۱۰، ص۴۱۵-۴۱۶، بیروت‌، ۱۹۶۵م‌.
۳۵. جامع‌البیان، مج‌۹، ج‌۱۵، ص‌۳۱۵-۳۱۸.
۳۶. تفسیر ابن‌کثیر، ج‌۳، ص‌۹۰‌ـ‌۹۱.
۳۷. البرهان، ج‌۳، ص‌۶۳۹‌ـ‌۶۴۰‌.
۳۸. تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۲۶۹.
۳۹. البحرالمحیط، ج‌۷، ص‌۱۸۶.
۴۰. اضواءالبیان، ج‌۴، ص‌۸۵‌.
۴۱. الباقیات الصالحات، ص‌۲۸-۶۰‌.
۴۲. المصباح فی الادعیه، ج‌۱، ص‌۲۲، ۶۶.
۴۳. البلد الامین، ص‌۳۱، ۵۲‌، ۱۶۳.
۴۴. خمینی، روح‌الله، مصباح‌الهدایه، ص۷۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۴۵. خمینی، روح‌الله، مصباح‌الهدایه، ص۷۹-۸۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۴۶. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۳۷۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۴۷. خمینی، روح‌الله، مصباح‌الهدایه، ص۸۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۴۸. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۳۷۱-۳۷۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۴۹. جامع‌البیان، مج۹، ج۱۵، ص۳۱۹ـ۳۱۸.
۵۰. فتح القدیر، ج۳، ص۲۹۰.
۵۱. التفسیر الکبیر، ج‌۲۱، ص‌۲۴۸.
۵۲. مجمع البحرین، ج‌۱، ص‌۲۳۰.    
۵۳. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۳۱۹.    
۵۴. عنایة القاضی، ج‌۶‌، ص‌۱۸۴.
۵۵. حاشیه قونوی، ج‌۱۲، ص‌۹۵.
۵۶. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۳۱۹.    
۵۷. التفسیر الکبیر، ج‌۲۱، ص‌۲۴۸.
۵۸. تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۲۶۹.
۵۹. مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۷۳۱.    
۶۰. المحررالوجیز، ج۱۰، ص۴۰۸.
۶۱. روح‌المعانی، مج۹، ج۱۵،ص۴۱۴.
۶۲. جامع‌البیان، مج۹، ج۱۵، ص۳۱۸.
۶۳. تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۲۶۹.
۶۴. روض‌الجنان، ج‌۱۲، ص‌۳۶۲.
۶۵. المحرر الوجیز، ج‌۱۰، ص‌۴۰۸.
۶۶. نحل/سوره۱۶، آیه۹۶.    
۶۷. قصص/سوره۲۸، آیه۶۰.    
۶۸. شوری/سوره۴۲، آیه۳۶.    
۶۹. بقره/سوره۲، آیه۶۲.    
۷۰. بقره/سوره۲، آیه۱۱۲.    
۷۱. بقره/سوره۲، آیه۲۲۷.    
۷۲. بقره/سوره۲، آیه۲۶۲.    
۷۳. بقره/سوره۲، آیه۲۷۴.    
۷۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۹.    
۷۵. حقائق التفسیر، ج‌۱، ص‌۴۱۱.
۷۶. لطائف الاشارات، ج‌۴، ص‌۶۸‌.
۷۷. حقائق التفسیر، ج‌۱، ص‌۴۱۱.
۷۸. جامع السعادات، ج‌۲، ص‌۳۵۹.
۷۹. المحجة البیضاء، ج‌۶‌، ص‌۱۲۴.
۸۰. المحجة البیضاء، ج‌۶‌، ص‌۱۲۴.
۸۱. جامع السعادات، ج‌۲، ص‌۳۶۰.
۸۲. بیان السعاده، ج‌۲، ص‌۴۶۶.
۸۳. حقائق التفسیر، ج‌۱، ص‌۴۱۱.
۸۴. معراج‌السعاده، ص‌۳۳۳.
۸۵. جامع الشتات، ج‌۴، ص۱۳۱.
۸۶. المغنی، ج‌۲، ص‌۴۲۸.
۸۷. صحیح مسلم، ج‌۱، ص‌۹۰.
۸۸. رحمة من الرحمن، ج‌۳، ص‌۱۵.
۸۹. کنز العمال، ج‌۱۵، ص‌۹۵۲.
۹۰. کنزالعمال، ج‌۱۵، ص‌۹۵۲‌ـ‌۹۵۶.
۹۱. من لا یحضره الفقیه، ج‌۱، ص‌۱۸۵.    
۹۲. الخصال، ص۱۵۱.    
۹۳. الخصال، ص۳۲۳.    



دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «باقیات‌الصالحات»، ج۱۱، ص۴۳۹۱.    
دانشنامه موضوعی قرآن    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار