• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جری - به فتح جیم (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: جری (ابهام‌زدایی).


جَرْی (به فتح جیم و سکون راء) از واژگان قرآن کریم به معنای روان شدن و جریان است. در قرآن کریم این کلمه فقط در جریان آب به کار نرفته بلکه در جریان و راه رفتن کشتی‌ها و حرکت باد و آفتاب و ماه و ستارگان نیز استعمال شده است.



جَرْی به معنای روان شدن و جریان است.


(اَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ‌ تَجْرِی‌ مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهارُ...) «حقّا برای آنهاست بهشت‌هایی که نهرها زیر آنها جاری و روان است.»
در قرآن کریم این کلمه فقط در جریان آب به کار نرفته بلکه در جریان و راه رفتن کشتی‌ها و حرکت باد و آفتاب و ماه و ستارگان نیز استعمال شده است، مثل‌: (وَ الْفُلْکِ الَّتِی‌ تَجْرِی‌ فِی الْبَحْرِ...) (...و كشتی‌هایی كه‌ در دریا به نفع مردم در حركتند...) (فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ‌ تَجْرِی‌ بِاَمْرِهِ...) (پس ما باد را مسخّر او ساختيم تا به فرمانش به نرمى به هر جا او مى‌خواهد برود.) (وَ الشَّمْسُ‌ تَجْرِی‌ لِمُسْتَقَرٍّ لَها.) (و خورشيد نيز براى آنها آيتى است كه پيوسته به سوى قرارگاهش در حركت است...) و آیاتی نظیر: (کُلٌ‌ یَجْرِی‌ لِاَجَلٍ مُسَمًّی‌) (...هر كدام تا زمان معيّنى حركت دارند...) علی الظاهر شامل آفتاب و ماه و ستارگان و غیره است.


در اینجا لازم است درباره چند آیه سخن گفت.

۳.۱ - جریان یافتن کشتی‌ها

(حَتَّی اِذا کُنْتُمْ فِی الْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ‌ بِهِمْ بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ...) (... زمانى كه در كشتى قرار مى‌گيريد، و بادهاى موافق كشتى نشينان را به سوى مقصد مى‌برد...) ممکن است بگوئیم: باء در «بهم» برای تعدیه است یعنی کشتی‌ها آنها را روان کردند، ولی به قاموس و صحاح نگاه کردم «جری» با باء متعدی نشده است لذا باید گفت باء در اینجا به معنای «مع» است، و فلک به معنی کشتی است و به مفرد و جمع اطلاق می‌شود، در اینجا جمع مقصود است زیرا فعل آن «جرین» آمده معنی آیه چنین است: «تا چون در کشتی‌ها شدید و کشتی‌ها با آنها به وسیله باد مطبوعی روان شدند». همچنین است باء در آیه‌ (وَ هِیَ‌ تَجْرِی‌ بِهِمْ فِی مَوْجٍ کَالْجِبالِ...) (و كشتى، آنها را از ميان امواجى همچون كوه‌ها حركت مى‌داد...) و اگر باء را تعدی بگیریم جریان کشتی از آیه باید با عنایت و ملازمه استفاده شود.

۳.۲ - جریان‌های دریاها

(وَ مِنْ آیاتِهِ‌ الْجَوارِ فِی الْبَحْرِ کَالْاَعْلامِ‌) (از نشانه‌هاى او كشتى‌هاى كوه پيكرى است كه در دريا به كمک بادها حركت مى‌كنند.) (وَ لَهُ‌ الْجَوارِ الْمُنْشَآتُ فِی الْبَحْرِ کَالْاَعْلامِ‌) (و براى او و از ناحيه او است كشتی‌هاى كوه پيكر ساخته شده كه در دريا به حركت در مى‌آيند!) راجع به این دو آیه به «بحر» رجوع شود که گفته‌ایم این دو آیه به جریان‌های دریاها از قبیل گلف استریم تطبیق می‌شود نه به کشتی‌ها که گفته‌اند.

۳.۳ - کشتی حضرت نوح

(اِنَّا لَمَّا طَغَی الْماءُ حَمَلْناکُمْ فِی‌ الْجارِیَةِ • لِنَجْعَلَها لَکُمْ تَذْکِرَةً وَ تَعِیَها اُذُنٌ واعِیَةٌ) «چون آب طغیان کرد ما شما را در جاری شونده حمل کردیم تا آن را برای شما یادآوری قرار دهیم و تا آن تذکره را گوش حافظ پند در خود نگهدارد.»
مقصود از این جاریه چیست؟
ارباب تفسیر آن را کشتی نوح گفته‌اند، ناگفته نماند ما قبل دو آیه فوق درباره هلاکت عاد و ثمود و قوم فرعون و قوم لوط است و ما بعد آنها مطلقا درباره قیامت و ویران شدن عالم و اهل رحمت و عذاب است به نظر می‌آید غرض از ذکر این دو آیه در میان هلاکت‌های دنیا و آخرت تذکّر این نکته است که اهل ایمان در امانند همانطور که در طوفان نوح مؤمنان نجات یافتند اهل ایمان از هلاکت دنیا و آخرت در نجات خواهند بود و تیرهای قهر خدائی را فقط کفّار و معاندین هدف‌اند و شاید «لِنَجْعَلَها لَکُمْ تَذْکِرَةً» این مطلب را بیشتر تقویت نماید و اگر اهل ایمان و یا بعضی از آنها را بلائی از بین ببرد برای آنها هلاکت نیست بلکه کفّاره گناه و یا ترفیع مقام است.

۳.۴ - جریان یافتن بادها

(وَ الذَّارِیاتِ ذَرْواً • فَالْحامِلاتِ وِقْراً • فَالْجارِیاتِ‌ یُسْراً • فَالْمُقَسِّماتِ اَمْراً • اِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ وَ اِنَّ الدِّینَ لَواقِعٌ‌) «قسم به پاشندگان پاشیدن‌ به خصوصی. پس قسم به بردارندگان بار سنگین. پس قسم به جاری‌شوندگان که به آسانی روانند. پس قسم به تقسیم‌کنندگان امر. آنچه وعده داده می‌شوید راست است و جزا واقع شدنی است».
مقصود از جاریات و غیره در این آیات چیست؟ به نظر می‌آید که مراد از این چهار اسم فاعل، بادها باشند و چون ابر عبارت است از هوای مرطوب، اگر بگوئیم ابرها و بادها هستند باز صحیح است.
درباره بادهای مهاجر که از اقیانوس‌ها به سوی خشکی‌ها می‌وزند و هزاران کیلومتر راه می‌پیمایند آقای مهندس بازرگان در کتاب باد و باران در قرآن می‌گوید: بادهای مهاجر از حدبه‌های اقیانوس اطلس یا اقیانوس کبیر (و همچنین در مدیترانه و دریاهای بزرگ) آنجا که ستون‌های بزرگ هوا از طبقات جوّ به زمین می‌ریزند، سرچشمه گرفته در ابتدا یک حرکت فرفره‌ای و پراکنده شونده به اطراف دارند، پس از به راه افتادن حامل بخار آب فراوانی می‌گردند که همان ابرهاست، آنگاه با وقار و سنگینی سمتی را در پیش می‌گیرند و به آسانی روان می‌گردند چون به کنار دریاها و یا بقارّه‌ها رسیدند با بادهای سردی که از قطبین می‌وزند ملاقات می‌کنند از بادهای قطبین سردی می‌گیرند و آنگاه با رطوبت و سردی که دارند به مزارع و جنگل‌ها و شهرها تقسیم می‌شوند و آنچه را قرار و قسمت است تقسیم می‌کنند (کتاب باد و باران در قرآن با کمی تغییر و حذف).
پس بادها هستند که در اثر اختلاف حرارت خورشید، خود را از وسط اقیانوس‌ها می‌پاشند (وَ الذَّارِیاتِ ذَرْواً) و چون روان شدند رطوبت و بخار آب را با خود بر می‌دارند و سنگین می‌شوند (فَالْحامِلاتِ وِقْراً) سپس در طول هزاران کیلومتر با آرامی و آسانی به سیر خود ادامه می‌دهند (فَالْجارِیاتِ‌ یُسْراً) و آنگاه در قاره‌ها و خشکی‌ها تقسیم شده به رحمت و خسارات مبدّل می‌شوند و بهره‌ها را قسمت می‌کنند (فَالْمُقَسِّماتِ اَمْراً).
قابل دقت است که بعد از وَ الذَّارِیاتِ‌، سه صیغه دیگر همه با فاء آمده است یعنی این چهار امر پشت سر هم و نتیجه همدیگرند. نظیر این آیات، آیات اوّل سوره مرسلات و سوره نازعات است. ارتباط این چهار قسم با مقسم به که‌ (اِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ • وَ اِنَّ الدِّینَ لَواقِعٌ‌) (آرى سوگند به همه‌ اينها كه آنچه به شما وعده شده قطعاً راست است • و بى‌شک رستاخیز و جزاى اعمال واقع شدنى است!) باشد شاید آن است: همانطور که تولید بادها از محلّی شروع شده و تدریجا بالاخره به نتیجه‌ای می‌انجامد جریان دنیا و این زندگی نیز در آخر به روز جزا و پاداش می‌انجامد وقوع جزاء نتیجه سیر عالم است چنانکه تقسیم امر نتیجه حرکت ابرهاست.
اگر بگوئیم ملائکه با این بادها با هم هستند و مشیّت خدا را روان می‌کنند اشکالی ندارد ولی نمی‌شود گفت از این فاعل‌ها که با الف و تاء جمع بسته شده ملائک مراد است زیرا جمعی که با الف و تاء باشد یا برای مؤنّث حقیقی است مثل مؤمنات و یا صفت مذکّر غیر عاقل است مثل مرفوعات و منصوبات. ملائکه به صراحت قرآن مؤنّث نیستند و آنانکه ملائکه را دختران خدا می‌دانند در قرآن تکذیب شده‌اند و خدا ملائکه را با جمع مذکّر اولو العقل ذکر کرده‌: (بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ‌) (...بلكه فرشتگان بندگان شايسته اويند.) (وَ تَرَی الْمَلائِکَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ‌.) (در آن روز فرشتگان را مى‌بينى كه بر گرد عرش حلقه زده‌اند...) و ایضا ملائکه عاقل و ذی شعورند پس مراد بادها، ابرها و یا چیزهای دیگر است.
در کتاب آغاز و انجام جهان به بعد ذاریات حاملات جاریات و مقسّمات را به اتم‌ها و الکترون‌ها و پروتون‌ها و نوترون‌ها حمل کرده و در این‌باره بیان عالی دارد،
[۵۹] رضوی سلدوزی، محمد امین، آغاز و انجام جهان، ص۸۷.
تطبیق ایشان با مقسم به که وقوع قیامت باشد بسیار مناسب است.

۳.۵ - معنی حرکت کردن

(فَلا اُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ‌ الْجَوارِ الْکُنَّسِ‌) (حركت مى‌كنند و از ديده‌ها پنهان مى‌شوند.) این آیه در «خنس» خواهد آمد.

۳.۶ - معنی جریان

(وَ قالَ ارْکَبُوا فِیها بِسْمِ اللَّهِ‌ مَجْراها وَ مُرْساها) «گفت به کشتی سوار شوید جریان و ایستادن آن به مدد و یاری خداست» مجری و مرسی مصدر میمی‌اند از لازم و متعدی ظاهرا در آیه معنای لازم مراد است. «مَجْراها وَ مُرْساها» مبتدا و بِسْمِ اللَّهِ‌ خبر آن است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۳۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۹۴.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۸۳.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۵.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۵۷.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۲۶۹.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۱.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۹۸.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۱۶۴.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۹۹.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۶۰۱.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۵۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۴۵.    
۱۵. ص/سوره۳۸، آیه۳۶.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۵.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۰۵.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۱۱.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۹۳.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۱۰۷.    
۲۱. یس/سوره۳۶، آیه۳۸.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۲.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۹۰.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۳۳.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۶۳.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۰۳.    
۲۷. رعد/سوره۱۳، آیه۲.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۹.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۸۹.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۹۴.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۲۱.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۱۸.    
۳۳. یونس/سوره۱۰، آیه۲۲.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱۱.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۶.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۴۹.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۵۳.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۷۹.    
۳۹. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۶، ص۲۳۰۲.    
۴۰. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۴، ص۳۱۲.    
۴۱. هود/سوره۱۱، آیه۴۲.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۶.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۲۲۹.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۳۴۴.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۸.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۶۱.    
۴۷. شوری/سوره۴۲، آیه۳۲.    
۴۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۷.    
۴۹. رحمن/سوره۵۵، آیه۲۴.    
۵۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۲.    
۵۱. حاقه/سوره۶۹، آیه۱۱-۱۲.    
۵۲. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱- ۶.    
۵۳. ذاریات/سوره۵۱، آیه۵-۶.    
۵۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۰.    
۵۵. انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۶.    
۵۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۴.    
۵۷. زمر/سوره۳۹، آیه۷۵.    
۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۶۷.    
۵۹. رضوی سلدوزی، محمد امین، آغاز و انجام جهان، ص۸۷.
۶۰. تکویر/سوره۸۱، آیه۱۶.    
۶۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۶.    
۶۲. هود/سوره۱۱، آیه۴۱.    
۶۳. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۶، ص۲۳۰۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "جری"، ج۲، ص۳۰-۳۴.    






جعبه ابزار