مفتاح الغیب (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مفتاح الغیب از تألیفات
عارف نامی
صدرالدین قونوی میباشد. این کتاب یکی از متون آموزشی در
عرفان نظری است که به دلیل
ایجاز و اختصارش معمولا با مهمترین شرح آن یعنی شرح
ابن حمزه فناری معروف به
مصباح الانس در حوزههای عرفانی
تدریس میشود.
این کتاب از تالیفات
عارف نامی
صدر الدین قونوی است. مؤلف در متن کتاب به نام «مفتاح الغیب» تصریح نکرده است، تنها در صفحه ۸
آن اشارهای به عنوان «مفتاح» شده است. در پایان کتاب نیز در بعضی از نسخ «تم کتاب المفتاح» و در بعضی دیگر «تم کتاب مفتاح الغیب» آمده است که ظاهرا عنوان دوم از نسخه بردار است و عنوان اول هم روشن نیست که از خود مؤلف است یا از نسخه بردار. در معروفترین شرح این کتاب یعنی
مصباح الانس در صفحه ۹
به عنوان مفتاح غیب الجمع و الوجود و در صفحات ۳۱۶، ۵۱۲ و ۵۳۵ به عنوان المفتاح
و در چندین مورد نیز به عنوان مفتاح الغیب از آن یاد شده است.
مؤلف در آثار دیگرش به نام کامل آن تصریح نموده و کتاب را «مفتاح غیب الجمع و تفصیله» خوانده است.
بنابر این نام کتاب «مفتاح غیب الجمع و تفصیله» میباشد که به مفتاح الغیب و یا مفتاح شهرت یافته است. و از آنجا که مباحث این کتاب کلیدی برای
معرفت اسرار
غیب وجود است، آن را به این نام نامیده است. چنانکه که در صفحه ۸ میگوید: «و الغرض الآن التنبیه علی ما یسر الحق ذکره من القواعد و الضوابط و المقدمات و امهات الاصول الوجودیة و الحضرات الاصلیة و المقاصد الغائیة و ایرادها علی سبیل الاجمال و الایجاز لیکون اسا و مفتاحا لمن وقف علیها و فک له ختامها فی معرفة ما تحوی علیه من انواع التفاصیل و العلوم و الاسماء و المراتب و نحو ذلک و الجمیع یفتح بعضه بعضا بالفتح الآلی و القدم الاصلی و حسب ما یقضی به المشیئة الالهیة و یجری به القلم حالة التسطیر».
این کتاب یکی از متون آموزشی در
عرفان نظری است که به دلیل
ایجاز و اختصارش معمولا با مهمترین شرح آن یعنی شرح
ابن حمزه فناری معروف به
مصباح الانس در حوزههای عرفانی
تدریس میشود و معمولا طالبان عرفان نظری این شرح را پس از فراگیری
تمهید القواعد صائن الدین ترکه و
شرح و مقدمه
قیصری بر
فصوص الحکم ابن عربی فرا میگیرند و به این لحاظ کتاب مصباح الانس و به تبع آن مفتاح الغیب جزو کتب نهایی در آموزش عرفان نظری به شمار میروند.
مؤلف این کتاب، شخصیت نامی در
عرفان عملی و نظری یعنی صدر الدین محمد بن اسحق بن یوسف بن علی قونوی است که در سال ۶۰۶ یا ۶۰۷ ه. ق متولد شد و در سال ۶۷۳ ه. ق
وفات یافت.
غرض از تالیف این کتاب بنا به تصریح مؤلف نامدارش در عبارت سابق الذکر از صفحه ۸
کتاب ارائه قواعد و ضوابط و مقدمات و امهات اصول وجودی و
حضرات خمس و مقاصد غایی وجود به نحو
اجمال و ایجاز بوده است تا کلیدی باشد جهت فهم
اسرار غیبی و
شهود معارف الهی برای کسانی که استعداد و قابلیت استفاده از آن را دارند و در گشودن قفلهای ابواب غیب با این مفتاح به
توفیق الهی مؤیدند.
از تاریخ آغاز و انجام تالیف کتاب مفتاح الغیب اطلاعی در دست نیست اما مسلم است که این کتاب بعد از سال ۶۳۸ ه. ق که شیخ اکبر محیی الدین در آن فوت نمود تالیف شده است زیرا تعبیر صدر الدین از استاد خود در صفحه ۱۱۰
این کتاب که میگوید: «فذکرت ذلک لشیخنا رضی الله عنه...» حاکی از درگذشت او در این تاریخ است.
قونوی پس از وفات محیی الدین مدتی را در حلب و دمشق اقامت داشته و پس از سال ۶۴۰ ه. ق به قونیه باز گشته و به تدریس و تالیف مشغول شده است و با توجه به اینکه در کتابهای مهمی چون
اعجاز البیان (ص ۳۱۲ چاپ افست از چاپ دوم کتاب در حیدرآباد دکن
) و
النفحات الالهیة و
الفکوک به کتاب مفتاح الغیب ارجاع شده، این کتاب باید جزو آثار اولیه صدر الدین باشد و احتمالا بین سالهای ۶۴۵ ه. ق تا ۶۵۵ ه. ق تالیف شده است.
طریقه قونوی در این کتاب بر مبانی زیر استوار است:
قونوی در مفتاح الغیب مطالب بسیار را در قالب عبارات مختصر عرضه کرده است که هر چند این خصوصیت در آثار دیگر او نیز مشاهده میشود اما به دلیل اینکه مبنای اصلی این کتاب بر ایجاز و اختصار بوده، این خصوصیت در آن بارزتر است. خود او در این باره میگوید: «و الغرض الآن التنبیه علی ما یسر الحق ذکره من القواعد و الضوابط و المقدمات... علی سبیل الاجمال و الایجاز».
در بیان مقاصد عرفانی از الفاظ و اصطلاحات مانوس و موافق با اصطلاحات
علماء در علوم بحثی استفاده نموده است زیرا اولا آن را مناسب تر در بیان اغراض خود دانسته است و ثانیا چون حیطه معارفی که از آن سخن رفته، هم اهل فکر و نظر را شامل است و هم اهل دل و شهود را، آنها را به زبانی عرضه کرده است که دو گروه را بهرهای از آن باشد یکی را از وراء
حجاب فکر و اندیشه و دیگری را از طریق شهود و عیان. وی در این باره مینویسد: «فان کتابة هذا الفن لا یکون عن سابق تامل و لاحق تدبر و تعمل و ما وقع فیه ما یوهم الاشتراک مع علماء الرسوم من لفظ و اصطلاح، فذلک لیس عن قصد التقیید بذلک الاصطلاح بل لامرین آخرین احدهما ان تلک العبارة المصطلح علیها فی ذلک الموضع تکون انسب و اتم تادیة للمعنی المراد بیانه من غیرها من العبارات بالنسبة لما فی نفس المتکلم. و السبب الآخر فیما ذکرنا هو حیطة المقام المتکلم منه و اشتماله علی ما یرد علی المحجوب -المتوجه بفکره- و علی المعتنی به -المتوجه بقلبه- لکن یاخذه المتوجه بقلبه کشفا و شهودا دون تعمل بمحل طاهر لا شوب فیه. فتبقی طهارة الوارد علی اصلها و یتلقی المحجوب الامر من خلف حجاب الفکرة و البشریة بتعمل و محل غیر طاهر...».
بر خلاف آنچه در آثار
محیی الدین عربی و به خصوص
الفتوحات المکیة دیده میشود، در کتابهای
صدر الدین قونوی و به خصوص این کتاب، مباحث عرفانی نظم و سامانی دقیق مییابد و عرفان نظری به شیوه معمول در علوم بحثی از تعریف مبادی و موضوع و مسائل آغاز میشود و بحث از مسائل بر اساس رابطه منطقی آنها به طور منظم ادامه مییابد. و این نظم و ترتیب امری اتفاقی و تصادفی نیست زیرا در ابتدا مورد نظر مؤلف بوده و بر اساس طرح و برنامه قبلی اعمال شده است. چنانکه در اول «التمهید الجملی» میگوید: «وها انا ابتدی ء الآن بذکر تمهید جملی ثم اتبعه ببیان الترتیب الوجودی الاصلی علی حسب العلم السابق الازلی، ثم یقع التعریف بجملة من الضوابط الاصلیة و امهات القواعد المهمة الکلیة العلیة الآلیة و یکون الختام بذکر بعض ما اشتمل علیه حال الانسان الکامل و مرتبته و علاماته...»
حتی در آنجا که ممکن است توهم شود مطالبی خارج از طرح وعده داده شده در مقدمه کتاب است دفع توهم نموده و بر مربوط بودن آن به مباحث کتاب اصرار میورزد که خود حاکی از دقت نظر صدر الدین در عدم خروج از نظامی است که پیش از تالیف، طرح آن را ریخته و در اول کتاب نیز به آن اشاره نموده است. به عنوان نمونه در صفحه ۱۱۶ میگوید: «فاعرف ما سمعت و ما ادرج لک من هذه الکلمات، و لا تحسبه علاوة خارجة عما قصد ایضاحه فلیس الامر کذلک...».
تلفیق
برهان و شهود در این حد که اصول و مبادی شهودی در مواردی در
قالب برهان عرضه گردد، در این کتاب مورد توجه صدر الدین بوده است، روشی که پس از او در کتابهایی چون مصباح الانس ابن حمزه فناری، تمهید القواعد صائن الدین ترکه، شرح قیصری بر فصوص الحکم و مقدمه آن توسعه یافته و در
حکمت متعالیه صدر المتالهین به اوج خود رسیده است و از رابطه طولی بین برهان و شهود به رابطه عرضی ارتقاء مییابد.
شارح مفتاح الغیب یعنی ابن حمزه فناری در مقدمه مصباح الانس میگوید: «و اجتهدت فی تانیس تلک القواعد الکشفیة حسب الامکان بما توافق عقل المحجوبین بالنظر و البرهان، تایسا بذلک بما سلکه نفسه فی کثیر من المواضع...» و به همین دلیل کتاب خود را مصباح الانس بین المعقول و المشهود فی شرح مفتاح غیب الجمع و الوجود» نامیده است.
بر اهل تحقیق پوشیده نیست که مؤسس
عرفان نظری به عنوان یک
مکتب علمی محیی الدین عربی است و شارح و مفسر این مکتب بدون تردید صدر الدین قونوی است و همان طور که
جامی در
نفحات الانس آورده است اگر صدر الدین قونوی نبود افکار و اندیشههای محیی الدین و به خصوص
وحدت وجود او برای دیگران قابل فهم نبود. چنانکه ارتباط همه شارحان
مکتب عرفانی محیی الدین عربی پس از صدر الدین قونوی بی واسطه و یا با واسطه به او مسلم است. بنابر این صدر الدین قونوی مفتاح افکار و اندیشههای محیی الدین عربی و در واقع مفتاح
فهم عرفان نظری به عنوان یک
مکتب است و کتاب مفتاح الغیب او مفتاح اندیشهها و افکار او میباشد. و به همین دلیل این کتاب بیش از سایر کتابهای او مورد توجه عرفان پژوهان واقع شده است و از نظر عمق و محتوا بیش از هر اثر عرفانی دیگری توجه و انظار دانشمندان را به خود جلب نموده و همواره به طور مستقل و یا همراه با مهمترین شرح خود یعنی مصباح الانس ابن حمزه فناری در حوزههای عرفانی به عنوان متن نهایی در آموزش عرفان نظری مطرح بوده است. و لذا صدر الدین در غالب آثارش به این کتاب ارجاع میدهد و در مورد اهمیت این کتاب در کتاب اعجاز البیان فی تاویل ام القرآن میگوید: «و من اراد ان یتفهم شیئا من احوال الکامل و سیرته و علاماته فلیطالع کتاب مفتاح غیب الجمع و تفصیله الذی ضمنته التنبیه علی هذا و غیره و قد فرغت فی هذا الکتاب جملا من هذه الاسرار، فان اردت الاطلاع علی مثل هذه الجواهر فامعن التامل فی هذا الکتاب و الحق آخر الکلام باوله و اجمع النکت المبثوثة فیه و ما قصد تفریقه من غامضات الاسرار تری العجب العجاب.»
از کتاب مفتاح الغیب دست نوشتهای متعددی موجود است که تعداد زیادی از این دست نوشتها در کتابخانههای
ایران و
ترکیه وجود دارد، برخی از این دست نوشتها در مقدمه ترجمه کتاب الفکوک توسط آقای محمد خواجوی معرفی شده است.
در سال ۱۳۲۳ ه. ق نسخهای از این کتاب همراه با مصباح الانس ابن حمزه فناری که به قلم
محمدصادق بن محمدرضا تویسرکانی نوشته شده در ایران در قطع رحلی به چاپ سنگی رسید و همین چاپ در سال ۱۳۶۳ ه. ش توسط انتشارات فجر با همکاری وزارت ارشاد اسلامی افست شده و در سال ۱۳۷۴ ه. ش با تصحیح آقای محمد خواجوی و به اهتمام انتشارات مولی همراه با کتاب مصباح الانس به چاپ حروفی رسید که مشخصات آن تحت عنوان خصوصیات نسخه موجود در کتابخانه نور معرفی شده است.
۱- این نسخه چاپ اول از کتاب با تصحیح
محمد خواجوی است که در سال ۱۳۷۴ ه. ش توسط انتشارات مولی نشر یافته است.
۲- کتاب مفتاح الغیب در این نسخه همراه با مصباح الانس و در یک مجلد به چاپ رسیده است به این ترتیب که ابتدا مقدمه مصحح و پس از آن متن مفتاح الغیب و پس از آن مصباح الانس آمده است شماره صفحات مفتاح در بین علامت کروشه یا قلاب ثبت گردیده تا از شماره صفحات کتاب مصباح الانس متمایز باشد.
۳- مصحح کتاب علاوه بر تصحیح آن مقدمهای در شرح حال قونوی و
ابن حمزه فناری و نیز توضیحاتی در مورد شیوه تصحیح و نسخههایی که در تصحیح کتاب مورد استفاده بودهاند به آن افزوده و پنج فهرست فنی مخصوص کتاب مصباح الانس به آن ضمیمه نموده است.
۴- تصحیح کتاب بر اساس شش نسخه انجام گرفته که عبارتند از:
الف- نسخه چاپ سنگی که با کتابت محمدرضا تویسرکانی و تصحیح میرزا
هاشم بن محمد اشکوری و با اهتمام
شیخ احمد شیرازی در سال ۱۳۲۳ ه. ق به چاپ رسیده است. این نسخه را مصحح اصل قرار داده و با اعتماد به آن کتاب را تصحیح نمودهاند.
ب- نسخه کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به قلم حاج
میر سید محمد قمی که در سال ۱۳۲۱ ه. ق تحریر شده است این نسخه به شماره ۴۱۰۵ در کتابخانه مذکور موجود است.
ج- نسخهای از کتابخانه سلطنتی آلمان به شماره ۳۲۱۴.
د. ه- دو نسخه از
کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شمارههای ۱۱۵۱۷ و ۱۳۶۶.
ز- نسخهای متعلق به آقای نجومی در کرمانشاه.
بعضی از این نسخ مخصوص کتاب مفتاح الغیب و بعضی مربوط به مصباح الانس ابن حمزه فناری است.
۵- کتاب به حواشی مرحوم میرزا هاشم اشکوری از شاگردان مرحوم آقا محمدرضا قمشهای و تعلیقات مرحوم حاج
میر سید محمدتقی فاطمی از شاگردان مرحوم هاشم اشکوری و تعلیقات
امام خمینی قدس سره و تعلیقاتی اندک از استاد
حسن زاده آملی مزین است.
شروح متعددی بر کتاب مفتاح الغیب نوشته شده است که معروفترین آنها عبارتند از:
۱- شرح
محمد بن حمزه فناری معروف به
مصباح الانس (از این شرح نسخ خطی متعددی در کتابخانههای ایران و ترکیه وجود دارد و در ایران در سال ۱۳۲۳ ه. ق در قطع رحلی به چاپ سنگی رسید و در سال ۱۳۶۳ ه. ش به صورت افست توسط وزارت ارشاد اسلامی تجدید چاپ شده است. در سال ۱۳۷۴ ه. ش کتاب مصباح الانس با تصحیح محمد خواجوی توسط انتشارات مولی به چاپ رسیده است)
۲- شرح قطب الدین زاده
محمد محیی الدین بن قطب الدین الایزنیقی، به نام «
فتح مفتاح الغیب» (نسخههایی خطی از این شرح در کتابخانههای ترکیه موجود است. به عنوان نمونه، عاشر افندی به شماره ۵۱۱، فاتح به شماره ۷۲۰۸، حمیدیه به شماره ۱۷۶، حکیم ادغلو علی پاشا به شماره ۴۷۰۸) و...
۳- شرح
عثمان فضلی به نام «
مصباح القلب یا
مصباح الشهود» (از این شرح نسخهای به خط شارح در کتابخانه عاشر افندی به شماره ۵۱۱ موجود است. در کتابخانههای خالد افندی، خالص افندی، راغب پاشا، محمود افندی، حسن پاشا، دانشگاه آنکارا نیز نسخههایی از آن موجود است.)
۴- شرح عبد الرحمان برسوی به نام «شرح مفتاح الغیب» (از این شرح نیز نسخهای به خط شارح در کتابخانه ولی الدین افندی به شماره ۱۷۲۹ در ترکیه موجود است. نسخ دیگری نیز در کتابخانههای خالد افندی، ایاصوفیه، راغب پاشا، وجود دارد)
۵- شرح
مصطفی افندی به نام «شرح مفتاح الغیب» (در کتابخانه اسعد افندی نسخهای از این شرح به شماره ۲۶۸ موجود است.)
۶- شرح شهاب الدین
احمد بن حسین حموی به نام «شرح مفتاح الغیب» (نسخهای از آن در کتابخانه امانت خزینه سی به شماره ۱۷۷۳ موجود میباشد)
۷- شرحی از مؤلفی ناشناخته به نام «
اسرار الشهود الحاصل من فتح الوجود» (که نسخهای از آن در کتابخانه ولی الدین افندی به شماره ۱۷۲۶ موجود است)
۸- شرح فارسی مفتاح الغیب از
عبدالله ملا الهی به نام «
مواجد ذوق بلا ریب فی شرح مفتاح الغیب» (این شرح به دستور سلطان محمد فاتح نوشته شده و نسخهای از آن در کتابخانه رضا پاشا به شماره ۳۰۴ موجود است.)
مطالب این کتاب که مباحث کلیدی
عرفان نظری را در بر میگیرد تحت عناوین:
۱- مقدمه و فاتحه
۲- تمهید جملی با دو فصل و یک وصل و خاتمه
۳- باب کشف السر الکلی و ایضاح الامر الاصلی با چند فصل و وصل و تتمه و ضابط
۴- خاتمه کتاب
تنظیم گردیده است، موضوعات مورد بحث تحت هر یک از این عناوین به نحوی که در کتاب مصباح الانس توضیح آن آمده است به شرح زیر است:
در مقدمه از موضوع و مسائل و مبادی هر علمی به طور کلی و موضوع و مبادی و مسائل
علم الهی و عرفان نظری به طور خاص بحث شده است. تمهید جملی به بیان نحوه ارتباط عالم به
حق تعالی و ارتباط حق تعالی با عالم اختصاص یافته است. ابتدا اصول و قواعدی کلی که تبین رابطه
حق با
خلق و خلق با حق به آن بستگی دارد مورد بحث قرار گرفته و در فصل اول تمهید جملی، اضافات بین ذات حق و صفات او و در فصل دوم نسبت حق و ایجاد اعیان مکونات به اعتبار اقسام
اسماء و
صفات بحث شده است و خاتمه تمهید جملی به بیان متعلقات طلب
انسان و عدم تنافی مراتب استکمال او اختصاص یافته است.
در بخشی که تحت عنوان «باب» آمده است از کلیات جهات ارتباط بین حق سبحانه و مکونات و غیر آنها از علویات و سفلیات بحث شده و در خاتمه کتاب خصوصیات انسان کامل تبیین گردیده است. مرحوم میرزا هاشم اشکوری در تعلیقه صفحه ۱۱ کتاب در مورد ابواب آن میگوید: «هذا الکتاب مرتب علی فاتحة قد سبقت و علی تمهید جملی و باب و خاتمة. و الغرض من التمهید الجملی بیان صحة ارتباط العالم بالحق تعالی یذکر فیه امهات اصول تعلم بها، صحة ارتباط الخلق بالحق تعالی، مع انه بذاته و وحدته الذاتیة غنی عن العالمین...» ابن حمزه فناری همین چارچوب را در مصباح الانس برای مطالب کتاب خود انتخاب نموده و مباحث کتاب را در محور فاتحه و تمهید جملی و باب و خاتمه تنظیم نموده و عناوین جزئی تری به هر قسمت افزوده است اما عبارت
صدر الدین قونوی در ابتدای تمهید جملی حاکی از این است که مباحث کتاب در پنج عنوان کلی تنظیم گردیده زیرا پس از مقدمه و فاتحه کتاب میگوید:
«وها انا ابتدی ء الآن بذکر تمهید جملی ثم اتبعه ببیان الترتیب الوجودی الاصلی علی حسب العلم السابق الازلی ثم یقع التعریف بجملة من الضوابط الاصلیة و امهات القواعد المهمة الکلیة العلیة الآلیة، و یکون الختام بذکر بعض ما اشتمل علیه حال الانسان الکامل و مرتبته و علاماته»
نرم افزار عرفان، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.