سبق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مسابقه اسب دوانی و مانند آن مثل
شتر سواری و غیره را سَبْق گویند. در
لغت به معنای
پیشی گرفتن میباشد. از احکام آن در باب
سبق و
رمایه بحث شده است.
سبق به معنای نخست، در اصطلاح عبارت است از
قرارداد شرعی که بر مسابقه اسب دوانی و مانند آن، همچون
قاطر و
الاغ و نیز
شتر و
فیل، در ازای عوضی معین برای
برنده، میان
مسابقه دهندگان منعقد میشود.
برخی، آن را به
معامله بر مسابقه اسب دوانی و مانند آن برای شناسایی
سوارکار ماهرتر و برتر از میان
مسابقه دهندگان، تعریف کردهاند.
برخی دیگر به قرارداد
مشروع در برابر
عوض با هدف
تمرین و ممارست بر
جهاد در راه خدا،
و گروه چهارم آن را به عقدی که مفاد آن
استحقاق فرد برنده نسبت به عوض تعیین شده است، تعریف نمودهاند.
نتیجه همه تعاریف یاد شده یک حقیقت است که در
فارسی از آن به
شرط بندی (
گرو گذاری) تعبیر میشود و به فرد پیشتاز
جایزه میدهند. عنوان سبق در کنار «
رمایه» (
السبق و الرمایة) عنوان بابی مستقل در
فقه است که از
احکام آن دو در این باب به تفصیل سخن گفتهاند.
در مسابقات، شرط بندی
جایز نیست، جز در مسابقه یاد شده و رمایه که از این
حکم استثنا شدهاند؛ بلکه در راستای ایجاد و
افزایش آمادگی دفاعی سپاهیان اسلام، بر آنها تأکید و بدانها ترغیب شده است.
آنچه در
ماهیت عقد رمایه گفته شد، که آیا عقدی مستقل است یا نه و آیا
لازم است یا
جایز؟ همچنین شرایط مذکور در آن عقد، در سبق نیز مطرح است.
امور زیر در
صحت سبق شرط است.
۱. تعیین
مبدأ و
مقصد مسافت.
۲.
تعیین عوض.
۳. تعیین
حیوان مسابقه از اسب، الاغ و قاطر با مشاهده. بنابر این، توصیف کفایت نمیکند.
۴. همسانی و همتایی اسبهای مسابقه در احتمال پیشی گرفتن. بنابر این اگر یکی از اسبها ناتوان، و جاماندن آن از مسابقه یقینی باشد، مسابقه
صحیح نخواهد بود.
۵. قرار دادن عوض در مسابقه برای برنده یا
محلّل (
داور مسابقه). بنابر این، قرار دادن عوض برای غیر آنان صحیح نیست؛ چنان که قراردادن آن برای بازنده نیز- از این جهت که نقض غرض است- صحیح نمیباشد.
در اینکه برابری مسابقه دهندگان در محل ایستادن نیز شرط صحت عقد است یا نه، اختلاف میباشد.
به قول برخی در سبق
معاطات نیز
جاری است.
در مسابقه اسب دوانی و مانند آن، این الفاظ به کار میروند:
۱. سَبْق (به سکون با) که عقد مخصوص و
سَبَق (به فتح با) که عوض است و از آن به «
خَطَر» نیز تعبیر کردهاند.
۲. محلّل (داور مسابقه).
از اسبها نیز بر حسب پیشی گرفتن و جاماندن با عناوین ذیل یاد میشود:
۱.
سابق (
مُجَلّی)؛ اسبی که بر همه اسبها پیشی گرفته است. بنابر
مشهور،
ملاک در پیشی گرفتن، جلو افتادن گردن و
بر آمدگی میان دو شانه (
کاهل) اسب از دیگر اسبها است. از برخی قدما کفایت پیشی گرفتن به گوشها نیز نقل شده است؛
لیکن برخی ملاک را
نظر عرف دانستهاند، مگر آنکه در عقد برای آن ملاک دیگری ذکر شود.
۲.
مصلّی؛ اسبی که سر آن محاذی با استخوانهای سمت راست و چپ دم اسب سابق قرار دارد.
۳.
تالی،
بارع،
مُرتاح،
حظی،
عاطف،
مؤمّل،
لَطیم و
سُکیت یا سُکیت به ترتیب برای اسبهای سوم تا دهم. آخرین
اسب که از همه اسبها عقبتر مانده،
فِسْکل یا فُسْکل نامیده میشود. برای اسبهای دهم به بعد جز اسب آخر نامی انتخاب نشده است. البته هیچ یک از این نامها تأثیری در
احکام سبق ندارد.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۳۷۵-۳۷۷.