• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مردم‌آزاری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آزار رسانی به خود و دیگران، یکی از رذایل اخلاقی و عامل مهم برهم زدن تعادل در زندگی فردی و اجتماعی آحاد بشر است.



دهخدا آزار را ایذاء، اذیت و آزار دادن را، رنج و درد و الم دادن و آزردن و اذیت کردن معنی می‌کند.
[۱] دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه دهخدا، ج۲، ص۸۷.



در قرآن کریم و احادیث اهل بیت علیهم السلام این رذیله اخلاقی مورد توجه قرار گرفته و به ریشه‌یابی آن پرداخته شده است.

۲.۱ - آزار در قرآن

مفهوم اذیت و آزار در قرآن در بیشتر موارد به معنای آزردن و رنجاندن و در قالب‌های مختلفی مثل عیب‌جویی و استهزا، تهمت و تجسس وارد شده است. غیبت در آیات ۱۱ و ۱۲ سوره حجرات به مفهوم استهزاء و مسخره کردن نیز آمده است:
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَی أَنْ یکُونُوا خَیرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَی أَنْ یکُنَّ خَیرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ»
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند؛ و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند؛ و یکدیگر را مورد طعن و عیب جویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید)
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا»
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمان‌ها گناه است؛ و هرگز در کار دیگران تجسس نکنید و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند)
تحقیر در آیه ۱۸ لقمان «وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ؛ با بی‌اعتنایی از مردم روی مگردان» به شکل آزارهای روانی است و شکنجه و آزار جسمی در آیاتی مانند ۴۹ سوره بقره «یسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ؛ همواره شما را به بدترین صورت آزار می‌دادند» یاد شده است.




۳.۱ - اختلاف عقاید

از جمله عواملی که قرآن برای آزاررسانی بیان می‌کند ریشه‌های عقیدتی است. اختلاف عقاید موجب می‌شود که فرد و یا جامعه‌ای نسبت به دیگری موضع خصمانه بگیرد و به صورت آزاررسانی آن را بروز دهد. قرآن با گزارش کاملی از وضعیت پیامبران و رفتارهای مخالفان و دشمنان ایشان بیان می‌دارد که علت و ریشه اصلی همه اذیت و آزارهای مخالفان پیامبران، اختلاف عقیده بوده است. به عنوان مثال در آیه ۸ سوره بروج می‌فرماید:
«وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ یؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ»
آنها هیچ ایرادی بر مؤمنان نداشتند جز این‌که به خداوند عزیز و حمید ایمان آورده بودند.
ستیز عقیدتی کافران و مشرکان آنان را وامی‌داشت تا به آزاررسانی به پیامبران بپردازند.

۳.۲ - محبت به دنیا

از دیگر ریشه‌های آزاررسانی از دیدگاه قرآن، محبت به دنیاست؛ زیرا از نظر قرآن محبت به دنیا ریشه و عامل همه خطاهاست در آیه ۲۱۲ سوره بقره می‌فرماید:
«زُینَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا وَیسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا»
زندگی دنیا برای کافران زینت داده شده است، از این‌رو افراد باایمان را (که گاهی دستشان تهی است)، مسخره می‌کنند.
هم‌چنین در آیه ۱۸۵ و ۱۸۶ سوره آل عمران می‌فرماید:
«مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ»
زندگی دنیا، چیزی جز سرمایه فریب نیست.
«وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذًی کَثِیرًا»
و از کسانی که پیش از شما به آنها کتاب (آسمانی) داده شده (یهود) و (هم‌چنین) از مشرکان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهید شنید.

۳.۳ - ناشکیبایی و زیاده خواهی

ناشکیبایی و نوعی زیاده خواهی از عوامل دیگر آزاررسانی یاد می‌شود؛ چنان‌که قرآن در سوره بقره آیه ۶۱ این عامل را علت اصلی آزاررسانی بنی‌اسرائیل به حضرت موسی(ع) برمی‌شمارد.
«وَإِذْ قُلْتُمْ یا مُوسَی لَنْ نَصْبِرَ عَلَی طَعَامٍ وَاحِدٍ.. ».
و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: «ای موسی! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم!....

۳.۴ - حسادت

حسادت که خود یکی از رذائل اخلاقی است در بیان قرآنی، عاملی برای آزاررسانی و خودآزاری ذکر شده است. این مسئله را می‌توان در داستان هابیل و قابیل مشاهده کرد. به طوری‌ که رنج بردن از نعمت‌هایی که در اختیار دیگران است موجب می‌شود تا زمینه خودآزاری و دیگر آزاری حتی در سطح قتل، در انسان رشد کند. قتل هابیل به دست برادرش (قابیل) و نیز به چاه انداختن یوسف از سوی برادران از این عامل حکایت می‌کند.


بی گمان هر کاری واکنشی دارد و آثار آن در دنیا و آخرت و نیز در امور مادی و معنوی شخص بروز می‌کند.
در قرآن و روایات ائمه علیهم السلام نیز به مسئله دوری و پرهیز از آزار و اذیت توجه داده شده و حتی برای کسانی که در برابر آزار و اذیت دیگران تحمل می‌کنند آثاری را نام می‌برند.

۴.۱ - نشانه شرارت و پستی

حضرت علی علیه السلام در ضمن فرمایشاتی آزار دادن دیگران را از عادات افراد شرور، پست و جاهل می‌داند: «عَادَةُ الْأَشْرَارِ أَذِیةُ الرِّفَاق‌.»
[۲] عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۳۱.
عادت بدان، آزار کردن رفیقان است. «عَادَةُ اللِّئَامِ وَ الْأَغْمَارِ أَذِیةُ الْکِرَامِ وَ الْأَحْرَار.»
[۳] عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۶۵.
عادت لئیمان و جاهلان آزار کردن کریمان و آزادگان است. مراد از «لئیمان» مردم دنی و پست مرتبه است، و مراد از «کریمان» مردم گرامی بلند مرتبه.

۴.۲ - دشمنی

حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: «مَنْ کَفَّ أَذَاهُ لَمْ یعَانْدُه أَحَد»
[۴] عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۶۵.
هر کسی که بازدارد اذیت خود را از دیگران، دشمنی نمی‌کند با او کسی یعنی کسی که اذیت خود را بازدارد از همه مردم و آزار او به هیچ کسی نرسد هیچ کس با او دشمنی نمی‌کند بلکه مشهور است که اگر کسی با خود قرار بگذارد که اذیت او به هیچ کسی نرسد اذیت هیچ کسی هم به او نمی‌رسد. پس کسی که دیگران را اذیت می‌کند دشمنی آنها را برای خود می‌خرد.

۴.۳ - دوری از مروت و انسانیت

حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: «یسْتَدَلُّ عَلَی الْمُرُوَّةِ بِکَثْرَةِ الْحَیاءِ وَ بَذْلِ النَّدَی وَ کَفِّ الْأَذَی‌»
[۵] عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۲۵۸.
برای مروت و آدمیت به بسیاری شرم و حیا و بذل احسان و عطا و بازداشتن آزار و ایذاء استدلال شده است. چنان‌که از روایت استفاده می‌شود آزار دادن دیگران، به دور از جوانمردی و انسانیت می‌باشد.

۴.۴ - نشانه خیانت و خائن بودن

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در این مورد می‌فرمایند:
«عَلَامَةُ الْخَائِنِ فَأَرْبَعَةٌ عِصْیانُ الرَّحْمَنِ وَ أَذَی الْجِیرَانِ وَ بُغْضُ الْأَقْرَانِ وَ الْقُرْبُ إِلَی الطُّغْیان»
نشان خائن چهار چیز است: سرپیچی از دستور خداوند رحمان، آزار همسایگان، نفرت از یاران و تمایل به بیدادگری و ستم.

۴.۵ - بدترین بدی‌ها

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند:
«خَصْلَتَانِ لَیسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الشَّرِّ شَی‌ءٌ الشِّرْکُ بِاللَّهِ وَ الضَّرُّ لِعِبَادِ اللَّه‌»
دو خصلت ناپسند است که بدتر از آنها نیست: شرک به خدا و آزار بندگان خدا.




۵.۱ - محشور شدن با ائمه

حضرت امام صادق علیه السلام می‌فرمایند:
«أَ لَا تَعْلَمُ أَنَّ مَنِ انْتَظَرَ أَمْرَنَا وَ صَبَرَ عَلَی مَا یرَی مِنَ الْأَذَی وَ الْخَوْفِ هُوَ غَداً فِی زُمْرَتِنَا»
[۸] کلینی محمدبن یعقوب؛ فروع الکافی، ج‌۸، ص۳۷.

آیا ندانسته‌ای که هر که چشم براه دولت ما باشد و بر آزار و ترسی که می‌بیند شکیبائی ورزد فردای قیامت در زمره ما محشور گردد.
البته منظور از آزار در این حدیث، آزاری است که در راه امام زمان عجل الله تعالی فرجه، به شخص می‌رسد.

۵.۲ - همسایه خوب شدن

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرمود:
«لَیسَ حُسْنُ الْجِوَارِ کَفَّ الْأَذَی وَلَکِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُکَ عَلَی الْأَذَی»
[۹] کلینی محمدبن یعقوب؛ فروع الکافی، ج‌۲، ص۶۶۷.

خوش همسایگی تنها به این نیست که از آزار همسایه خودداری کنی بلکه بر آزار او نیز شکیبائی کنی.

۵.۳ - راستی پرهیزگاری

حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:
«مَنْ صَبَرَ عَلَی مُرِّ الْأَذَی أَبَانَ عَنْ صِدْقِ التَّقْوَی‌»
[۱۰] عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۲۸۵.

هر کسی که بر آزار تلخ و مکروه صبر کند واقعیت پرهیزگاری را ظاهر می‌کند.
البته مراد، صبر بر آزارها و مکروهاتی است که از جانب خداوند متعال می‌باشد مثل بیماری‌ها و فوت فرزند و مانند آن و جزع و فزع نکردن در آنها یا صبر کردن بر آزارهایی که از مردم به انسان می‌رسد و انتقام نگرفتن از آنها.

۵.۴ - نشانه خوبی

حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:
«مِنْ أَمَارَاتِ الْخَیرِ الْکَفُّ عَنِ الْأَذَی‌»
[۱۱] عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۶۵.

از نشانه‌های خوبی شخص، خودداری از آزار کردن مردم است.

۵.۵ - از درهای خوبی

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند:
«یا عَلِی ثَلَاثٌ مِنْ أَبْوَابِ الْبِرِّ سَخَاءُ النَّفْسِ وَ طِیبُ الْکَلَامِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الْأَذَی»
ای علی: سه چیز از درهای خیر است: بخشش دل، و خوش زبانی، و تحمّل در برابر آزار.


۱. دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه دهخدا، ج۲، ص۸۷.
۲. عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۳۱.
۳. عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۶۵.
۴. عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۶۵.
۵. عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۲۵۸.
۶. ابو محمد حرّانی؛ تحف العقول عن آل الرسول، ص۴۰.    
۷. ابو محمد حرّانی؛ تحف العقول عن آل الرسول، ص۵۶.    
۸. کلینی محمدبن یعقوب؛ فروع الکافی، ج‌۸، ص۳۷.
۹. کلینی محمدبن یعقوب؛ فروع الکافی، ج‌۲، ص۶۶۷.
۱۰. عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۲۸۵.
۱۱. عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۶۵.
۱۲. ابو محمد حرّانی؛ تحف العقول عن آل الرسول، ص۱۴    .



سایت پژوهه    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | رذائل اخلاقی




جعبه ابزار