• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مدینه عصر جاهلی و بعثت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گفته شده اولین ساکنان مدینه قوم صعل و فالج بودند که بعد از طوفان نوح (علیه‌السّلام) در این منطقه ساکن شدند. سپس عمالیق و مدتی بعد قبیله عبیل‌بن عوضبن ارم آنان را از این منطقه بیرون راندند و خود ساکن آن‌جا شدند و عده‌ای هم گفته‌اند که یهودیان بعد از عمالیق، اولین ساکنان آن بوده‌اند. نظام سیاسی و اجتماعی یثرب نیز به مانند دیگر نقاط شبه‌ جزیره عربستان از نظام قبیلگی تبعیت می‌کرد و سه طایفه بزرگ اوس و خزرج و یهود بافت اجتماعی شهر مدینه را تشکیل می‌دادند.



مدینه دارای ویژگی‌هایی از لحاظ جغرافیایی و آب و هوایی هست که به آن اشاره می شود.

۱.۱ - موقعیت جغرافیایی

شهر یثرب در شمال‌ غربی شبه ‌جزیره عربستان در دشتی هموار واقع است؛ طول جغرافیایی این شهر، ۳۹ درجه و ۵۹ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی آن از خط استوا، ۲۴ درجه و ۵۷ دقیقه شمالی است.
[۱] قره چانلو، حسین، حرمین شریفین، ص۱۱۶، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۲.
این شهر از سطح دریا نیز ۵۹۷ تا ۶۳۹متر فاصله دارد.
[۲] عاملی، یوسف رغدا، معالم مکه و المدینه بین الماضی و الحاضر، ص۲۶۱، بیروت، دارالمرتضی، چاپ اول، ۱۹۹۷.


۱.۲ - شرائط آب و هوایی

هوای مدینه به غایت خوب و مطبوع و در آن آب روان وجود دارد؛ آب مورد نیاز مردم مدینه، علاوه بر نزولات آسمانی، از محل حفر چاه‌ها تامین می‌شود.

۱.۳ - کوه‌های مدینه

نزدیکترین کوه به مدینه، احد نام دارد که در شمال مدینه واقع بوده یک فرسخ از شهر فاصله دارد.
[۴] قره چانلو، حسین، حرمین شریفین، ص۱۱۹، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۲.
در گذشته در دامنه این کوه چشمه آبی به نام مهراس وجود داشته که در روایات تاریخی آمده است که بخاطر جراحت‌های رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در واقعه احد و غلبه تشنگی بر ایشان علی (علیه‌السّلام) برای ایشان در سپر خود آب از مهراس آوردند؛ اما پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن آب را خوش نداشتند و از آن ننوشیدند بلکه خون از چهره بشستند. دیگر کوه این شهر رضوی نام دارد.

۱.۴ - پوشش گیاهی و جانوری

این شهر به جهت دارا بودن نزولات جوی نسبتاً مناسب و برخورداری از چشمه‌ها و چاه‌های فراوان آب، از پوشش گیاهی و جانوری متنوعی برخوردار است. از دیرباز باغات و نخیلات فراوان در این شهر وجود داشته بعلاوه اینکه حیواناتی چون گاو و گوسفند و شتر و... از مهم‌ترین حیوانات این منطقه بودند.


نقل است این شهر نصف مکه بوده که بواسطه باغ‌ها و نخیلات پیرامون آن پوشیده شده بود.
در اینکه یثرب ناحیه‌ای از مدینه بوده یا مدینه ناحیه‌ای از یثرب بین علما اختلاف است. سمهودی در کتابش از یثرب بعنوان ام‌القرای مدینه یاد کرده که حدودش از ناحیه قناة تا جرف و از بوا تا زباله بوده است.
نکته دیگر اینکه یثرب به لحاظ ظاهری شبیه مکه بود نه دیواری داشت و نه بارویی؛ مردم بواسطه رفتن به قلعه‌ها از خود دفاع می‌کردند.
[۱۱] علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ص۱۳۱، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.



در علت نام‌گذاری این شهر به نام یثرب روایات بسیاری نقل شده که بسیاری از آنان بی‌شباهت به افسانه نیستند؛ عده‌ای معتقدند که یثرب از نام یثرب‌بن قاینة‌بن مهلائیل نخستین کسی که بعد از نابودی قوم نوح (علیه‌السّلام) و قبل از آمدن اوس و خزرج به مدینه آمده بود گرفته شده است.
بعضی هم یثرب را برگرفته از واژه تثریب می‌دانند؛
[۱۴] قره چانلو، حسین، حرمین شریفین، ص۱۲۵، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۲.
روایات دیگری نیز در علت نام‌گذاری این شهر به این نام نقل شده است.

۳.۱ - نام‌های مدینه

اسامی‌ بسیاری برای مدینه در کتب تاریخی نقل شده است که مورخین و جغرافی دانان در کتب‌شان به آن اشاره داشته‌اند گفته شده در تورات ده اسم از مدینه نام برده شده که عبارتند از: «طیبه، طابه، مرحومه، مسکینه، عذراء، جابره، مجبوره، قاصمه و محبوبه»
یاقوت حموی نیز در کتابش معجم البلدان به ۲۹ نام از این شهر، اشاره کرده است.


از چگونگی پیدایش یثرب و اولین ساکنان این شهر اطلاع چندانی نداریم، گفته شده اولین ساکنان این شهر قوم صعل و فالج بودند که بعد از طوفان نوح (علیه‌السّلام) در این منطقه ساکن شدند. سپس عمالیق ساکن مدینه شدند. مدتی بعد قبیله عبیل‌بن عوضبن ارم... بن نوح آنان را از این منطقه بیرون راندند و خود ساکن آن‌جا شدند، از آن پس این شهر به نام رئیس این قوم یثرب‌بن قاینة‌بن مهلائیل یثرب نامیده شد.
عده‌ای هم یهودیان را بعد از اخراج عمالیق، ساکنان اولیه یثرب معرفی کرده‌اند؛ آنان سابقه حضور یهود را در مدینه به عصر موسی (علیه‌السّلام) دانستند و گفته‌اند که یهودیان بعد از عمالیق، اولین ساکنان مدینه بوده‌اند.
[۲۶] طبری، محمد ابن جریر، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱، ص۲۰۸، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.
[۲۸] ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.

نقل است که طایفه بنی‌قریظه و برادرانشان بنی‌هذیل و عمرو پسران خزرج بن ضریح و از احفاد‌ هارون‌بن عمران (علیه‌السّلام) اولین یهودیانی بودند که به مهزور وارد شدند و در این منطقه فرود آمدند، به دنبال ایشان نضیر بن نحام‌بن خزرج به این سرزمین آمده و در وادی‌های مذینب ساکن شدند و آن‌جا را سرزمین خویش ساختند.
یهودیان در یثرب همواره امارت داشتند تا این‌که سیل ارم باعث پراکندگی اعراب یمن شد. بعد از این واقعه قبایل اوس و خزرج به مدینه آمدند و با یهودیان همسایه شدند. آنان بعد از مدتی پیمان حسن هم‌جواری امضاء کردند؛ اما پس از مدتی بواسطه افزایش سریع جمعیت اوس و خزرج، یهودیان از آنان برخود ترسیدند از این‌ رو پیمان شکستند. ظلم و ستم آنان بر اعراب باعث کمک گرفتن آنان از تبع شد تا این‌که با حمله تبع به یهودیان، سیادت یثرب بدست اوس و خزرج افتاد.
از آن پس یهودیان دژنشینی اختیار کردند و در منطقه‌ای که از یثرب تا خیبر و تا تیماء کشیده می‌شد ساکن شدند و به جهت فراوانی آب این منطقه کشاورزی را پیشه خود ساختند و در کنار آن به تجارت نیز می‌پرداختند آنان به تجارت خشکبار و آب جو و مشروبات شهره بودند.
[۳۵] ولفنسون، اسرائیل، تاریخ الیهود فی بلاد العرب فی الجاهلیه و صدر الاسلام، ص۱۵۸، مصر، مطبعه اعتماد، ۱۹۲۷.
[۳۶] علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ص۵۶۳، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.



نظام سیاسی و اجتماعی یثرب نیز به مانند دیگر نقاط شبه‌ جزیره عربستان از نظام قبیلگی تبعیت می‌کرد و سه طایفه بزرگ اوس و خزرج و یهود بافت اجتماعی شهر مدینه را تشکیل می‌دادند؛ اما پیوند اجتماعی این گروه‌ها در مدینه همیشه شکننده و متلاطم بود و دائم دچار تغییر می‌شد.
در اواخر دوره جاهلی این شهر بواسطه توطئه‌های یهودیان درگیر جنگ‌های طولانی و خونینی بین دو قبیله اوس و خزرج و هم‌پیمانانشان شده بود. به گونه‌ای که آن‌ها شبانه روز سلاح بر زمین نمی‌نهادند، آخرین جنگ از این سلسله جنگ‌های جاهلی که در میان آن‌ها به وقوع پیوسته بود جنگ بعاث بود که در آن اوسی‌ها بر خزرجی‌ها پیروز شدند. این جنگ‌ها موجب کشته شدن بسیاری از اشراف و بزرگان اوس و خزرج شده، آن‌ها را به شدت از پا درآورده بود آن‌ها زیر فشار آن به ستوه آمده بودند و دانستند که اگر همین طور پیش برود نابود خواهند شد.
عده‌ای از اهل سنت به نقل از عایشه معتقدند که روز بعاث را خداوند برای رسول‌ خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قرار داد چرا که در این جنگ بسیاری از اشراف اوس و خزرج که مخالف آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بودند کشته شدند و راه برای تبلیغ آن حضرت باز شد.
همان‌گونه که گفته شد بخش دیگری از جامعه مدنی مدینه را یهودیان به خود اختصاص داده بودند، آنان که به امید درک پیامبر آخرالزمان (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به این منطقه آمده بودند. یثرب را از مراکز اصلی یهودیان در شبه جزیره عربستان قرار داده بودند.
آن‌ها به مرور زمان بواسطه معاشرت بسیار با اعراب رفته رفته رنگ عرب جاهلی به خود گرفتند؛ به طوری که در حیات سیاسی و اجتماعی یهودیان با اعراب جاهلی، غیر از دین، اختلاف چندانی به چشم نمی‌خورد. آن‌ها در اکثر امور هم‌چون اعراب جاهلی بودند و این شاید به جهت تاثیر اعرابی بوده که یهودی شده بودند.
[۴۶] علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ص۵۳۲، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.
یهودیان از اعراب زن می‌گرفتند و به آن‌ها زن می‌دادند، ‌لباس‌شان را به تن می‌کردند و حتی به رسم اعراب جاهلی، وارد جنگ‌های جاهلی نیز می‌شدند و خون هم‌کیشان خود را به زمین می‌ریختند.
مغرور بودن به اصالت نژادی و آرزوی حکومت بر مردم، آنان را دائماً به تفرقه‌افکنی بین روسای قبایل و دشمن‌ ساختن آن‌ها وا می‌داشت؛ چرا که اتحاد اعراب را خطری جدی برای خود می‌پنداشتند.
[۴۸] علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ص۵۱۶، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.

مبالغه در مفاسد و کارهای زشت و نیز پیمان‌شکنی و ضایع ساختن حقوق مردم از مشخصات اصلی دیگرشان بر شمرده می‌شد.
[۴۹] بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۱، ص۳۷، تهران، علمی‌فرهنگی، ۱۳۶۱.

یهودیان قبل از ظهور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیوسته، از ظهور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خبر می‌دادند و اخبار حضرت را پیوسته در مکه دنبال می‌کردند.
[۵۰] همدانی، اسحاق بن محمد، سیرت رسول الله، تحقیق اصغر مهدوی، ج۱، ص۲۵۳، تهران، خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۷.
«یهودیان تصور باطلی داشتند که دین آسمانی فقط دین ایشان است و هیچ کس غیر از ایشان، حقی در رسالت و پیامبری ندارد؛ آنان نسبت به اعراب از این لحاظ که بر ایشان همیشه چیره بوده‌اند کینه و عداوت کورکورانه و تقلیدی داشتند، شیفتگی ناپسندشان به امور مادی و حرص زشت ایشان بر زندگی و لوازم آن، مبالغه آن‌ها در مفاسد و کارهای زشت و سود‌های کلان‌شان از بازرگانی نامشروع و ربا از مشخصه‌های بارز یهودیان مدینه به شمار می‌آمد. به علاوه، آنان مردمی‌ بودند که تقوی نداشتند، سنگدلی و بی‌رحمی‌ و ارتکاب به گناه در همه کارهایشان به چشم می‌خورد...».
[۵۱] بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۱، ص۳۷، تهران، علمی‌ فرهنگی، ۱۳۶۱.



از لحاظ دینی نیز اوس و خزرج به مانند بیشتر اعراب آن زمان عموما بت‌ پرست بودند؛ بت معروف‌شان منات نام داشت که بین مکه و مدینه در منطقه مشلّل قرار داشت.
این بت هم‌واره مورد احترام همه اعراب بوده بت‌پرستان عرب برایش قربانی می‌کردند و هدیه نثارش می‌کردند. اوس و خزرج در نزد این بت حج‌شان را به پایان می‌رساندند و سرشان را می‌تراشیدند.
ضمن اینکه عده‌ای از اعراب مدینه هم به جهت همسایگی با یهودیان مدینه، آیین یهودی برگزیده بودند.


طبیعت مدینه منطقه‌ای زراعی است و از این‌رو از گذشته‌های دور اساس درآمد در این شهر بیشتر بر امور کشاورزی بود و زندگی اکثر اهالی یثرب از راه زراعت و باغداری تامین می‌شد.
اهم محصولات مدینه را خرما و انگور تشکیل می‌داد؛ اما نخل‌ منشاء اصلی حیات اقتصادی آن‌ها به شمار می‌آمد که از میوه آن بعنوان غذا و از چوب آن در ساختمان‌ها استفاده می‌شد.
مزارع اهل مدینه بیشتر در نزدیک کوه احد واقع شده بود.
[۶۶] علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ص۱۳۲، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.
در شمال یثرب نیز به برکت چشمه‌های پر آب و فروانی آب درختان نخل و زراعت به عمل می‌آمد در منطقه جوف و نیز مناطق سه‌گانه مهم یثرب یعنی عقیق و بطحان و قناة هم‌چنین در اطراف یثرب به بخاطر وجود چاه‌های پرآب علاوه بر زراعت نخل نیز عمل می‌آمد.
آب در مدینه در سطح کمی‌ از زمین قرار داشت و لذا با کندن چاه به سهولت بدست می‌آمد. در یثرب پیش از اسلام و بعد از اسلام از چاه جهت مصارف زراعی و مصرف شرب استفاده می‌شد، که چاه رومه از جمله این چاه‌ها بود که در میان بنی‌مازن حفر شده بود. این چاه در شمال مدینه و به فاصله یک ساعت از شهر مدینه قرار داشت قطر دهانه این چاه ۴متر و گودی آن۱۲متر بود.
[۷۰] قره چانلو، حسین، حرمین شریفین، ص۱۲۰، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۲.

با این حال غالب مردم از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نبودند بطوری‌که گفته شده که فقیرتر از مردم یثرب در عربستان وجود ندارد. چرا که علی‌رغم اشتغال بیشتر مردم مدینه به امر زراعت، محصولات زراعی مدینه تکافوی نیاز مردم مدینه را نمی‌کرد از این‌رو مردم مدینه برای جبران مایحتاج خود، مجبور به وارد کردن محصولات زراعی از دیگر نقاط، بخصوص شام بودند.
بیشتر زمین‌های حاصل‌خیز و مرغوب مدینه در دست معدودی از اعراب و یهودیان بود از این‌رو ثروتمندان آنان و بخصوص یهودیان جهت تامین نیاز اقشار کم درآمد مدینه و کسانی که از زمین‌های کمتری بهره‌مند بودند در قبال تامین مایحتاج‌شان محصولات کشاورزی آنان را قبل از فرا رسیدن زمان برداشت به قیمت نازل پیش خرید می‌کردند و از این راه، سود سرشاری برده، ثروت بر روی ثروت می‌انباشتند. در این معامله‌های ناعادلانه به اقشار کم‌درآمد جامعه فشار زیادی وارد می‌آمد و چه بسا صاحبان زمین‌های کوچک، جهت ادای دیون خود مجبور به تخلیه زمین‌های خود می‌شدند؛ این امر زمینه مشکلات بسیاری می‌شد و حتی جنگ‌هایی را موجب شده بود و گاه کار به تخریب مزارع یکدیگر و از بین بردن محصولات زراعی آن‌ها می‌انجامید. این کار ضعف بنیه اقتصادی این شهر را در مقایسه با شهرهایی چون مکه موجب شده بود.
ساکنین عرب و یهود مدینه در کنار امور زراعی از تجارت نیز غافل نماندند. تجارت در مدینه گرچه در قدرت و انتشار به مانند مکه نبود؛ اما مردم یثرب نیز همانند مردم مکه مردمی‌ تاجر پیشه بودند و این شهر از مراکز عمده تجاری در عربستان به شمار می‌آمد.
آن‌ها در سفرهای تجاری خود به یمن و شام، روغن و کشمش وارد مدینه می‌کردند و عطر و مشک از تجار هند و بحرین می‌خریدند؛ شراب و خشکبار و... نیز از جمله کالاهایی بودند که یهودیان مدینه به روم تجارت می‌کردند.
[۷۴] علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴۱، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.

تجار شام هم قافله‌های خود را با بار گندم و کشمش و روغن راهی بازارهای مدینه می‌کردند، قافله‌های تجاری مکه نیز در سفرهای تجاری خود به یمن بر عبور از مدینه تاکید می‌ورزیدند. اهل مدینه از آن‌ها به خوبی استقبال کرده با این قافله‌ها به داد و ستد می‌پرداختند علاوه براین مردم مدینه هر ساله در بازارهای عکاظ و مجنه و... حاضر می‌شدند و در آن نیز به تجارت می‌پرداختند.
در این شهر علاوه بر راه‌های تجاری بزرگ، راه تجاری دیگری بین مکه و یثرب برقرار شده بود و مردم این دو شهر در آن‌جا داد و ستد می‌کردند. بازار عمده این شهر فلج نام داشت که بازار بنی‌نزار و یمنی‌ها بود.
[۷۷] شریف، احمد ابراهیم، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول، ص۳۱۶.
بازار زباله و نیز بازار جسر در محله بنی‌قینقاع و بازار تازه تاسیس مزاحم نیز که ابن حیین در زمان جاهلیت بنا کرد از دیگر بازارهای مدینه به حساب می‌آمدند.
در مدینه نیز به مانند دیگر شهرهای شبه جزیره عربستان پدیده شوم ربا عامل افزایش سرمایه عده‌ای از مرفهین مدینه بخصوص یهودیان را فراهم آورده بود که با ورود اسلام به این شهر و نزول آیات بسیار، رفته رفته بساط این عمل زشت از مدینه برچیده شد.


۱. قره چانلو، حسین، حرمین شریفین، ص۱۱۶، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۲.
۲. عاملی، یوسف رغدا، معالم مکه و المدینه بین الماضی و الحاضر، ص۲۶۱، بیروت، دارالمرتضی، چاپ اول، ۱۹۹۷.
۳. ابن فقیه، احمد بن محمد، البلدان، تحقیق یوسف الهادی، ص۸۱، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۴. قره چانلو، حسین، حرمین شریفین، ص۱۱۹، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۲.
۵. واقدی، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، ج۱، ص۲۴۹، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ سوم، ۱۹۸۹.    
۶. ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۲، ص۸۵، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.    
۷. ابن فقیه، احمد بن محمد، البلدان، تحقیق یوسف الهادی، ص۸۱، بیروت، عالم الکتب، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۸. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ص۸۰، قاهره، مکتبة مدبولی، چاپ سوم، ۱۹۹۱.    
۹. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۵، ص۴۳۰، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵.    
۱۰. سمهودی، نورالدین علی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۴، ص۱۶۵، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۲۰۰۶.    
۱۱. علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ص۱۳۱، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.
۱۲. سمهودی، نورالدین علی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۵، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۲۰۰۶.    
۱۳. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۵، ص۴۳۰، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵.    
۱۴. قره چانلو، حسین، حرمین شریفین، ص۱۲۵، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۲.
۱۵. صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، ج۳، ص۲۹۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴.    
۱۶. سمهودی، نورالدین علی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۱، ص۲۶، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۲۰۰۶.    
۱۷. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۵، ص۸۳، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵.    
۱۸. سمهودی، نورالدین علی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۶، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۲۰۰۶.    
۱۹. صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، ج۳، ص۲۸۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴.    
۲۰. بلاذری، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۶، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۲۱. طبری، محمد ابن جریر، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱، ص۲۰۸، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۲۲. بلاذری، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۶، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۲۳. طبری، محمد ابن جریر، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱، ص۲۰۸، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۲۴. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.    
۲۵. سمهودی، نورالدین علی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۵، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۲۰۰۶.    
۲۶. طبری، محمد ابن جریر، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱، ص۲۰۸، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.
۲۷. بلاذری، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۱، ص۶، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۲۸. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸.
۲۹. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۵، ص۲۳۴.    
۳۰. سمهودی، نورالدین علی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۹، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۲۰۰۶.    
۳۱. سمهودی، نورالدین علی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۹، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۲۰۰۶.    
۳۲. دینوری، ابن قتیبه، المعارف، تحقیق ثروت عکاشه، ص۶۳۴، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲.    
۳۳. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۹۷، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۸۸.    
۳۴. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۵، ص۸۵، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵.    
۳۵. ولفنسون، اسرائیل، تاریخ الیهود فی بلاد العرب فی الجاهلیه و صدر الاسلام، ص۱۵۸، مصر، مطبعه اعتماد، ۱۹۲۷.
۳۶. علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ص۵۶۳، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.
۳۷. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۶۸۱، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۸۸.    
۳۸. طبرسی، حسن بن فضل، اعلام الوری، ج۱، ص۱۳۷، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۳۹. ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۱، ص۵۵۵، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.    
۴۰. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۲، ص۴۲۱، تهران، علمی‌فرهنگی، ۱۳۶۱.    
۴۱. ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۸۰، بیروت، دارالصادر- دار بیروت، ۱۹۶۵.    
۴۲. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۷، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۸۸.    
۴۳. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۱۴۸، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶.    
۴۴. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۲، ص۴۲۱، تهران، علمی‌فرهنگی، ۱۳۶۱.    
۴۵. سمهودی، نورالدین علی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۶، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۲۰۰۶.    
۴۶. علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ص۵۳۲، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.
۴۷. ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۱، ص۵۴۰، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.    
۴۸. علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ص۵۱۶، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.
۴۹. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۱، ص۳۷، تهران، علمی‌فرهنگی، ۱۳۶۱.
۵۰. همدانی، اسحاق بن محمد، سیرت رسول الله، تحقیق اصغر مهدوی، ج۱، ص۲۵۳، تهران، خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۷.
۵۱. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۱، ص۳۷، تهران، علمی‌ فرهنگی، ۱۳۶۱.
۵۲. ابن کلبی، هشام بن محمد، الاصنام، تحقیق احمد زکی باشا، ص۱۳، قاهره، افست تهران، نشر نو، چاپ دوم، ۱۳۶۴ق.    
۵۳. ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۱، ص۸۵-۸۶، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.    
۵۴. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۵، ص۲۰۴، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵.    
۵۵. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵۵، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۸۸.    
۵۶. ابن کلبی، هشام بن محمد، الاصنام، تحقیق احمد زکی باشا، ص۱۳، قاهره، افست تهران، نشر نو، چاپ دوم، ۱۳۶۴ق.    
۵۷. ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۱، ص۸۵-۸۶، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.    
۵۸. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۵، ص۲۰۴، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵.    
۵۹. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵۵، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۸۸.    
۶۰. ابن کلبی، هشام بن محمد، الاصنام، تحقیق احمد زکی باشا، ص۱۴، قاهره، افست تهران، نشر نو، چاپ دوم، ۱۳۶۴ق.    
۶۱. ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۱، ص۸۵-۸۶، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.    
۶۲. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۵، ص۲۰۵، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵.    
۶۳. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵۵، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۸۸.    
۶۴. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۵۷، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۸۸.    
۶۵. ندوی، سید علی حسنی، السیرة النبویه، ص۲۶۵-۲۶۶، دمشق، دار ابن‌کثیر، چاپ دوازدهم، ۱۴۲۵ق.    
۶۶. علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ص۱۳۲، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.
۶۷. علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱۳، ص۴۲، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.    
۶۸. بلاذری، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۵، ص۴۸۷، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶.    
۶۹. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۳، ص۱۰۴، بیروت، دارالصادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵.    
۷۰. قره چانلو، حسین، حرمین شریفین، ص۱۲۰، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۲.
۷۱. مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ص۳۴، قاهره، مکتبة مدبولی، چاپ سوم، ۱۹۹۱.    
۷۲. شریف، احمد ابراهیم، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول، ص۳۰۵.    
۷۳. شریف، احمد ابراهیم، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول، ص۳۰۱.    
۷۴. علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴۱، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول، ۱۹۷۰.
۷۵. شریف، احمد ابراهیم، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول، ص۳۰۴، قاهره، دار الفکر العربی، چاپ دوم.    
۷۶. شریف، احمد ابراهیم، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول، ص۳۰۴.    
۷۷. شریف، احمد ابراهیم، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول، ص۳۱۶.
۷۸. سمهودی، نورالدین علی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۶، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۲۰۰۶.    
۷۹. سمهودی، نورالدین علی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۶، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۲۰۰۶.    
۸۰. سمهودی، نورالدین علی، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۲۰۰۶.    
۸۱. شریف، احمد ابراهیم، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول، ص۳۰۲.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مدینه در عصر جاهلی و بعثت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۱۲    .






جعبه ابزار