محمدپاشا بالطهجی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بالْطه جی، محمد
پاشا
، تَبَردار (۱۰۷۱ـ۱۱۲۴)
صدر اعظم
عثمانی
دوره
سلطان احمد سوم
میباشد.
فهرست مندرجات
۱ - اشتهار به مؤذن خوش آواز
۲ - ارتقاء به مقام صدر اعظمی
۳ - تبعید توسط سلطان
۴ - بازگشت دوباره به سمت درباری
۵ - پیروزی در جنگ با روس ها
۵.۱ - امتیازات اخذ شده از روس ها
۶ - بدبینی شاه و تبعید دوباره
۷ - پرونده مبهم بالطه جی
۸ - فهرست منابع
۹ - منابع
۱ - اشتهار به مؤذن خوش آواز
[
ویرایش
]
در
عثمانجق
(
مرزیفون
)
تولّد
یافت و چون از
خانواده ای
مسلمان
بود، در پرتو «انتساب» توانست به
خدمت
بیرونی
قصر
سلطان
درآید.
شغل
دیوانی
خود را از
منشی گری
آغاز کرد و با لطف و حمایت «
حبشی علی آغا
» و سایر «
بیرون آغاسی
» ها، در ۱۰۹۹ به درجه «
خلیفه
» رسید و سپس به خدمت
والده
سلطان، «
خدیجه تَرخان
»، درآمد.
سپس
شاهزاده احمد
(بعدها
احمد سوم
) او را وارد دسته «
بالطه جیان سرای عتیق
» کرد، که در آنجا به جهت
ویژگی های
موسیقایی
صدایش، به
مؤذن
خوش آواز (
گوزلجه مؤذن
) شهرت یافت.
۲ - ارتقاء به مقام صدر اعظمی
[
ویرایش
]
هنگامی که حبشی علی، در ۱۱۰۷
رئیس
خواجگانِ حرم
«
دار السعاده آغاسی
»
سلطان مصطفای دوم
شد، بالطه جی منشی خصوصی
حامی
خود گردید و ازاینرو در
زمره
نزدیکان سلطان و شاهزاده احمد پذیرفته شد.
بالطه جی، هنگام
جلوس
احمد در ۱۰
ربیع الثانی
۱۱۱۵، با ۹ سال
تجربه
خدمت حضوری و
سفر
به همه نقاط
قلمرو
حکومت عثمانی
، به مقام
میر آخوری
ارتقا یافت.
اما
انتصابش
به «
تحصیل داریِ
»
حلب
او را از خدمت
دربار
دور کرد.
در ۸ رجب ۱۱۱۶،
صدر اعظم
«
قلایلی قوز احمد
پاشا
» او را با منصب «
قپودان
پاشایی
» به مقام
وزیری
ارتقا داد.
بالطه جی در ۲۷
شعبان
۱۱۱۶ صدر اعظم شد، و لذا میبایست
جایگاه
خود را در برابر جمع
رقیبان
به
رهبری
«
علی
پاشا
چور لیلی
» و «
ابراهیم
پاشا
نوشهری
» حفظ کند.
۳ - تبعید توسط سلطان
[
ویرایش
]
محمد
پاشا
، با
سوء استفاده
از
وحشت
مدام
سلطان
از
شورش
و خلع شدن، این
تصوّر
را در او پدپد آورد که وجودش در دربار
ضروری
است.
وی با
دسیسه چینی
و متهم کردن ناروای «
حسین
پاشا
نشانجی
» به تهیه
مقدمات
شورش و در پی آن،
تبعید
او به «
جزیره استانکوی
»، موفق شد خود را از
مباشرت
او در مسائل
مالی
خلاص کند.
سلطان تا دیر زمانی
ندیم
قدیمی خود را، به رغم
بی کفایتی
آشکارش در
مسائل
مالی، تحمل کرد.
سرانجام، سلطان تصمیم گرفت «علی
پاشا
چور لیلی»،
دوست
صمیمی
معتمد
خود را که
سیاستمداری
شایسته نیز بود،
جایگزین
بالطه جی کند (۱۹
محرم
۱۱۱۸).
صدر اعظم
پیشین، با
انتصاب
به سمت «
بیگلر بیگی ارزروم
»،
محترمانه
تبعید و در ۱۱۱۹ به
سقز
(
خیوس
) منتقل شد.
پس از آن، به سمت
بیگلر بیگی
به
حلب
رفت که در آنجا «
نابی شاعر
» به خدمتش پیوست.
۴ - بازگشت دوباره به سمت درباری
[
ویرایش
]
در ۱۴
جمادی الاخر
۱۱۲۲،
احمد سوم
تصمیم گرفت بار دیگر
دوست
قدیم خود را به
وزارت
برگزیند.
بالطه جی در واقع، تا ۳ شعبان در استانبول برسر کار بود.
در این هنگام، یک «
گروه
هوادار
جنگ
» که
هدفش
به راه انداختن جنگی
تازه
با
روسیه
بود، تشکیل شد که بر سایر
جریانات
تفوّق
یافت.
کارل دوازدهم
، پادشاه
سوئد
، ملقب به «
دمیر باش
» (
آهنین
سر
)، که از ۱۱۲۱/۱۷۰۹ به قلمرو
عثمانی
پناه برده بود، در
دسیسهها
مشارکت
داشت.
هم پیمان
عثمانی او
خان
کریمه
، «
دولت گرای دوم
» (دوره دوم حک: ۱۱۲۰ـ۱۱۲۵) بود که در ۱۱۲۲/۱۷۱۰ به
استانبول
آمد تا هدفهایی را که از جنگ با
پطر کبیر
،
تزار روس
، داشت عملی سازد.
۵ - پیروزی در جنگ با روس ها
[
ویرایش
]
در ۲۸
رمضان
۱۱۲۲/ ۸
نوامبر
۱۷۱۰،
مجمع
«
مشورت
عظیمه» در
قصر
سلطان تشکیل یافت و به
روسها
اعلان جنگ
داده شد.
فرماندهی
سپاه
به
صدر اعظم
جدید محوّل شد.
عملیات
جنگی معروف به «
پروت در بهار
» ۱۱۲۳/۱۷۱۱ آغاز یافت.
تزار
به روش
سیاسی
نتوانست از
اقدام
عثمانیها جلوگیری کند و دو
لشکر
، پس از
راه پیمایی
به جانب یکدیگر، در ۱۲ جمادی الاخر/ ۱۸ ژوئیه در
بُغدان
(
مُلداوی
) نزدیک «
خان تپه سی
» (استانی لِستی) در
ساحل
رود پروت
، در
سراشیبی
جاده ای
از
یاش
(یاسی) با یکدیگر
برخورد
کردند.
هیچکس در لشکر
روسیه
نمیدانست که بالطه جی نزدیک شده است.
عثمانیان، که بسیاری از
تاتارها
و
قزاق ها
و
سپاهیان
لهستان
آنها را
تقویت
میکردند، مجموعاً ۰۰۰، ۱۲۰ تن با ۴۰۰
تفنگ
، و سخت
مجهّز
بودند.
لشکر
روسیه، با ۰۰۰، ۴۰
پیاده
و ۰۰۰، ۱۴
اسب
و ۱۲۲ تفنگ، سه
هفته
بود که دچار فقدان
غذا
و
علوفه
بود.
نیروی کمکی
و
تجهیزاتی
که
شاهزاده
بغدان،
دمتریوس کانتمیر
(۱۶۷۳ـ۱۷۲۳)، به موجب
معاهده ای
سرّی
، ناظر به جنگ
روس
و عثمانی،
متعهد
اعزام
آن شده بود،
گسیل
نشد، زیرا
محصولات
زراعی
در نتیجه
خشک سالی
و حمله
ملخها
از میان رفته بود.
در ۵
جمادی الاخر
۱۱۲۳/ ۱۱
ژوئیه
۱۷۱۱، لشکر بالطه جی روسها را کاملاً
محاصره
کرد و آماده
حمله
عمومی
با
توپ خانه
شد.
پطر
، که همراه لشکرش بود، دریافت که نیروهایش
نابود
خواهند شد و
عجولانه
تصمیم
به درخواست
صلح
و
متارکه
جنگ
گرفت.
این تصمیمِ او را نه تنها
صدر اعظمش
، «
پتر شافیروف
» بلکه
همسرش
کاترین نیز تأیید کردند.
احتمالاً
مداخله
این
بانو
منشأ آن
افسانه های
تاریخی
شده است حاکی از اینکه صدر اعظم
فاسد
و
رشوه خوار
عثمانی
به سادگی
تسلیم
پیشنهادهای روسها شد و همچنین در این
ماجرا
ملکه
جواهرات
خویش را به شخص بالطه جی
تقدیم
و از او
دلرباییها
کرد.
۵.۱ - امتیازات اخذ شده از روس ها
به هر حال، بالطه جی،
پیشنهاد های
روسیه
را آسان پذیرفت.
وی پیش از آن با
عقب نشینی
روسها از
آزوف
(
آزاق
)،
تخریب
استحکامات
جدید التأسیس آنان در
تاگانروگ
و
کمنی زتون
و در امتداد
سواحل
دنیپر
،
تعطیل
سفارت
دایمی روسیه در
باب عالی
،
تخلیه
قلمرو
لهستان
و
ضمانت
روسها برای عدم
مداخله
در مسائل آن کشور
قانع
و
راضی
شده بود.
تمام زندانی های عثمانی میبایست آزاد میشدند و به شاه سوئد اجازه و ایمنی عبور داده میشد.
سپاهیان
روس
، در ازاء عقب نشینی
داوطلبانه
، از نظر
غذا
تأمین
میشدند.
در ۶ جمادی الاخر ۱۱۲۳/۱۲ ژوئیه ۱۷۱۱، به رغم
اعتراضات
دولت گرای
خان دوم و
نماینده
کارل دوازدهم
و
ژنرال
لهستانی،
پونیاتوفسکی
،
معاهده صلح
با
شتاب
بسته شد.
ظاهراً
پیروزی
خلاف
انتظار
بالطه جی او را
از خود بی خود
کرده بود.
به هر حال، گویا
معلوم
شده بود که
ینی چریها
برای
جنگ
در این
سرزمین
و در ایران
انگیزه
لازم را نداشتند و سپاهیان همواره از تحمل
خسارت
جنگی
متمادی
ناراضی بودند.
وانگهی، چه بسا بی اعتمادی
صدر اعظم
نسبت به
گروه فشار
سیاسی
پیرامون
پادشاه
سوئد
در
بِنْدِر
او را به
تسلیم
شدن به شرایط، پیش از آنکه آنان بتوانند
مداخله
کنند، سوق داده باشد.
۶ - بدبینی شاه و تبعید دوباره
[
ویرایش
]
اخبار
پیروزی و صلح ابتدا در استانبول به خوبی پذیرفته شد؛ امّا چون صدر اعظم بازگشت خود را به
پایتخت
، به
عذر
طولانی شدن
مذاکرات
با روسها برای
تکمیل
عهد نامه
، به
تأخیر
انداخت،
سلطان
به وی
بد گمان
شد.
در واقع، فقدان
نتایج
مستقیم
مثبت
صلح
سبب ناخشنودی عمومی از
مشی
سیاسی صدر اعظم شد.
گروه
مخالف
روسیه
، زیر لوای «علمای برجسته»، توانستند بر
دوستداران
صلح
فایق
آیند.
پس از ورود
سپاه
به
ادرنه
، به
فرمانده
کل، بالطه جی، فرمان داده شد مُهر
وزارت
را تحویل دهد.
او در
زندان بستانجی باشی
بازداشت
و
حکم
صورت برداری
از
داراییها
و
پول
نقد او صادر شد.
خود او به «
جزایر مِدِلْلی
» (
لِسبوس
) و بعدها به
لِمْنی
تبعید
شد و هنگام
اقامتش
در آنجا از
مصادره
داراییش
آگاهی
یافت.
احتمالاً
والده
سلطان برای
نجات
جان
او
وساطت
کرد، امّا دو
معاون
اصلی او در
دیوان
، یعنی
مباشر
او «
عثمان آغا
» و
منشی
او «
عمر افندی
»،
محکوم
به
مرگ
شدند.
۷ - پرونده مبهم بالطه جی
[
ویرایش
]
بالطه جی در پی
بیماری
کوتاهی در ۱۱۲۴ در لمنی درگذشت.
برخی از
مورّخان
عثمانی
او را
خائن
بزرگ
اسلام
و
دولت
عثمانی دانستهاند و برخی دیگر از او به عنوان
فرمانده
پیروز
و
موفّق
ترک
ستایش
کرده اند.
به نظر میرسد که او
پرورده
نمونه وار
فرهنگ
دربار
عثمانی و به گفته
کورات
، بیشترْ
اهل قلم
و از
اشراف
عثمانی بود تا
سیاستمدار
و
جنگجویی
ترک.
۸ - فهرست منابع
[
ویرایش
]
(۱) احمد رفیق (آلتین آی)، بالطه جی محمد
پاشا
و بیوک پطرو ۱۷۱۱ـ۱۹۱۱، استانبول ۱۳۲۷.
(۲) احمد رفیق (آلتین آی)، ممالک عثمانیه ده دمیر باش شارل، استانبول ۱۳۳۲.
(۳) عطا، تاریخ عطا، استانبول ۱۲۹۱ـ۱۲۹۳، ج ۲، ص ۱۴۶ـ۱۴۹.
۹ - منابع
[
ویرایش
]
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «محمدپاشا بالطهجی»، شماره۳۲۸.
ردههای این صفحه :
تاریخ حکومت های اسلامی
|
تراجم
|
حکومت عثمانی
ترجمه نوع 1
ترجمه نوع 2
ترجمه نوع 3
جستجوی سریع
درج مطلب
درباره ما
صفحه نخست
اشتراکگذاری
ایتا
تلگرام
واتساپ
آخرین مطالب اضافه شده
بحث
مقاله
مدرسه فقاهت
کتابخانه
ویکی پرسش
جعبهابزار
صفحه تصادفی
فهرست الفبایی
راهنمای ویکیفقه
راهنمای تصویری
ورود به سامانه / ایجاد حساب کاربری
العربیة
|
اردو
|
Türkçe
آخرین مطالب اضافه شده
بحث
مقاله
پیشرفته
نمایش تاریخچه
ویرایش
خواندن
صفحه نخست
درج مطلب
آخرین مطالب اضافه شده
اشتراکگذاری
ایتا
تلگرام
واتساپ
مدرسه فقاهت
کتابخانه
ویکی پرسش
جعبهابزار
صفحه تصادفی
فهرست الفبایی
راهنمای ویکیفقه
راهنمای تصویری