محمد پیکتال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پیکتال، محمدمارمادوک ویلیام، داستان نویس و روزنامه نگار
مسلمان انگلیسی که ترجمه او از
قرآن معروف است.
او در
سال ۱۲۵۴ش /۱۸۷۵، در
خانواده مسیحی و مذهبی، در لندن متولد شد. وی در کودکی پدرش را ــ که
کشیش بود ــ از دست داد.
دوره آموزش ابتدایی را در مدرسهای در هارو همدرس وینستون
چرچیل بود، و در سالهای
نوجوانی ، مدتی برای یادگیری
زبانهای فرانسوی و ایتالیایی به نوشاتل و فلورانس
مسافرت کرد، اما پس از آن
مادرش وی را برای آشنایی با فرهنگ و ادیان مختلف به خاورمیانه فرستاد. او در دو سالی که در
فلسطین ،
لبنان ،
سوریه ،
ترکیه و بالکان به سر میبرد (۱۲۷۳ـ ۱۲۷۵ش/ ۱۸۹۴ـ۱۸۹۶) زبانهای
عربی و
ترکی ، و بعدها در مدت اقامتش در شبه قارّه هند اردو را فراگرفت.
اقامت و آشنایی او در
خاورمیانه بعدها سبب علاقه مندیاش به مسائل ترکیه عثمانی، باعث انتقاد از سیاستهای استعماری فرانسه و انگلستان در خاورمیانه در جریان
جنگ جهانی اول ، و حمایت جسورانه از اصلاح طلبان ترکیه نو گردید و همین امور سبب شد که موقعیتهای شغلی بسیاری را از دست بدهد.
پیکتال در سال ۱۲۹۶ش/ ۱۹۱۷
اسلام آورد، و این تقریباً با پایان جنگ جهانی اول و شکست و تجزیه امپراتوری عثمانی همزمان بود. وی پس از اعلان اسلامِ خود، نام
محمّد را برگزید و چندی بعد به عنوان رهبر اقلّیت
مسلمانان انگلستان، در یکی از
مساجد شهر لندن به امامتِ
جماعت و
وعظ و
تبلیغ پرداخت.
تماس و آشنایی وی با مسلمانان هندی تبارِ ساکن انگلستان در این دوره و بویژه ملاقات سرنوشت ساز وی در سال۱۲۹۹ش/ ۱۹۲۰ با مولانا محمدعلی لاهوری ــ مترجم معروف قادیانی قرآن به زبان انگلیسی ــ که در آن زمان از هند به لندن آمده بود، توجه وی را از خاورمیانه به شبه قاره معطوف کرد.
نیاز پیکتال به درآمد مالی و امنیت شغلی سبب شد که وی پیشنهاد هیئت مدیره مجله وقایع نامه بمبئی را برای سردبیری آن بپذیرد و برای انجام این مسئولیت به هند ــ که در آن زمان در آنجا شخصیت مشهوری بود ــ برود.
وی پس از پنج سال اقامت در بمبئی، در سال ۱۳۰۴ ش/ ۱۹۲۵ پیکتال به شهر حیدرآباد، مرکز دولت ایالتی نظام حیدرآباد رفت و در خدمت این دولت محلی
مدیریت یک دبیرستان پسرانه و مسئولیت
آموزش کارمندان دولتی حیدرآباد را برعهده گرفت. وی در سال ۱۳۰۶ ش/ ۱۹۲۷ به سردبیری فصلنامه دولتیِ
فرهنگ اسلامی انتخاب شد.
سال بعد دولت ایالتی نظام با پرداخت حقوق کامل، به وی دوسال مرخصی داد تا ترجمهای از
قرآن را که در دست داشت به پایان برساند. پیکتال در این مدت، با جدیت و سختکوشی و مشورت دائم با محققان اروپایی و رایزنی با عالمان مسلمان در
مصر ، ترجمه خویش را به پایان برد، اما با وجود تلاش فراوان نتوانست از رئیس
دانشگاه ازهر تأییدی بر این کار به دست آورد.
در سال ۱۳۱۴ ش/ ۱۹۳۵ پیکتال پس از ده سال خدمت در حکومت نظام حیدرآباد به دلیل سالخوردگی و بیماری بازنشسته شد و همراه همسرش به انگلستان بازگشت و یک سال بعد در سال ۱۳۱۵ ش/ ۱۹۳۶ درگذشت و در گورستان مسلمانان شهر بروک وود به
خاک سپرده شد.
آثار پیکتال بر دو گونه است: نخست داستانهایی که وی از سال ۱۲۷۷ تا ۱۳۰۰ ش/ ۱۸۹۸ تا ۱۹۲۱ اندکی پس از
اسلام آوردنش نوشته، دیگر ترجمه قرآن و مقالات او درباره تاریخ،
سیاست ، [[|تمد]] ّن و فرهنگ اسلامی. فضای داستانهای کوتاه و بلند او فرهنگ انگلیسی و برخی کشورهای اسلامی همچون سوریه، مصر، فلسطین، یمن و لبنان است. پارهای از این داستانها همچون سعید ماهیگیر شهرت بسیاری در عرصه ادبیات انگلیسی به او بخشیده است. ا. م. فاستر، پیکتال را تنها
رمان نویس معاصر میداند که خاورنزدیک را خوب میشناسد.
نام برخی از داستانهای وی چنین است، حرفهای یک انگلیسی (۱۸۹۸)، همه ابله ها (۱۸۹۹)، انید (۱۹۰۴)، چراگاه شیطنت و شوخی (۱۹۱۲)، شهسواران عرب (۱۹۱۷)، ساعات اول (۱۹۲۰).
ترجمه پیکتال از قرآن کریم، نخستین ترجمه انگلیسی قرآن به قلم مسلمانی بریتانیایی به شمار میآید. پیش از این، تنها برخی مسلمانان شبه قارّه، چون مولانا محمدعلی لاهوری (۱۳۳۵)، میرزا ابوالفضل (۱۳۲۹ـ۱۳۳۰)، میرزا حیرت دهلوی (۱۳۳۴) و محمد عبدالحکیم خان (۱۳۲۳)، اقدام به ترجمه قرآن کرده بودند.
وی در ابتدای ترجمه خود، مقدمهای درباره تاریخ اسلام و سیره
پیامبراکرم صلّی اللّه علیه و آله وسلّم و اندکی از تاریخ جمع آوری و تدوین قرآن آورده و در ابتدای ترجمه هر
سوره به اختصار درباره شأن نزول و محتوای آن سخن گفته است. او با اعتراف به ترجمه ناپذیری سبک بیان و محتوای قرآن، کار خویش را نه ترجمه قرآن، بلکه معنای قرآن مجید مینامد.
غیر از همکاری و مساعدت علمی تنی چند از دانشمندان مصری و اروپایی، چون محمداحمد غَمْراوی، شیخ مصطفی مراغی، سلیم حجازی و دکتر کرنکو، منابع اصلی پیکتال در این کار عمدتاً
اسباب النزول واقدی ،
صحیح بخاری ،
سیره ابن هشام ،
تفسیرالجلالین و
تفاسیر انوار التنزیل بیضاوی و
کشاف زمخشری بوده است.
ترجمه قرآن پیکتال تا حدّ قابل قبولی مطابق با متن قرآن انجام گرفته، اما در عین روانی و لطافت،
نثر آن اندکی کهنه است. مترجمان قرآن در دهههای اخیر کمتر این نثر را به کار بردهاند. پارهای از اشتباهات که گاه از ترجمه تحت اللفظی ناشی میشود در آن به
چشم میخورد، و برخی از مسلمانان شبه قاره مانند محمد اسد و احمدعلی آن را نقد کردهاند. از سوی دیگر، برخی این ترجمه را نسخه جدید و اصلاح شدهای از ترجمه مولانا محمدعلی لاهوری دانسته و کوشیدهاند تا با تطبیق بخشهایی از هردو ترجمه شباهت آن دو را اثبات و این نظریه را تأیید کنند که پیکتال به
فرقه احمدیه (
قادیانیه ) و برخی رهبران آن گرایش داشته است، مطلبی که پیکتال خود آن را صریحاً نفی و تکذیب کرده است. با اینهمه، این ترجمه نزد مسلمانان رواج و مقبولیت زیادی پیدا کرده است و حتی برخی مترجمان بعدی در کار خود بدان نظر داشتهاند.
نخستین بار این اثر در نیویورک در سال ۱۳۳۸/ ۱۹۳۰ منتشر شد و از آن پس، در اشکال و اندازههای مختلف، در انگلستان و هند و پاکستان به چاپ رسید.
دیگر اثر مهم پیکتال، بعد فرهنگی اسلام، گرد آمده از مجموعه هشت سخنرانی وی به دعوت جماعت مسلمانان شهر مدرس در سال ۱۳۰۴ش/ ۱۹۲۵ است که نخستین بار (۱۳۰۶ ش/ ۱۹۲۷) در همانجا به چاپ رسید.
وی در این کتاب درباره عناوین و موضوعاتی چون علل رشد و انحطاط، برادری،
علم و
هنر و
ادب ،
تسامح ،
تهمت جبرگرایی ، روابط
زن و
مرد در
فرهنگ اسلامی و مدینة الله سخن گفته و سعی کرده است که در برابر اتهامات غربیان به مسلمانان، از برخی باورهای فرهنگی در
اسلام دفاع کند. وی در اواخر
عمر تصمیم داشت نسخه جدیدی از این
کتاب را، با اصلاحات و بازبینی مقالات آن، عرضه کند که پیش از انجام این مقصود درگذشت.
(۱) اردو دائرة معارف اسلامیّه، لاهور ۱۳۸۴ـ۱۴۱۰/ ۱۹۶۴ـ ۱۹۸۹.
(۲) پیتر کلارک، «مارمادوک پیکتال، اسلام شناس و مترجم قرآن»، ترجمه مجید رویین تن، کیهان فرهنگی، سال ۴، ش ۹ (آذر ۱۳۶۶).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد پیکتال»، شماره۲۹۸۴.