محرر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محرر: (نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحَرَّرًا) اين واژه از «
تحریر» گرفته شده كه به معنى «
آزاد ساختن» است و در اصطلاح آن زمان، به فرزندانى گفته مىشد كه براى خدمت در معبد تعيين مىشدند تا نظافت و خدمات معبد را به عهده گيرند و به هنگام فراغت، مشغول
نیایش و
عبادت پروردگار شوند و به اين جهت آنها را «
محرّر» مىگفتند كه از هرگونه خدمت به پدر و مادر آزاد بودند و اين را افتخارى براى خود مىدانستند.
بعضى گفتهاند كودكان از موقعى كه توانايى براى اين خدمت داشتند تا سن
بلوغ، اين وظايف را زير نظر پدران و مادران انجام مىدادند و پس از رسيدن به مرحله بلوغ، تعيين سرنوشتشان به دست خودشان بود، اگر مىخواستند به كار خود در معبد پايان مىدادند و بيرون مىرفتند و اگر هم تمايل داشتند به همان وضع ادامه مىدادند.
به موردی (مواردی) از کاربرد محرر در
قرآن، اشاره میشود:
(إِذْ قالَتِ امْرَأَةُ عِمْرانَ رَبِّ إِنّي نَذَرْتُ لَكَ ما في بَطْني مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنّي إِنَّكَ أَنتَ السَّميعُ الْعَليمُ) «به ياد آوريد هنگامى را كه همسر «
عمران» گفت: پروردگارا! آنچه را در رحم دارم، براى تو
نذر كردم، كه «مُحَرَّر» باشد و آزاد براى خدمت خانه تو. از من بپذير، كه تو شنوا و دانايى.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه نذر به معناى اين است كه انسان چيزى بر خود
واجب كند كه واجب نباشد، و كلمه تحرير كه مصدر كلمه اسم مفعول محرر است، به معناى آزاد كردن از
قید و زنجير است، و به همين جهت آزاد كردن
برده را هم تحرير مىگويند، و نيز نوشتن كتاب را هم تحرير مىگويند، چون با اين
عمل مفاهيم و آن معانى كه در محفظه ذهن و فكر زندانى است آزاد مىشود، و كلمه تقبل به معناى قبول كردن چيزى است از روى
رغبت و رضا، مانند تقبل هديه و تقبل دعا و امثال آن.
و اينكه فرمود:
(قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي) دلالت دارد بر اينكه اين مناجات را وقتى كرده كه به فرزندش حامله بوده است، و حملش از عمران بوده، و اين مناجات خالى از اشاره به اين نكته نيست كه همسر وى عمران در آن روزها زنده نبوده، و گرنه او
حق نداشت فرزند در
شكم خود را مستقلا تحرير كند.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « محرر »، ص۴۸۰.