لَهُدِّمَت (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لَهُدِّمَت:
(بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ) لَهُدِّمَت: از مادّه «
هدم» (بر وزن خصم) به معنى «خراب و ويران كردن» است.
به موردی از کاربرد
لَهُدِّمَت در
قرآن، اشاره میشود:
(الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ) (همانها كه از خانهها و شهر خود، به ناحق رانده شدند و گناهى نداشتند جز اينكه مىگفتند: «
پروردگار ما، خداى يكتاست!» و اگر
خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها و معابد
یهود و
نصاری و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مىشود، ويران مىگردد. و خداوند كسانى را كه يارىِ او كنند و از آيينش دفاع نمايند يارى مىكند؛ خداوند توانا و شكستناپذير است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين آيه هر چند كه در مقام تعليل، نسبت به تشريع قتال و جهاد قرار دارد و حاصلش اين است كه تشريع قتال به منظور حفظ مجتمع دينى از شر دشمنان دين است كه مىخواهند نور خدا را خاموش كنند، زيرا اگر جهاد نباشد همه معابد دينى و مشاعر الهى ويران گشته عبادات و مناسک از ميان مىرود، ليكن در عين حال مراد از دفع خدا مردم را به دست يكديگر، اعم از مساله جهاد است، چون دفاع مردم از منافع حياتى خود و حفظ استقامت وضع زندگى، سنتى است فطرى كه (چه اين آيه بفرمايد و چه نفرمايد) در ميان مردم جريان دارد، هر چند كه اين سنت فطرى هم منتهى به خداى تعالى مىشود. اوست كه آدمى را به چنين روشى هدايت كرده، چون مىبينيم كه انسان را مانند ساير موجودات مجهز به جهاز و ادوات دفاع نموده، تا به آسانى بتواند دشمن مزاحم حقش را دفع دهد، و نيز او را مجهز به فكر كرده، تا با آن به فكر درست كردن وسايل دفع، و سلاحهاى دفاعى بيفتد، تا از خودش و هر شانى از شؤون زندگىاش كه مايه حيات و يا تكميل حيات و تماميت سعادت او است دفاع كند.
چيزى كه هست دفاع، با قتال آخرين وسيله دفاع است وقتى به آن متوسل مىشوند كه راههاى ديگر به نتيجه نرسد، مانند آخرين دواء كه همان داغ كردن است وقتى به آن متوسل مىشوند كه دواهاى ديگر نتيجه ندهد چون در قتال نيز بشر اقدام مىكند به اينكه بعضى از اجزاى بدن يا افراد اجتماع از بين بروند، تا بقيه نجات يابند و اين سنتى است كه در جوامع بشرى جريان دارد، بلكه به انسانها اختصاص نداشته، هر موجودى كه به نحوى شخصيت و استقلال دارد اين سنت را دارد كه احيانا مشقت موقتى را براى راحتى دائمى تحمل كند.
(... لَهُدِّمَتْ صَوٰامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَوٰاتٌ وَ مَسٰاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اِسْمُ اَللّٰهِ...) «هر آينه خراب مىشد ديرها و صومعهها و معابد يهود و نصارا و مساجدى كه در آنها نام خدا برده مىشد»
آرى اگر افراد با
ایمان و غيور دست روى دست بگذارند و تماشاچى فعاليتهاى ويرانگرانه طاغوتها و مستكبران و افراد
بیایمان و ستمگر باشند و آنها ميدان را خالى ببينند اثرى از معابد و مراكز
عبادت الهى نخواهند گذارد، چرا كه معبدها جاى بيدارى است و محرابها ميدان مبارزه و
جنگ است و مساجد در برابر خودكامان، سنگر است و اصولا هرگونه
دعوت به خداپرستى بر ضد جبارانى است كه مىخواهند مردم، همچون خدا آنها را بپرستند و لذا اگر آنها فرصت پيدا كنند تمام اين مراكز را با خاک يكسان خواهند كرد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «لَهُدِّمَت»، ج۴، ص۵۷۷.