• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قرینه عدمی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌به تعیین مراد جدّی متکلم به قرینه عدم ذکر قید یا کلامی خاص، قرینه عدمی گفته می شود.

فهرست مندرجات

۱ - تعریف
       ۱.۱ - نمونه
       ۱.۲ - مثال
۲ - پانویس
۳ - منبع


قرینه عدمی، مقابل قرینه وجودی ، و به معنای نیاوردن قید و یا کلامی، به منظور تعیین مراد جدی متکلم برای مخاطب می‌باشد؛
به بیان دیگر، نیاوردن یک مطلب، بر اراده معنایی خاص از جانب متکلم قرینه می‌گردد،

۱.۱ - نمونه

مانند جایی که لفظی، به دلیل اشتراک لفظی ، بر چند معنا دلالت می‌کند، اما هرگاه بدون هیچ قیدی به کار رود، از آن، معنایی خاص که شایع است اراده می‌گردد. در چنین حالتی، نیاوردن قید ، قرینه‌ای عدمی، برای اراده معنای شایع آن است،

۱.۲ - مثال

مانند کلمه «عین» که مشترک لفظی بین چند معنا است، اما اگر مثلا در عرف خاصی، مطلق و بدون قید آورده شود، از آن، معنای « چشم » فهمیده می‌شود و برای دلالت بر معانی دیگر، قرینه آورده می‌شود.


۱. تحریرات فی الاصول، خمینی، مصطفی، ج۵، ص۳۹۷.    
۲. بحوث فی علم الاصول، صدر، محمد باقر، ج۷، ص۱۸۱.    



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۶۳۲، برگرفته از مقاله «قرینه عدمی».    

رده‌های این صفحه : قرینه




جعبه ابزار