• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فَزّ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فَزّ (به فتح فاء و تشدید زاء) از واژگان قرآن کریم به معنای راندن و برخيزاندن است. از مشتقات این واژه در آیات قرآن اِسْتِفْزاز (به کسر الف و تاء و سکون سین و فاء) به همان معنا می‌باشد. از اين ماده سه مورد بيشتر در قرآن نيامده است.



فَزّ: راندن و برخيزاندن است.
از بين معانى فَزّ فقط اين معنى با استعمال قرآن مجید مناسب است. در لغت آمده: «فَزَّ فُلاناً عَنْ مَوْضِعِهِ: ازْعَجَهُ وَ افْزَعَهُ وَ ازالَهُ»؛ ازعاج را قلع و طرد گفته‌اند.
اِسْتِفْزاز نيز به همان معنى است.


(وَ إِنْ كادُوا لَيَسْتَفِزُّونَكَ‌ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْها ...) «حقا كه نزديك بودند تو را از آن زمين برانند تا بيرونت كنند».
(فَأَرادَ أَنْ‌ يَسْتَفِزَّهُمْ‌ مِنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِيعاً) «فرعون خواست بنی اسرائیل را از زمين براند، او را و هر آنكه با او بود غرق كرديم».
(وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ‌) «هر كه را از آنها خواستى با صدايت بران و به عمل بد برخيزان».


از اين ماده سه مورد بيشتر در قرآن نيامده است.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۷۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۳۵.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۳۰.    
۴. ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۳۹.    
۵. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۱۵، ص۲۷۰.    
۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۷۶.    
۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۰۳.    
۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فز"، ج۵، ص۱۷۲.    






جعبه ابزار