• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جلب (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: جلب (ابهام‌زدایی).

جَلْب (به فتح جیم و سکون لام) یا جَلَبَة (به فتح جیم و لام) از واژگان قرآن کریم به معنای صیحه، راندن یا سوق دادن است. از این واژه در قرآن فقط یکبار آمده است.



جَلْب یا جَلَبَة به معنای صیحه است. اِجْلَاب‌ راندن با صیحه. راغب جلب را راندن و اجلاب را صیحه زدن با قهر گفته است‌.


(وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ اَجْلِبْ‌ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْاَمْوالِ وَ الْاَوْلادِ...) «هر که از آنان را می‌توانی با صدا و دعوتت به گناه بر خیزان و با سواران و پیادگانت بر آنها صیحه بزن (برای سوق به گناه) و در اموال و اولاد با آنها شریک شو.» استفزاز: بلند کردن به سرعت و به کاری وادار کردن به آسانی. رَجِل: به فتح اوّل و کسر دوّم جمع راجل یعنی پیادگان. خیل: اسبان و مجازا به سوارها اطلاق می‌شود. آیه درباره اعطاء قدرت به شیطان از جانب خداست درباره اضلال مردم. گویا بعضی از یاران و اعوان شیطان در وسوسه خیلی سریع‌اند و بعضی کمتر از آنها. لذا اوّلی‌ها به سواران و دوّمی‌ها به پیادگان تشبیه شده‌اند. رجوع شود به .


واژه جَلْب فقط یکبار در قرآن آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۴۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۹۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۲۴.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۶، ص۲۶۸.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۹۸.    
۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۴۵.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۰۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۵۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۷۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "جلب"، ج۲، ص۴۰-۴۱.    






جعبه ابزار