• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فَزَع (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فَزَع (به فتح فاء و زاء) از واژگان قرآن کریم به معنای خوف است.
مشتقات فَزَع که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
الْفَزَعُ‌ (به فتح فاء و زاء) به معنای خوف؛
فَفَزِعَ‌ (به فتح فاء و کسر زاء) به معنای ترسيد؛
الْمَفْزَعُ‌ (به فتح میم و زاء) به معنای محل پناه است.


فَزَع به معنای خوف است.
«فَزِعَ‌ منه: خاف.»
راغب گويد: انقباض و نفارى است از شى‌ء مخيف كه بر انسان عارض شود و آن از جنس جزع است.
فُزِّعَ‌ به صيغه مجهول از باب تفعيل به معنى ازاله فَزَع است.
مَفْزَع‌ محل پناه است.


به مواردی از فَزَع که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الْفَزَعُ‌ (آیه ۱۰۳ سوره انبياء)

(لا يَحْزُنُهُمُ‌ الْفَزَعُ‌ الْأَكْبَرُ)
«خوف بزرگ محزونشان نكند.»


۲.۲ - فَفَزِعَ‌ (آیه ۲۲ سوره ص)

(إِذْ دَخَلُوا عَلى‌ داوُدَ فَفَزِعَ‌ مِنْهُمْ.)
«چون بر داود وارد شدند از آن‌ها ترسيد.»


۲.۳ - فَفَزِعَ‌ (آیه ۸۷ سوره نمل)

(وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ‌ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ‌)
«روزى كه در صور دميده شود اهل آسمان‌ها و زمين به فزع افتند مگر آن‌كه خدا خواهد و همه خاضعانه به‌سوى خدا آيند.»
گفته‌اند ذكر «فزع» به صيغه ماضى پس از «ينفخ» براى محقق الوقوع بودن است؛ ظاهر معنى آن است كه: «روزى كه در صور دميده شود اهل آسمان‌ها و زمين به فزع افتند مگر آن‌كه خدا خواهد و همه خاضعانه به‌سوى خدا آيند.»


به نظر می‌آيد: مراد از نفخ صور، نفخه دوم و زنده شدن مردگان است، كه نفخه اول ظاهرا دفعى و مجالى به خوف نخواهد داد،
(ما يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ • فَلا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِلى‌ أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ‌)
(امّا جز اين انتظار نمى‌كشندكه يک صيحه عظيم آسمانى آن‌ها را فرا گيرد، در حالى كه مشغول جدال در امور دنیا هستند و چنان غافلگير مى‌شوند كه حتّى نمى‌توانند وصيّتى كنند و نه به سوى خانواده خود باز گردند.)
مؤيّد آن جمله‌ (إِلَّا مَنْ شاءَ الله) است كه در ترس نخواهند بود و آن‌ها به احتمال قوى نيكوكارانند.


۳.۱ - فَزَعٍ‌ (آیه ۸۹ سوره نمل)

(مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ‌ فَزَعٍ‌ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ‌)
(كسانى كه كار نيكى انجام دهند پاداشى بهتر از آن خواهند داشت و آنان از وحشت آن روز در امانند.)
ايضا مؤيّد آن‌ (وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ‌) است كه همه ترسيده و خاضعانه پيش خدا خواهند آمد.
ولى آيه‌ (وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى‌ فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ‌)
(در آستانه قیامت در «صور» دميده مى‌شود و در پى آن همه كسانى كه در آسمان‌ها و زمينند مى‌ميرند، مگر كسانى كه خدا بخواهد؛ سپس بار ديگر در «صور» دميده مى‌شود، ناگهان همگى به‌ پا مى‌خيزند و در انتظار حساب و جزا هستند.)
راجع به نفخ اول است كه همه جز آن‌كه خدا خواهد، خواهند مرد. ظاهرا مراد ملائکه‌اند كه مرگ شامل حالشان نخواهد بود. شايد مراد از فزع در آيه اول مرگ باشد آن‌ وقت نظير آيه دوم بوده و (كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ‌) راجع به نفخ دوم خواهد بود.
فزع چون با الى متعدى شود به معنى استغاثه آيد «فَزِعَ‌ اليه» يعنى به او پناه برد و استغاثه كرد و چون با «لام» متعدّى شود معنى پناه دادن می‌دهد، «فَزِعَ‌ له» به او پناه داد و به فريادش رسيد.


۳.۲ - فُزِّعَ‌ (آیه ۲۳ سوره سباء)

(حَتَّى إِذا فُزِّعَ‌ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّكُمْ.)
يعنى: «چون ترس از قلوبشان برداشته شد گفتند: پروردگارتان چه گفت؟.»
در اقرب الموارد آمده: «فُزِّعَ‌ عن فلان: كَشَفَ عنه الفزع در مجمع و مفردات نيز چنين گفته است،
در صحیفه سجادیه دعای هفتم آمده: «وَ أَنْتَ‌ الْمَفْزَعُ‌ فِي الْمُلِمَّاتِ»، «تو محل پناه در شدائدی.»


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۷۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۳۷۶.    
۴. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۱۶۱.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳۵.    
۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۰۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۶۳.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۲۸.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۶۷.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۰۳.    
۱۱. ص/سوره۳۸، آیه۲۲.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۹۰.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۹۱.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۸۷.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۳۴.    
۱۶. نمل/سوره۲۷، آیه۸۷.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۷۲.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۹۹.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۴۹.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۷۰.    
۲۱. اندلسی، ابوحیان، تفسیر بحر المحیط، ج۷، ص۹۳.    
۲۲. یس/سوره۳۶، آیه۴۹-۵۰.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۳.    
۲۴. نمل/سوره۲۷، آیه۸۹.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۵.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۷۷.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۴۰۳.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۵۱.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۷۱.    
۳۰. نمل/سوره۲۷، آیه۸۷.    
۳۱. زمر/سوره۳۹، آیه۶۸.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۶۶.    
۳۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳۵.    
۳۴. سباء/سوره۳۴، آیه۲۳.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۶۰.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۷۱.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۵۹.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۹.    
۳۹. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۱۶۱.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۹.    
۴۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۳۵.    
۴۲. امام سجاد (علیه‌السّلام)، صحیفه سجادیه، دعای هفتم، ص۵۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فزع»، ج۵، ص۱۷۲-۱۷۴.    






جعبه ابزار