فَرْج (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَرْج (به فتح فاء و سکون راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای شكاف است.
فَرْج عبارت است از مخرج
بول و
غائط در زن و مرد میباشد.
جمع آن
فُروج (به ضم فاء) است.
مشتقات
فَرْج که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
فُرِجَتْ (به ضم فاء و کسر راء) به معنای شكافته شود؛
فُرُوجٍ (به ضم فاء و راء) به معنای شكافهائى ندارد؛
لِفُرُوجِهِمْ (به ضم فاء و راء) به معنای دامان؛
فُرُوجَهُنَ (به ضم فاء و راء) به معنای دامان است.
فَرْج به معنای شكاف است.
فَرْج عبارت است از مخرج بول و غائط در زن و مرد میباشد.
راغب گويد: فرج ميان دو پا است و آن را به
کنایه بر
قُبُل و
دُبُر اطلاق كردهاند و در اثر
کثرت استعمال مثل صريح در آن معنى شده است.
در
اقرب الموارد آمده:
«الْفَرْجُ مِنَ الانْسانِ: الْعَوْرَةُ و يُطْلَقُ عَلىَ الْقُبُلِ وَ الدبرِ.» حفظ فرج در زن و مرد ظاهرا آن است كه آن را از ناظر
محرّم بپوشد.
به مواردی از
فَرْج که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ إِذَا السَّماءُ فُرِجَتْ) «آنگاه كه
آسمان شكافته شود»،
مثل:
(إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ) (آن هنگام كه كرات آسمان شكافته شود.)
(أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ) يعنى: «آيا نگاه نكردند كه آسمان را بالاى آنها چگونه ساختيم و
زینت داديم كه شكافهائى ندارد (تا معيوبش كند).»
(وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ) (و آنها كه دامان خود را حفظ مىكنند.)
در
مجمع ذيل این آيه فرموده:
لیث گفته فرج اسم هر سوئه زن و مرد است.
(وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَ) (و به زنان با
ایمان بگو چشمهاى خود را از نگاه هوسآلود فرو گيرند و دامان خويش را از
بیعفتی حفظ كنند.)
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «فرج»، ج۵، ص۱۵۶-۱۵۷.