فَرْج (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَرْج (به فتح فاء و سکون راء) و
فَرَج (به فتح فاء و راء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای زايل كردن است. موارد زيادى از آن در «
نهج البلاغه» آمده است
فَرْج و
فَرَج به معنای زايل كردن است. «
فرج الله الغمّ عن فلان فرجا: كشفه و اذهبه»
و نيز به معنى شكاف
و جمع آن
فروج است.
انفراج: باز شدن
.
امیرالمومنین (علیهالسلام) به كاتب خود
عبید الله بن ابی رافع فرمود:
«أَلِقْ دَوَاتَكَ، وَ أَطِلْ جِلْفَةَ قَلَمِكَ، وَ فَرِّجْ بَيْنَ السُّطُورِ» «دواتت را ليقه بيانداز نوك قلمت را دراز ساز ميان سطرها را گشادهدار» «ليقه»: موى يا پشمى كه در دوات ريخته و مركّب را بر آن مىريختند.
(شرحهای حکمت:
)
حضرت در رابطه با بىوفائى يارانش فرموده است:
«وَ اللهِ لَكَأَنِّي بِكُمْ فِيَما إخالُ: لَوْ حَمِسَ الْوَغَى، وَ حَمِيَ الضِّرَابُ، قَدِ انْفَرَجْتُمْ عَنِ ابْنِ أَبي طَالِب انْفِرَاجَ الْمَرْأَةِ عَنْ قُبُلِهَا» «به
خدا قسم گويا شما را در گمان خود مىبينم كه اگر جنگ شدّت مىيافت و پيكار آتش مىگرفت از على بن ابى طالب كنار مىشديد، و دست مىكشيديد مانند دست كشيدن زن از (ميان دوران) خود»،
محمد عبده گويد: زن در دو مورد از عورت و از ميان دوران خود غفلت مىكند و آنرا به حال خود مىگذارد يكى در وقت زائيدن، ديگرى در وقتى كه بر او سلاح بكشند، اين تشبيه از آن حضرت بيان عجز و بدى كار آنهاست (تمام شد)
انسان فكر مىكند اين
تشبیه خلاف نزاكت است، چرا حضرت چنين تشبيه فرموده است جواب آن است كه در آن زمان چنين عباراتى براى فهماندن مطلب خلاف نزاكت نبوده است. (شرحهای خطبه:
)
در حكمت ۳۵۱ میفرماید:
«عِنْدَ تَنَاهِي الشِّدَّةِ تَكُونُ الْفَرْجَةُ، وَعِنْدَ تَضَايُقِ حَلَقِ الْبَلاَءِ يَكُونُ الرَّخَاءُ» «يعنى در وقت انتهاى سختى گشايش پديد مىآيد و در وقت تنگ شدن حلقههاى بلا آسايش پيش مىآيد».
(شرحهای حکمت:
)
از این ماده چندین مورد در «نهج» آمده است.
•
بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله « فرج »، ج۲، ص۸۰۸.