فواید آتش (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فواید
آتش با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
آتش ،
توشه مسافران بیابانی:
«أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ • نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِّلْمُقْوِينَ؛
آيا درباره آتشي كه ميافروزيد فكر كرده ايد؟ما آن را وسيله يادآوري (براي همگان) و وسيله زندگي براي مسافران قرار داده ايم. »
مقصود از «مقوین»، مسافران
بیابان پیما است.
یکی از فواید آتش،
ذوب کردن
فلزات است.
فرمان
ذوالقرنین به افروختن آتش برای
ذوب کردن
فلزات :
«قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا؛
قطعات بزرگ آهن براي من بياوريد (و آنها را به روي هم چيند) تا كاملا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت (آتش در اطراف آن بيافروزيد و) در آتش بدميد، (آنها دميدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته كرد، گفت (اكنون) مس
ذوب شده براي من بياوريد تا به روي آن بريزم.»
ساخت و ساز
زیورآلات و ابزار صنعتی با افروختن آتش و
ذوب فلزات:
«... وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاء حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ...؛
... و از آنچه (در كورهها) براي بدست آوردن زينت آلات يا وسائل زندگي آتش روي آن روشن ميكنند نيز كفهائي مانند آن به وجود ميآيد ....»
ذوب گوساله سامری به وسیله
موسی علیهالسّلام و افکندن آن به
دریا :
«قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَّنْ تُخْلَفَهُ وَانظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا؛
(موسي) گفت: برو كه بهره تو در زندگي دنيا اين است كه (هر كس با تو نزديك شود) خواهي گفت با من تماس نگير! و تو ميعادي (از عذاب خدا) داري كه هرگز از آن تخلف نخواهي كرد، (اكنون) بنگر به معبودت كه پيوسته آن را پرستش ميكردي و ببين ما آنرا نخست ميسوزانيم، سپس ذرات آن را به دريا ميپاشيم! »
آتش، وسیله راه یابی در
تاریکی:
۱. «مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ؛
آنها (
منافقان) همانند كسي هستند كه آتشي افروخته (تا در
بیابان تاريك راه خود را پيدا كند) ولي هنگامي كه آتش اطراف خود را روشن ساخت خداوند (طوفاني ميفرستد و) آن را خاموش ميكند، و در تاريكي وحشتناكي كه چشم كار نميكند آنها را رها ميسازد.»
۲. «إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى؛
هنگامي كه آتشي (از دور) مشاهده كرد و به خانواده خود گفت اندكي مكث كنيد كه من آتشي ديدم شايد شعله اي از آن را براي شما بياورم، يا به وسيله اين آتش راه را پيدا كنم.»
۳. «إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ ...؛
(به خاطر بياور) هنگامي را که موسي به خانواده خود گفت: من آتشي از دور ديدم؛ (همين جا توقف کنيد؛) بزودي خبري از آن براي شما مي آورم....»
۴. «... قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ ...؛
هنگامي كه موسي مدت خود را به پايان رسانيد و همراه خانواده اش (از مدين به سوي مصر) حركت كرد از جانب طور آتشي ديد! به خانواده اش گفت: درنگ كنيد من آتشي ديدم، ميروم شايد خبري براي شما بياورم.... »
آتش در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
نقش آتش در
صنعت آهنگری و
طلاسازی :
«... وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاء حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ ...؛
... و از آنچه (در كورهها) براي بدست آوردن زينت آلات يا وسائل زندگي آتش روي آن روشن ميكنند نيز كفهائي مانند آن به وجود ميآيد ....»
نقش آتش در گداختن
آهن و
روی ، برای
سدسازی و ایجاد موانع مستحکم:
«قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا؛
قطعات بزرگ آهن براي من بياوريد (و آنها را به روي هم چيند) تا كاملا ميان دو
کوه را پوشانيد، سپس گفت (آتش در اطراف آن بيافروزيد و) در آتش بدميد، (آنها دميدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته كرد، گفت (اكنون) مس
ذوب شده براي من بياوريد تا به روي آن بريزم.»
«قطر» در لغت ، به روی و
مس مذاب معنا شده است.
به کارگیری آتش در صنعت
آجرپزی در دورانهای پیشین:
«وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَل لِّي صَرْحًا لَّعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ؛
فرعون گفت: اي جمعيت (درباريان!) من خدائي جز خودم براي شما سراغ ندارم! (اما براي تحقيق بيشتر) اي
هامان آتشي بر گل بيفروز! (و آجرهاي محكم بساز) و براي من برج بلندي ترتيب ده، تا از خداي موسي خبر گيرم هر چند من گمان ميكنم او از دروغگويان است!»
ایقاد،
مصدر «اوقد» به معنای آتش افروختن است.
راهی شدن موسی علیهالسّلام به
کوه طور به
امید آوردن آتش جهت گرم شدن:
۱. «إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ...؛
هنگامي كه آتشي (از دور) مشاهده كرد و به خانواده خود گفت اندكي مكث كنيد كه من آتشي ديدم شايد شعله اي از آن را براي شما بياورم....»
۲. «إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُم بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَّعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ؛
(به خاطر بياور) هنگامي را که موسي به خانواده خود گفت: من آتشي از دور ديدم؛ (همين جا توقف کنيد؛) بزودي خبري از آن براي شما مي آورم، يا شعله آتشي تا گرم شويد.»
۳. «... قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ؛
هنگامي كه موسي مدت خود را به پايان رسانيد و همراه خانواده اش (از مدين به سوي مصر) حركت كرد از جانب طور آتشي ديد! به خانواده اش گفت: درنگ كنيد من آتشي ديدم، ميروم شايد خبري براي شما بياورم، يا شعله اي از آتش، تا با آن گرم شويد. »
آتش
دنیا ، یادآور آتش
دوزخ :
«أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ • نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِّلْمُقْوِينَ؛
آيا درباره آتشي كه ميافروزيد فكر كرده ايد؟ما آن را وسيله يادآوري (براي همگان) و وسيله زندگي براي مسافران قرار داده ايم. »
به
قرینه مقام که از آتش و منشا آن بحث شده است، متعلق تذکره میتواند
آتش جهنم باشد.
پدید آمدن آتش از
درخت از سوی
خدا ، یادآور
قدرت خدا بر پدید آوردن
معاد :
«وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ • و کانوا یقولون ائذا متنا و کنا ترابا وعظـما اءنا لمبعوثون؛ أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ • أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِؤُونَ • نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِّلْمُقْوِينَ؛
و ميگفتند: هنگامي كه ما مرديم و خاك و استخوان شديم آيا برانگيخته خواهيم شد؟ آيا درباره آتشي كه ميافروزيد فكر كرده ايد؟ آيا شما درخت آن را آفريده ايد؟ يا ما آفريده ايم ؟ ما آن را وسيله يادآوري (براي همگان) و وسيله زندگي براي مسافران قرار داده ايم.»
نکته فوق بر این اساس است که به قرینه سیاق آیات ، «تذکرة» را به معاد مربوط بدانیم.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۱۱۷، برگرفته از مقاله «فواید آتش».