فرشهای بهشت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فرش های
بهشت، فرش هایی فاخر و گسترده از جنس
دیبا و
ابریشم ضخیم هستند.
فرشهای فاخر، در
بهشت:
•«وزرابی مبثوثة:و فرشهاى فاخر گسترده!»
كلمه" زرابى" جمع" زربیه" است كه هم با
فتحه اول و هم با
ضمه و هم با
کسره آن خوانده مى شود، و زربیه به معناى بساط فاخر است، و منظور از مبثوثه آن مبسوطه بودن و گسترده شدن آن است، تا رویش بنشینند.
آیت الله مکارم در
تفسیر این
آیه چنین نوشته است:" زرابى" جمع" زریبة" به معنى فرش هاى عالى خواب دار است كه هم نرم و
راحت است، و هم گرانبها و پر
قیمت .و پیدا است به موازات این وسائل
آسایش و
لذت، چه وسائل دیگرى در آنجا وجود دارد كه مشت نمونه خروار است.در این آیات هفت
نعمت مهم بهشتى ذكر شده كه هر یك از دیگرى جالب تر و زیباتر است. بهشت جایگاهى است بى نظیر از هر جهت و خالى از هر گونه ناراحتى و
جنگ و
جدال، با انواع میوه هاى رنگارنگ، و نغمه هاى دلپذیر و چشمه هاى
آب جاری، و شراب هاى طهور، و خدمتگزارانى شایسته و همسرانى بى مانند، و تخت هایى مرصع، و فرش هایى فاخر، و دوستانى با
صفا و ظروف و قدح هایى جالب در كنار چشمه ها، و خلاصه نعمت هایى كه نه به الفاظ محدود این جهان قابل شرح است، و نه در عالم
خیال قابل
درک ، و همه اینها در انتظار مقدم مؤمنانى است كه با اعمال صالح خود اجازه ورود در این كانون
نعمت الهى را كسب كرده اند.و فراتر از این لذات مادى لذات معنوى، و برتر از همه"
لقاء اللَّه" و جلوه هاى محبوب، و الطاف آن معبود است كه اگر یك لحظه آن به دست آید بر تمام نعمتهاى مادى بهشت برترى دارد.
عاصم بن ضمره ، از
امام علی علیه السلام
روایت كرده كه آن حضرت
اهل بهشت را یاد فرمود و گفت مى آیند و داخل بهشت می شوند، پس مشاهده می كنند كه فرش هاى منازل شان از لؤلؤ و
مروارید بافته شده و تخت هاى برافراشته و پارچ ها و ظرف هاى نهاده شده و پشتی هاى متّصل بهم و فرش هاى زیباى پهن شده است، و اگر نه اینكه خداى تعالى برایشان
تقدیر فرموده بود هر آینه چشمان شان به آنچه می دیدند
کور می شد، با همسران شان
معانقه كرده و بر تخت ها می نشینند.
فرش های بهشت، دارای کیفیتی عالی:
•«وفرش مرفوعة:و فرشهایى عالى و روى هم گسترده، یا همسرانى والا قدر در
اخلاق و
جمال »
ٍ" كلمه" فرش" جمع فراش است، كه به معناى گستردنى ها است، و كلمه" مرفوعة"به معناى عالى و بلند است.بعضى از مفسرین مراد از فرش مرفوعه را
زنان ارجمندى دانسته اند كه در
عقل و جمال و
کمال قدر و منزلتى بلند دارند، و استدلال كرده اند به اینكه: كلمه فراش در مورد زنان نیز استعمال دارد.
" فرش به معنى هر گونه فرش یا بسترى است كه مى گسترانند و به همین تناسب گاه به عنوان
کنایه از
همسر به كار مى رود (خواه
مرد باشد یا
زن ).لذا در
حدیث معروف از
پیغمبر گرامى آمده است الولد للفراش و للعاهر الحجر:" فرزندى كه از
زن شوهردار متولد مى شود متعلق به همان خانواده است و اگر مرد
فاسق و
زناکاری در این میان بوده بهره اش تنها
سنگ است" (و
احتمال انعقاد فرزند از
نطفه او پذیرفته نیست).بعضى نیز" فرش" را به معنى حقیقى (نه به معنى كنایى) تفسیر كرده اند، و آن را اشاره به فرش ها و بسترهاى بسیار گرانبها و پر ارزش بهشت دانسته اند، ولى در این صورت ارتباط
آیات بعد كه حكایت از
حوریان و
همسران بهشتی مى كند از آن قطع مى شود.
از
رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم روایت شده است: در
غرفههای بهشت، فرشهایی است که بعضی روی بعض دیگر است که از جنس
حریر و
دیبا با رنگهای مختلف میباشد و این گفتار
خداوند است که میفرماید: «و فرش مرفوعة».
بهشت، دارای فرشهایی با آستری از جنس دیبا و
ابریشم ضخیم:
•«متکـین علی فرش بطـائنها من استبرق وجنی الجنتین دان:در حالى كه بر روى بسترهایى كه آستر داخل آنها از ابریشم ستبر است تكیه زده اند، و
میوه هر دو
باغ نزدیك و در دسترس است.»
كلمه" فرش"- به ضمه فاء و راء- جمع فراش است، و كلمه"
بطائن" جمع بطانه است، كه به معناى باطن و
جوف هر چیز است، در مقابل آن ظهائر كه جمع ظهاره است به معناى ظاهر و سطح بیرونى آن است. (و لذا آستر جامه را بطانه و رویه آن را ظهاره مى گویند)، و كلمه" استبرق" به معناى پارچه ابریشمین درشتباف است.در
مجمع البیان مى گوید: اگر در آیه شریفه بطانه یعنى آستر فراش را نام برد، و از ظهاره یعنى رویه آن نامى نبرد، براى این بود كه معمولا آستر
جامه و فراش پست تر است از رویه آن، و وقتى فراشى آسترش از ابریشم باشد هر كسى مى فهمد كه رویه آن گران بهاتر و ما فوق استبرق است (مثلا حریر است یعنى جامه اى ابریشمین ریزبافت).
" فرش" (بر وزن
شتر) جمع" فراش" به معنى فرش هایى است كه گسترده مى شود."
بطائن" جمع" بطانه" به معنى آستر است و" استبرق" به معنى حریر ضخیم است.جالب توجه اینكه: در اینجا گران قیمت ترین پارچه اى كه در
دنیا تصور مى شود آستر این فرشها ذكر شده، اشاره به اینكه قسمت روئین آن چیزى است كه از لطافت و زیبایى و جذابیت در وصف نمى گنجد، چرا كه معمولا در دنیا آستر را به خاطر اینكه ظاهر نمى شود از جنس كم اهمیتى تهیه مى كنند، و به این ترتیب كم اهمیت ترین جنسهاى آن جهان پرارزش ترین جنس این
جهان است، اكنون باید
فکر كرد كه متاع پر ارزش آن چگونه است.قدر مسلم این است كه مواهب الهى در سراى دیگر چیزى نیست كه در
الفاظ ما بگنجد، و یا حتى
قدرت تصور آن را داشته باشیم، تنها شبحى از دور، در لابلاى این گونه آیات پر معنى براى ما تجلى مى كند.این نكته نیز قابل توجه است كه در آیات دیگر
قرآن مى خوانیم كه بهشتیان بر" ارائك" (تختهاى سایه بان دار) و" سریر" (تختهاى بدون سایه بان) تكیه مى كنند، اما در اینجا مى گوید: تكیه بر فرش ها دارند، ممكن است اینها همه به خاطر تنوع در لذات بهشتى باشد كه گاهى بر آن و گاهى بر این تكیه مى زنند و نیز ممكن است این فرش هاى گرانبها را بر آن تخت ها بگسترانند، و یا اشاره به مسائل مهمترى است كه
درک آن براى ما ساكنان دنیا ممكن نیست.
بعضى گفته اند: كه رویه ها از دیباج و حریر نازك است و آسترى از-
استبرق .و بعضى گویند: كه استبرق حریر چینى است كه نه خیلى ضخیم است و نه خیلى نازك.و از
ابن مسعود روایت شده كه می گفت: این آستری است پس چه
گمان می كنید به رویه آنها.و بسعید بن جبیر گفته شد: آستر آن رختخواب ها از استبرق و
حریر است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۵۳۴، برگرفته از مقاله «فرشهای بهشت».