• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غَویٰ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





غَویٰ (به فتح غین و واو) از واژگان قرآن کریم به معنای رفتن به راه هلاکت است.
غَىّ (به فتح غین و تشدید یاء) غَواية (به فتح غین) به معنای رفتن به راه هلاكت است.
مشتقات غَوَى که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
الْغَيِ‌ (به فتح غین و کسر یاء) به معنای راه انحرافى،
فَغَوى‌ (به فتح فاء و غین) به معنای راه هلاكت رفت،
أَغْوَيْنا (به فتح الف و سکون غین) به معنای به راه هلاكتشان برديم،
أَغْوَيْناهُمْ‌ (به فتح الف و سکون غین) به معنای به راه هلاكت برديم،
لَأُغْوِيَنَّهُمْ‌ (به فتح لام، سکون غین و کسر واو) به معنای به راه هلاكت خواهم برد،
غَيًّا (به فتح غین و یاء) به معنای هلاكت،
لَغَوِيٌ‌ (به فتح لام و غین) به معنای هلاكت،
الْغاوُونَ‌ (به کسر واو) به معنای هلاكت است.


غَوَى غَىّ و غَواية، به معناى رفتن به راه هلاكت است.
گرچه آن‌را ضلالت نوميدى، جهل ناشى از اعتقاد فاسد و فساد گفته‌اند، زيرا ضلالت به معنى گمراهى است و غىّ با آن و رفتن در راه هلاكت، هر دو می‌سازد.
به عبارت ديگر ضالّ ممكن است بى‌هدف باشد، يا در راه هلاكت، ولى غوايت آن است كه فقط در راه هلاكت باشد.


به مواردی از غَوَى که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - الْغَيِ‌ (آیه ۲۵۶ سوره بقره)

(لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ‌ الْغَيِ‌)
(اكراهى در قبول دین، نيست. زيرا راه درست از راه انحرافى، روشن شده است.)
طبرسی ذيل این آيه‌ فرموده: «غَوَى‌ يَغْوَى‌ غَيّاً وَ غَوايَةً: سَلَكَ طَريقَ الْهَلاكِ» يعنى: «راه هلاكت در پيش گرفت.»
در نهایه آن‌را ضلالت و دخول در باطل گفته است.
به نظرم منظورش قسمت دوم ضلالت است، كه همان هلاكت و دخول در باطل باشد.
ناگفته نماند در آیه‌: (لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ‌ الْغَيِ‌) رشد با غىّ مقابل هم آمده است. در «رشد» روشن شد كه معنى رشد نجات و کمال است و دقت در آيات قرآن مجيد اين مطلب را روشن می‌كند.


۲.۲ - الْغَيِ‌ (آیه ۱۴۶ سوره اعراف)

(وَ إِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَ إِنْ يَرَوْا سَبِيلَ‌ الغَيِ‌ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا)
يعنى: «اگر راه نجات را بينند آن را در پيش نگيرند و اگر راه هلاكت را بينند آن‌را در پيش گيرند.»
به اطمينان می‌توان گفت كه رشد به معنى نجات و غىّ به معنى هلاكت است.
ايضا از آيه‌: (أَ شَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً)
(و اين‌كه با اين اوضاع ما نمى‌دانيم آيا اراده شرّى درباره اهل زمين شده يا پروردگارشان خواسته است آنان را هدایت كند؟!)
و (قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً) (بگو: «من مالک زيان و هدايتى براى شما نيستم.»)
روشن می‌شود، كه رشد مقابل ضرر و شرّ است و آن قهرا خیر و نفع است، كه قسمتى از نجات‌اند؛ در اين‌صورت معنى غىّ نيز كه مقابل آن است روشن خواهد شد.


۲.۳ - فَغَوى‌ (آیه ۱۲۱ سوره طه)

(وَ عَصى‌ آدَمُ رَبَّهُ‌ فَغَوى‌)
«آدم به پروردگارش نافرمانى كرد و راه هلاكت رفت.»


۲.۴ - غَوَيْنا (آیه ۶۳ سوره قصص)

(رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِينَ‌ أَغْوَيْنا أَغْوَيْناهُمْ‌ كَما غَوَيْنا)
«پروردگارا اينان آن‌هااند كه به راه هلاكتشان برديم، ما آن‌ها را به راه هلاكت برديم چنان‌كه خود بدان راه رفتيم.»


۲.۵ - لَأُغْوِيَنَّهُمْ‌ (آیه ۸۲ سوره ص)

(قالَ فَبِعِزَّتِكَ‌ لَأُغْوِيَنَّهُمْ‌ أَجْمَعِينَ‌)
گفت: «قسم به عزّت تو حتما آن‌ها را به راه هلاكت خواهم برد.»


۲.۶ - غَيًّا (آیه ۵۹ سوره مریم)

(فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ‌ غَيًّا)
يعنى: «به همان غىّ و هلاكتى كه در دنیا داشتند آن‌ را ملاقات می‌كنند و به آن‌ می‌رسند.»
مراد عذاب است، راغب گويد: تسميه مسبّب به اسم سبب است، كه غىّ سبب عذاب است. می‌شود گفت كه عذاب آخرت نسخه ديگر گناه دنيا است.


۲.۷ - لَغَوِيٌ‌ (آیه ۱۸ سوره قصص)

(قالَ لَهُ مُوسى‌ إِنَّكَ‌ لَغَوِيٌ‌ مُبِينٌ‌)
يعنى: «موسی به او گفت تو هلاكت پيشه‌اى آشكار.»
گويا منظور موسى (علیه‌السّلام) آن بود: تو با اين كثرت فرعونيان و قلّت بنی‌اسرائیل هر روز مفسده‌اى راه می‌اندازى و در راه هلاكت قدم بر می‌دارى. غَوِىّ: آن‌كه در راه هلاكت است.


۲.۸ - الْغاوُونَ‌ (آیه ۲۲۴ سوره شعراء)

(وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ‌ الْغاوُونَ‌)
«هلاكت پيشگان از شعراء و خيالبافان پيروى می‌كنند.»
غاوّى: هلاكت پيشه است.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۳۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۲۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۳۲۱.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۲۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۴۲.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۱۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۳۱.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۳۰.    
۱۱. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۳، ص۳۹۷.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۲۵۶.    
۱۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۶.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۱۷.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۴۷.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۵۵.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۳۶.    
۱۸. جن/سوره۷۲، آیه۱۰.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۲.    
۲۰. جن/سوره۷۲، آیه۲۱.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۳.    
۲۲. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۱.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۱۱.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۲۲.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۸۲.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۵۵.    
۲۷. قصص/سوره۲۸، آیه۶۳.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۹۰.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۶۳.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۲۲.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۰۸.    
۳۲. ص/سوره۳۸، آیه۸۲.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۴۶.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۲۷.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۱۳۴.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۵۸.    
۳۷. مریم/سوره۱۹، آیه۵۹.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۰۳.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۷۷.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۸۳.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۸۰۳.    
۴۲. قصص/سوره۲۸، آیه۱۸.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۲۶.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۰.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۷۶.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۸۴.    
۴۷. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۲۴.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۶۹.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۳۰.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۷۲.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۲۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «غوی»، ج۵، ص۱۳۱-۱۳۳.    






جعبه ابزار