• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غَوْراً (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





غَوْراً:(إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْرًا)
«غَوْراً» (به فتح غین و سکون واو) به معنای فرو رفتن است.
در آیه مورد بحث خداوند با ذکر يک مصداق، مردم غافل را از رحمت عام خود آگاه مى‌كند، مى‌فرمايد: به آن‌ها بگو به من خبر دهيد اگر آب‌هاى مورد استفاده شما در زمین فرورود چه كسى مى‌تواند آب جارى در دسترس شما قرار دهد؟ مى‌دانيم زمين از دو قشر مختلف تشكيل شده: «قشر نفوذپذير» كه آب را در خود فرومى‌برد و در زير آن «قشر نفوذناپذير» است كه آب را در آن‌جا نگاه مى‌دارد. تمام چشمه‌ها، چاه‌ها، قنات‌ها از برکت اين تركيب خاص به وجود آمده، زيرا اگر تمام روى زمين تا اعماق زياد قشر نفوذپذير بود آب‌ها چنان در زمين فرومى‌رفتند كه هرگز دست كسى به دامانشان نمى‌رسيد و اگر همه نفوذناپذير بودند آب‌ها روى زمين مى‌ايستادند و تبديل به يک باتلاق مى‌شدند، يا بزودى به درياها مى‌ريختند و به اين ترتيب تمام ذخاير زيرزمينى آب از دست مى‌رفت.



به موردی از کاربرد «غٰارِ» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - غَوْراً (آیه ۳۰ سوره ملک)

(قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتيكُم بِماء مَّعينٍ) «بگو: به من خبر دهيد اگر آب‌هاى سرزمين شما در زمين فرو رود، چه كسى آب جارى و گوارا در دسترس شما قرار مى‌دهد؟!»

۱.۲ - غَوْراً در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند: (قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتيكُمْ بِماءٍ مَعينٍ) کلمه غور به معناى فرو رفتن آب در زمين است، و منظور از اين مصدر اسم فاعل - غائر - است، و كلمه معين به معناى آب جارى در روى زمين است. و معناى آيه اين است كه مرا خبر دهيد اگر آب شما به زمين فرو رود، و روى زمين آبى نماند، چه كسى است كه در روى زمين برايتان آب جارى سازد؟ در اين باره رواياتى است كه آيه شريفه را بر ولايت علی (علیه‌السلام) و دشمنى آن جناب تطبيق مى‌كند، كه البته منظور از آن‌ها تفسیر نيست بلكه تطبيق كلى بر مصداق است‌.

۱. ملک/سوره۶۷، آیه۳۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۸.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۳، ص۴۲۹.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۳۵۸.    
۵. ملک/سوره۶۷، آیه۳۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۶۱۲.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۳۶۵.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۹۷.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۹۵.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «غورا»، ج۳، ص ۳۷۱.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره ملک | لغات قرآن




جعبه ابزار