عُمُر (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عُمُر (به ضم عین و میم) و
عَمْر (به فتح عین و سکون میم) از
واژگان قرآن کریم به معنای دوران زندگى و مدت آبادى
بدن به وسيله
حیات و
روح است.
عمر عمارة، به معنى آباد كردن است.
عمر (بر وزن عُنُق و فَلْس) دوران زندگى و مدت آبادى بدن بوسيله
حیات و
روح است.
عمر در آيه بر وزن (عُنُق) است و در آيه بر وزن (فَلْس) است؛
طبرسی و
راغب گويند: هر دو وزن به يک معنى است ولى قسم مخصوص بوزن (فَلْس) است. علت آن اخفّ بودن فتح ميباشد.
به مواردی از
عمر که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ) (آیا آب دادن به حاجیان و آباد ساختن مسجدالحرام را، همانند
عمل کسی قرار دادید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه او جهاد کرده است؟! این دو، نزد خدا یکسان نیستند.)
(وَ أَثارُوا الْأَرْضَ وَ عَمَرُوها أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها) «زمين را زير رو و آباد كردند بيش از آنچه اينها آباد كردند»
(وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ) (بعضی از شما به نامطلوبترین مراحل عمر میرسند.)
(لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ) (ای پیامبر! به جان تو سوگند، اینها در مستی خود سرگردانند و
عقل و
شعور خود را از دست دادهاند.)
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عُمْر»، ج۵، ص۴۲.