عَکْف (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَکْف (به فتح عین و سکون کاف) از
واژگان قرآن کریم به معنای مواظبت، ملازمت و همچنین به معنای حبس و منع آمده است.
مشتقات
عَكْف که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
عاكِف (به کسر کاف) به معنای كسى است كه در
مکه ساكن و ملازم باشد،
عاكِفِينَ (به کسر کاف و فاء) به معنای ملازم،
مَعْكُوفاً (به فتح میم و سکون عین) به معنای محبوس و ممنوع،
عاكِفُونَ (به کسر کاف) به معنای كسى است كه خود را به قصد
عبادت در
مسجد حبس كند.
عَکَف،
عَكْفو
عُكُوف به معناى ملازمت با تعظيم است.
در
مفردات آمده:
«العُكُوفُ الإقْبالُ عَلَى الشَّيءِ وَ مُلازَمَتُهُ عَلَى سَبيلِ التَّعْظِيمِ لَهُ.» در
قاموس گفته:
«عَكَفَ عَلَيْهِ عُكُوفاً: اقْبَلَ عَلَيْهِ مُواظِباً.» اين كلمه به معناى حبس و منع نيز آمده است چنانكه خواهد آمد، اكثر موارد آن در
قرآن مجید به معنى مواظبت و ملازمت است.
به مواردی از
عَكَف که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِي جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ) يعنى: «مسجد محترمی كه آنرا براى مقيم و مسافر يكسان كردهايم.»
مراد از
عاكف كسى است كه در
مکه ساكن و ملازم باشد، بادى آن است كه از كنار آيد (و ظاهر شود).
(وَ انْظُرْ إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ) «بنگر به معبودت كه بدان ملازم شدى حتما حتما آنرا مىسوزانيم يا ريز ريز میكنيم.»
(قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنا مُوسى) «گفتند: پيوسته ملازم گوساله خواهيم بود تا
موسی پيش ما باز گردد.»
(هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ الْهَدْيَ مَعْكُوفاً أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ ...) يعنى: «آنان همان كسانى هستند كه
کافر شدند و شما را از
مسجد الحرام باز داشتند و قربانى را ممنوع و محبوس كردند از اينكه به محل خويش برسند.»
(وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ) (در حالی که در
مساجد به
اعتکاف پرداختهاید، با زنان آمیزش نکنید.)
عاكف و
معتكف كسى است كه خود را به قصد عبادت در مسجد حبس كند و از آن بيرون نرود.
اعتكاف فقط ماندن در مسجد است به قصد تعبّد هر چند قصد عبادت ديگر نداشته باشد ولى
احوط قصد عبادت ديگر نيز است.
اعتكاف به اصل شرع
مستحب و با
نذر و
سوگند و غيره واجب میشود. روزه از شرايط آن است
معتكف بايد روزه باشد خواه
واجب باشد يا مستحب. حداقل آن سه روز است و از آن كمتر نمیشود و در كثرت حدّى ندارد ولى بايد برابر هر دو روز روز سوم را تمام كند مثلا اگر پنج روز
اعتكاف كرد بايد روز ششم را نيز
اعتکاف كند و اگر هشت روز كرد بايد روز نهم را نيز اضافه كند و هكذا.
و بايد در
مسجد جامع شهر باشد نه مسجد محله و بازار (بعضى فقط به چهار مسجد مكه،
مدینه،
کوفه و
بصره منحصر كرده و گفتهاند در ساير مساجد به قصد رجاء آورند) و بايد پيوسته در مسجد باشد و جز براى ضرورت خارج نشود اگر عمدا بدون ضرورت خارج شود باطل است.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عکف»، ج۵، ص۲۹.