عَيْش (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَيْش (به فتح عین) از
واژگان قرآن کریم به معنای
زندگی است.
مشتقات
عَيْش که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
عِيشَةٍ (به کسر عین) به معنای زندگی؛
مَعِيشَتَهُمْ (به فتح میم و کسر عین) گاهى اسم است و به
طعام و
شراب و غيره كه وسيله زندگىاند،
مَعايِشَ (به فتح میم) به معنای وسايل زندگى؛
مَعاشاً (به فتح میم) به معنای وسیله زندگی و معاش است.
عَيْش به معنای زندگى است.
راغب گفته:
عيش زندگى مخصوص به
حیوان است (اعم از
انسان و حيوان).
عَيْش از حيات اخصّ است، كه حيات در
خدا و
فرشته و حيوان به كار میرود.
معاش و
معيشت هر دو
مصدراند.
جمع
معيشت معايش است.
معيشت گاهى اسم است و به
طعام و
شراب و غيره كه وسيله زندگىاند گفته میشود.
عبارت
قاموس چنين است:
«الْمَعِيشَةُ الَّتِي تَعِيشُ بِهَا مِنَ الْمَطْعَمِ وَ الْمَشْرَبِ وَ مَا يَكُونُ بِهِ الْحَيَاةُ وَ مَا يُعَاشُ بِهِ أَوْ فِيهِ.»
به مواردی
عَيْش از که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ) «او در يک زندگى پسنديدهاى است.»
(فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ) «او در يک زندگى پسنديدهاى است.»
(وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً) «هر كه از ياد من اعراض كند براى اوست زندگیاى تنگ.»
(نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا) (ما
معيشت آنها را در زندگى
دنیا در ميانشان تقسيم كرديم.)
در این آيه مراد وسائل زندگى و يا استعدادهاى آدميان است كه آنها نيز وسائل زندگىاند. (رجوع شود به «سخر» ذيل آيه فوق)
(وَ لَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَكُمْ فِيها مَعايِشَ) (ما تسلّط بر زمين را براى شما قرار داديم؛ و انواع وسايل زندگى را براى شما فراهم ساختيم.)
(وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً) (و روز را وسيلهاى براى زندگى و معاش.)
در این آيه معاش را مصدر گرفته و مضاف مقدّر كردهاند مثل «وقت معاش» و نظير آن ولى میشود آنرا
اسم زمان گرفت.
يعنى: شب را لباس و زمان ستر قرار داديم كه با ظلمت خود اشياء را مىپوشاند و مردم را به استراحت مجبور میكند و روز را زمان زندگى قرار داديم كه از فضل
خدا روزى بجویيد.
مثل:
(وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً) در
المیزان فرموده: معاش در آيه اسم زمان يا
مکان است.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عیش»، ج۵، ص۸۳.