عَقَرُوها (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَقَرُوها: (فَعَقَرُوها فَقالَ تَمَتَّعُوا) «عَقَرُوها» از مادّه «
عُقْر» (بر وزن ظلم) به معناى اصل و اساس و ريشه چيزى است
و
«عَقَرْتُ الْبَعِيْرَ» يعنى شتر را سر بريدم و نحر كردم، و چون كشتن شتر سبب مىشود كه از اصل، وجودش برچيده شود، اين ماده در اين معنا به كار رفته است؛ گاهى به جاى نحر كردن، پى كردن شتر و يا دست و پاى آن را قطع نمودن، تفسير كردهاند، كه در واقع همه آنها به يک چيز باز مىگردد. و نتيجهاش يكى است (دقت كنيد).
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با عَقَرُوها:
(فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِي دَارِكُمْ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ) (سرانجام،
ناقه را پى كردند؛ و
صالح به آنها گفت: « (مهلت شما تمام شد! سه روز در خانههايتان بهرهمند گرديد؛ و بعد از آن، عذاب الهى فرا خواهد رسيد؛ اين وعدهاى است كه دروغ نخواهد بود.»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: عقر ناقه به معناى نحر آن است و كلمه نحر و عقر به معناى طريقه خاصى است كه به آن طريقه شتر را سر مىبرند (يعنى پاى حيوان را بسته رو به قبله مىنشانند و سپس با كارد رگ گردنش را قطع مىكنند و چون سست شد سرش را مىبرند).
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ) (سرانجام بر آن ناقه حمله نموده آن را از پاى در آوردند، سپس از كرده خود پشيمان شدند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كشتن ناقه را به همه قوم نسبت داده، با اينكه مباشر در آن بيش از يک نفر نبود و اين به آن جهت است كه بقيه قوم نيز مقصر بودند، چون به عمل آن يک نفر رضايت داشتند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «عَقَرُوها»، ص۳۸۶.