• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عوامل سرزنش بنی‌اسرائیل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بنی اسرائیل افزون بر عهدین در قرآن کریم نیز بارها مذمت شده‌اند. این ملامتها به علل ذیل صورت گرفته است.



پیمانهایی که خداوند از بنی اسرائیل گرفت، دست کم در ۱۰ آیه یاد شده است. مهم‌ترین آنها را پیمان مبنی بر ایمان به تورات و عمل به آموزه‌های آن دانسته‌اند: «و اِذ اَخَذنا میثـقَکُم و رَفَعنا فَوقَکُمُ الطّورَ خُذوا ما ءاتَینـکُم بِقُوَّة واذکُروا ما فیهِ لَعَلَّکُم تَتَّقون». برخی گفته‌اند: به سبب انکار تورات به وسیله گروهی از بنی اسرائیل، خداوند کوه طور را بر فراز سر آنان قرار داد و از آنان پیمان گرفت.
در آیه ۸۳ بقره پیمان گرفتن از بنی اسرائیل مبنی بر یگانه پرستی و پایبندی به پاره‌ای از ارزشهای اجتماعی و عبادی گزارش و از پیمان شکنی بیشتر آنان خبر داده می‌شود: «و اِذ اَخَذنا میثـقَ بَنی اِسرءیلَ لا تَعبُدونَ اِلاَّاللّهَ و بِالولِدَینِ اِحسانـًا وذِی القُربی والیَتـمی‌والمَسـکینِ وقولوا لِلنّاسِ حُسنـًا واَقیموا الصَّلوةَ وءاتوا الزَّکوةَ ثُمَّ تَوَلَّیتُم اِلاّ قَلیلاً مِنکُم و اَنتُم مُعرِضون». برخی از عبارت «اَنتُم مُعرِضون» معنای استمرار پیمان شکنی را برداشت کرده‌اند؛ گویا پیمان شکنی از ویژگیهای بارز بنی اسرائیل بوده و آنان بر هیچ پیمانی استوار نبوده‌اند. پرهیز از جنگ و خونریزی، بیرون نراندن یکدیگر از شهر و دیار خویش، ایمان به انبیای الهی، دروغ نبستن به خدا و کتمان نکردن آموزه‌های آن از پیمانهای دیگر الهی است. در همه این موارد بیشتر بنی اسرائیل پیمان شکنی کردند. این پیمان شکنیها، پیامدهایی چون خواری و ذلت در دنیا و عذاب در آخرت، لعنت خداوند، قساوت و دشمنی مداوم با یکدیگر را برای آنان در پی داشت.


قرآن از اینکه بنی اسرائیل با وجود نشانه‌های زیاد الهی در گمراهی بودند، آنان را سرزنش می‌کند: «سَل بَنی اِسرءیلَ کَم ءاتَینـهُم مِن ءایَة بَیِّنَة ومَن یُبَدِّل نِعمَةَ اللّهِ مِن بَعدِ ما جاءَتهُ فَاِنَّ اللّهَ شَدیدُ العِقَاب» ؛ «... و اِن یَرَوا کُلَّ ءَایَة لا یُؤمِنوا بِها و اِن یَرَوا سَبیلَ الرُّشدِ لا یَتَّخِذوهُ سَبیلاً واِن یَرَوا سَبیلَ الغَیِّ یَتَّخِذوهُ سَبیلاً ذلِکَ بِاَنَّهُم کَذَّبوا بِـایـتِنا وکانوا عَنها غـفِلین» این نشانه‌ها شامل تبدیل شدن عصای موسی علیه‌السّلام به اژدها، سایه انداختن ابرها، شکافته شدن دریا و غرق شدن فرعون و نزول مَنّ و سَلْوی برای آنان بود؛ امّا آنان کفر ورزیدند و گناهانی مانند تبدیل و نقض عهد، قتل انبیا و ترک وصیتهای موسی را مرتکب شدند؛ همچنین وقتی عیسی علیه‌السّلام به عنوان پیامبر به سوی آنان فرستاده شد با آنکه معجزات فراوانی مانند زنده کردن مردگان، شفا دادن بیماران درمان ناپذیر و بینا کردن نابینایان را نشان داد، بسیاری از آنان کفر ورزیده، از او پیروی نکردند: «و رَسولاً اِلی بَنِی اِسرءیلَ اَنّی قَد جِئتُکُم بِـایَة مِن رَبِّکُم اَنّی اَخلُقُ لَکُم مِنَ الطّینِ کَهَیـَةِ الطَّیرِ فَاَنفُخُ فیهِ فَیَکونُ طَیرًا بِاِذنِ اللّهِ...».


قرآن بارها از نافرمانی بنی اسرائیل نسبت به پیامبران خویش یاد می‌کند. سرپیچی آنان از فرمان موسی علیه‌السّلام مبنی بر ورود به سرزمین مقدس و نیز در داستان گاو بنی اسرائیل از این قبیل است؛ همچنین زمانی که بنی اسرائیل برای رویارویی با قوم جالوت، از پیامبرشان خواستند که فرماندهی برای آنان برگزیند تا به رهبری او به جنگ با دشمنان بروند، پس از تعیین فرمانده نافرمانی کرده، او را یاری نکردند؛ گویا نافرمانی بنی اسرائیل برای آن پیامبر معهود بوده است که با گوشزد کردن فرار از جنگ، از آنان اقرار مجدد می‌گیرد؛ ولی باز هم آنان نافرمانی می‌کنند.


تکذیب انبیا رفتار نکوهیده‌ای است که همواره از بنی اسرائیل سر می‌زد. قرآن ریشه این برخورد را ناسازگاری آموزه‌های انبیا با خواسته‌ها و خواهشهای نفسانی آنان خوانده، ملامتشان می‌کند: «اَفَکُلَّما جاءَکُم رَسولٌ بِما لاتَهوی اَنفُسُکُمُ استَکبَرتُم فَفَریقـًا کَذَّبتُم وفَریقـًا تَقتُلون». تکذیب حضرت عیسی علیه‌السّلام و پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نمونه بارزی از این قبیل است.


بنی اسرائیل مدعی پایبندی به دستورات تورات بودند؛ امّا قرآن مواردی از تخلف آنان را گزارش می‌کند. آنان ضمن اعتراض به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در مورد خوردن برخی از غذاها مانند گوشت و شیر شتر مدعی حرمت آنها در دین ابراهیم علیه‌السّلام بودند. قرآن با تکذیب چنین حرمتی از آنان می‌خواهد به کتاب آسمانی خویش پایبند باشند: «کُلُّ الطَّعامِ کانَ حِلاًّ لِبَنِی اِسرءیلَ اِلاّ ما حَرَّمَ اِسرءیلُ عَلی نَفسِهِ مِن قَبلِ اَن تُنَزَّلَ التَّورةُ قُل فَاتوا بِالتَّورةِ فَاتلوها اِن کُنتُم صـدِقین». اسرائیل، (یعقوب علیه‌السّلام) به عللی خوردن گوشت و شیر شتر را بر خود حرام کرده بود. به سبب این نسبت ناروا به تورات، خداوند نیز برخی غذاهای حلال را بر آنان حرام کرد. قرآن همچنین از عمل بنی اسرائیل به برخی از دستورات کتاب و ترک برخی دیگر خبر می‌دهد: «اَفَتُؤمِنونَ بِبَعضِ الکِتـبِ و تَکفُرونَ بِبَعض». با توجه به صدر آیه شاید مراد عمل به دستور تورات درباره فدیه گرفتن از اسیران همکیش خود و ترک دستور آن درباره عدم اخراج آنان است: «و اِن یَاتوکُم اُسـری تُفـدوهُم وهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیکُم اِخراجُهُم».


اسرافکاری بنی اسرائیل به رغم نهی از آن، از دیگر علل سرزنش آنان در قرآن است: «مِن اَجلِ ذلِکَ کَتَبنا عَلی بَنی اِسرءیلَ... ولَقَد جاءَتهُم رُسُلُنا بِالبَیِّنـتِ ثُمَّ اِنَّ کَثیرًا مِنهُم بَعدَ ذلِکَ فِی الاَرضِ لَمُسرِفون». این اسراف به خروج از اعتدال و تحریم حلالها و تحلیل محرمات و قتل نفس تفسیر شده است.


«لَقَد کَفَرَ الَّذینَ قالوا اِنَّ اللّهَ هُوَ المَسیحُ ابنُ مَریَمَ وقالَ المَسیحُ یـبَنی اِسرءیلَ اعبُدوا اللّهَ رَبّی ورَبَّکُم اِنَّهُ مَن یُشرِک بِاللّهِ فَقَد حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ الجَنَّةَ». مفسران این گروه از بنی اسرائیل را یعقوبیه، دانسته‌اند که معتقد بودند خدا با مسیح ذاتاً متحد شده و ناسوت تبدیل به لاهوت گردیده است.


بنی اسرائیل در آزار و اذیت و کشتن انبیا سابقه‌ای دیرینه دارند. آزار و اذیت یوسف و یعقوب (علیهما السلام) به وسیله نیاکان نخست بنی اسرائیل و آزار هارون تا مرز کشتن از این قبیل است، چنان که آیات متعددی به پیامبر کشی آنان اشاره می‌کند: «قُل فَلِمَ تَقتُلونَ اَنبِیاءَ اللّهِ مِن قَبلُ اِن کُنتُم مُؤمِنِین». اقدام برای کشتن حضرت عیسی علیه‌السّلام نمونه‌ای برجسته از این قبیل است.


تبهکاری و فسادانگیزی از همان آغاز در میان بنی اسرائیل بوده است. موسی علیه‌السّلام هنگام رفتن به میقات، هارون را از پیروی مفسدان نهی می‌کند: «و لاتَتَّبِع سَبیلَ المُفسِدین». مطابق آیه ۴ اسراء خداوند در تورات آورده است که بنی اسرائیل دوبار در سرزمین مقدس فسادانگیزی می‌کنند: «وقَضَینا اِلی بَنی اِسرءیلَ فِی الکِتـبِ لَتُفسِدُنَّ فِی الاَرضِ مَرَّتَینِ ولَتَعلُنَّ عُلُوًّا کَبیرا». یکی از فسادها مخالفت با احکام تورات و قتل برخی پیامبران و دیگری قتل زکریا، یحیی، و قصد کشتن عیسی علیه‌السّلام تفسیر شده است.
[۶۷] کنز الدقایق، ج۷، ص۳۵۸.
فسادانگیزی بنی اسرائیل در عصر ظهور اسلام نیز ادامه داشت و آنان همواره درپی ایجاد جنگ و درگیری با مسلمانان بودند:
[۶۸] الکاشف، ج۵، ص۱۹.
«کُلَّما اَوقَدوا نارًا لِلحَربِ اَطفَاَهَا اللّهُ ویَسعَونَ فِی الاَرضِ فَسادًا واللّهُ لا یُحِبُّ المُفسِدین».


«یـبَنی اِسرءیلَ اذکُروا... اَتَامُرونَ النّاسَ بِالبِرِّ و تَنسَونَ اَنفُسَکُم و اَنتُم تَتلونَ الکِتـبَ اَفَلا تَعقِلون». برخی با اشاره به «اَنتُم تَتلونَ الکِتـبَ» مخاطب آیه را علمای یهود دانسته‌اند که با دعوت مردم به پرداخت صدقات و مبرات اموال به دست آمده را خود تصرف می‌کردند.
[۷۴] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱، ص۳۵۵.



سکوت در برابر گناه از دیگر عوامل سرزنش بنی اسرائیل است: «کانوا لایَتَناهَونَ عَن مُنکَر فَعَلوهُ لَبِئسَ ما کانوا یَفعَلون». برخی، منکَر یاد شده را صید ماهی از سوی اصحاب سبت در روز شنبه دانسته‌اند.


بنی اسرائیل همواره برای فرار از مسئولیت و انجام دستورات الهی، بهانه تراشی می‌کردند، به گونه‌ای که بهانه‌های بنی اسرائیل ضرب المثل شده است. بهانه گیریهای آنان در قالب پرسشهای مکرّر درباره ویژگیهای گاو موسوم به گاو بنی اسرائیل که با هدف فرار از امتثال دستور الهی موسی علیه‌السّلام صورت می‌گرفت نمونه بارزی از این قبیل است.
بهانه گیری درباره عدم تنوع غذایی در وادی تیه نیز نمونه دیگری است. آنان از خوردن مداوم «مَنّ» و «سَلْوی» ابراز خستگی کردند و خداوند در برابر این ناسپاسی از آنها خواست به سوی شهر و آبادی روانه شوند مفسران سبب اعتراض را یکسان شدن غذای همه و در نتیجه از بین رفتن فاصله طبقاتی و زمینه برتری طلبی گروهی خاص دانسته‌اند.


گرایش و دلبستگی به ریاست، ثروت و زینتهای دنیوی و فخرفروشی و ارزشگذاری بر اساس آن از دیگر ویژگیهای نکوهیده بنی اسرائیل است. نگاه حسرت آمیز به ثروت قارون و آرزوی برخورداری از آن از این قبیل است. آنان برای بهره‌های دنیایی از هیچ تلاشی فروگذار نکرده، معیار ارزش و برتری افراد را ثروت و دارایی می‌دانستند، برای همین در ماجرای گزینش طالوت برای پادشاهی به استناد اینکه وی ثروت انبوهی ندارد، بر او خرده گرفتند: «... قالوا اَنّی یَکونُ لَهُ المُلکُ عَلَینا و نَحنُ اَحَقُّ بِالمُلکِ مِنهُ ولَم یُؤتَ سَعَةً مِنَ المالِ». ریاست طلبی نیز از ویژگیهای گروهی از بزرگان و علمای بنی اسرائیل بود. بسیاری از مفسران معتقدند که آنان برای حفظ ریاست و موقعیت خویش، دست به تحریف تورات زدند و پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را تکذیب کردند: «فَوَیلٌ لِلَّذینَ یَکتُبونَ الکِتـبَ بِاَیدیهِم ثُمَّ یَقولونَ... لِیَشتَروا بِهِ ثَمَنـًا قَلِیلاً». اغلب مفسران مراد از «ثمن قلیل» را که در آیات دیگر نیز آمده است ریاست دنیایی دانسته‌اند.


خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت که خون یکدیگر را نریزند و همدیگر را از سرزمین خویش (ارض مقدس) بیرون نرانند: «و اِذ اَخَذنا میثـقَکُم لاتَسفِکونَ دِماءَکُم ولا تُخرِجونَ اَنفُسَکُم مِن دِیـرِکُم ثُمَّ اَقرَرتُم و اَنتُم تَشهَدون» ؛ امّا آنان همواره و در پی زیر پا نهادن آموزه‌های الهی به جان یکدیگر افتاده، خونهای زیادی بر زمین می‌ریختند: «ثُمَّ اَنتُم هــؤُلاءِ تَقتُلونَ اَنفُسَکُم و تُخرِجونَ فَریقـًا مِنکُم مِن دِیـرِهِم تَظـهَرونَ عَلَیهِم بِالاِثمِ والعُدونِ و اِن یَاتوکُم اُسـری تُفـدوهُم و هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیکُم اِخراجُهُم». براساس برخی گزارشها این آیه درباره قبیله بنی قریظه و بنی نضیر است که مکرر به جنگ و خونریزی با یکدیگر پرداختند.


اسباب النزول؛ الاغانی؛ املاء ما من به الرحمن؛ انوارالتنزیل و اسرارالتاویل، بیضاوی؛ بنو اسرائیل فی القرآن والسنه؛ البرهان فی تفسیرالقرآن؛ تاریخ ابن خلدون؛ تاریخ الامم والملوک، طبری؛ تاریخ اللغات السامیه؛ تاریخ الملل و النحل؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تسنیم تفسیر قرآن کریم؛ التفسیر التطبیقی للکتاب المقدس؛ تفسیر جوامع الجامع؛ تفسیر الصافی؛ تفسیر العیاشی؛ تفسیر غریب القرآن الکریم؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر؛ تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکاشف؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر کنز الدقائق و بحرالغرائب؛ تفسیر المنار؛ التفسیر المنسوب الی الامام العسکری علیه‌السّلام؛ تفسیر نورالثقلین؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ روض الجنان و روح الجنان؛ زادالمسیر فی علم التفسیر؛ غریب القرآن؛ قاموس کتاب مقدس؛ قاموس الکتاب المقدس؛ کتاب مقدس؛ الکشاف؛ لسان العرب؛ مجمع البحرین؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المصباح المنیر؛ المعرب من الکلام الاعجمی؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ واژه‌های دخیل در قرآن مجید.


۱. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۱، ص۱۴۷.    
۲. دمشقی، اسماعیل بن کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۱۰۸-۱۰۹.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۶۳.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۹۳.    
۵. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۲، ص۱۵۷.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۲۶۲.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۸۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۲۹۹.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۸۴.    
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۷۰.    
۱۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۹.    
۱۲. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۷.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۶۳-۶۴.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۸۴-۸۵.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۱۰۰.    
۱۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۷.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۸۵.    
۱۸. مائده/سوره۵، آیه۱۳-۱۴.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۲۱۱.    
۲۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۶.    
۲۱. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۴، ص۲۷۰.    
۲۲. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۲، ص۱۹۰.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۵۴۰.    
۲۴. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۲، ص۱۹۰.    
۲۵. آل عمران/سوره۳، آیه۴۹.    
۲۶. آل عمران/سوره۳، آیه۵۲.    
۲۷. مائده/سوره۵، آیه۲۴.    
۲۸. بقره/سوره۲، آیه۶۷ - ۷۳.    
۲۹. بقره/سوره۲، آیه۲۴۶.    
۳۰. بقره/سوره۲، آیه۸۷.    
۳۱. آل عمران/سوره۳، آیه۵۲.    
۳۲. مائده/سوره۵، آیه۱۱۰.    
۳۳. بقره/سوره۲، آیه۴۱.    
۳۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۹۷.    
۳۵. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۶، ص۷.    
۳۶. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۲، ص۵۳۲.    
۳۷. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص۱۱۸.    
۳۸. آل عمران/سوره۳، آیه۹۳.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۷۹۴.    
۴۰. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۴، ص۱۳۵.    
۴۱. حسینی بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶۵۴.    
۴۲. انعام/سوره۶، آیه۱۴۶.    
۴۳. بقره/سوره۲، آیه۸۵.    
۴۴. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۱، ص۱۶۱.    
۴۵. دمشقی، اسماعیل بن کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۶.    
۴۶. بقره/سوره۲، آیه۸۵.    
۴۷. مائده/سوره۵، آیه۳۲.    
۴۸. طوسی، محمد بن حسن، طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۳، ص۵۰۴.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۲۹۰.    
۵۰. حسینی بحرانی، هاشم، البرهان، ج۲، ص۲۸۴.    
۵۱. مائده/سوره۵، آیه۷۲.    
۵۲. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۰، ص۴۸۰.    
۵۳. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۳، ص۶۰۱.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۳۵۲.    
۵۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۹-۲۰.    
۵۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۰.    
۵۷. بقره/سوره۲، آیه۹۱.    
۵۸. بقره/سوره۲، آیه۶۱.    
۵۹. بقره/سوره۲، آیه۸۷.    
۶۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۱.    
۶۱. نساء/سوره۴، آیه۱۵۵.    
۶۲. نساء/سوره۴، آیه۱۵۷.    
۶۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۲.    
۶۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۴.    
۶۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۴.    
۶۶. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۲، ص۶۴۹.    
۶۷. کنز الدقایق، ج۷، ص۳۵۸.
۶۸. الکاشف، ج۵، ص۱۹.
۶۹. دمشقی، اسماعیل بن کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۷۹.    
۷۰. مائده/سوره۵، آیه۶۴.    
۷۱. بقره/سوره۲، آیه۴۰.    
۷۲. بقره/سوره۲، آیه۴۴.    
۷۳. تفسیر منسوب به امام عسکری علیه‌السّلام، ج۱، ص۲۳۳-۲۳۴.    
۷۴. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱، ص۳۵۵.
۷۵. دمشقی، اسماعیل بن کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۸۸.    
۷۶. مائده/سوره۵، آیه۷۹.    
۷۷. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۳، ص۶۱۰-۶۱۱.    
۷۸. بقره/سوره۲، آیه۶۸-۷۱.    
۷۹. بقره/سوره۲، آیه۶۱.    
۸۰. بقره/سوره۲، آیه۶۱.    
۸۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۲۵۶.    
۸۲. قصص/سوره۲۸، آیه۷۹.    
۸۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۷۹.    
۸۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۱۰.    
۸۵. بقره/سوره۲، آیه۲۴۷.    
۸۶. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۵، ص۳۰۶.    
۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۲، ص۶۱۲.    
۸۸. ابن جوزی، عبدالرحمان بن علی، زادالمسیر، ج۱، ص۲۲۳.    
۸۹. بقره/سوره۲، آیه۷۹.    
۹۰. بقره/سوره۲، آیه۱۷۴.    
۹۱. آل عمران/سوره۳، آیه۷۷.    
۹۲. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۷.    
۹۳. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۲، ص۲۷۰.    
۹۴. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۱، ص۴۲.    
۹۵. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۱، ص۱۸۴.    
۹۶. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، الصافی، ج۱، ص۱۴۸.    
۹۷. بقره/سوره۲، آیه۸۴.    
۹۸. بقره/سوره۲، آیه۸۵.    
۹۹. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۱، ص۳۳۶.    
۱۰۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴.    
۱۰۱. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۱، ص۱۶۱.    



دائرةالمعارف قرآن کریم بر گرفته از مقاله «بنی اسرائیل».    


رده‌های این صفحه : بنی اسرائیل | سرزنش




جعبه ابزار