صَفّ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صَفّ (به فتح صاد ) از
واژگان قرآن کریم به دو معنا است،
اول به معنای
صف کشیدن و در
صف کردن،
دوم به معنای باز کردن بالهای پرنده، به طوری که حرکت نکند.
مشتقات
صَفّ که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
صَفًّا (به فتح صاد و فاء مشدد) به معنای یک صف؛
الصَّافَّاتِ (به فتح صاد مشدد) به معنای صف کشیدگان؛
صَوافَ (به فتح صاد) به معنای به پا ایستاده؛
مَصْفُوفَةٌ (به فتح میم و سکون صاد) به معنای پشتیهای صف کرده است.
صَفّ در دو معنای صف کشیدن و در صف کردن به کار رفته است.
صَفّ لازم و
متعدی به کار میرود و به این معنا است که اشیاء مانند
انسان و غیره در یک ردیف و خط مستوی قرار گیرند.
صَفّ به معنای باز کردن بال پرندهها هم آمده است. پرنده بالهای خود را به طوری که حرکت نکند، از هم باز کند.
در
اقرب الموارد آمده است:
«صَفَ الطائِرُ جناحیه فی السماء:بسطها و لم یحرکها» صوافّ جمع صافّه است. مراد شتران قربانی است که ایستاده و بسته شدهاند.
به مواردی از
صَفّ که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ عُرِضُوا عَلی رَبِّکَ صَفًّا) (آنها در يک صف به پيشگاه
پروردگارت عرضه مىشوند.)
(اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَاَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ) (
خداوند كسانى را دوست مىدارد كه در يک صف در راه او پيكار مىكنند گويى بنايى آهنين هستند.)
(یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِکَةُ صَفًّا) (روزى كه
روح و
ملائکه به صف مىايستند.)
(وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا. فَالزَّاجِراتِ زَجْراً. فَالتَّالِیاتِ ذِکْراً. اِنَّ اِلهَکُمْ لَواحِدٌ) (سوگند به صف كشيدگان [
فرشتگان منظم و گوش به فرمان
]، به نهىكنندگان [
فرشتگان بازدارنده
] و تلاوتكنندگان پياپى آيات الهى، كه به يقين معبود شما يگانه است.)
(وَ اِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ. وَ اِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ) (و ما همگى براى اطاعت فرمان خداوند به صف ايستادهايم؛ و ما همه تسبيحگوی او هستيم.)
این آیه قول جنهاست و گفته شد که آن کلام ملائکه است. رجوع شود به «تلو» تفسیر آیه:
(فَالتَّالِیاتِ ذِکْراً) «پس قسم به آنهایی که برای حفظ یکدیگر در پی هم هستند.»
(یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ) «هر آنکه در آسمانها و زمین هستند و پرندگان بال گشوده خدا را
تسبیح میکنند.»
(اَ وَ لَمْ یَرَوْا اِلَی الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ یَقْبِضْنَ) (آيا به پرندگانى كه بالاى سرشان است و بالهاى خود را گسترده و جمع مىكنند، نگاه نكردند.)
ظاهرا مراد از
(صافَّاتٍ وَ یَقْبِضْنَ) بیان پرواز پرندگان است و حقیقت آن گشودن بال و جمع کردن آن است. به قولی بعضی از آنها بال گشوده هستند و بعضی بال زن به معنی صفیف و دفیف هستند.
(فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْها صَوافَ) «نام خدا را در آن حال که بپا ایستاده هستند، بر آنها یاد کنید.»
صوافّ جمع صافّه است. مراد شتران قربانی است که ایستاده و بسته شدهاند. به قول
ابن عباس در
جوامع الجامع فرموده: در حالیکه ایستاده و دستها و پاهایشان را صف کرده و دستهایشان تا زانو بسته شده است.
در
تفسیر المیزان از
اصول کافی از
عبداللّه بن سنان از
امام صادق (علیهالسّلام) درباره
(فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْها صَوافَ) نقل کرده که فرمودند: آن در موقعی است که از برای
نحر صف کرده شوند، دو دستش از پا تا زانو بسته میشود.
(وَ اَکْوابٌ مَوْضُوعَةٌ. وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ)«کاسههای نهاده و پشتیهای صف کرده (ردیف هم).»
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «صفّ»، ج۴، ص۱۳۴-۱۳۵.