صَفّ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صَفّ (به فتح صاد و تشدید فاء) از
واژگان قرآن کریم، در دو معنا به کار رفته، یکی به معنای صف کشیدن و در صف کردن، و دیگری به معنای باز کردن پرنده بالهای خود را به طوری که حرکت نکند.
صَفّ در دو معنا به کار رفته است.
صَفّ به معنی صف کشیدن و در صف کردن است. لازم و متعدی بکار میرود و آن این که اشیاء مانند
انسان و غیره در یک ردیف و خط مستوی قرار گیرند.
(وَ عُرِضُوا عَلی رَبِّکَ صَفًّا) (آنها در يک صف به پيشگاه پروردگارت عرضه مىشوند...)
(اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَاَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ) (
خداوند كسانى را دوست مىدارد كه در يک صف در راه او پيكار مىكنند گويى بنايى آهنيناند.)
(یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِکَةُ صَفًّا) (روزى كه «
روح» و «
ملائکه» به صف مىايستند..)
صفّا در هر دو آیه ممکن است
مفعول مطلق باشد، و ممکن است جمع صافّ و نصب آن برای حالیّت باشد، چنانکه
شیخ طبرسی و
راغب اصفهانی گفتهاند.
در
اقرب الموارد از جمله در معانی صف گفته است: «الْقَوْمُ الْمُصْطَفُّونَ».
(وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا. فَالزَّاجِراتِ زَجْراً. فَالتَّالِیاتِ ذِکْراً. اِنَّ اِلهَکُمْ لَواحِدٌ) (سوگند به صف كشيدگان [
فرشتگان منظم و گوش به فرمان
]، • و به نهىكنندگان [
فرشتگان بازدارنده
]، • و تلاوتكنندگان پياپى آيات الهى، • كه به يقين معبود شما يگانه است.)
(وَ اِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ. وَ اِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ) (و ما همگى براى اطاعت فرمان خداوند به صف ايستادهايم؛ • و ما همه تسبيحگو ى او هستيم.)
این آیه قول جنهاست و گفتهاند آن کلام ملائکه است. رجوع شود به «تلی» تفسیر «فَالتَّالِیاتِ ذِکْراً».
ایضا صف به معنی باز کردن پرندهها است- بالهای خود را بهطوریکه حرکت نکند. در اقرب الموارد آمده «صَفَ الطائِرُ جناحیه فی السماء: بسطها و لم یحرکها»
(یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ...) «هر آنکه در آسمانها و زمیناند و پرندگان بال گشوده خدا را
تسبیح میکنند.»
(اَ وَ لَمْ یَرَوْا اِلَی الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ یَقْبِضْنَ) (آيا به پرندگانى كه بالاى سرشان است، و بالهاى خود را گسترده و جمع مىكنند، نگاه نكردند؟!..)
ظاهرا مراد از «صافَّاتٍ وَ یَقْبِضْنَ» بیان پرواز پرندگان است و حقیقت آن گشودن بال و جمع کردن آن است، و به قولی: بعضی از آنها بال گشودهاند و بعضی بالزن به معنی
صفیف و
دفیف.
(فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْها صَوافَ) «نام خدا را در آن حال که بپا ایستادهاند بر آنها یاد کنید.»
صوافّ جمع
صافّه است. مراد شتران قربانی است که ایستاده و بسته شدهاند. به قول
ابن عباس در
جوامع الجامع فرموده: در حالیکه ایستاده و دستها و پاهایشان را صف کرده و دستهایشان تا زانو بسته شده است.
در
تفسیر المیزان از
اصول کافی از
عبداللّه بن سنان از
امام صادق (علیهالسّلام) درباره
(فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْها صَوافَ) نقل کرده که فرمودند: آن در موقعی است که صف کرده شوند از برای
نحر، دو دستش از پا تا زانو بسته میشود...
(وَ اَکْوابٌ مَوْضُوعَةٌ. وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ) یعنی: «کاسههای نهاده • و پشتیهای صف کرده (ردیف هم).»
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «صفّ»، ج۴، ص۱۳۴-۱۳۵.