صُلْح (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صُلْح (به ضم صاد و سکون لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای مسالمت و سازش است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
•
صَلاح (به فتح صاد) به معنای شایسته شدن و خوب شدن و آن ضدّ
فساد است؛
•
صالِح (به فتح صاد و کسر لام) یعنی شايسته و خوب؛
•
اِصْلاح (به کسر الف و سکون لام) به معنای ایجاد صلح و سازش؛
•
اِسْتِصلاح (به کسر همزه و تاء و سکون سین) براى طلب صلح و صلاح است؛
•
اِصْطِلاح (به کسر همزه و تاء و سکون صاد) ضد
تخاصم است يعنى با يكديگر به صلح و همكارى رسيدن؛
•
مَصْلَحَة (به فتح میم و لام و حاء و سکون صاد) یعنی آنچه مترتب بر فعل و باعث صلاح است و جمع آن
مَصالِح (به فتح میم و صاد و کسر لام) میآيد.
از اين ماده موارد زيادى در «نهج البلاغه» آمده است.
صُلْح به معنای مسالمت و سازش آمده است.
راغب آن را از بین بردن
نفرت میان مردم معنی کرده است.
صَلاح به معنای شایسته شدن و خوب شدن و آن ضدّ فساد است.
صالِح به معنی شايسته و خوب است.
اِصْلاح به معنای ایجاد صلح و سازش است.
اِسْتِصلاح براى طلب صلح و صلاح است.
اِصْطِلاح ضد تخاصم است يعنى با يكديگر به صلح و همكارى رسيدن.
مَصْلَحَة یعنی آنچه مترتب بر فعل و باعث صلاح است و جمع آن
مَصالِح میآيد.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در
حکمت ۸۴ فرموده:
«مَنْ أَصْلَحَ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللهِ أَصْلَحَ اللهُ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللهُ لَهُ أَمْرَ دُنْياهُ.» (كسى كه ميان خود و
خدا را اصلاح كند، خداوند ميان او و مردم را اصلاح خواهد نمود و كسى كه امر آخرتش را اصلاح كند خدا امر دنيايش را اصلاح خواهد كرد.)
امام (صلواتاللهعلیه) درباره فرق زمان براى
سوء ظنّ و
حسن ظنّ فرموده است:
«إِذا اسْتَوْلَى الصَّلاحُ عَلَى الزَّمانِ وَ أَهْلِهِ ثُمَّ أَساءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ خزْيَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ وَ إِذا اسْتَوْلَى الْفَسادُ عَلَى الزَّمانِ و أَهْلِهِ فأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ.» (هنگامى كه صلاح و نيكى بر زمان و مردم زمان گسترش يابد؛ دراينحال اگر كسى گمان بد به ديگرى ببرد كه از او گناهى ظاهر نشده به او
ستم كرده است و هنگامى كه فساد بر زمان و اهل زمان مستولى شود، هر كسى گمان خوب به ديگرى ببرد خود را
فریب داده است.)
حوبة به معنای
گناه و
تغریر به معنای در خطر انداختن است.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره وضع زمان فرموده:
«أَنَّكُمْ فی زَمان... أَهْلُهُ مُعْتَكِفونَ عَلَى الْعِصْيانِ مُصْطَلِحونَ عَلَى الاِْدْهانِ.» یعنی «اهل زمان ملازم گناه و همکار در سازشکاری هستند.»
امام (صلواتاللهعلیه) درباره طلب
باران فرموده:
«أُمِرَتا بِمَنافِعِكُمْ فأَطاعَتا وَ أُقيمَتا عَلَى حُدودِ مَصالِحِكُمْ فَقامَتا.» (آنها
مأمور رساندن
منفعت به شما هستند و
اطاعت (فرمان
حق) نمودهاند، به آنها دستور داده شده كه به مصالح شما
قیام نمايند و آنها چنين كردند.)
امام (صلواتاللهعلیه) در جایى فرموده:
«فَبِالْايمانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الصّالِحاتِ وَ بِالصّالِحاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الْايمانِ.» (
انسان در پرتو
ایمان راه به
اعمال صالح مىيابد و با اعمال شايسته راه به ايمان (و اين دو در يكديگر تأثير متقابل دارند).)
یعنی هم از معلول به
علت پی برده میشود و هم از علّت به معلول.
موارد زیادی از این ماده در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «صلح»، ج۲، ص۶۴۴.