صُلْح (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صُلْح:
(بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَ الصُّلْحُ) صُلْح: اسم است از
«مصالحة» به معنى «آشتى» است.
به عبارت ديگر، يكى يا هر دو نفر از پارهاى از حقوق خود چشمپوشى كنند.
به موردی از کاربرد
صُلْح در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلاَ جُنَاْحَ عَلَيْهِمَا أَن يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الأَنفُسُ الشُّحَّ وَ إِن تُحْسِنُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا) (و اگر زنى، از سركشى و ناسازگارى يا بىاعتنايى شوهرش، بيم داشته باشد، مانعى ندارد با هم به گونهاى صلح كنند و از پارهاى از حقوق خود، به خاطر صلح، صرفنظر نمايند. و صلح، بهتر است؛ اگر چه بسيارى از مردم طبق هواى نفسشان، در اين گونه موارد
بخل مىورزند. و گذشت ندارند و اگر نيكى و گذشت كنيد و پرهيزگارى پيشه سازيد،
خداوند به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است و
پاداش شايسته به شما خواهد داد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
(وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً ...) اين آيه شريفه حكمى را بيان مىكند كه مورد استفتاء پرسش كنندگان نبود و ليكن از آنجا كه با حكم مورد استفتاءشان تناسب داشت در اينجا ذكر شده، نظير حكمى كه در آيه بعدى آمده و جمله
(وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا ) بيانگر آن است كه آن نيز از مسائل مورد استفتاء آنان خارج بود.
و اگر شرط اصلاح را خوف نشوز و اعراض قرار داد، نه خود آن دو را، براى اين بود كه صلح موضوعش از زمانى تحقق مىيابد كه علامتها و آثار ترس آور آن تحقق يابد و سياق دلالت دارد بر اينكه مراد از صلح و مصالحه كردن اين است كه زن از بعضى حقوق زناشويى خودش صرفنظر كند تا انس، علاقه، الفت و توافق شوهر را جلب نمايد و به اين وسيله از
طلاق و جدايى جلوگيرى كند و بداند كه صلح بهتر است.
آيه مىگويد:
«هرگاه زنى از طغيان و سركشى يا اعراض شوهرش، بيم داشته باشد مانعى ندارد با هم صلح كنند (و زن يا مرد از پارهاى از حقوق به خاطر صلح صرف نظر كنند) و صلح بهتر است...»
(وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ) از آنجا كه گذشت كردن زن از قسمتى از حقوق خود، روى رضايت و طيب خاطر انجام شده، اكراهى در ميان نبوده است، گناهى ندارد و تعبير به
(لا جناح) در آيه مورد بحث اشاره به همين حقيقت است.
ضمنا از آيه، دو مسئله فقهى استفاده مىشود:
• نخست اين كه احكامى مانند تقسيم ايام هفته در ميان دو همسر، جنبۀ حق دارد نه حكم و لذا زن مىتواند با اختيار خود از اين حق به طور كلى يا به طور جزیى صرف نظر كند.
• ديگر اين كه عوض صلح، لازم نيست مال بوده باشد، بلكه مىتواند «اسقاط حقى» عوض صلح واقع شود.
سپس براى تأكيد موضوع مىفرمايد: «به هر حال صلح كردن بهتر است.»
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «صُلْح»، ج۲، ص۶۱۸.