صحت عبادات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ارزش
صحت عبادت، به صحیحبودن هدف و شکل آن بستگی دارد. روشنفکرزدگی،
لجاجت و مقدّسمآبی از انگیزههای تغییر شکل عبادت است. عبادات، غیر از شرایط صحّت، شرایط «قبول» و «
کمال» هم دارد، که
ایمان به
خدا،
ولایت،
تقوا،
حضور قلب، خیرخواهی نسبت به دیگران، ادای حق مردم و خوشرفتاری از موارد شرط قبولی عبادت است.
ارزش
عبادت به
صحّت و درستی آن است و صحّت آن، به دو عامل مهم بستگی دارد:
۱: صحیحبودن هدف.
۲: صحیحبودن شکل آن.
هدف؛ کسب
رضای الهی و انجام وظیفه، باید هدف
انسان در عبادت باشد. از این رو، عبادتی که از روی
ریا، یا کسب وجهه و خوشایند مردم باشد یا انسان انتظار ستایش از غیرخدا داشته باشد،
شرک است. البته اگر هدف، خدا باشد و مردم متوجّه کار خالصانه انسان شوند، اشکال ندارد.
ریا در عبادت، علاوه بر آنکه
حرام است، موجب
بطلان آن نیز میباشد. باید کوشید تا
نیّت خالص عبادت، به انگیزههای غیرخدایی آمیخته نشود.
درباره
اخلاص در عمل
امام صادق (علیهالسّلام) فرموده است: «وَ الْعَمَلُ الْخالِصُ الَّذی لاتُریدُ اَنْ یَحمَدک عَلَیهِ اَحدُ اِلَّا الله؛
عمل خالص، آن است که از احدی، به جز خداوند، انتظار مدح و ستایش نداشته باشی.»
در آثار اخلاص، از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت است که: «ما اخلص عبدلله عزَّوجلَّ اربعین صباحاً الّا جرت ینابیع الحکمة من قلبه الی لسانه؛
بندهای نیست که چهل روز تمام، کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، مگر آنکه چشمههای
حکمت و
خرد، از
روح و جانش بر زبانش جاری میشود.» اخلاص، دانشگاهی است که در مدّت چهل روز، فارغ التحصیلانی حکیم و فرزانه، تحویل میدهد.
عبادتی صحیح است که به همان شکل و شیوه و صورت معین از سوی خدا و مکتب انجام گیرد، نه روی سلیقههای شخصی یا روشهای منحرف از دستور
دین.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «لا قول و لا عمل و لا نیّة الا باصابة السُّنَّة؛
ارزشی برای گفتهها و عملها و نیّتها نیست، مگر آن که طبق دستور و
سنت انجام گیرد.» پس شکل عبادت را هم باید از
اولیاءدین آموخت.
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) از خداوند درخواست میکند که نحوه صحیح عبادت را به ما نشان بده «و ارِنا مَنا سِکنا.»
در اینکه
نماز را کجا باید شکسته یا تمام، آهسته یا بلند خواند، تعداد رکعتها و امثال آن، باید متعبّد بود. در غیر این صورت، ارزشی نخواهد داشت. مثل آنکه اگر بگویند: در صد قدمی شما گنجی نهفته است، میتوانید آن را تصاحب کنید. اگر شما ۹۸ قدمی یا ۱۰۲ قدمی را حفر کنید، به گنجی نمیرسید و رنج بیهوده بردهاید.
یا اگر بخواهید با کسی یا شهرستانی تماس تلفن بگیرید، با یک شماره کم یا زیاد، شخص دیگر جواب میدهد یا شهر دیگری را میگیرید. پس در عبادات هم دقیقاً باید به همان صورتی انجام داد که دستور دادهاند. مانند دندانههای یک کلید که اگراندکی ریز یا درشت شود، دیگر قفل را باز نمیکند.
امام باقر (علیهالسّلام) در تفسیر
آیه ۱۸۹
بقره «وَ اْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ اَبْوابِها؛
از در خانهها وارد شوید، نه از بیراهه.» فرمود: مقصود آن است که هر کاری را از راهش وارد شده و انجام دهید و طبق دستور عمل کنید.
قرآن، نمونههای متعدد یاد میکند که چگونه اقوام پیشین، با تغییر شکل عبادت، دچار
قهر و
غضب الهی شدند. انگیزه این تغییر شکلها متفاوت بوده، که از هر کدام، یک نمونه قرآنی ذکر میکنیم:
خداوند به
بنیاسرائیل دستور داد هنگام ورود به سرزمین مقدس، کلمه «حطّه» را بر زبان جاری کند (یعنی خدایا ما را ببخش و گناهانمان را بریز.) آنان را روی
استهزاء و
لجاجت، تغییر داده و گفتند: «حنطه» (یعنی گندم). «فانزلنا علی الذین ظلموا رجزاً من السماء؛
خدا بر آنان
غضب کرد و هلاکشان نمود.»
در اسلام، چهار ماه
حرام است که
جنگیدن در آن ممنوع است. این
آتش بس اجباری، در سه ماه پیاپی (
ذیقعده،
ذیحجّه،
محرّم) و یک ماه جدا (
رجب) است که قرآن همه را به عنوان «اربعة
حرم»
یاد کرده و
جنگیدن را ممنوع ساخته است، مگر آنجا که حالت دفاعی باشد. برخی به نظر روشنفکرانه خود و روی سلیقه، ماههای
حرام را جابجا میکردند، عقب جلو میکردند و میگفتند: چه فرق میکند، هدف آن است که سالی چهار ماه نجنگیم. قرآن، این تغییر در ماههای
حرام را نکوهش کرد وآن را فرو رفتن در
کفر دانست.
منظور، کار کسانی است که با سرپوش
مذهب و حیلههای شرعی، به خواستههای دل خود میرسند و بدینوسیله میخواهند بر سر وجدان و قانون خدا کلاه بگذارند.
نمونهاش در داستان بنیاسرائیل است که چون خداوند،
صید ماهی را روز شنبه برای آنان
تحریم کرده بود، با احداث حوضچههایی کنار
آب، ماهیها را بدرون آن میکشیدند ولی روز بعد، ماهیها را میگرفتند و میگفتند: ما که روز شنبه ماهی نگرفته ایم! ماجرای فوق، در آیاتی از قرآن بیان شده و مورد
مذمّت قرار گرفته است.
عبادات، غیر از شرایط صحّت، شرایط «قبول» و «
کمال» هم دارد. یعنی آنچه که مراعاتش، انسان را به قرب خدا و رشد معنوی میرساند و در فرد و جمع، تاثیر میگذارد.
گاهی عبادت، صحیح است، ولی رشد آور نیست، مثل دارویی که شفابخش نیست. گاهی عبادت، از کیفر میرهاند ولی ما را محبوب خدا نمیسازد.
در
آیات و روایات، شرایطی برای قبولی اعمال و عبادات بیان شده که نمونههایی از آنها از این قرار است. (با تشکر از برادر عزیز حجةاسلام آقای وحیدی که این دسته بندی، با الهام از اوست.)
۱. شرط اعتقادی.
۲. شرط سیاسی.
۳. شرط اخلاقی.
۴. شرط اقتصادی.
۵. شرط اجتماعی.
۶. شرط بهداشتی.
قبل از توضیح این موارد، تاکید میشود که انسان باید به مسئله قبولی عبادت عنایت خاصّی داشته باشد تا از تلاش معنویاش بهره بیشتر ببرد.
علی (علیهالسّلام) میفرماید: «کُونُوا عَلی قَبُول الْعَمَلِ اَشَدَّ عِنایةً مِنکُم عَلَی الْعَمَل؛
به قبولی عمل، بیش از اصل عمل توجّه داشته باشید.»
انسان ممکن است برای پذیرش در جایی، هم کارت ورود بگیرد، هم طبق مقررات ظاهری عمل کند، ولی در مصاحبه به دلائلی مانند فساد اخلاق یا سوء سابقه یا رد شود. عبادات هم ممکن است از نظر مقررات الهی، درست انجام گیرد، ولی به دلایلی مورد قبول خدا نشود. مگر نه این است که گاهی کارهای صحیحی از طرف افراد غیر مسئول انجام میگیرد ولی به جای تشکّر، از آنان انتقاد هم میشود؟! پس شرطِ قبولی کار، چیزی دیگر است.اینک به بیان آن شرایط میپردازیم:
نداشتن
ایمان، مایه تباهی اعمال است: «وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْاِیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ؛
کسانی
مساجد خدا را آباد میکنند که ایمان به خدا و
معاد داشته باشند.»
«اِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاخِرِ؛
و عمل صالح از
زن و
مرد «
مؤمن» است که موجب زندگی پاک میشود.» ؛ «من عمل صلحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فَلنُحیِیُنَّه حیوة طیبةً؛
کسی که خدا را قبول ندارد، برای او کاری نمیکند تا انتظار پاداش داشته باشد.» قرآن کریم، اعمال کافران را همچون خاکستری میداند که در یک روز طوفانی در برابر باد قرار گیرد. که چیزی از آن باقی نمیماند.
ولایت و رهبری صحیح و آسمانی، همة بندگان خدا و بندگیها و نماز و
حجّ و
جهاد و غیره را در مسیر الهی قرار میدهد و به آنها جهت شایسته میبخشد. مثل ایران امروز که با برخورداری از
ولایت فقیه، راه رو به رشدی را میپیماید. در مقابل، کشورهای اسلامی دیگر، با آنکه نماز و
روزه و غیره دارند ولی به خاطر انحراف در خط سیاسی و رهبری، در ذلّتاند. رهبری جامعه، همانند راننده در یک ماشین است.اگر همه سرنشینان، شیک و مرتب و مؤدّب باشند ولی راننده مست باشد یا جاده منحرف باشد، سقوط در پیش است. ولی اگر راننده، سالم و باتجربه باشد، هر چند مسافران، کهنه پوش و نامترب باشند، این سفر به مقصد میرسد.
در حدیث از
امام باقر (علیهالسّلام) است: «من دان الله بعبادة یجهد فیها نفسه و لا امام له من الله فسعیه غیر مقبول؛
کسی که به خدا ایمان دارد و عبادتهای طاقتفرسا هم انجام میدهد ولی امام لایقی از طرف خدا ندارد، تلاشش بی فایده است.»
اگر رهبر آسمانی بود، پرستش خدا به طاغوت پرستی کشیده نمیشد و قوانین آسمانی تبدیل به
خرافات نمیگردید و نمازهای جمعه، با همه شکوهش، به نفع طاغوتها نمیانجامید و حج، این مظهر قدرت و عزّت اسلام و
مسلمین، چنین بیاثر یا به سود حکام دور از اسلام تبدیل نمیشد.
در
حدیث میخوانیم: «فمن لم یتوّلنا لم یرفع الله له عملاً؛
هر کس ولایت و رهبری ما را نپذیرد، خدا هم اعمال او را قبول نمیکند.» حضرت علی (علیهالسّلام) فرمود: ما «باب الله» هستیم و راه خدا از طریق ما معرّفی و شناخته میشود.
پس شرط قبولی عبادات، ولایت است. ولی همراهش باید
تقوا هم باشد. امام باقر (علیهالسّلام) میفرماید: «و ما تنال و لایتنا الّا بالعمل و الورع؛
در خط رهبری ما نیست، مگر آنانکه اهل عمل و تقوا باشد.»
۱: تقوا: داستان فرزندان
آدم در قرآن آمده است. هر دو
قربانی کردند. قربانی یکی پذیرفته شد و دیگری نه.خدا میفرماید: «اِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین؛
خدا تنها از اهل تقوا میپذیرد.»
نقل کردهاند شخصی هنگام عبور از
بازار، دو قرص نان
سرقت کرد و دو
انار از مغازهای دیگر. سپس آن انار و نان را به
فقیر داد. به او گفتند: این چه کاری است؟ گفت: خداوند هر
گناه را یک کیفر ولی
ثواب را ده برابر پاداش میدهد. من با آن دو نان و دو انار، چهار گناه کردم ولی به فقیر که دادم، چهل ثواب بردم. چهار گناه از چهل ثواب که کم شود، سی و شش ثواب باقی میماند. به او گفتند: پاداش ده برابر، برای کسی است که کارش بر اساس تقوا باشد.
انفاق از مال غصبی پاداش ندارد. مگر نخواندهای که: «انما یتقبل الله من المتقین!.»
۲: حضور قلب: توجه و
حضور قلب از دیگر شرایط صحت عبادت است، برخی از راههای کسب توجه و حضور قلب در عبادات عبارتند از:
۱. توجه به عظمت خدا و
تفکر در عبادت حضرت علی (علیهالسّلام) میفرماید: «الا لاخیر فی عبادة لیس فیها تفکر؛
آگاه باشید که در عبادتی که تفکر نباشد سودی نیست.»
۲. توجه به لطف بیهایت خدا نسبت به بندگانش.
۳. پناهبردن به خدا از شر شیطانهای جنّی و انسی.
۴. توسلجستن به
اهل بیت (علیهمالسّلام).
۵. داشتن حالت
خشوع و
خضوع.
رسیدگی به نیازمندان و ادای حقوق
محرومان به درجهای از اهمیت است که گاهی قبولی عبادت بستگی به آن دارد.پرداختن زکات، یا داشتن درآمد مشروع، از این نمونههاست.
امام رضا (علیهالسّلام) میفرماید: «من صلّی و لم یزک لم تقبل صلوته؛
هر کس نماز بخواند ولی
زکات (و مالیات اسلامی) نپردازد، نمازش قبول نمیشود. در حدیث دیگری علی (علیهالسّلام) به کمیل میفرماید: «هر گاه غذای تو از راه حلال و درآمد صحیح نباشد، خداوند، تسبیح گفتن و شکر کردن تو را قبول نمیکند.»
حفظ پیوندهای اجتماعی و
اخوّت میان مسلمانان و روابط شایسته و نیکو میان پیروان اسلام، اهمیّت بسیاری دارد. از این رو، هر سخن و عملی که به گسستن پیوندها و بهمزدن روابط خوب منجر شود نارواست، «
غیبت»، «
سوء ظن»، «
بدخواهی»، «
قطع رابطه»، «
بدخلقی» وغیره. از اوصاف و اعمالی هستند که موجب قبول نشدن عبادت میشوند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «من اغتاب مسلماً او مسلمةً لم یقبل الله صلاته و لاصیامه اربعین یوماً و لیلةً الّا ان یغفر له صاحبه؛
کسی که غیبت زن و مرد مسلمانی را بکند، تا چهل روز نماز و روزهاش را خدا نمیپذیرد، مگر آنکه آن شخص، او را ببخشد.» و نیز، آن حضرت فرمود: «یا اباذر! ایاک و هجران اخیک، فانّ العمل لایتقبّل مع الهجران؛
ای
ابوذر! از دوری و قطع رابطه با برادر دینی بپرهیز، چرا که عمل اینگونه اشخاص پذیرفته نیست.» و امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «لا یقبل الله من مؤمن عملاً و هو مضمر علی اخیه سوءً؛
هر مؤمنی که نسبت به برادر دینیاش، نیّت بدی داشته باشد، خداوند عمل او را قبول نمیکند.» و امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «انّ سوء الخلق یفسد العمل کما یفسد الخّل العسل؛
بداخلاقی با مردم، چنان عمل را فاسد میکند، که
سرکه،
عسل را.»
نتیجه آنکه بدگویی از دیگران، نیّت سوء درباره مردم، ترک دوستی، غیبت و امثال آن که باعث سست شدن پیوندهای اجتماعی مسلمانان میشود، از موانع قبول شدن عبادات به حساب آمده است. و نمازگزار و اهل عبادت، باید روابط دینی مستحکمی با بندگان خدا داشته باشد، تا پرستشهایش شایستگی قبولی را دارا باشند.
آئین مقدس و متعالی اسلام، میان عبادت و
سیاست و
اخلاق و اجتماع، پیوندی منسجم ایجاد کرده است. در امور خانوادگی هم رعایت
احترام و حقوق متقابل زن و
شوهر را چنان مهم دانسته که بی توجهی به آن گاهی باعث قبول نشدن عبادات میگردد. و قطع پیوندهای زمینی، به قطع پیوند آسمانی میانجامد. در این زمینه پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده است: «من کان له امرئة توذیه لم یقبل الله صلاتها و لاحسنةً من عملها. و علی الرّجل مثل ذلک؛
هر کس زن بد رفتار و اذیت کنندهای داشته باشد، خداوند نماز و کارهای نیک آن زن را نمیپذیرد.»(مرد نیز همچنین است) نه تنها بد رفتاری زن با شوهر یا برعکس، این اثر را دارد، حتی نگاه خشمآگین به پدر و مادر هم مانع قبول عبادت است.»
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «من نظر الی ابویه نظر ماقتٍ و هما ظالمان له لم یقبل الله له صلاةً؛
نماز فرزندانی که با
خشم به
پدر و
مادر خود نگاه میکنند قبول نمیشود. گر چه والدین، نسبت به آنان کوتاهی و ظلمی کرده باشند.»
آری. وقتی ما از نردبان نماز، به
معراج میرویم که پایههای آن، روی زمین محکمی باشد. ولی اگر روی یخ لغزنده یا
زمین سست قرار داده شود، بالا رفتن را مشکل یا غیر ممکن میسازد. کمال معنوی در سایه عبادات، آن هم با حسن رفتار و روابط شایسته اجتماعی حاصل میشود. مسائل دیگری هم در روایات بیان شده که مانع قبولی اعمال است، مانند شرابخوردن و غیر آن. البته نباید تصوّر شود که حال که خدا قبول نمیکند، پس نماز نخواند و روزه نگیرد. لکه اینگونه روایات، نشان دهنده ضعف عمل و کم ارزشی آن به خاطر رفتار و خصلتهای ناشایست عبادت کننده است.
قرآن، ثمره نماز را، باز داشتن از فحشاء و منکر میداند «اِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ.»
و این خاصیّت، مغز و محتوای اصلی نماز و نشان قبولی اعمال و عبادات است. هسته بیمغز، رشد نمیکند و ثمر نمیدهد. نماز بدون بازداشتن از بدیها، همان عبادت بی محتواست.
امام صادق (علیهالسّلام) در بیان این نشانه، میفرماید: «مَنْ اَحَبّ اَنْ یَعْلَمَ اَقُبِلَتْ صَلاتُه اَمْ لَمْ تُقْبَل، فَلْینظُر هَلْ مَنَعتْهُ صَلاتُه عَنِ الْفَحشاءِ وَ المنکر؟ فَبقَدرِ ما ضَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنه؛
هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته، به هماناندازه نمازش قبول شده است.»
به اعتقاد
امام خمینی شرایط صحت عبادت، اموریاند که عبادت بدون آنها صحیح نیست و تحصیل برخی از آنها واجب است. به اعتقاد ایشان شرایط صحت عبادت را میتوان به دو نوع تقسیم کرد: برخی از آنها شروط اختصاصی عبادت خاصاند مانند وضو که شرط صحت نماز است و برخی از شروط عاماند و شرط صحت در همه عبادات بدنی میباشند، مانند
قصد قربت همراه با
اخلاص.
البته برخی افزون بر قصد قربت،
قصد وجه را نیز مطرح کردند که به معنای انجام عمل عبادی بهقصد وجوب یا استحباب آن است. البته علما در اشتراط چنین شرطی اختلافنظر دارند.
به اعتقاد امام خمینی هر چیزی که در منافات با اخلاص باشد، موجب بطلان است مانند
ریا، در آغاز یا میانه عمل، خواه به خود عبادت و اجزای آن مربوط باشد یا به اوصافی که متحد با آن باشد، مانند آنکه نمازخواندن در مسجد بهقصد ریا باشد.
به دلیل شرط بودن قصد قربت، عدهای از علما، عمل شخص کافر را در عبادت مالی مانند صدقه و وقف صحیح نمیدانند، به نظر امام خمینی زکات دادن
کافر در حال کفر او صحیح نیست و اگر کافر بخواهد آن را بهدرستی پرداخت کند، باید مسلمان شود.
امام خمینی عجب، حسد، تکبر،
غیبت، ادا نکردن زکات و دیگر حقوق واجب را از موانع قبول نماز شمرده است و ازاینرو نبود این رذیلتها از شروط قبول نماز است.
همچنین ایشان یکی از شرایط صحت عبادت را حضور قلب میداند که عبادت بدون آن فاقد روح است و مقدمهای برای تحقق خشوع در عبادت است و هیچ عبادتی بدون حضور قلب، مقبول خداوند نیست.
یکی از آفات و موانع عبادت، منتگذاری و اذیت است
(لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْاَذی) به اعتقاد امام خمینی کسی که در صدقه دادن بر فقیر منت میگذارد پیش از وی بر خداوند منت گذاشته است.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «صحت عبادات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۹/۲۲. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.