شجره ملعونه (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شجره ملعونه:
(وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي القُرْآنِ) شجره ملعونه: در مورد
«شجره ملعونه» با تفسيرهاى متعددى روبرو مىشويم:
• الف) «شجره ملعونه» كه در قرآن از آن نام برده شده،«شجره زقوم» است.
و آن درختى است كه طبق آيه ۶۴
سوره صافات در بن
جهنم مىرويد و ثمرهاى ناگوار و رنجآور دارد:
(إِنَّهٰا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ) اين شجره طبق آيات ۴۶ تا ۴۷
سوره دخان (كَغَلْيِ الْحَمِيمِ -خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاء الْجَحِيمِ) خوراک گناهكاران است، نه همچون طعامهاى اين دنيا، بلكه همچون فلز گداخته در دل مىجوشد! بدون شک شجره زقوم، هيچ شباهتى با درختان اين دنيا ندارد و به همين دليل از لابلاى آتش مىرويد، بديهى است ما تنها از اين گونه مسائل كه مربوط به جهان ديگر است شبحى را درک مىكنيم.
• ب)
«شجره ملعونه» قوم سركش
یهود هستند، آنها همانند درختى هستند با شاخ و برگ فراوان، امّا مطرود درگاه
پروردگار.
به موردی از کاربرد
شجره ملعونه در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَ مَا جَعَلْنَا الرُّؤيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي القُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ طُغْيَانًا كَبِيرًا) (به ياد آور زمانى را كه به تو گفتيم: «پروردگارت احاطه و آگاهى كامل به مردم دارد؛ و رويايى را كه به تو نشان داديم و درخت نفرين شده را كه در قرآن ذكر كردهايم، فقط براى آزمايش مردم بود. و ما آنها را بيم مىدهيم؛ امّا جز طغيان شديد، چيزى بر آنها نمىافزايد!»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: شجره ملعونه معلوم نيست كه چيست كه خدا آن را فتنه مردم قرار داده، و در
قرآن کریم شجرهاى به چشم نمىخورد كه
خداوند اسمش را برده سپس آن را لعنت كرده باشد.
آرى، از شجرهاى اسم برده به نام شجره زقوم و آن را به وصف فتنه توصيف مىكند، و مىفرمايد:
(أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ) ولى ديگر آن را نه در اينجا و نه در جاى ديگر لعنت نكرده، و اگر صرف اينكه در جهنم سبز مىشود و مايه
عذاب ستمگران است باعث لعن آن باشد، بايد خود جهنم و عذابهاى آن همه لعن شوند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
قرآن در آيات مورد بحث، اين شجره ملعونه را وسيلهاى براى آزمايش مردم معرفى مىكند، چرا كه
مشرکان لجوج آن را به سخريه مىگيرند و
مؤمنان راستين در برابر آن تسليمند.
ممكن است سؤال شود كه اين شجره در قرآن به عنوان «شجره ملعونه» نيامده است؟ در پاسخ مىگوييم ممكن است منظور لعن خورندگان آن باشد، به علاوه لعن چيزى جز بعد از رحمت خدا نيست و بديهى است چنين درختى، از رحمت پروردگار بسيار دور است.
فخر رازی در تفسير خود روايتى در اين زمينه از
ابن عباس مفسر معروف اسلامى نقل مىكند.
اين تفسير متناسب با حديثى است كه از
عائشه نقل شده كه رو به
مروان كرد و گفت:
«لعن اللّه اباك و انت فى صلبه فانت بعض من لعنه اللّه.» «خدا پدر تو را لعنت كرد، در حالى كه تو در صلب او بودى، بنابراين تو بخشى هستى از كسى كه خدايش لعن كرده است!»
باز در اين جا اين سؤال پيش مىآيد كه در كجاى قرآن، شجره خبيثه
بنیامیه، مورد لعن واقع شده است؟ در پاسخ مىگوييم در
سوره ابراهیم آيه ۲۶، آنجا كه سخن از«شجره خبيثه» به ميان آمده، با توجه به مفهوم وسيعى كه شجره خبيثه دارد و با توجه به
روایاتی كه در تفسير آن وارد شده و شجرۀ خبيثه را به بنىاميه تفسير كرده، با توجه به اين كه «خبيثه» از نظر معنى با «ملعونه» متلازم است، مىتوان گفت كه در قرآن ذكر شده است.
قابل توجه اين كه بسيارى از اين تفسيرها و يا همه آنها، منافاتى با هم ندارند و ممكن است «شجره ملعونه» در قرآن اشاره به هر گروه منافق، خبيث و مطرود درگاه خدا، مخصوصا روههايى همانند بنىاميه و
یهودیان سنگدل و لجوج و همه كسانى كه در خط آنها گام بر مىدارند،باشد و شجره زقوم در
قیامت تجسمى از وجود اين شجرات خبيثه در جهان ديگر است و همه اين شجرات خبيثه مايه آزمايش و امتحان مؤمنان راستين در اين جهان هستند.
يهوديانى كه امروز بر مراكز حساس اسلامى غاصبانه مسلط شدهاند و هر ساعت در گوشهاى از جهان آتشى بر مىافروزند و آنهمه جنايت و بيدادگرى دارند، همچنين
منافقانی كه با آنها معاملات سياسى و غير سياسى مىكنند و همه سلطهگرانى كه خط بنىاميه را در برابر
اسلام در كل كشورهاى اسلامى تعقيب مىكنند و نيكان را از صحنه اجتماع كنار مىزنند، فرومايگان را بر گرده مردم مسلط مىكنند، دوستان حق و مجاهدان راستين را شهيد و بازماندگان دوران
جاهلیت را بر سر كار مىگمارند، همه اينها شاخ و برگ شجره خبيثه ملعونه هستند و آزمايشى براى مردم.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «شجره ملعونه»، ج۲، ص۴۶۱.