سید مرتضی خسروشاهی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سیدمرتضی خسروشاهی، صاحب فضایل و محامد سید سند، عالم معتمد، کهف الانام، رکن الاسلام، جامع معقول و منقول،
مجتهد در
فروع و
اصول، صاحب قوه قدسیه، عالم عامل، فاضل کامل، فخر محققین، افتخار مدققین، سید الفقهاء الراشدین، و عماد العلماء العاملین، عمدة العلماء، نخبة الاتقیاء، عمادالاعلام، ثقة الاسلام، عالمی وارسته و
مجاهد که عمرش را در راه نشر و تبلیغ اسلام صرف کرد.
خاندان خسروشاهی یکی از خاندانهای علمی آذربایجان است که بیش از ۲۰۰ سال
علم و فقاهت در آن خاندان ریشه دوانده و شخصیتهای ممتاز علمی از آن برخاستهاند.
جد اعلای این خاندان آیتالله سید ابوالحسن خسروشاهی است که بعد از او فرزندش سید علی خسروشاهی و نوادگان و نبیرگانش سید محمد خسروشاهی، سید احمد خسروشاهی، سید مرتضی خسروشاهی، سید ابوالفضل خسروشاهی، سید احمد خسروشاهی، استاد سید هادی خسروشاهی و استاد سید رضا خسروشاهی در عرصه فقاهت و
اجتهاد ظهور کردهاند.
آیت الله سید مرتضی حسینی خسروشاهی
فرزند آیتالله سید احمد که سیادت را با ۲۶ واسطه از
امام حسین علیهالسّلام به
ارث میبرد، در ۱۴
شوال المکرم ۱۲۹۹ق در
نجف اشرف زاده شد و سپس به اتفاق خانواده اش به
تبریز آمد.
ایشان پس از سپری نمودن دوره کودکی در بیت سیادت و فقاهت، وارد
حوزه علمیه تبریز گردید و علوم مقدماتی،
فقه و
اصول را در محضر پدرش، آیتالله سید احمد خسروشاهی به خوبی فراگرفت. در سال ۱۳۱۰ق. و در ۲۰ سالگی به نجف اشرف رفت و در محضر
میرزا ابوالقاسم جواهری و
میرزا رضا (بالا آقا) به تحصیل پرداخت.
در ۲۴ سالگی به حد استنباط و
اجتهاد احکام اسلامی دست یافت و در تاریخ ۲۴
رمضان ۱۳۲۳ اولین اجازه ی
اجتهاد را از
سید محمد کاظم یزدی طباطبایی دریافت نمود و در سال ۱۳۴۷ق. از دیگر شخصیتها مانند آیتالله
میرزا علی اصغر تبریزی،
میرزا ابوالحسن حسینی انگجی تبریزی، حاج شیخ عبدالکریم حائری تبریزی و
میرزا محمد نجفی اجازه
اجتهاد گرفت. در سال ۱۳۴۸ق نیز از
میرزا محمد حسین نائینی اجازه
اجتهاد و نقل
حدیث دریافت نمود.
وی پس از سالها تحصیل در کشور
عراق به تبریز مراجعت نمود و بیش از نیم
قرن در
مسجد پدرش در بازار تبریز به خدمات علمی، دینی،
تبلیغ، اقامه جماعت،
امر به معروف و نهی از منکر و پاسخ گویی به سؤالات شرعی پرداخت.
ایشان روزها در مسجد بزرگ خودشان در بازار، و شبها در مسجد واقع در خیابان تربیت (مسجد مناره) اقامه
نماز جماعت مینمود. وی علاوه بر روزهای جمعه، در ایام
محرم و رمضان نیز در مسجد خود به
منبر میرفت.
آیت الله خسروشاهی بعد از مراجعت از نجف اشرف به تدریس سطوح و سپس درس خارج پرداخت. اینک به اسامی برخی از شاگردانش اشاره میشود:
آیت الله حاج
میرزا ولی محمد اشراقی سرابی در سال ۱۳۲۹ق در یک
خانواه مذهبی در روستای شیره جین شهرستان سراب به دنیا آمد. پدرش، کربلایی هاشم شخصی با
ایمان و زارعت پیشه بود.
در ۷ سالگی به فراگیری کلام الهی پرداخت و تحصیلات ابتدایی را در مکتب خانه زادگاهش نزد حاج
میرزا عبدالحمید شیره جینی به خوبی یاد گرفت. آنگاه به شهرستان سراب عزیمت نمود و مقدمات
علوم عربی را از محضر آیتالله حاج
میرزا محمد تقی نوری سرابی و... اخذ کرد. در ۱۷ سالگی (۱۳۴۶ق.) راهی حوزه علمیه تبریز گردید و در دروس خارج فقه و اصول حاج
میرزا محمود دوزدوزانی، سید مرتضی خسروشاهی، حاج
میرزا فتاح شهیدی، حاج
میرزا ابوالقاسم گرگری و... حاضر شد و آنگاه خود به تدریس
کلام،
تفسیر و سطوح خارج فقه پرداخت و از استادان بزرگ حوزههای علمیه نجف،
قم،
مشهد و تبریز موفق اجازات روایی و
اجتهادی گرفت.
آیت الله اشراقی فعالیتهای اجتماعی، تبلیغی و علمی وسیعی داشت و قائل به
وجوب عینی نماز جمعه بود. حاصل تلاشهای خستگی ناپذیر و مطالعات بیش از شانزده ساعته وی در طول شبانه و روز موجب تحریر، تحقیق و تدوین بیش از چهل و پنج عنوان کتاب در رشتههای مختلف علمی (تاریخ اهل بیت، تفسیر،
علوم قرآنی، فقه، اصول، حدیث،
رجال،
تراجم و کلام) گردید.
وی در ۳ محرم الحرام ۱۳۹۲ق در تبریز بدرود حیات گفت و پیکر پاکش پس از تشییع شایسته در گورستان محله امیرخیز معروف به قوم تپه به
خاک سپرده شد.
آیت الله حاج
میرزا علی الهامی کلوانقی
فرزند عزیز، در سال ۱۳۰۳ش (۱۳۴۳ق) در روستای کلوانق واقع در ۳۲ کیلومتری شمال غربی بستان آباد در یک خانواده
کشاورز پیشه به دنیا آمد. در ۶ سالگی
قرآن کریم و برخی کتابهای فارسی متداول را آموخت و در نوجوانی به مدرسه طالبیه تبریز آمد و
صرف و
نحو را از مرحوم
میرزا حسین علی، حاشیه را از
میرزا علی گوگانی،
شرح باب حادی عشر، شرح
تجریدالاعتقاد و
کشف المراد را از آیتالله سید محمد بادکوبهای،
شرح لمعه را از آیتالله حاج سید ابراهیم دروازهای، رسائل را از حاج سید مرتضی خسروشاهی و قسمتی از
مکاسب را از
میرزا فتاح شهیدی فراگرفت و با
میرزا حسین ایوقی،
میرزا عبدالکریم ملائی و
میرزا محمد فیض زرنقی به مباحثه پرداخت.
در سال ۱۳۶۴ق راهی
حوزه علمیه قم گردید و در
مدرسه فیضیه و حجتیه ساکن شد. بخش دیگری از مکاسب را از آیتالله حاج
میرزا محمد
مجاهدی تبریزی و کفایة الاصول را از سید محمد باقر سلطانی طباطبایی و تفسیر را از محضر علامه سید محمد حسین طباطبایی آموخت و با دوستانی همچون سید مهدی روحانی، حاج
میرزا علی احمدی میانجی، سید کاظم حسینی میانجی (امام جمعه خرم آباد)، شیخ احمد آذری قمی و... به مباحثه تفسیری پرداخت.
پس از سپری نمودن دوره سطح در درسهای خارج فقه و اصول سید محمد حجت کوهکمری، حاج آقا حسین بروجردی، شیخ عباسعلی شاهرودی، سید محمد رضا گلپایگانی، سید کاظم شریعتمداری و
امام خمینی (مدت ۱۵ سال) حاضر گردید و سالها از فضل و
دانش آنها استفاده نمود و به مقام بلند
اجتهاد نائل آمد. وی از آیتالله بروجردی، سید محسن حکیم،
سید ابوالقاسم خویی، سید مرتضی خسروشاهی، سید محمد تقی خوانساری و شیخ
محمد علی اراکی اجازه امور حسبیه دریافت داشت و خود نیز به گروهی اجازه اخذ وجوهات داد. آثار علمی وی چنین است:
۱.
توضیح المسائل (فارسی، قم، ۱۳۸۴ش)
۲.
مناسک حج (آماده چاپ)
۳. حاشیه بر تکملة المنهاج (خطی)
۴. حاشیه بر
عروة الوثقی (خطی).
از فعالیتهای چشم گیر وی در طی سالهای اخیر تبلیغ و ارشاد مردم در شهرهای
تهران، قزوین، میاندوآب و اقامه نماز جماعت ـ ظهر و عصرـ در مسجد
امام حسین در ابتدای بلوار امین در شهرستان قم، تدریس سطوح مختلف حوزوی و
قضاوت ۱۵ ساله در دیوان عالی کشور است که بنابر اظهارات خود با تشخیص وجوب قضاوت بر خویش به تشکیلات قضایی وارد گردیده است.
وی هم اینک در حوزه علمیه قم سکونت دارد. و پسرش صادق الهامی از شهیدان سرافراز انقلاب اسلامی است. فرزند دیگرش حجت الاسلام دکتر رضا الهام نیز از فضلای حوزه علمیه قم میباشد.
شیخ عبدالحسین امینی (۱۳۲۰-۱۳۹۰ق)
آیت الله حاج
میرزا کاظم قاروبی تبریزی فرزند حاج فرج الله در سال ۱۳۰۰ش (۱۳۴۰ق) در محله دوچی تبریز متولد شد. ادبیات و سطوح را در محضر استادانی چون
میرزا علی اکبر نحوی، حاج
میرزا علی اصغر فقیهی باغمیشهای، حاج
میرزا محمود انصاری، فاضل دنبرانی، ملا احمد تاهباز و آیتالله سید مرتضی خسروشاهی فراگرفت. سپس به زنجان و
تهران رفت. در
تهران فلسفه را از آیتالله شیخ محمد علی شاه آبادی و آیتالله
میرزا مهدی آشتیانی یاد گرفت و در سال۱۳۶۱ق به همراه علامه شیخ محمد تقی جعفری به نجف اشرف رفت و در مدرسه بخارایی سکنی نمود. وی در سطوح عالیه، خارج فقه و اصول، تفسیر و رجال از این اساتید بهره برد: شیخ موسی خوانساری، شیخ مرتضی طالقانی، شیخ محمد علی کاظمی، سید ابوالحسن اصفهانی،
میرزا علی آقا قاضی طباطبایی، شیخ محمد کاظم شیرازی، سید هادی خراسانی، شیخ جعفر بدیدی، شیخ محمد رضا آل یاسین، شیخ محمد حسین
تهرانی، سید ابراهیم اصطهباناتی، سید محسن حکیم، شیخ حسین حلی،
میرزا باقر زنجانی، سید محمود شاهرودی، سید محمد هادی میلانی، سید علی بهبهانی رامهرمزی و
سید ابوالقاسم خویی.
او همزمان با تحصیل به تدریس سطوح عالیه و خارج فقه و اصول پرداخت.
آثار علمی ایشان بسیار است و در این مقال نمیگنجد.
این عالم پر تلاش در پی یک بیماری طولانی در صبح ۱۸
رجب ۱۴۱۶ق (۲۰ شهریور ماه ۱۳۷۴ش) چشم از
جهان فروبست و پس از اقامه نماز به
امامت آیتالله سید تقی قمی در قبرستان ابوحسین و در جوار
حضرت فاطمه معصومه علیهاالسّلام به خاک سپرده شد.
آیت الله حاج شیخ رضا توحیدی نجفی تبریزی فرزند محمد علی، فرزند عبدالحسین در سال ۱۳۳۲ق در یک خانواده متدین در تبریز دیده به جهان گشود. به تشویق آیتالله حاج سید اسماعیل سجادی وارد حوزه علمیه تبریز گردید و دروس مقدماتی،
معانی، بیان،
منطق و قسمتی از شرح لمعه را از آیتالله فاضل دامبرانی و
شرایع الاسلام را از حاج سید
عبدالله کماری و قسمتی از رسائل و مکاسب را از آیتالله حاج سید اسماعیل سجادی یاد گرفت. در سال ۱۳۶۳ق به تشویق و همراهی استاد اخیرش به نجف اشرف رفت و تتمه رسائل و مکاسب را از حاج
میرزا احمد اهری و
کفایة الاصول و قسمتی از معارف را از شیخ محمد علی اردبیلی و حاج
میرزا باقر نعیمی (خرازی تبریزی) کسب فیض نمود.
بعد از تایید آیتالله اهری، در جلسات خارج فقه و اصول آیتالله حاج سید ابوالقاسم موسوی خویی (دو دوره اصول)، حاج شیخ حسین حلی (یک دوره تقریرات آیتالله نائینی اعم از مباحث الفاظ و عقلیه، خارج مکاسب از اول مکاسب محرمه تا آخر مکاسب ابواب قضاء و غیره)، حاج آقا رضا همدانی (مبحث خارج صلاة)، سید محمود شاهرودی (مبحث حج و اجاره عروة الوثقی)،
سید محسن حکیم (فقه)، سید حسین خمامی مشهور به حمامی (فقه)، سید ابراهیم اصطهباناتی مشهور به آقا
میرزا آقا، شیخ کاظم شیرازی (بحث
لباس مشکوک) و سید محمد هادی میلانی (فقه، اصول، اخلاق و معارف) حاضر گردید و سالها از محضر علمی آنها خوشه چینی نمود و از محضر آیات محترم میلانی، خویی، شاهرودی، سید عبدالهادی شیرازی، حکیم، سید کاظم شریعتمداری،
میرزا حبیب الله ملکی تبریزی و سید محمد روحانی اجازه دریافت نمود و خود به عدهای افاضل اجازه روایی داد.
ایشان پس از ۲۵ سال اقامت در نجف اشرف در سال ۱۳۴۸ش به تبریز مراجعت نمود و به خدمات دینی علمی و تدریس اشتغال ورزید. وی شبها در مسجد توحید و ظهرها در مسجد آیتالله بادکوبهای اقامه جماعت مینمود و مؤمنان زیادی در نمازش شرکت میکردند.
آثار قلمی و علمی ایشان بدین ترتیب است:
۱. اللئالی المنضوده فی تفسیر الآیات الماثوره ۲. نفحة القدیر فی شرح خطبة الغدیر، ۲ جلد ۳. القرآن و الحجة ۴. اربعینیات ۵. الدراسات الدینیة ۶. تقریرات دروس فقهی و اصولی، آیتالله خویی۷. تقریرات دروس فقهی و اصولی، آیتالله شاهرودی ۸. تقریرات دروس فقهی و اصولی، آیتالله حلی ۹. شرح حدیث اهلیلجه.
آیت الله توحیدی دل باخته
حضرت بقیة الله الاعظم عجّلاللهفرجهالشریف و از خطاطان و کنده کاران ماهر و ممتاز کشور بود که تا آخر
عمر در گمنامی زیست و در شب شنبه ۱۹ محرم الحرام ۱۴۲۷ق برابر با ۲۸ بهمن ماه ۱۳۸۴ش در ساعت ۱۲ شب تبریزچشم از جهان فروبست. پیکر شریفش به شهر مقدس قم انتقال داده شد و پس از تشییع مجدد از
مسجد امام حسن عسکری علیهالسّلام به سمت حرم مطهر و اقامه نماز توسط آیتالله حاج
میرزا جواد آقا تبریزی در
قبرستان ابوحسین و در جوار مرقد ملکوتی حضرت فاطمه معصومه علیهاالسّلام به خاک سپرده شد.
سید محمد حجت کوه کمری (۱۳۱۰-۱۳۷۲ق)
سید احمد خسروشاهی (۱۳۳۰ـ۱۳۹۸ق)
آیت الله حاج سید جواد خطیبی در سال ۱۲۹۹ش در محله خطیب تبریز در خانواده شادروان سید ابراهیم پا به عرصه گیتی نهاد. نسب شریفش به حضرت
سید الشهداء علیهالسّلام منتهی میشود. در سال ۱۳۲۳ش وارد حوزه علمیه تبریز شد و در مدرسه طالبیه سکنی گزید. در محضر فرزانگانی همچون سید مرتضی خسروشاهی به تحصیل پرداخت و بعد از یک سال اقامت در مدرسه طالبیه به شهر مقدس قم سفر نمود و نزدیک به ده سال از اساتید آن دیار بهره مند گردید و آنگاه برای تکمیل تحصیلات رهسپار
عتبات عالیات شد و یک سال در حوزه کهن نجف اشرف به تحصیل پرداخت. سپس به شهر مقدس قم مراجعت کرد و ۷ سال بعد (در اواخر سال ۱۳۴۲ش) به تبریز بازگشت. او هم زمان با تحصیل، به تدریس
شرح لمعه، رسائل، مکاسب و کفایة الاصول در حوزه علمیه قم پرداخت و بیش از ۵۰۰ نفر از طلاب
علوم اسلامی در آن شرکت میکردند. برنامه تدریس وی بعد از مراجعت به تبریز ادامه پیدا کرد و یکی از کرسیهای فعال تدریس به ایشان تعلق داشت.
او در تاریخ ۲۱/۴/۱۳۵۰ش به دیدار حضرت حق شتافت و پیکر مطهرش با
تشییع جمع کثیری از مردم در قبرستان محله خطیب و در کنار مادر مهربانش به خاک سپرده شد.
آیت الله سید
عبدالله فرزند ثقة الاسلام سید اسدالله، فرزند میر بابا در شهرستان شبستردیده به
جهان گشود. پس از سپری نمودن دوران ابتدایی، در سال ۱۳۵۰ق به تحصیل علوم اسلامی روی آورد و مقدمات و علوم ادبی را پیش پدرش و حاج
میرزا رسول هریسی و کتابهای مطول، شرح شمسیه و شرح منظومه را نزد سید مرتضی شبستری فرا گرفت. در سال ۱۳۵۶ق به حوزه علمیه تبریز پیوست و در مدرسه طالبیه مشغول تحصیل شرح لمعه نزد علامه شیخ ابراهیم بادکوبهای و سید علی مولاناشد. کتاب قوانین الاصول و دیگر متون حوزوی را هم نزد حاج
میرزا محمود دوزدوزانی، سید مرتضی خسروشاهی، شیخ حسین شنب غازانی،
میرزا کاظم
مجتهد شبستری و حاج
میرزا محمد توتونچی فراگرفت.
در اواخر سال ۱۳۶۰ق به
قم رفت و باقی درس شرح لمعه را نزد سید
شهاب الدین مرعشی نجفی به پایان رساند و دروس خارج را پیش فقهایی چون سید محمد حجت کوهکمری، سید
محمد تقی خوانساری،
میرزا محمد فیض قمی، سید صدرالدین صدر، شیخ محمد کبیر قمی، شیخ عباسعلی شاهرودی، شیخ عبدالنبی عراقی و دروس کلام و
حکمت را در محضر سید
حسین قاضی طباطبایی تبریزی استفاده کرد.
در سال ۱۳۶۶ق برای معالجه به
تهران رفت و در پی درخواست عدهای از مؤمنان در مسجد حاج
میرزا احمد در خیابان مولوی به وظایف دینی اشتغال ورزید. وی در
تهران از تحصیل باز نماند و در دروس آیات شیخ علی مدرس
تهرانی (خارج کفایة الاصول)، شیخ محمد تقی آملی،
سید احمد خوانساری و سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (خارج فقه، اصول و حکمت) حاضر شد. در ضمن به ارشاد و وعظ هم پرداخت و به همراه آیتالله سید مرتضی شبستری و افراد خیر به تجدید بنای مسجد سپهسالار واقع در خیابان چراغ همت گمارد.
در سال ۱۳۹۴ق و پس از ۲۸ سال خدمت در
تهران، به مشهد مقدس رفت و شروع به تدریس فقه، اصول، تفسیر و اقامه جماعت در حرم مطهر (دارالسلام) کرد. پس از ۲۲ سال اقامت در جوار
حضرت ثامن الائمه علیهالسّلام در اوایل سال ۱۴۱۶ق در حوزه علمیه قم مسکن گزید و فقط به تدریس تفسیر و احیای مراسم مذهبی اشتغال داشت و در این اوقات غالبا بر اثر کسالت و شدت
بیماری در منزل بستری بود.
آیت الله شبستری سرانجام در صبح روز چهارشنبه ۱۲ خرداد ماه ۱۳۷۸ش (۱۷
صفر المظفر ۱۴۲۰ق) در یکی از بیمارستانهای
تهران درگذشت و پیکر پاکش عصر روز پنجشنبه در قم تشییع و پس از ادای نماز توسط آیتالله سید محمد وحیدی شبستری، در ابتدای قبرستان ابوحسین به
خاک سپرده شد.
فقیه اردوبادی فرزند اسماعیل در سال ۱۳۰۴ق در اردوباد پا به گیتی گشود. در غائله بلشویکها به همراه برخی از
علما به
ایران آمد و در ارومیه سکونت گزید. سپس به تبریز رفت و در حوزه درسی آیتالله انگجی و سید مرتضی خسروشاهی حاضر شد و فقه و اصول را از آنها استفاده نمود و در
اخلاق و
تهذیب نفس از حاج
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی بهره برد و سرانجام ارومیه را برای اقامت خود انتخاب کرد. وی در پی بعضی حوادث و بیم از
حکومت، در بازار به فرش فروشی مشغول شد. آثار وی بدین ترتیب است:
۱. تقریرات درس طهارت آیتالله انگجی (خطی) ۲. کتابی درباره امام زمان عجّلاللهفرجهالشریف (خطی) ۳. دعوت محمدیه (چاپی) ۴. حاشیه بر عروة الوثقی (خطی).
وی در
جمادی الآخر ۱۳۷۸ق (دی ماه ۱۳۳۷ش) در سن ۷۴ سالگی در ارومیه وفات نمود و جسم پاکش در قبرستان شیخان قم
دفن گردید.
قزلجهای فرزند ملا محمود، فرزند ملا رفیع، فرزند شیخ حسن، فرزند شیخ آقا در سال ۱۳۰۵ش (۱۳۴۵ق) در روستای قزلجه از محله عباسی شهرستان بستان آباد در خانوادهای روحانی به
دنیا آمد. پدرانش همه از سلسله جلیله روحانیت بودند.
در سال ۱۳۲۴ش به تبریز آمد و طی ۶ سال اقامت در آن شهر کتابهای حاشیه، سیوطی، مغنی، جامی، مطول را نزد حاج
میرزا علی اکبر قاری و علامه شیخ علی اکبر نحوی فرا گرفت. شرح لمعه را از سید احمد خسروشاهی، رسائل را از سید هادی خسروشاهی و بخشی از مکاسب را از سید مرتضی خسروشاهی یاد گرفت. در سال ۱۳۲۹ش به قم رفت و از درس حاج آقا حسین بروجردی و
امام خمینی استفاده نمود. سپس به
نجف اشرف مهاجرت نمود و باقیمانده مکاسب را نزد
میرزا احمد اهری آموخت. درس خارج فقه و اصول را از سید ابوالقاسم خویی، شیخ حسین حلی، سید محسن حکیم، سید عبدالهادی شیرازی فراگرفت. در این ایام با آقایان سید محمد رجایی، شیخ جواد دشتی، حاج سید محمد باقر کاشانی هم درس و بحث گردید و پس از ۱۰ سال اقامت در نجف اشرف به تبریز آمد. آثار علمی ایشان چنین است:
۱. تقریرات بحث اجاره و حج آیتالله حکیم (خطی)، ۲. تقریرات مباحث الفاظ و خیارات مکاسب آیتالله حلی (خطی)، ۳. تقریرات بحث مکاسب آیتالله خویی (خطی).
آیت الله قرلچهای هم اکنون در تبریز اقامت دارد و امام جماعت
مسجد جامع تبریز است.
آیت الله سید مهدی کماری قراجه داغی تبریزی فرزند علامه سید محمد، فرزند محمد تقی موسوی کماری تبریزی در بیست و ششم
ذی الحجة ۱۳۲۳ق در
شهر تبریز به دنیا آمد. پس از فراگیری مقدمات، سطح را پیش آیتالله انگجی، سید محمد مولانا، سید مرتضی خسروشاهی و
میرزا علی اصغر ملکی تبریزیآموخت. در سال ۱۳۴۶ق به حوزه علمیه قم رفت و سطح را پیش
میرزا محمد همدانی و شیخ محمد علی حائری قمی به پایان برد و دروس خارج را از
عبدالکریم حائری یزدی و سید
محمد حجت کوه کمری بهره مند گردید.
در سال ۱۳۵۰ق به نجف اشرف رفت و تحصیل خود را نزد
میرزا محمد حسین نائینی،
آقا ضیاءالدین عراقی، شیخ
محمد حسین غروی اصفهانی و
سید ابوالحسن اصفهانی به پایان رسانید و اجازه
اجتهاد گرفت.
وی پس از ۱۰ سال اقامت در آن دیار به
تهران آمد و در مسجد امامزاده زید علیهالسّلام واقع در بازار
تهران به اقامه جماعت، ارشاد و تدریس اهتمام ورزید.
آثار علمی و قلمی وی بدین قرار است:
۱. المباحث العقلیة، ۲ جلد، ۲. رسالة فی الاجازة، ۳. شرح وسیلة النجاة، ۴. قاعدة لاضرر، ۵. کتاب الحج، ۶. مباحث الالفاظ، ۲ جلد.
آیت الله کماری در روز چهارشنیه اول رمضان ۱۴۰۲ق در سن ۸۰ سالگی در
تهران دارفانی را وداع گفت و پیکر پاکش در ابتدای قبرستان وادی السلام قم به خاک سپرده شد.
آیت الله حاج
میرزا محسن طالب حقیقت (کوچه باغی) در دوم مهرماه سال ۱۳۰۵ش (۲۲ ربیع المولود ۱۳۴۵ق) در محله کوچه باغ تبریزمتولد شد. پدرش از علمای تبریز بود.
پس از اتمام ختم
قرآن کریم، در ۶ سالگی به مدرسه اعتماد (انوری) رفت و در سال ششم دبستان شاگرد ممتاز در ایران شناخته شد و کتاب تاریخ اسلام تالیف کارلایل را به عنوان جایزه دریافت نمود.
پس از فراغت از کلاس نهم دبستان وارد مدرسه طالبیه تبریز گردید و دروس مقدماتی،
مغنی و
مطول را نزد
میرزا باقر ویجویهای و حاج شیخ حسن معصمی پشت سر گذاشت و کتابهای شرح لمعه، رسائل، مکاسب، کفایة الاصول، شرح اشارات و منظومه
حاج ملا هادی سبزواری را از محضر استادان بنامی همچون:
میرزا باقر ویجویهای، شیخ جعفر شیخ الائمه،
میرزا عبدالله مجتهدی تبریزی، سید علی مولانا، سید حسن انگجی، سید محمد کاظم مفید، شیخ حسین شنب غازانی، حاج
میرزا فتاح شهیدی و حاج سید ابوالقاسم قاریبا دقت فراوان یاد گرفت. آنگاه در حلقههای استدلالی و استنباطی خارج فقه و اصول
میرزا فتاح شهیدی، سید مرتضی خسروشاهی و
میرزا رضی زنوزی حاضر شد و یک دوره کامل از محضر علمی آنها بهرهها برد.
وی در ۲۳ سالگی (۱۳۶۸ق) به عتبات عالیات
مهاجرت نمود و در نجف اشرف و
کربلای معلی از دروس فقه و اصول سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم موسوی خویی، سید
عبدالله شیرازی، سید عبدالهادی شیرازی، شیخ حسین حلی،
محمد حسین کاشف الغطاء،
آقا بزرگ تهرانی و سید
محمد هادی میلانی استفاده نمود و در همان سال ورود به
عراق در جوار بارگاه ملکوتی حضرت سید الشهداء علیهالسّلام به دست مبارک سید محمد هادی میلانی ملبس به
لباس مقدس روحانیت گردید.
وی از بسیاری از شخصیتهای علمی اجازه
اجتهاد دارد و در موضوعات مختلف فقهی و اصولی، اعتقادی، کتب علمی به یادگار گذاشته است.
ایشان هم اکنون به تدریس خارج فقه و اصول در تبریز اشتغال دارد.
میرزا محمد
مجاهدی (۱۳۲۴-۱۳۸۰ق)
آیت الله حاج
میرزا عبدالصمد مقدم دانایی در سال ۱۳۰۵ش در تبریز به دنیا آمد. قرائت قرآن را در ۶ سالگی به خوبی آموخت و در ۷ سالگی به فراگیری علوم جدیده پرداخت. پس از اتمام کلاس ششم ابتدایی، به عشق فراگیری
علوم اسلامی در ردیف طلاب مدرسه طالبیه قرار گرفت و مقدمات و سطح را از محضر سید محمد بادکوبهای، شیخ جعفر شیخ الائمه راسته کوچهای،
میرزا احمد اهری، سید مرتضی خسروشاهی و سید محمد کاظم طباطبایی (مفید آقا) بهره مند گردید. در حدود سال ۱۳۶۸ق به شهر مقدس قم
هجرت نمود و کفایة الاصول، سطوح عالی و تفسیر را به ترتیب از محمد
مجاهدی تبریزی، سید محمد باقر سلطانی طباطبایی، حجت کوه کمری، آیتالله حاج آقا حسین بروجردی، سید محمد تقی خوانساری، مرعشی نجفی و علامه سید
محمد حسین طباطبایی آموخت و در حدود سال ۱۳۷۵ش به زادگاهش برگشت و به تدریس، اقامه
نماز جماعت،
تفسیر قرآن مجید و بیان احکام الهی در مسجد گازران و مسجد شعبان پرداخت.
آیت الله مقدم دانایی کتابخانهای عظیم حاوی کتابهای چاپی و خطی نفیسی داشت و به فضائل اخلاقی و
شعر و ادب موصوف بود. اشعار ایشان بیشتر در موضوعات دینی، اخلاقی، الهی، مراثی و مداحی
اهل بیت علیهمالسّلام میباشد.
تالیفات وی چنین است: ۱. مقالات اخلاقیه یا خطابات مقدمیه (فارسی، تبریز، ۱۳۴۱ش، ۱۳۷۴ش) ۲. مناجات دانایی (فارسی، تبریز) ۳. توحید یا خداشناسی (فارسی، خطی) ۴. منظومهای در منطق (فارسی، خطی) ۶. نوای عندلیب، در اشعار متفرقه، (فارسی، خطی) ۵. دیوان اشعار ۲ جلد (فارسی، خطی).
این عالم فرهیخته در اواخر
شعبان ۱۴۲۰ق برابر با ۵/۹/۱۳۷۸ش در ۷۳ سالگی در تبریزوفات نمود و پس از تشییع و اقامه نماز در قبرستان وادی رحمت در قطعه صدیقین به خاک سپرده شد.
آیت الله حاج
میرزا عبدالکریم ملایی پور قرجه داغی تبریزی فرزند کربلایی عباسعلی، فرزند عبدالکریم در سال ۱۳۰۸ش (۱۳۴۸ق) در تبریز دیده به جهان گشود. در ۷ سالگی تحصیلات خویش را آغاز نمود و ادبیات فارسی را در محضر
پدر آموخت. سپس وارد حوزه علمیه تبریز گردید و در مدرسه طالبیه و حسن پادشاه سکنی نمود و
جامع المقدمات و حاشیه ملا
عبدالله را از حاج
میرزا علی گوگانی، سیوطی، جامی و معالم را از حاج
میرزا محمود انصاری، مغنی را از
میرزا ولی الله اشراقی سرابی و مطول را از علامه شیخ علی اکبر نحوی فراگرفت. آنگاه شرح تجرید را از آیتالله حاج سید محمد بادکوبهای، شرح لمعه، شرح منظومه (قسمت منطق) و رسائل را از سید هادی خسروشاهی، سید مرتضی خسروشاهی و سید کاظم شریعتمداری و مکاسب محرمه را از شیخ حسین شنب غازانی آموخت. در حالی که ۲۲ سال داشت (۱۳۳۰ش) به شهر قم رفت. ۱۲ سال در مدرسه حجتیه اقامت گزید. در آنجا باقی مانده شرح منظومه (قسمت حکمت) را از علامه سید محمد حسین طباطبایی و قسمت بیع وخیارات مکاسب را از
میرزا محمد
مجاهدی و سید شهاب الدین مرعشی نجفی و کفایة الاصول را از سلطانی طباطبایی و
مجاهدی کسب فیض نمود. او با دوستان فاضلش آیتالله حاج
میرزا علی الهامی کلوانقی، حاج
میرزا اسماعیل سرابی و حاج
میرزا حسین قزوینی به مباحثه نشست و در جلسات درس خارج فقه و اصول آیتالله حاج آقا حسین بروجردی،
امام خمینی، شیخ عباسعلی شاهرودی،
مرعشی نجفی و شریعتمداری حاضر شد و در سایه تلاش و کوشش وافی به دریافت اجازه (شفاهی) استنباط و
اجتهاد احکام الهی از دو استاد اخیر و اجازه امور حسبیه از آیتالله
مجاهدی نائل آمد. خودش نیز به برخی از روحانیان اجازه امور حسبیه داده است.
آثار علمی و پژوهشی وی بدین قرار است:
۱. تقریرات بحث خمس آیتالله بروجردی (عربی، قم، ۱۳۶۶ش) ۲. تقریرات بحثهای صلاة، حج، منجزات مریض، قضاء، طهارت آیتالله بروجردی (عربی، خطی) ۳. تقریرات یک دوره اصول و مطهرات آیتالله شاهرودی (عربی، خطی) ،: تقریرات اصول آیتالله شریعتمداری (عربی، خطی)، ۴. نثر الئالی فی شرح نظم الئالی (فارسی، قم، ۱۳۶۵ش) ۵. صیغ نکاح و طلاق (فارسی، قم، ۱۳۶۰ش) ۶. موضح رموز الرسائل در شرح بحث قطع رسائل (عربی، خطی).
او هم اینک در
شهر مقدس قم اقامت دارد و از اساتید مسلم حوزه علمیه قم است. بیش از ۶۰ سال است که به تدریس
ادبیات عربی،
معالم،
منطق،
تجوید، لمعه، رسائل، مکاسب، کفایة الاصول و خارج فقه اشتغال دارد.
آیت الله سید محمد علی موسوی زرین فرزند مرحوم حجت الاسلام سید عبدالرحیم در سال ۱۲۸۷ق در روستای زرین در ۵ کیلومتری شرق اهر دیده به جهان گشود. نسب شریفش با ۳۶ واسطه به ا
مام موسی بن جعفر علیهالسّلام میرسد. وی پس از رشد و نما مشغول فراگیری علوم اسلامی گردید و در حوزههای علمیه هریس، اهر، تبریز و مشهد به فراگیری علوم آل محمد علیهمالسّلام پرداخت و از اساتیدی چون: شیخ علی
مجتهد هریسی، شیخ احمد قراجه داغی، شیخ محمد علی فخرالعلماء،
میرزا صادق آقا
مجتهدی تبریزی،
میرزا ابوالحسن آقا انگجی، سید محمد مولانا، سید مرتضی خسروشاهی، آقا حسین قمی،
میرزا محمد آخوندزاده، شیخ علی اکبر نهاوندیو شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی استفاده نمود و به مقام بلند علمی نایل آمد. در طول تحصیل با عدهای از مفاخر آذربایجان مانند: شیخ عیسی سدیدی، سید ابوالفضل حسینی منیقی، سید مهدی انگجی، سید ابراهیم دروازهای، سید علی مولانا، سید احمد خسروشاهی هم دوره بود.
وی در سال ۱۳۲۰ش (۱۳۶۱ق) رخ در نقاب
خاک کشید و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.
میرزا عباسقلی واعظ چرندابی (۱۳۱۵-۱۳۸۶ق)
آیت الله سید مرتضی خسروشاهی و عدهای دیگر از علمای آذربایجان به علت اعتراض به حرکتها و فعالیتهای ضد دینی
رضا خان به همراه فرزندش آیتالله حاج سید احمد خسروشاهی و آیتالله سید ابوالفضل خسروشاهی دستگیر و به سمنان
تبعید گردید.
معظم له و سایر زندانیان، پس از چهل
روز حبس آزاد گردیدند. عدهای از زندانیان از جمله آیتالله خسروشاهی راهی مشهد مقدس شدند. وی پس از ۶ ماه به تقاضای مردم به تبریزمراجعت نمود و در
مسجد بزرگ
پدر، با ایراد خطابههای آتشین به
مبارزه علیه
دشمنان اسلام ادامه داد، حتی در حکومت پوشالی پیشهوریها (سید جعفر پیشهوری به کمک شوروی در ۲۱ آذرماه ۱۳۲۴ش وارد تبریز گردید و حزب دمکرات آذربایجان را تاسیس نمود. وی حدود یک سال به کل آذربایجان
حکومت نمود. در این زمان برخی از
علماء به مقابله با آنها پرداختند و برخی به
مسافرت رفتند و برخی دیگر سکوت اختیار نمودند. پیشهوری در سالگرد حکومت خود به شوروی فرار نمود و در آنجا کشته شد.) بدون ترس، مطابق معمول به
منبر میرفت و مردم را موعظه و از نقشههای حکومت آگاه کرد.
سید هادی خسروشاهی در مورد فعالیتهای سیاسی پدر و دو برادرش مینویسد:
«در آن دوران دیکتاتوری، دفاع از شریعت و بیان حقیقت جرمی بود که رضا خان و مزدورانش را تحمل ناپذیر بود و به همین دلیل و پس از افشای مفاسد کشف
حجاب رضاخان و زورگویی نظام در این رابطه و هشدار دادن به مردم، با توقیف شبانه و ارعاب ایشان که همزمان با تبعید والد معظم مرحوم آیتالله حاج سید مرتضی خسروشاهی و دیگر علمای تبریز به «سمنان» بود، مانع از ادامه مبارزه شدند و برادر بزرگوار (آیت الله سید ابوالفضل خسروشاهی) از
ظلم دژخیمان بستری شد و یک
عمر تمام، درد و رنج آن دوران را با خود همراه داشت... البته چیزی نگذشت که دوران باطل به پایان رسید و این بار نه تنها پدر از تبعیدگاه برگشت، بلکه برادر دیگر، آیتالله حاج سید احمد خسروشاهی هم از قم به تبریز آمد و مبارزه با
طاغوت آغاز شد... سلطه ظالمانه دمکراتهای وابسته و اعلام تجزیه آذربایجان و تشکیل حکومت قلابی: «آذربایجانین دمکرات فرقه سنین، ملی حکومتی»! باعث شد که نبرد پدر و دو برادر، علیه متجاسرین و نظام منحوسشان شدت یابد... تا آنجا که نام آنان در «لیست سرخ» آقایان به اصطلاح «دمکراتها»! جای گرفت و قرار بر آن بوده که در روز «قان بایرامی» ـ عید خون ـ! همراه دیگر علمای بزرگ مبارز تبریز به دار آویخته شوند... که این بار نیز با قیام مردم آذربایجان و فرار مزدوران وابسته به اجنبی، به آن سوی مرزها، دوران قلدری این گروه ستمگر نیز به پایان رسید و
مسجد بازار تبریز، به عنوان سنگر تسخیرناپذیر پدر و فرزندانش، باقی ماند و از همانجا، مبارزه با طاغوت، ادامه یافت.
گفتنی است که پس از فرار سران فرقه دمکرات و تسخیر و آزادی شهر ما به وسیله مردم، سه روز بعد ارتش شاهی از میانه وارد تبریز شد و بعد از آن شاه به تبریز آمد و علیرغم فشار، و شرایط مساعد روز، نه پدر و نه برادران، حاضر به دیدار با شاه در مدرسه طالبیه نشدند و این روش همیشگی آنان با حکام بود که شرح و تفصیل آن در این مقال مختصر نگنجد.
آیت الله سید مرتضی خسروشاهی، از هیچ نیرویی به جز
خدا نمیترسید و با کمال
شهامت و مردانگی، گفتنیها را بی پرده برای
مسلمانان بیان میکرد و حتی با اشخاصی که زیر نقاب مشروطه خواهی اعمال ضد اسلامی انجام میدادند، به شدت مبارزه میکرد.
آن مرحوم دارای صفات برجسته انسانی بود و در میان عام و خاص و
دوست و
دشمن، به
تقوی و پرهیزکاری و
زهد و
ورع متصف بود.
آیت الله حاج ملا علی واعظ خیابانی تبریزی درباره
فضائل اخلاقی و خصوصیات شخصی او مینویسد:
«مترجم معظم از طراز اول علما و طبقه اولی از فقها تبریز میباشد، عالم تقی نقی، و فاضل زکی و فقیه بارع جامع، در
امر به معروف و نهی از منکر متصلب، و در حفظ قوانین دینیه و نوامیس شرعیه و حرمات الهیه متعصب، خشن فی ذات الله، لا یخاف لومة لائم، جمع کثیری از تبلیغات منبری آن عالم متبحر، متنبه و جم غفیری از طلاب و محصلین از تدریس و تعلیمات دینی آن فاضل یگانه و عالم، متفقه، مخصوصا در صفت کریمه تعفف متفرد و حفظ حیثیت و وضعیت و صیانت نفس خویش نزیر النظیر است.
در این مدت چهل سال، با این تفرق آراء و تشتت اهواء و اختلافات مسلک ـ که هرگز در این گونه اختصارات نمیگنجد و عشری از معشارش بیان نمیشود ـ ابدا قدمی از وظیفه شرعیه خود بیرون ننهاده، و کلمه حق و طریق قویم
دین حنیف را بدون مزاج جوئی و اقتراح مستمعین در منبر و محضر اعلان و ابلاغ فرموده و در هیچ حکمی از احکام و بیان
حلال و
حرام و توضیح بدعت و
سنت و کشف ظلم و
عدل به هیچ وجه مبهم و
توریه و
مسامحه و مداهنه ننمودهاند، و بسیار کریم النفس و سخی الطبع و عالی همت هستند. در
سفر اول
حج سال ۱۳۳۱ق، در مراجعت از
مکه معظمه الی تبریز با ایشان بودم، و محرم ۱۳۳۲ق، در کشتی نماز جماعت با ایشان و موعظه و روضه با اینجانب، با جمع کثیری از اعیان و تجار تبریز منعقد بود، در آن سفر، مراتب
علم و ورع معظم له به همه معلوم و مبرهن گردید.
آیت الله خسروشاهی، با کبر سن و کثرت مشاغل، در مواقعی که فراغت حاصل مینمود، مشغول تالیف میشد که از جمله آنها، کتب ذیل میباشد:
۱. فوائد الافهام فی قواعد الاحکام (خطی).
۲. نثارات الکواکب علی خیارات المکاسب
این کتاب تعلیقهای است دقیق و ظریف بر مباحث خیارات مکاسب که در سال ۱۴۱۲ق با مقدمه فرزندش سید هادی خسروشاهی چاپ و منتشر شده است.
وی در این کتاب به حل مشکلات مباحث خیارات پرداخته و آنها را با توضیحی ساده و روان به قلم جاری ساخته و گاهی ایرادات محشین را بر شمرده است. عبارات کتاب به دور از اطناب و ایجاز است و مولف مقصود خود را در جملات فصیح ارائه میدهد.
۳. هدایة الامة الی زیارت الائمة
که در مشهد به طبع رسید.
۴. اهداء الحقیر الی اخیه البارع البصیر
این کتاب را در رد اوهام و خرافات فرقه ی منحرف وهابیه نوشته شده است.
علامه شیخ
آقا بزرگ تهرانی، در معرفی این کتاب میگوید:
«اهداء الحقیر بمعنی حدیث الغدیر للسید المرتضی بن السید احمد بن السید محمد... و هو عن المبرزین و عن بیت علم رفیع، جده السید محمد بن علی بن ابی الحسن، من تلامیذ العلامة الانصاری و مؤلف مشکاة المصابیح فی سنة ۱۲۶۹.»
این کتاب ارزشمند، تحت عنوان معنی حدیث الغدیر، به کوشش و مقدمه سید هادی خسروشاهی و مقدمهای از
امام موسی صدر، توسط مرکز بررسیهای اسلامی حوزه علمیه قم، در ۱۹۲ صفحه رقعی، تجدید چاپ شده است. عنوان نوشته امام صدر بر این کتاب سابقات الغدیر نام دارد.
۵. تعلیقة استدلالیه (خطی) بر بحث
اجتهاد و
تقلید از عروة الوثقی.
۶.
رساله عملیه، در ضمن حاشیه بر رساله آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی (ذخیرة العباد لیوم المعاد) چاپ شده است.
۷. مجلد الطهارة (خطی) در حکم طهارت.
۸. امطار الدر فی مقدار الکر (خطی).
۹. ذورة العاده فی نیة العبادة (خطی).
۱۰. مختصر الکلام فی حکم السلام (خطی).
۱۱. قمع الشکوک عن لباس المشکوک (خطی).
۱۲. متنزه الاخبار، (خطی) ادله کراهت تشبه به کفار
۱۳. تسهیل التناول (خطی)
۱۴. فی احکام الصرفة المستحدثه (خطی)
۱۵. رسالة فی التقیه (خطی)
۱۶. حاشیه عروة الوثقی (خطی)
۱۷. حاشیه بر قوانین (خطی)
۱۸. حاشیه بر رسائل شیخ انصاری (خطی)
۱۹. حاشیه بر شرایع (خطی)
۲۰. حاشیه بر شرح لمعه (خطی)
۲۱. حاشیه صید و ذباحة، (خطی) مرحوم شیخ محمد حسن مامقانی
۲۲. حاشیه بر مناسک آیتالله بروجردی (خطی)
۲۳. رسائل مفرده در مسائل متفرقه (خطی)
۲۴. مواعظ و منابر، ۴ جلد (خطی).
آثار دیگر ایشان به صورت خطی بوده که برخی از آنان ناتمام میباشند.
آیت الله سید کاظم یزدی، آیتالله تبریزی، آیتالله
میرزا ابوالحسن انگجی، آیتالله
میرزا محمد نجفی و آیتالله نائینی در اجازههای خویش، ایشان را با عبارات:
«صاحب فضایل و محامد سید سند، عالم معتمد، کهف الانام، رکن الاسلام، جامع معقول و منقول،
مجتهد در
فروع و
اصول، صاحب قوه قدسیه، عالم عامل، فاضل کامل، فخر محققین، افتخار مدققین، سید الفقهاء الراشدین، و عماد العلماء العاملین، عمدة العلماء، نخبة الاتقیاء، عمادالاعلام، ثقة الاسلام و...»
ستودهاند.
مرحوم شیخ محمد شریف رازی در آثار الحجة در مورد ایشان میگوید:
«علم الحجة، آیتالله الکبری، حاج سید مرتضی الخسروشاهی تبریزی ـ اعلی الله مقامه ـ به درستی که آن مرحوم (قدس سره) در تمامی
عمر خود، مواظب عمل و صلاح بود، بلکه حلیف تقوی بودند و با کبر سن، بر تدریس اشتغال داشت و تدریس آن مرحوم، به وجهی بود که طلاب فقه و
علم بر آن رغبت میکردند و از این لحاظ، همه منقاد و جمیع اهل علم به آن مرحوم خاضع بودند و به
فقه و
فقاهت آن مرحوم اقرار کردهاند.
آن مرحوم، مقتداء و پیشوا بود و از علم ایشان جمع کثیری از معمرین اهل علم استفاده نمودند، به طوری که هر روز به منزل آن مرحوم برای کسب استضائه از نور دانش و اخذ هدایت از ظلمات
جهل به دور شمس هدایت آن مرحوم جمع میشدند.
عابد و
مجتهد بود و بر اقامه ستون علم اشتغال داشت و بر بزرگی علم و جلالت شان آن مرحوم کفایت میکند.»
آیت الله حاج
میرزا ولی الله اشراقی سرابی که از تربیت یافتگان مکتب معظم له است در مورد او مینویسد:
«... حضرت آیتالله الکبری و آن قائد عظیم الشان که به رحلت آن، ایام عید بر عموم طبقات اهالی آذربایجان، به ویژه به حضرات آقایان اهل علم و دانش، مبدل به سوگواری شد، در واقع استاد الکل در علوم اسلامی علی الخصوص در فقه جعفری و مقبول دلپسند تمام طبقات اهل علم و مسلمین بوده و سالهای سال، پس از فراغ از تحصیل علم و اخذ نصیب خودشان از بحار علوم اسلامی در
نجف و حوزههای علمیه نامی، در منزل خودشان مشغول تدریس
علوم دینیه از فقه و اصول و تربیت طلاب و فضلاء اهل علم شده و آنی
غفلت نورزید.
هزاران نفر از علماء اعلام، از حوزه درس آیتالله در اثر تربیت ایشان به درجه کمال علما و عملا رسیده و حوزههای علمیه نامی شهرستانها و قصبات را اشغال و مشغول تدریس و
تبلیغ احکام هستند.
از این است که تمامی مسلمین و دانشجویان، با چشم گریان در فوت آن فقید، سرا پا غرق به ماتم هستند.
آیت الله فقید، عالم بزرگ و متعصب در
دین بود و در همه اوقات در ترقی و تعالی علم و دین و حفظ ناموس الهی مواظبت داشت، و تا اینکه کارهای شخصی خود را به عقب میانداخت و بر اقدام بر اصلاح و پیشرفت اوضاع اجتماعی دینی، به طرز مخصوصی که عنوان دیانت باقی بماند، از جهت فرط شوق به عالم دیانت مینمود..
آیت الله سید مرتضی خسروشاهی در پشت
قرآن مجید اسامی فرزندان و نوههای خود را با سلیقه خاصی نوشته است. وی هشت فرزند دارد که اسامی پسرانش چنین است:
۱. آیتالله حاج سید ابوالفضل خسروشاهی در سال ۱۲۷۹ق در تبریز به دنیا آمد. علوم مقدماتی را در زادگاه خویش آموخت و برای ادامه تحصیل راهی عراق گردید و در نجف اشرف از محضر آیات
میرزا ابوالحسن مشکینی (نویسنده حاشیه بر کفایة الاصول)،
میرزا علی ایروانی، فیروزآبادی و سید یونس اردبیلی استفاده نمود. او در دوران اختناق سیاه رضاخانی به تبریز بازگشت و در کنار پدرش آیتالله حاج سید مرتضی خسروشاهی به دلیل افشای مفاسد کشف حجاب و زورگویی نظام رضاخانی به سمنان تبعید شد که تا پایان عمر
درد و رنج آن دوران را با خود داشت.
معظم له در اثر درد و رنج حاصل از فشارهای عصر رضاخانی مدتها از حضور در
مسجد محروم شد و بعد از وفات پدر مدت کمی به محراب و منبر برگشت. عده زیادی پای منبرش گرد میآمدند و از محضرش استفاده میکردند.
آنچه از او به یادگار مانده، نوارهای سخنرانی و خطابههای شیرین و کتابی با عنوان
نهج البیان است.
سرانجام این مرد میدانهای علم و عمل در تاریخ ۲۰/۸/۱۳۶۵ش در زادگاهش به لقاء حق پیوست و از خود جزء ۲ اطاق موروثی پدری و لوازم بسیار محدود و تعدادی کتاب چیزی باقی نگذاشت. پیکر پاک ایشان پس از تشییع شایسته در قبرستان وادی رحمت (بلوک ۲۲، ردیف ۶۲، شماره ۲) به خاک سپرده شد.
۲. آیتالله حاج سید احمد خسروشاهی.
۳. آقا سید محمد خسروشاهی۴. آقا سید جعفر خسروشاهی هر دو در بازار مشغول کسب و
تجارت هستند
۵. استاد سید هادی خسروشاهی استاد خسروشاهی شب چهارم شعبان ۱۳۵۶ق (۱۳۱۷ش) در تبریز به دنیا آمد.
تحصیلات مقدماتی را پیش استادانی همچون علامه
میرزا علی اکبر نحوی و
میرزا علی اکبر یالقوزآقاجی،
میرزا محرم و آیتالله حاج
میرزا عبدالکریم ملایی تبریزی در حوزه علمیه تبریز به پایان رسانید. پس از رحلت پدر در ۱۳۳۲ شمسی، در حالی که ۱۵ سال بیش نداشت، و نخستین تالیف خود را در زمینه شرح حال پدر در کارنامه خویش ثبت کرده بود، عازم
قم شد.
باب حادی عشر را از شیخ کاظم تبریزی و شیخ محمد تقی ستوده، قوانین را از
میرزا مصطفی اعتمادی، مکاسب را از
شیخ جعفر سبحانی،
ناصر مکارم شیرازی و
میرزا باقر مرندی، کفایة الاصول را از سلطانی طباطبایی و
میرزا محمد
مجاهدی تبریزی، منظومه را از سبحانی و اسفار را از علامه سید
محمد حسین طباطبایی فراگرفت و در
عرفان و
اخلاق از سید حسین فاطمی قمی و شیخ علی سعادت پرور (پهلوانی) استفاده نمود. در تفسیر از محضر حاج
میرزا علی اصغر باغمیشهای،
میرزا علی اکبر محدث و شیخ حسین شنب غازانی بهره برد. پس از اتمام دوره سطح، در محافل درس خارج آیات بروجردی و
امام خمینی (یک دوره اصول) حاضر گردید. در
سفر به عتبات عالیات (دو و نیم ماه) نیز در درسهای خویی و شاهرودی شرکت جست.
او موفق دریافت اجازات از امام خمینی، خویی، شریعتمداری، میلانی (امور حسبیه) و شیخ ابوالفضل زاهدی قمی،
سید احمد زنجانی، مرتضی حائری، سید صادق روحانی، شریعتمداری و عبدالجواد فلاطوری اصفهانی (اجازه
اجتهاد) و میلانی، آقا بزرگ
تهرانی و مرعشی نجفی (اجازه روایتی) شد.
وی از فعالان سیاسی بود و قبل از پیروزی
انقلاب به دست عمال رژیم زندانی و
تبعید شد. و پس از انقلاب هم به مدت ۵ سال سفیر ایران در واتیکان و مدتی نمایندگی سیاسی در کشور مصر بود.
او هم اینک در
تهران و قم مشغول خدمات علمی بوده و بیش از ۲۰۰ اثر علمی از او منتشر شده یا در حال نشر است.
آیت الله سید مرتضی خسروشاهی روز شنبه، اول فروردین ماه ۱۳۳۲ش به مناسبت
عید نوروز در منزلش از واردین پذایریی کرد و شب یکشنبه دوم فروردین ماه همان سال (۶ رجب ۱۳۷۲ق) دعوت حق را لبیک گفت. با انتشار خبر رحلتش مردم اشک ماتم ریختند و پیکر پاکش پس از مراسم
غسل و
نماز به امامت فرزندش آیتالله سید احمد خسروشاهی، به صورت
امانت در جوار امامزاده سید ابراهیم در محله شتربان به خاک سپرده شد و سپس به نجف اشرف حمل گردید و در جوار مرقد مطهر جدش
امیرالمومنین علیهالسّلام به خاک سپرده شد.
با اعلام خبر درگذشت این عالم فرزانه برخی از نشریات استانی و کشوری از جمله روزنامه اطلاعات، روزنامه توحید افکار (شماره ۱۶، سال چهل و چهارم، صفحه ۳) و مجله هفتگی نور دانش (چاپ
تهران، شماره ۱۱، سال ششم، صفحه ۲۴۲) اقدام به چاپ عکس و شرح حال او کردند و وفات او را تسلیت گفتند.
همچنین به منظور تجلیل از یک عمر خدمت به
اسلام و مسلمین مجالس متعدد بزرگداشتی از سوی بازماندگان و دیگر قشرهای مختلف مردمی در شهرهای مختلف برگزار گردید. از جمله در «مشهد» از سوی علماء، در «قم» از طرف آیتالله بروجردی، در «نجف اشرف» از طرف آیتالله خویی، در «خوی» از طرف
علما و مردم و در «خسروشاه» از طرف مردم و علما.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله«سیّدمرتضی خسروشاهی».