• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سید محمدکاظم عصار

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سید محمدکاظم عصارسید محمدکاظم حسینی لواسانی تهرانی (۱۲۶۴-۱۳۵۳ش)، معروف به عصار، حکیم، فیلسوف، فقیه و رئیس دانشکده الهیات در سده چهاردهم شمسی بود.
عصار علوم دینی و علوم جدید را در تهران، اصفهان، فرانسه و نجف فرا گرفته و نزد بزرگانی چون میرزا حسن کرمانشاهی، میر شهاب‌الدین نیریزی شیرازی، میرزا‌ هاشم اشکوری لاهیجی، جهانگیرخان قشقایی، آخوند کاشی، شیخ الشریعه و دیگر بزرگان کسب علم نموده و در علوم معقول و منقول به درجات عالی رسید. استاد در سن جوانی در علوم عقلی و ریاضی متخصص و ماهر شده و در همان اوان در مدرسه دارالفنون شروع به تدریس کرد، سپس برای تاسیس نخستین دبیرستان آذربایجان، به تبریز رفت و در آنجا به تدریس علوم طبیعی، ریاضیات، حساب، هندسه، هیئت، زبان فرانسه و... مشغول شد، و بعدها به تدریس علوم دینی در عراق و حوزه حکمی تهران مشغول گردید. سید محمدکاظم آثار متعددی نگاشته که «رساله بداء»، «علم الحدیث» و «تفسیر قرآن کریم» از آثار درخشان اوست. استاد عصار سال ۱۳۹۴ق (۱۳۵۳ش) در تهران درگذشت، و جنب مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی و در مقبره ابوالفتوح رازی، به خاک سپرده شد.



سید محمدکاظم، به‌ سال ۱۳۰۲ق (۱۲۶۴ش) در کاظمین متولد شد و یکسال بعد همراه پدر خود به تهران هجرت نموده است. پدر وی آیت‌ الله سید محمد عصار تهرانی، خود از برجستگان فقها‌ و علمای‌ تهران و از شاگردان‌ میرزای شیرازی و میرزا حبیب‌الله رشتی، میرزا حسین آشتیانی، آخوند خراسانی و آقا میرزا محمدرضا فشارکی بود.


به نوشته سید جلال‌الدین آشتیانی «استاد علامه‌ سید‌ محمدکاظم عصار، به واسطه نبوغ‌ ذاتی و قدرت حافظه، به فرمان پدرش، در سن سه سالگی به قرائت قرآن، فراگیری ادبیات‌ فارسی و تعلیم خط پرداخت و در پنج سالگی‌ تمام‌ قرآن‌ را حفظ بود». از آن‌ پس‌ در‌ سلک شاگردان‌ مدرسه عبدالله خان در تیمچه حاجب الدوله درآمده، به مدت سه سال به تحصیل صرف و نحو و منطق‌ پرداخت.
از سال ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۷ق به تحصیل سطوح عالی فلسفه اسلامی و عرفان نظری در حوزه تهران مشغول شد، فلسفه مشاء و از جمله شفای ابن سینا و شرح اشارات خواجه نصیرالدین طوسی را نزد میرزا حسن کرمانشاهی، حکمت اشراق و اسفار اربعه، شواهد الربوبیه، مبدا و معاد و تفسیر کبیر ملاصدرا را به مدت شش سال نزد میر شهاب‌الدین نیریزی شیرازی و فصوص الحکم ابن عربی، مفتاح الغیب قونوی و تمهید القواعد صائنالدین ترکه را در محضر آقا میرزا‌ هاشم اشکوری لاهیجی خواند.
وی همچنین در ۱۸ سالگی سفری به اصفهان کرد و از درس جهانگیرخان قشقایی و آخوند ملا محمد کاشی بهره گرفت، سپس‌ شش‌ سال نزد اساتید آن زمان در مدرسه خان‌ مروی‌ و صدر و سایر مدارس تلمذ کرده، سطوح فقه و اصول و کتب کلامی را آموخت. پس از آن عزم کسب علوم جدید‌، از‌ قبیل‌ ریاضی، فیزیک، حساب، هندسه، هیئت و... در دارالفنون‌ نمود و دوره‌ این مدرسه را نیز به پایان برد. در همان ایام، به مدت هشت سال نزد استادان مسلم‌ علوم‌ عقلی‌ تهران‌، کتب حکمت از مشا و اشراق‌ و عرفان و ملاصدرا و همچنین ریاضیات قدیم‌ را‌ فرا گرفت.


اساتید او در علوم مختلف عبارتند از:
۱. سرتیپ عبدالرزاق خان مهندس بغایری (۱۲۸۶ -۱۳۷۲ق؛ ۱۲۴۱-۱۳۳۲ش) که نوه ملا کرمعلی سبزواری از مشایخ سلسله ذهبیه و داماد مرحوم ذکاءالملک محمدحسین فروغی اول (۱۳۲۱ق) بود، درس‌های حساب استدلالی و جبر و مثلثات و هندسه و فیزیک.
۲. حاج میرزا عبدالغفارخان نجم‌الدوله (۱۳۲۶ق)، درس‌های هیئت.
۳. علیم‌الدوله، تکمیل درس‌های هیئت جدید.
۴. آیت‌ الله میرزا محمد شیرازی.
۵. آیت‌ الله ملا فتح‌الله نمازی شیرازی اصفهانی معروف به شیخ الشریعه و شریعت اصفهانی.
۶. آقا ضیاء عراقی.
۷. مرحوم آقا میرزا حسن کرمانشاهی (۱۳۳۶ق)، درس‌های فلسفه مشاء و از جمله شفای ابن‌ سینا و شرح اشارات خواجه نصیر طوسی.
۸. میر شهاب‌الدین نیریزی شیرازی (۱۳۲۶ق)، حکمت اشراق و بالاخص اسفار اربعه و شواهد الربوبیه و مبدا و معاد و تفسیر کبیر ملاصدرا به مدت ۶ سال.
۹. آقا میرزا‌ هاشم اشکوری لاهیجی مازندرانی (۱۳۳۲ق)، دروس عرفان نظری به ویژه فصوص الحکم ابن عربی، مفتاح الغیب قونوی و تمهید القواعد صائنالدین ترکه.
۱۰. جهانگیر خان قشقائی.
۱۱. آخوند ملا محمد کاشانی.
گفتنی است که آنچه بعضی از نویسندگان معاصر گزارش کرده‌اند که مرحوم عصار از شاگردان میرزا ابوالحسن جلوه، حکیم بزرگ عصر ناصری بوده (کسائی، روزنامه اطلاعات، ۲۳/۱۰/۱۳۷۷ش)، درست نیست. زیرا در سال ۱۳۱۴ق که جلوه درگذشته، عصّار دوازده سال داشته و هنوز وارد جرگه طلاب فلسفه نشده بود.


عصّار در سن جوانی (بیست و چند سالگی) در علوم عقلی و ریاضی متخصص و ماهر شده بود و لذا در همان اوان در مدرسه دارالفنون شروع به تدریس کرد.

۴.۱ - در تبریز

سال ۱۳۲۹ق، به پیشنهاد استاد خود، مهندس عبدالرزاق بغایری، رئیس وقت دارالفنون، برای تاسیس نخستین دبیرستان آذربایجان، به تبریز رفت و در آنجا به تدریس علوم طبیعی، ریاضیات، حساب، هندسه، هیئت، زبان فرانسه و... مشغول شد. در تبریز، علامه عصار به‌ تدریس‌ علوم‌ جدید - طبیعی، حساب، هندسه، هیئت و زبان فرانسه ‌ - ‌اشتغال داشت و در همین زمان، بین ایشان‌ و ثقةالاسلام تبریزی دوستی‌ عمیقی برقرار شد. معروف است که آن مرحوم نزد‌ استاد‌ عصار، قسمتی از مباحث مهم کتاب اسفار را قرائت کرده است.

۴.۲ - در فرانسه

پس از‌ اشغال‌ تبریز‌ و شهادت ثقة‌الاسلام در عاشورای سال ۱۳۲۰ق، عصار با همان‌ لباس روحانی‌ از‌ تبریز خارج شده و عازم فرانسه‌ شد. در فرانسه، علاوه بر تکمیل زبان فرنگی‌، علوم‌ ریاضی‌ و طبیعی را دنبال گرفت و رشته طب‌ را به عنوان تخصیص خود برگزید. اما ظاهرا به‌ دلایلی‌، از جمله حساسیت نسبت به تشریح اجساد، طب را نیمه کاره نهاد‌ و به‌ نجف‌ اشرف مهاجرت‌ کرد.

۴.۳ - در نجف و تهران

علامه عصار در نجف، طی ۱۳ سال تحصیل‌ و تدریس، بالاترین درجه اجتهاد‌ را‌ نزد‌ بزرگ‌ترین‌ علمای عصر کسب کرد و به تهران بازگشت. از آن‌ زمان، استاد‌ عصار‌ به تدریس مشغول شد و ابتدا در مدرسه صدر آغاز به تدریس کرد. استاد آشتیانی در جایی‌ دیگر‌ نوشته است: «مرحوم عصار که در سن ۲۹ سالگی به حیازت‌ درجه‌ اجتهاد‌ نائل آمده بود، حوزه مستقل درسی‌ معقول‌ و منقول‌ داشت‌ و سطوح عالی ریاضی و فلسفه و عرفان، اعم از‌ فلسفه‌ اشراقی و مشایی و حکمت متعالیه را به شیوه مکتب ملاصدرا تدریس‌ می‌کرد. ‌عصار، پس از تکمیل مطالعات و تحصیلات‌ عالی‌ خود در‌ نجف‌ اشرف، به ایران‌ بازگشت و با وجود آنکه‌ برای معظم له بعد از مراجعت از نجف، همه‌گونه ریاست بر خلق‌ و اسباب‌ رسیدن به مقامات ظاهری فراهم بود، این‌ استاد بزرگوار، در‌ بین‌ همه شئون، تدریس را انتخاب‌ نمودند‌ و به سایر مقدمات پشت پا زدند».
از آن پس، استاد عصار ابتدا در‌ دار‌المعلمین‌ عالی تهران به تدریس‌ پرداخت، سپس مقارن با تاسیس دانشگاه، از ایشان برای تدریس در دانشگاه تهران، دعوت به عمل آمد و تا هنگام بازنشستگی، در دانشکده‌های ادبیات و الهیات و معارف اسلامی‌، به افاضه و تدریس فلسفه و علوم معقول و منقول اشتغال داشتند‌. ایشان همچنین از جمله معدود علمای طراز اولی است که در تدوین قانون مدنی ایران، صاحب‌نظر و واجد اثر بوده‌اند.
استاد آشتیانی مرقوم داشته‌اند که: «استاد عصار در ابتدای تاسیس دانشکده معقول و مؤسسه وعظ و تبلیغ اسلامی (قبل از شهریور ۱۳۲۰ش)، یک سال به عنوان علم ‌الحدیث و علم از نظر کتاب و سنت، تقریبا یک دوره معارف اسلامی را با بیانی رسا و شیوا و محققانه در این مؤسسه بیان نموده‌اند. این مباحث، حاوی تحقیقی‌ترین مسائل فلسفی و دینی می‌باشد که هیچ محققی از آن بی‌نیاز نیست... و در همین مؤسسه دو سال تفسیر و تدریس نموده‌اند... عمده تدریس استاد علامه، در مدارس قدیم تهران بود. مدت‌ها در مدرسه صدر، واقع در جلو خان مسجد شاه و مدرسه خان مروی و مدرسه سپهسالار جدید در رشته‌های مختلف تدریس می‌نمودند...»


شاگردان و مستفیدین محضر علامه عصار را به سه دسته می‌توان تقسیم کرد:
یک: شاگردان درجه اول ایشان که در نظام حوزه‌ای و طلبگی به طور جدی نزد او شاگردی کردند و بعضی از ایشان، بعدها حتی به مقام مرجعیت تقلید و استاد الاساتیدی رسیدند.
دوم: شاگردان رسمی و معمولی ایشان که در نظام دانشگاهی و آموزش عالی در دارالفنون، دارالمعلمین و دانشگاه تهران از تدریس ایشان بهره‌مند شده بودند.
سوم: فضلا و علما و ادبا و عرفا و حکمایی که از مجالست و مصاحبت و مفاوضت ایشان استفاده علمی کرده‌اند.
شاگردان حوزوی برجسته مرحوم عصار بسیار بوده‌اند که به نام دو نفر از آنان اشاره می‌گردد:
۱. آیت الله شیخ علی محمد جولستانی که در حکمت و فلسفه از شاگردان عصار و نیز از شاگردان آقا میرزا طاهر تنکابنی و آقا میرزا مهدی آشتیانی و آقا میرزا محمدعلی شاه‌آبادی (استاد رهبر فقید انقلاب در فلسفه و عرفان) بوده‌ است.
۲. آیت الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی (د ۱۳۶۹ش) که از عصار اجازه روایت دریافت داشته است و آن اجازه را دکتر مصطفی محقق داماد در مقاله‌ای در شرح‌حال عصار به چاپ رسانیده است.
شاگردان دانشگاهی استاد هم کسانی هستند که در دارالفنون، دانشسرای عالی تربیت معلم (دارالمعلمین سابق)، مؤسسه وعظ و خطابه و دانشکده معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران، افتخار شاگردی علامه عصار را داشته‌اند، که تعداد آنها شاید به شش هزار نفر برسد که از اعاظم ایشان می‌توان از دکتر علی‌اکبر شهابی، و نیز دکتر محمود روح‌الامینی نام برد.
علاوه بر شاگردان وی بسیاری از علما و روحانیون و مدرسان درجه اول تهران، همچنین ادبا و شعرا و عرفای تهران، هر کدام به نوعی از مجالس افاضه و افاده عصار بهره‌مند می‌شدند، برای نمونه باید از شاهزاده محمدهاشم میرزا افسر (۱۳۲۱ش) نایب رئیس مجلس شورای ملی و رئیس انجمن ادبی ایران، و سید کریم امیری فیروزکوهی (۱۲۸۸-۱۳۶۳ش) و دکتر نصرت‌الله کاسمی (۱۳۷۴ش) نام برد.
در طبقه عرفا، سید عبدالحجت بلاغی نائینی و مرحوم هادی حائری را باید از مستفیدین عصار قلمداد کرد. در بین دانشگاهیان، استاد بدیع‌الزمان فروزانفر از جمله متقدمان این طبقه از مستفیدان عصار بود. آخرین دانشمندی که از بین دانشگاهیان ایران به طور جدی از محضر عصار مستفید شد، دکتر سید حسین نصر است که خود در مقدمه علم الحدیث از تالیفات عصار بدان اشاره دارد.


از علامه سید محمدکاظم عصار آثار متعدد در فقه، اصول، حکمت، عرفان، تفسیر و حدیث موجود است و این آثار حکایت از تخصص معظم له در علوم متداول عصر می‌نماید؛ فهرست این آثار با توضیحات آیت الله سید جلال‌الدین آشتیانی بدین‌شرح است:

۶.۱ - حاشیه بر کفایه

حاشیه بر مباحث الفاظ کفایه الاصول: علامه عصار بر مباحث مشکل کفایه الاصول محقق خراسانی (مباحث الفاظ) به طور مرتب حواشی عالمانه و محققانه‌ای نوشته‌اند، این حواشی حاکی از استقلال فکری مولف است و مولف در جمیع مباحث مهم اصولی دارای افکار مستقل تحقیقی و در مطاوی مباحث عالیه بسیار دقیق و مستقیم الفکر و دور از تقلید و به جرات می‌توان گفت این حواشی در ردیف بهترین تعلیقات بر کفایه می‌باشد. مهم و قابل توجه آنکه استاد عصار با آنکه کمال تبحر را در عقلیات دارند، از خلط و امتزاج مباحث اصول با افکار فلسفی کاملا پرهیز نمودند و از اطاله مباحث نیز خودداری کرده‌اند.

۶.۲ - حاشیه بر رسائل

حاشیه بر مباحث اصول عقلیه رسائل: استاد عصار بر رسائل شیخ اعظم انصاری (اصول عقلیه) حواشی نوشته‌اند و در این حواشی بیشتر متعرض موارد اختلاف بین شیخ اعظم انصاری و محقق خراسانی شده‌اند و در اکثر موارد در مقام انتصار از شیخ انصاری برآمده‌اند. اینجانب [ سید جلال الدین آشتیانی ] گمان داشت آنچه استاد در این مباحث نوشته‌اند، تقریر تحقیقات استاد بارع خود آقا ضیاء‌الدین عراقی است. ولی بعد از مراجعت به مقالات الاصول و تقریرات آقا ضیاء تالیف اساتید معاصر حاج شیخ محمدتقی بروجردی و آقا میرزا هاشم آملی معلوم شد، که این حواشی محصول فکر استاد بارع است و استقلال کامل فکری استاد علامه عصار مانع از آن است که مانند برخی از دانشمندان نوار ضبط محض افکار اساتید باشد، کما اینکه در مباحث حکمی نیز این رویه صفت بارز استاد محقق است. استاد مباحث مهم اصولی را که در معرکه الآرا و به اصطلاح «مما یمتحن به الرجال» است، از قبیل مباحث ضد، ترتب، اجتماع امر و نهی و غیر اینها و نیز مباحث دیگر را بسیار منظم و مرتب و مستدل و عالمانه تقریر و تحقیق نموده‌اند.

۶.۳ - دیگر آثار

۱- حاشیه بر مکاسب محرمه شیخ انصاری؛
۲- رساله مفصل در «بداء» که ترجمه آن به فارسی و اصل آن به عربی است؛
۳- تفسیر سوره حمد «فاتحة الکتاب»؛
۴- رساله وحدت وجود و بداء: این رساله را استاد عصار بعد از مراجعت از نجف و هنگام تدریس در دانشگاه تهران، برای نیل به مقام استادی تالیف نموده‌اند.
۵- علم‌ الحدیث: این کتاب نخست در ۱۳۱۷ در ۸۲ صفحه منتشر شد و بعدها با مقدمه دکتر سید حسین نصر و با حواشی استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی در دهه ۱۳۴۰ش تجدید چاپ شده است.
۶- ذیل ارغام الشیطان فی رد اهل البیان: اصل متن ارغام الشیطان تالیف حاج شیخ زین‌العابدین شاه‌حسینی نوری تهرانی، معروف به حمامی است که در‌هامش آن رساله سید محمدکاظم عصار، در ۱۳۰۱ش، ۱۳۴۱ق در تهران، چاپ شده است.
۷- مقاله «تصویر در اسلام».
۸- مقاله «علم در زبان قرآن و اخبار»، مجله معارف اسلامی.
۹- شذراتی در جبر و اختیار.

۶.۴ - آثار ممتاز

در میان این آثار، سه رساله درخشان و کم‌نظیر استاد، به نام‌های: «رساله بداء»، «علم الحدیث» و «تفسیر قرآن کریم»، کیفیتی ممتاز دارند. این امتیاز از‌ جهت‌ روش‌ ورود به این مباحث و بحث‌ فلسفی‌ در‌ حوزه کلام، حدیث و قرآن شناسی است. همچنین است «تفسیر‌ القرآن‌ الکریم» که سرشار از مباحث عالی در مقدمات قرآن شناسی و قرآن پژوهی‌ است و گاه نکته سنجی‌ها‌ و انحصارات‌ علمی‌ای‌ دارد که تقریبا در اثر دیگری دیده نمی‌شود. عصار که از دانش معقول و حکمت‌ به‌وسعت برخوردار بود، در برخورد با هر مسئله‌ای به شیوه نوگرایانه و فلسفی، همراه‌ با‌ احاطه‌ بر دانش و آثار مفسران گذشته، نظری خاص و بسیار عمیق ابراز می‌کند، به گونه‌ای‌ که مثلا‌ در‌ بخش «وجوه اعجاز قرآن مجید» یا در بحث «عالمین» و دیگر مباحث، سخنش‌ خاص‌ و بسیار‌ تامل‌انگیز است.

۶.۵ - رساله بداء

رساله بداء یکی از اثرات مهم عصار است.

۶.۵.۱ - علت نگارش

علت بر تالیف رساله بداء، رساله‌ای بود مختصر در بداء، تالیف حاج میرزا محمد آقازاده خراسانی. استاد بعد از قرائت رساله مرحوم آقازاده، این اثر را تالیف نموده‌اند.

۶.۵.۲ - محتوا

استاد مطالب موجود در رساله آقازاده خراسانی را نادرست تشخیص دادند و به طور مبسوط آن‌را رد نموده‌اند و خود بر طبق مبانی خاص و بنا بر اصول و قواعد محکم و مستدل مسئله «بداء» را تحقیق و به نحو شایسته‌ای مشکلات این بحث را حل نموده‌اند. یکی از قواعد و ارکان مهم تحقیق در این مسئله (بداء) مسئله اصالت وجود و تحقیق در اثبات تشکیک خاصی و بلکه خاص الخاصی و اخص الخواصی است. چه آنکه به‌طور کلی استناد هر فعلی از افعال وجودیه به حق اول (خداوند) متفرع است بر تحقیق در توحید ذاتی و صفاتی و غور در توحید افعالی و آثاری و اعتقاد به «انه لاوجود الا بوجوده و لاذات الا بذاته و لاصفة الا بصفته و لاینبعث عن شیء فعل الا بفعله و فعله مستندالی ارادته و ارادته عین علمه و قدرته و ذاته بذاته علم و قدره و اراده و حیات و سمع و بصر... من دون لحاظ جهات و اعتبارات و انه لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم.»
تصدیق به این معانی عرشی متوقف است بر اثبات اصالت و وحدت وجود و وقوع تشکیک در مظاهر یک اصل واحد و حقیقت فارد، نفی تعدد از وجود اگرچه به نحو مرتبه و اعتقاد به مراتب از برای اصل وجود باشد و اعتقاد به آنکه: یک واحد شخصی و یک اصل فارد، دارای مقام بطون و حفا و غیب و صاحب مقام ظهور و تجلی و تدلی است و یک حقیقت بدون آنکه متصف به تعدد واقعی و ترکیب و جهات قادح در وحدت ذات آن شود، دارای مقام جمع الجمع و صاحب کینونت قرآنی و نیز دارای مقام فرق و فرق الفرق و متصف به مقام فرقانی و تفصیل و تعدد است، با تعدد ناشی از تنزلات متعدد در مجالی اعیان و مظاهر اکوان و نیز اتصاف اصل حقیقت به مقامات تنزیه صرف و عدم تجلی در مرتبه‌ای از مظاهر امکانی و اتصاف به کنز خفی و غیب الغیوب و احدیت ذاتیه و اتصاف این اصل به مقام تشبیه و ظهور در اکوان و اتصاف به اوصاف اجسام و حدثان، اخبار و آیات و اقوال اهل الله و اهل توحید ناظر به تنزیه محمول بر احدیت ذاتی و مقام کنز خفا و موطن و غیب وجود است و آیات و احادیث و اقوال ناظر به تشبیه محمول بر مقام ظهور وجود در هیاکل ماهیات و تجلی در جلباب حقایق امکانیه می‌شود یک حقیقت متصف به مقام اطلاقی و صاحب وحدت اطلاقی (نه وحدت عددی) دارای احکام متعدد و مختلف باشد و متصف به اضداد گردد.

۶.۵.۳ - زبان رساله و ترجمه آن

استاد عصار رساله بداء را به زبان عربی نوشته‌اند و آقای شهابی استاد دانشگاه تهران آن‌را به زبان فارسی ترجمه نموده‌اند و ما (سید جلال‌الدین آشتیانی) این ترجمه را به طبع رسانده‌ایم و در ضمن این مجموعه در دسترس اهل ذوق و طالبان معارف الهیه قرار می‌دهیم ولی اصل رساله (بداء) را نیز به چاپ رسانده‌ایم، استاد عصار این رساله (بداء) را بسیار عالمانه به سلک تحریر و تقریر درآورده است و چون بداء بر طبق ماثورات اهل عصمت و طهارت از افعال منسوب به حق است و این فعل نیز مانند کثیری از افعال موهم تشبیه و تجسیم و تردید و... به حسب روایات به حق انتساب داده شده است، در حالتی‌که استناد بداء به حق تعالی به حسب تصریح کثیری از محققان مستلزم جهل حق به افعال خود می‌باشد، برای رفع اشکال رسائل متعددی در این باب نوشته شده است و کثیری از محققان نیز در ضمن مباحث دیگر متعرض این عویصه شده‌اند و هر کس در این باب چیزی اظهار نموده است بنابراین بر آنچه استاد تصریح نموده‌اند این مشکل به طور کامل حل نشدنی و استاد در مطاوی تحقیقات خود این مسئله را به طور کامل بیان و تقریر و از اشکالات جواب داده‌اند.


استاد عصار، یک ساعت به اذان صبح مانده، روز پنج‌ شنبه ۲۶ ذی‌ حجه سال ۱۳۹۴ق، مطابق ۱۹ دی ۱۳۵۳ش، در ۹۲ سالگی در اثر کهولت و بیماری در تهران درگذشت، و جنب مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی و در مقبره ابوالفتوح رازی، به خاک سپرده شد.
جلال‌الدین همائی (۱۲۷۸-۱۳۵۹ش) در مرثیه‌ای ملمع ماده تاریخ مرگ او را به حروف ابجدی با «کاظم العصار» موافق یافت. عین یادداشت ایشان چنین است:
تاریخ وفات حضرت آیت‌ الله سید العلما والاخیار جامع المعقول و المنقول المشتهر فی جمیع الاقطار سید کاظم عصّار طهرانی فرزند سیّد محمد عصّار که در لباس روحانی آیة‌اللهی جامع المرتبتین هم استاد رتبه ۱۰ دانشگاه طهران بود و هم از مدرسان معروف مدارس طلبگی قدیم که فقه و اصول و فلسفه درس می‌گفت. مردی بسیار باهوش و خوش‌مشرب و ظریف طبع بود و بذله‌های شیرین داشت که اگر جمع کنند مقاله‌ای دلکش شود. ولادتش ۱۲۸۵ شمسی، وفاتش بامداد پنجشنبه نوزدهم دی ماه سال ۱۳۵۳ شمسی و ۲۶ ذی الحجه ۱۳۹۳ قمری هجری در حدود صد سال قمری و ۹۶ سال شمسی در طهران واقع و در مقبره ابوالفتوح رازی حضرت عبدالعظیم دفن شد. حقیر ماده تاریخ وفات او را به حساب شمسی «کاظم العصّار» گفتم.


از سید محمدکاظم لواسانی عصار دو پسر و یک دختر به یادگار مانده است.


۱. حائری، علی، روزشمار شمسی، ج۱، ص۷۲۰.    
۲. حائری، علی، روزشمار شمسی، ج۱، ص۷۲۰.    
۳. حائری، علی، روزشمار شمسی، ج۱، ص۷۲۰.    



سایت عرفان و حکمت، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۹/۰۷.    
پایگاه اطلاع رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «عصار لواسانی، سید محمدکاظم»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۳/۰۷.    






جعبه ابزار